کد خبر: ۱۷۱۹۲۰
زمان انتشار: ۱۹:۲۵     ۱۵ مهر ۱۳۹۲
فرازهایی از فرمایشات مقام معظم رهبری درباره آمریکا
عده ‏اى، ساده‏ لوحانه، این گوشه و آن گوشه می‌نشینند که چرا با آمریکاییها مذاکره نمى‏کنید! این‏ها تصور مى‏کنند همین‏قدر که ما مذاکرات و روابطمان را با آمریکا شروع کردیم، همه مشکلات تمام خواهد شد، نه آقا، قضیه این نیست.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، فرازهایی از فرمایشات مقام معظم رهبری درباره آمریکا به شرح ذیل است:


معظم رهبری: مذاکره با آمریکاى سلطه‏گر بى‏منطقى که با اصل نظام اسلامى دشمن است،  برطرف‏کننده هیچ مشکلى نیست و توقعاتش را بیشتر مى‏کند


    طبیعت حکومت آمریکا؛ سلطه‏گرى‏
طبیعت حکومت آمریکا، سلطه‏گرى است، لذا رابطه با آمریکا، یعنى تحمل زورگویى. اما طبیعت نظام اسلامى و ملت ایران از زورگویى متنفر است و این امر را قبول نمى‏کند.3/3/1377

  علت اصلى دشمنى دولت آمریکا با ملت ایران‏
علت دشمنى عمیق و آشتى‏ناپذیر استکبار و در رأس آن‏ها آمریکا و شبکه صهیونیستى دنیا با جمهورى اسلامى، این حرفهایى که گاهى گوشه و کنار گفته مى‏شود - چه چیزهایى که آن‏ها شعارش را مى‏دهند، چه تصوراتى که بعضى در داخل مى‏کنند - نیست. مسأله این است که جمهورى اسلامى یک «نفى» با خود دارد، یک «اثبات».
نفى استثمار، نفى سلطه‏پذیرى، نفى تحقیر ملت به‏وسیله قدرتهاى سیاسى دنیا، نفى وابستگى سیاسى، نفى نفوذ و دخالت قدرتهاى مسلط دنیا در کشور، نفى سکولاریسم اخلاقى، اباحى‏گرى؛ این‏ها را جمهورى اسلامى قاطع نفى مى‏کند.
یک چیزهایى را هم اثبات مى‏کند: اثبات هویت ملى، هویت ایرانى، اثبات ارزشهاى اسلامى، دفاع از مظلومان جهان، تلاش براى دست پیدا کردن بر قله‏هاى دانش؛ نه فقط دنباله‏روى در مسأله دانش، و فتح قله‏هاى دانش؛ این‏ها جزو چیزهایى است که جمهورى اسلامى بر آن‏ها پافشارى مى‏کند. این نفى و این اثبات؛ این‏ها دلیل دشمنى آمریکا و دشمنى شبکه صهیونیستى دنیا است.24/9/1387
  آشتى‏نکردن ابدى آمریکا با فکر و فرهنگ امام(ره)
آمریکاییها تا ابد با امام(ره) آشتى نمى‏کنند. البته آمریکاییها که مى‏گوییم، مرادمان ملت آمریکا نیست، مراد، همان رژیم آمریکا و گردانندگان سیاستهاى آمریکا است. اگر یک فکر و یک فرهنگ است که مردم را این‏طور نگه داشته است، با آن فکر و فرهنگ هرگز آشتى نمى‏کنند، همان‏طورکه این حضرات از اسلام و از فکر اسلامى و فرهنگ اسلامى به‏شدت متنفرند. علت دعوا و مخالفت و خصومت، این‏ها است. حال عده‏اى، ساده‏لوحانه، این گوشه و آن گوشه مى‏نشینند، حرفى و نقى مى‏زنند، قلم روى کاغذ مى‏آورند که چرا با آمریکاییها مذاکره نمى‏کنید! تا کى مى‏خواهید این وضع ادامه داشته باشد! آیا این‏ها نمى‏فهمند در دنیا چه خبر است، نمى‏فهمند که توقع این دشمن افزون‏خواه مغرور کم‏خرد و بى‏حکمت چیست؟ تصور مى‏کنند همین‏قدر که ما مذاکرات و روابطمان را با آمریکا شروع کردیم، همه مشکلات تمام خواهد شد، نه آقا، قضیه این نیست.11/8/1373

  مخالفت آن‏ها به‏خاطر اصل انقلاب است‏
این‏که این‏ها مى‏گویند مقابله ما با جمهورى اسلامى براى حقوق بشر است، دروغ است؛ این هم که مى‏گویند مقابله با جمهورى اسلامى براى سلاح هسته‏اى است، دروغ است؛ این‏را ما اول با حدس بیان مى‏کردیم، بعد در مذاکرات و مبادلات بین‏المللى براى ما روشن شد که آن‏ها مى‏دانند جمهورى اسلامى دنبال سلاح هسته‏اى نیست؛ این‏را باور کردند و قبول دارند و واقعیت هم همین است؛ در عین حال مسأله سلاح هسته‏اى را مطرح مى‏کنند. پس ادعاى این‏که این فشارها، این تحریمها، این محاصره‏ها، این دشمنى‏ها و خصومتها به‏خاطر مسأله سلاح هسته‏اى و مسأله توان هسته‏اى است، یک دروغ است؛ این دروغ‏بودن هم یک واقعیت است.
واقعیت این است که مخالفت آن‏ها به‏خاطر اصل انقلاب و اصل تشکیل نظام اسلامى است. این‏ها در این منطقه با خیال راحت داشتند حکومت مى‏کردند. کشورى مثل ایران با این منابع سرشار، با این امکانات فراوان، توى مشت آن‏ها بوده است؛ هر کار مى‏خواستند، مى‏کردند، هر تصمیمى مى‏خواستند، مى‏گرفتند؛ از امکانات این کشور در پیشبرد مقاصد خودشان همه استفاده‏ها را مى‏کردند، ولى الان از آن محروم شده‏اند. فقط این هم نیست؛ این حرکت موجب شده است که این داعیه و این انگیزه در دنیاى اسلام بیدار شود که امروز نشانه‏هایش را در شمال آفریقا و در خاورمیانه و در همه کشورها و ملتها داریم مشاهده مى‏کنیم؛ این‏ها از این ناراحتند. نقطه کانونى، جمهورى اسلامى است؛ مى‏خواهند به جمهورى اسلامى ضربه وارد کنند و این‏را عبرتى قرار بدهند براى دیگران؛ انگیزه واقعى این است.3/5/1391

  از سیاستهاى اساسى ما؛ قطع رابطه با آمریکا
یکى از سیاستهاى اساسى‏مان، قطع رابطه با آمریکا است. هرگز هم نگفتیم ما تا ابد قطع رابطه خواهیم بود؛ نه، هیچ دلیلى ندارد که تا ابد قطع رابطه با هر کشورى، با هر دولتى داشته باشیم. مسأله این است که شرائط این دولت به‏گونه‏اى است که رابطه با او براى ما ضرر دارد. انسان رابطه را با هر کشورى به‏دنبال تعریف یک منفعتى ایجاد مى‏کند. آنجایى که براى ما منفعت ندارد، دنبال رابطه نمى‏رویم؛ حالا اگر ضرر داشت، به طریق اولى دنبال رابطه نمى‏رویم.13/10/1386

  تا کى با آمریکا رابطه یا مذاکره نمى‏کنیم؟
آمریکا از مصادیق و مواردى است که ما ارتباط با او را قبول نداریم و رد مى‏کنیم. سؤال مى‏شود تا کى؟ پاسخ این پرسش را، هم امام (ره) و هم همه‏ى کسانى‏که در این باره صحبت کرده‏اند، گفته‏اند: تا وقتى‏که سیاستهاى مبنى بر زور و ظلم و فشار و خصومت با جمهورى اسلامى و حمایت از دشمنان جمهورى اسلامى و پشتیبانى بى‏قید و شرط از دولت صهیونیستى خاتمه پیدا کند. امام(ره) فرمودند: «تا وقتى‏که آدم بشود»، یعنى این روشهاى غلط را اصلاح بکند. البته حقیقتاً ما در جبین آن کشتى، نور رستگارى هم نمى‏بینیم و هیاهوى رابطه و مذاکره هم، حرف مفتى است و هیچ‏کس هم نگفته است.31/5/1368

  اگر رابطه مفید باشد، اول خودم مى‏گویم‏
این‏ها در ایران احتیاج به پایگاه دارند و پایگاه ندارند؛ این‏را مى‏خواهند. احتیاج به رفت‏وآمد آزاد و بى‏دغدغه مأموران جاسوسى و مأموران اطلاعاتى‏شان و ارتباطات نامشروع آن‏ها با عناصر سفله و مزدور دارند، اما این‏را ندارند. ارتباط، این‏را براى آن‏ها تأمین مى‏کند. حالا مى‏نشینند آقایان وراجى‏کردن و حرف‏زدن و استدلال‏کردن که نبود رابطه با آمریکا براى ما مضر است. نه آقا! نبود رابطه با آمریکا براى ما مفید است. آن روزى که رابطه با آمریکا مفید باشد، اول کسى که بگوید رابطه را ایجاد بکنند، خود بنده هستم.13/10/1386


  مسأله اصلى آمریکا؛ سلطه مجدد، نه هسته‏اى‏
سى سال از آغاز این تحول عظیم (انقلاب) مى‏گذرد، دشمنان ملت ایران و دشمنان نظام جمهورى اسلامى، انواع و اقسام شگردها را به کار زدند، شاید بتوانند مجددا آن ملت را مقهور کنند، آن سلطه جهنمى‏اى را که ده‏ها سال بر ایران عزیز داشتند و حاضر نبودند از او دست بردارند، شاید بتوانند آن سطله را دوباره برگردانند. امروز چالش نظام جمهورى اسلامى با دشمنان قدرتمند جهانى‏اش بر سر این قضیه است. مسأله انرژى هسته‏اى و مسأله ساخت موشک و این حرفها، بهانه است. مسأله، مسأله دیگرى است. مسأله این است که یک ملت توانسته است با قهر و غلبه، با عزم و اراده، سلطه قهرآمیز دیگران را از خودش دفع کند. اما این‏ها مى‏خواهند تلاش کنند این سلطه را برگردانند. البته نتوانستند، بعد از این هم نمى‏توانند.19/11/1387

  خودشان مى‏دانند که ایران دنبال بمب اتم نیست‏
مى‏گویند: ما از بمب اتم مى‏ترسیم! اما خوب، خودشان هم مى‏دانند، خیلى‏ها هم در دنیا مى‏دانند که دروغ مى‏گویند، مسأله آن‏ها مسأله بمب اتم نیست. مى‏دانند که ایران به‏دنبال سلاح هسته‏اى نیست، به‏دنبال دانش هسته(اى) است، به‏دنبال فناورى هسته‏اى است، آن‏ها از همین ناراحتند. یک ملت بدون این‏که از آن‏ها اجازه گرفته باشد، بدون این‏که از آن‏ها کمک گرفته باشد، دست گدایى به‏سوى آن‏ها دراز کرده باشد، از درون خود بتواند یک چنین فورانى بکند و اوجى بگیرد. این است که آن‏ها را عصبانى مى‏کند.
از دهان گرگ، طعمه را با مذاکره نمى‏شود گرفت، با قدرت باید گرفت. امروز ملت ایران دارد با ایستادگى خود به این توصیه عمل مى‏کند.28/11/1386

  انرژى هسته‏اى بهانه است‏
با توجه به بهانه‏هاى مختلفى که آمریکاییها در 27 سال گذشته براى استمرار جنگ روانى با ایران، مستمسک قرار داده‏اند، باید گفت که در مقاطع مختلف، هرگاه بهانه‏اى به هر علت، عملاً پایان مى‏یافت، سلطه‏گران آمریکایى بلافاصله بهانه دیگرى طرح مى‏کردند، چرا که آنان استمرار جنگ روانى با ملت ایران را راه اصلى مقابله با نظام اسلامى مى‏دانند و به‏همین‏دلیل اگر امروز ملت و دولت ایران از حق خود درباره انرژى هسته‏اى عقب‏نشینى کنند، ماجرا پایان نمى‏یابد و آمریکاییها بهانه دیگرى مى‏تراشند.18/12/1384

  اوائل انقلاب که قضیه هسته‏اى در کار نبود
امروز دشمنان ما - چه دولت آمریکا، چه بعضى از دولتهاى اروپایى - تحریم را مرتبط کرده‏اند به مسأله انرژى هسته‏اى. دروغ مى‏گویند. آن روزى که این‏ها تحریمها را برقرار کردند، انرژى هسته‏اى در کشور نبود؛ صحبتش هم نبود. آنچه که این‏ها را از ملت ایران عصبانى مى‏کند و به این‏جور تصمیمها وادار مى‏کند، سرافرازى ملت ایران است، گردن‏کشى ملت ایران است؛ این روحیه استقلال، این روحیه قدر خود شناختن، این روحیه عدم تسلیم که به برکت اسلام و قرآن در ملت ایران به‏وجود آمده، این است که آن‏ها را عصبانى مى‏کند؛ براى همین هم است که با اسلام بدند، براى همین هم است که به پیغمبر(ص) اسلام اهانت مى‏کنند، مى‏دانند که اسلام وقتى در یک کشورى رسوخ کرد، روحیه استقلال در آن کشور آنچنان خواهد بود که دیگر زیر بار آن‏ها نمى‏رود.
وانمود مى‏کنند که اگر ملت ایران از انرژى هسته‏اى صرف‏نظر کند، تحریمها برداشته مى‏شود، دروغ مى‏گویند. از روى بغض و کینه‏اى که دارند، تحریمهاى غیرمنطقى مى‏کنند؛ تحریمهایى که همه عقلا و انسانهاى با انصاف عالم وقتى نگاه مى‏کنند، مى‏بینند این‏ها کارهاى غیرمنطقى و در واقع وحشیانه است؛ این یک جنگِ با یک ملت است.19/7/1391
مگر چند سال مسأله هسته‏اى در کشور ما مطرح است؟ سى سال است که تحریمها وجود دارد. آن وقتى که مسأله هسته‏اى نبود، چرا تحریم مى‏کردند؟ مسأله، مسأله مقابله و معارضه با ملتى است که خواسته است مستقل باشد، خواسته زیر بار ظلم نرود، خواسته ظالم را افشاء کند و در مقابل ظلمِ ظالم بایستد و این پیام را به همه دنیا بدهد؛ داده‏ایم، ان‏شاءاللَّه بیشتر هم خواهیم داد.23/1/1390

  درخواست آمریکا براى مذاکرات هسته‏اى!
آمریکایى‏ها مرتب از راه‏هاى گوناگون به ما پیغام مى‏دهند که بیایید درباره مسأله هسته‏اى گفتگو کنیم؛ هم به ما پیغام مى‏دهند، هم در تبلیغات جهانى‏شان این‏را مطرح مى‏کنند. مسؤولین بلندپایه و مسؤولین میانى آمریکا بارها و بارها مى‏گویند بیایید در کنار گفتگوهاى 1+5 که درباره مسائل هسته‏اى بحث مى‏کنند، آمریکا و جمهورى اسلامى دو به دو، درباره مسأله هسته‏اى ایران بحث کنند.1/1/1392

  مگر اختلاف ایران و آمریکا، سلاح هسته‏اى است؟!
همین چند روز قبل از این، رئیس جمهور آمریکا نطق مى‏کند و درباره مسائل هسته‏اى ایران جورى حرف مى‏زند که انگار اختلاف بین ایران و آمریکا این است که ایران مى‏خواهد سلاح هسته‏اى درست کند. مى‏گوید ما تا جایى‏که بتوانیم، نمى‏گذاریم ایران سلاح هسته‏اى درست کند! خب، اگر ما مى‏خواستیم سلاح هسته‏اى درست کنیم، شما چطور مى‏توانستید نگذارید؟ اگر ایران اراده مى‏کرد که سلاح هسته‏اى داشته باشد، آمریکا به‏هیچ‏وجه نمى‏توانست جلوى او را بگیرد.
این‏که مى‏گویند «ما نمى‏گذاریم ایران سلاح هسته‏اى درست کند»، یک تقلب در حرف‏زدن است. مگر بحث سر سلاح هسته‏اى است؟ در قضیه هسته‏اى ایران، بحث بر سر سلاح هسته‏اى نیست؛ بحث سر این است که شما مى‏خواهید جلوى حق قطعى و مسلّم ملت ایران را - که غنى‏سازى هسته‏اى و استفاده صلح‏آمیز از توان داخلى خود ملت ایران است - بگیرید.28/11/1391

  مگر ما مذاکره هسته‏اى را ترک کرده‏ایم؟!
یکى از حرفهاى رائج این است: ما بر ایران فشار وارد مى‏آوریم تا ایران به پاى میز مذاکره برگردد. کدام میز مذاکره؟ کِى ایران مذاکرات در مورد مسائل گوناگون جهانى را، از جمله مسأله هسته‏اى را ترک کرده بوده که حالا برگردد؟! این یک تقلب و خدعه تبلیغاتى است. ما تلاش مى‏کنیم که ایران به میز مذاکره برگردد! این، خدعه و تقلب تبلیغاتى است. همین را در دنیا هى تکرار مى‏کنند، هى مى‏گویند، هى مى‏گویند. این تعبیرات اینقدر تکرار مى‏شود که به نظرم خود سیاستمداران غربى هم باورشان مى‏آید که واقعیت این است؛ در حالى‏که آن کسى که این شکل را، این جمله‏بندى را، این فرمول مطلب را اختراع مى‏کند، مقصود دیگرى دارد. او از ایران نمى‏خواهد که به میز مذاکره برگردد؛ او مى‏خواهد ایران هنگام مذاکره، در مقابل زورگویى‏هاى غربى تسلیم شود.25/7/1391

پیشنهاد مذاکره هسته‏اى، حرف منطقى و مستدلى نیست‏
اگر آمریکایى‏ها صادقانه مى‏خواهند کار تمام شود، بنده راه‏حل را ارائه مى‏دهم. راه‏حل این است: آمریکایى‏ها از دشمنى با جمهورى اسلامى دست بردارند، از دشمنى با ملت ایران دست بردارند. پیشنهاد مذاکره، حرف منطقى و متین و مستدلى نیست؛ حرف درست این است. اگر مى‏خواهند مشکلات فى‏مابین وجود نداشته باشد که مى‏گویند ما مى‏خواهیم بین ایران و آمریکا مشکلى وجود نداشته باشد، دست از دشمنى بردارند. سى و چهار سال است که دولتهاى گوناگون آمریکا با فهم غلط از ایران و ایرانى، دشمنى‏هاى گوناگونى را با ما طراحى کرده‏اند. از سال اول پیروزى انقلاب و تشکیل نظام اسلامى، این‏ها با ما دشمنى کردند؛ در زمینه امنیت، علیه امنیت ما برنامه‏ریزى کردند، علیه تمامیت ارضى ما اقدام کردند، از دشمنان ریز و درشت ما در طول سالهاى متمادى، همیشه حمایت کردند، علیه اقتصاد ملى ما فعالیت کردند، از همه ابزارها علیه ملت ایران استفاده کردند و در همه این‏ها هم بحمدالله شکست خوردند؛ بعد از این هم در مقابله با ملت ایران، اگر این دشمنى‏ها را ادامه دهند، شکست خواهند خورد.
بنابراین بنده مسؤولان آمریکایى را هدایت مى‏کنم؛ اگر دنبال راه عاقلانه مى‏گردند، راه عاقلانه این است که سیاست خود را تصحیح کنند؛ عمل خود را تصحیح کنند و دست از دشمنى با ملت ایران بردارند.1/1/1392

  مسأله، مذاکره نیست؛ اطاعت‏نکردن است‏
مشکل زورگوهاى سیاسى غرب این نیست که ایران بر سر قضیه هسته‏اى یا قضایاى دیگر مذاکره نمى‏کند؛ نه، مشکل آن‏ها این است که ایران زیر بار حرف آن‏ها نمى‏رود و البته این مشکل باقى خواهد ماند؛ معلوم است.25/7/1391

  مذاکره، تاکتیک و براى فریب افکار عمومى است‏
آمریکایى‏ها مرتب و پى‏درپى پیغام مى‏دهند که ما در پیشنهادِ مذاکره منطقى صادقیم، یعنى صادقانه از شما مى‏خواهیم که مذاکره کنید و مذاکره منطقى بکنیم، یعنى مذاکره تحمیلى نباشد. من در جواب مى‏گویم: ما به شما بارها گفته‏ایم که در پى سلاح هسته‏اى نیستیم، شما مى‏گویید باور نمى‏کنیم؛ ما چرا باید حرف شما را باور کنیم؟! وقتى شما حاضر نیستید یک سخن منطقى و صادقانه را قبول کنید، ما چرا باید حرفى را که شما مى‏زنید که خلاف آن بارها ثابت شده است، از شما قبول کنیم؟ برداشت ما این است که پیشنهاد مذاکره از سوى آمریکایى‏ها، یک تاکتیک آمریکایى و براى فریب‏دادن افکار عمومى است؛ افکار عمومى دنیا و افکار عمومى مردم‏مان. باید شما ثابت کنید این نیست. مى‏توانید ثابت کنید؟ ثابت کنید.1/1/1392 هر وقت که لبخندى به روى مسؤولین جمهورى اسلامى زدند، وقتى دقت کردیم، دیدیم خنجرى در پشت سرشان مخفى کرده‏اند، از تهدید دست برنداشته‏اند، نیتشان عوض نشده است. خنده تاکتیکى، لبخند و روى خوش تاکتیکى، فقط بچه‏ها و کودکان را فریب مى‏دهد.12/8/1388

  مى‏گویند: مذاکره، نه رابطه‏
آمریکا مى‏گوید: «بیایید مذاکره کنیم»، نمى‏گوید: «بیایید رابطه برقرار کنیم».12/8/1372هیچ‏کدام نمى‏گویند: «ما مى‏خواهیم با ایران رابطه برقرار کنیم.» نه! صحبت رابطه که مى‏شود، بنا مى‏کنند شرط و شروط گذاشتن که اگر چنین بشود، اگر چنان بشود! ما شرط داریم براى رابطه با کشورى که آن همه فجایع پشت سر و در تاریخ آن وجود دارد. شرط ما، توبه آن کشور است. شرط ما، قطع آن همه فاجعه‏آفرینى براى دنیا است. حال شما مى‏آیید براى ما شرط مى‏گذارید؟! رابطه را مشروط مى‏کنند، اما مذاکره را غیرمشروط! درست توجّه کنید!12/8/1372
آن‏چه که براى آن‏ها خیلى مهّم است، مذاکره است. مى‏خواهند ایران پشت میز مذاکره بنشیند؛ بعد که مذاکره شروع شد، آن‏وقت سرِ رابطه داستانها و حکایتها دارند.26/10/1376

  آمریکا مى‏خواهد مسأله هسته‏اى حل نشود
بر اساس تجربه و نگاه به صحنه، با دقت و کنجکاوى، برداشت ما این است که آمریکا مایل به تمام‏شدن مذاکرات هسته‏اى نیست، وگرنه چنانچه آن‏ها مایل به اتمام این مذاکرات و حل این مشکل بودند، راه حل، بسیار نزدیک و بسیار آسان بود. ایران در مسأله هسته‏اى، فقط مى‏خواهد حق غنى‏سازىِ او که حق طبیعى‏اش است، از طرف دنیا شناخته شود؛ مسؤولان کشورهایى که مدعى هستند، اعتراف کنند که ملت ایران حق دارد غنى‏سازى هسته‏اى را براى اهداف صلح‏آمیز در کشورِ خودش و به دست خودش انجام دهد؛ این توقعِ زیادى است؟ این آن چیزى است که ما همیشه گفته‏ایم؛ آن‏ها همین را نمى‏خواهند.
آمریکایى‏ها اگر مى‏خواستند مسأله حل شود، این راه‏حلِ بسیار آسانى بود؛ مى‏توانستند به حق غنى‏سازى براى ملت ایران اعتراف کنند؛ براى این‏که نگرانى‏اى هم از آن جهات نداشته باشند، مى‏توانستند مقررات قانونى آژانس هسته‏اى را هم اعمال کنند؛ ما هم از اول هیچ مخالفتى با اعمال این نظارتها و مقررات نداشتیم. هر وقت نزدیک به راه‏حل مى‏شویم، آمریکایى‏ها یک سنگى مى‏اندازند که جلوى راه‏حل گرفته شود. هدف آن‏ها طبق تلقى و برداشتى که من دارم، این است که مى‏خواهند این قضیه باقى بماند تا بهانه‏اى باشد براى فشار براى فلج‏کردن ملت ایران. البته به کورى چشم دشمن، ملت ایران فلج نخواهد شد.1/1/1392

  خوشبین نیستم، اما مخالفت هم ندارم‏
من به این گفتگوها خوشبین نیستم، چرا؟ چون تجربه‏هاى گذشته ما نشان مى‏دهد که گفتگو در منطق حضرات آمریکایى به این معنى نیست که بنشینیم تا به یک راه‏حل منطقى دست پیدا کنیم، منظورشان از گفتگو این نیست؛ منظورشان از گفتگو این است که بنشینیم حرف بزنیم تا شما نظر ما را قبول کنید! هدف، از اول اعلام شده است؛ باید نظر طرف مقابل قبول شود، لذا ما همیشه اعلام کردیم و گفتیم که این، گفتگو نیست؛ این، تحمیل است و ایران زیر بار تحمیل نمى‏رود. من به این اظهارات خوشبین نیستم، اما مخالفت هم ندارم.1/1/1392

  دو تجربه کوتاه‏مدت در مذاکره با آمریکا
دو تا تجربه کوتاه‏مدت هم داریم: یکى مذاکرات در مورد مسائل مربوط به عراق بود، که من در سخنرانى عمومى گفتم که ما این مذاکره را قبول مى‏کنیم و رفتند مذاکره کردند؛ یکى هم در دولتهاى قبل بود، درباره یک موضوعى که آمریکایى‏ها پیغام دادند یک مسأله امنیتى مهمى هست، دولت دو سه دور مذاکره کرد. آمریکایى‏ها معمولاً در مذاکره اینجورند که وقتى در مقابل استدلال متین کم مى‏آورند، وقتى نمى‏توانند استدلالى که قابل قبول و منطقى باشد، ارائه کنند، متوسل مى‏شوند به زورگویى و چون زورگویى روى جمهورى اسلامى اثر ندارد، یک طرفه اعلان مى‏کنند که مذاکرات تعطیل! خوب، این چه‏جور مذاکره‏اى است؟ این تجربه را هم ما داریم. در هر دو مورد این جورى شد. البته در آن مورد قبلى، بنده این‏را پیش‏بینى مى‏کردم. از کیفیت مذاکرات مى‏فهمیدم این‏ها دارند به چه مسیرى مى‏روند، گزارشش را براى من مى‏فرستادند؛ دو سه جلسه با هم مذاکره کرده بودند. بنده همان‏وقت به وزارت خارجه گفتم این مذاکره را قطع کنید. هنوز اقدام‏نکرده، آن‏ها یک‏جانبه اقدام کردند؛ این‏جورى‏اند.27/5/1389

  چرا آمریکا به‏دنبال مذاکره با ایران است؟
1. کامل‏کردن ابرقدرتى خود

اصل مذاکره با ایران، براى آمریکا به‏عنوان ابرقدرت، بسیار مهم است. براى آمریکا مهم است که ایران اسلامى که از روز اوّل به دلایل روشنى در مقابل آمریکا ایستاد و تسلیم آمریکا نشد و گفت که با آمریکا مذاکره نمى‏کنم، حالا بگوید که بسیار خوب، چَشم، ما هم مذاکره مى‏کنیم! مى‏گویند بفرما، ابرقدرتى کامل شد! این منطقه‏اى هم که زیر بار نمى‏رفت، زیر بار آمد؛ این‏جا هم عتبه را بوسیدند! بنابراین، صِرف مذاکره برایشان خیلى مهّم است.

2. مسأله مبارزات دنیاى اسلام‏
حرکت جمهورى اسلامى و ملت ایران موجب شد که احساسات اسلامى در هر گوشه دنیا بیدار شود؛ در آسیا، در آفریقا و حتّى در اروپا، مسلمانان با نام اسلام، احساسات اسلامى خودشان را سرِ دست گیرند و مبارزه‏اى را به‏نحوى شروع کنند. بعضى از این مبارزات، مبارزات سیاسى با دولتها است. بعضى از این مبارزات، مبارزات اصلاحى است؛ بالاخره مشغول مبارزه هستند. همه این‏ها، از این قلّه جمهورى اسلامى و امام و این ملت، سرازیر شده‏اند. در حقیقت، قطب همه این‏ها، ملت ایران و نظام جمهورى اسلامى است.
اگر جمهورى اسلامى با آمریکا پشت میز مذاکره بنشیند، آمریکاییها خیالشان از این جهت راحت مى‏شود؛ به هر جایى در دنیا مى‏گویند: شما براى چه تلاش مى‏کنید؟ شما که مثل ایران نخواهید شد، به پاى ایران که نخواهید رسید! هر چه بشوید، یک ملت و یک نظام و آن شکوه و شجاعت را که پیدا نخواهید کرد؛ آن‏ها هم بالاخره مجبور شدند و این‏جا پاى میز مذاکره آمدند؛ شما دیگر چه مى‏گویید؟! یعنى با تسلیم ملت ایران و نظام جمهورى اسلامى ایران به نشستن پاى میز مذاکره با آمریکا، خیال آمریکا از بسیارى از این مبارزات دنیاى اسلام آسوده خواهد شد.

3. مسأله کشورهاى تابع آمریکا
مذاکره براى این‏ها مهّم است. ببینید؛ بسیارى از کشورها هستند که دولتهایشان از دوستان دولت آمریکا محسوب مى‏شوند یعنى تحت نفوذ و تسلیم دولت آمریکا قرار دارند، مواضع سیاسى‏شان تابع دولت آمریکاست و کلاًّ تابع آمریکا هستند؛ با فلان‏جا قطع رابطه کنید، فلان‏جا را معامله کنید، فلان‏جا را معامله نکنید، نفت را این‏گونه کنید، مس را آن‏طور کنید. این دولتهایى که تسلیم آمریکا هستند، به‏تدریج این فکر برایشان به‏وجود مى‏آید که دولتى به نام جمهورى اسلامى ایران هست که به آمریکا هیچ اعتنایى نمى‏کند، آمریکا هم نسبت به آن دولت نمى‏تواند هیچ آسیب جدّى بزند. پس علّت این‏که ما از آمریکا این‏قدر مى‏ترسیم، چیست؟

4. جنجال تبلیغاتى در شکست‏خوردن قطب اسلام‏
یک نکته دیگر هم هست که موجب مى‏شود حقیقتاً مذاکره براى آمریکاییها به‏عنوان یک ابرقدرت مهم باشد و آن، این است که در مصاف دو قطب مبارز که الان نوزده سال یا بیست سال است که در صحنه سیاسى عالم، مبارزه مى‏کنند - قطب استکبار از یک طرف و قطب اسلام از طرف دیگر؛ قطب استکبار به رهبرى آمریکا و قطب اسلام به محوریّت نظام جمهورى اسلامى که تا به حال هم گسترش و پیشرفت، متعلّق به قطب اسلام بوده است - شما هرچه صحنه دنیا را نگاه مى‏کنید، مى‏بینید کشورهایى که بوى حرکت و نهضت اسلامى در آن‏ها استشمام نمى‏شد، وضعى برایشان به‏وجود آمد که حکومتهاى اسلامى - لااقل به تناسب آن کشورها - در آن‏ها به‏وجود آید! در ترکیه به صورتى، در الجزایر به نحوى و در جاهاى دیگر نیز همین‏طور. البته با همه این‏ها هم برخورد کردند؛ اما با احساسات مردم که نمى‏توانند برخورد کنند.
تا به حال در برخورد این دو قطب مبارز با یکدیگر - که قطب، استکبار از یک طرف و قطب اسلام از طرف دیگر است - پیشرفت و مبارزه و پیروزى، متعلّق به قطب اسلام بوده است. قطب اسلام همیشه پیش رفته است؛ اما قطب استکبار پیشرفتى نداشته است. این‏ها مى‏خواهند با شایعه مذاکره‏ى جمهورى اسلامى - که بگویند جمهورى اسلامى تسلیم شد؛ طرف ما آمد و مجبور شد کنار بیاید و با ما مذاکره کند - این‏طور وانمود کنند که در این مصاف، بالاخره قطب اسلامى شکست خورد و مجبور به عقب‏نشینى شد و قطب استکبار در این مصاف پیروز گردید.
مى‏خواهند این‏را تفهیم کنند که دشمن پیروز شده و اسلام مجبور به عقب‏نشینى شده است. مى‏خواهند بگویند که اسلام انقلابى از حرفهایش گذشت و برگشت. مى‏خواهند بگویند همه این حرفها در طول این نوزده سال - ده سال اول که امام گفته بود، و نه سال بعد از امام، مسؤولان و ملت همه بر زبان آوردند - به گوشه‏اى گذاشته شد، به دست فراموشى سپرده شد و همه این حرفها تخطئه گردید، چون امام بارها فرموده بودند که ما با دشمن کنار نمى‏آییم و تسلیم دشمن نمى‏شویم.26/10/1376

5. ناامیدکردن ملتهاى مسلمان منطقه‏
بحث مذاکره را پیش کشیدند که ایران بیاید بنشینیم مذاکره کنیم. همین رفتار غیرمنطقى، در این دعوت به مذاکره هم وجود دارد. غرض آن‏ها حل مشکلات و مسائل نیست؛ غرضشان یک کار تبلیغاتى است براى این‏که به ملتهاى مسلمان نشان دهند که ببینید این نظام جمهورى اسلامى بود با آن سرسختى، با آن ایستادگى، اما عاقبت مجبور شد بیاید باب مصالحه و گفتگو را با ما باز کند. وقتى ملت ایران این‏جور است، شماها چه مى‏گویید دیگر؟ این‏را براى خاموش‏کردن و ناامیدکردن ملتهاى سربرافراشته مسلمان که امروز در بسیارى از کشورهاى اسلامىِ این‏ها نسیم بیدارى وزیده است و به‏خاطر اسلام احساس عزت مى‏کنند، لازم دارند. از اول انقلاب، این یکى از هدفها بود.28/11/1391

6. جبران شکست سیاست خاورمیانه‏اى خود
حالا اخیراً آمریکایى‏ها باز مسأله مذاکره را پیش کشیدند، تکرار مى‏کنند که آمریکا آماده است با ایران مذاکره مستقیم بکند؛ این تازگى ندارد. مسأله مذاکره را آمریکایى‏ها در هر مقطعى تکرار کرده‏اند. حالا امروز نوبه‏میدان‏آمده‏ها مجدداً تکرار مى‏کنند که مذاکره کنیم.
ما درک مى‏کنیم چرا آمریکایى‏ها این روزها باز مجدداً مسأله مذاکره را هى تکرار مى‏کنند، هى مى‏گویند پشت سر هم به زبانهاى گوناگون؛ ما مى‏فهمیم علت چیست. به قول خود آمریکایى‏ها، سیاست خاورمیانه‏اى آن‏ها دچار شکست شده. آمریکا در سیاستهاى خود در این منطقه، دچار شکست است. احتیاج دارند به این‏که یک برگ برنده‏اى را به قول خودهاشان رو کنند؛ این برگ برنده از نظر آن‏ها عبارت است از این‏که نظام جمهورى اسلامىِ انقلابىِ مردمى را بکشانند پاى میز مذاکره؛ به این احتیاج دارند. مى‏خواهند به دنیا اعلام کنند که ما حُسن نیت داریم، نه، ما حُسن نیتى مشاهده نمى‏کنیم.
مذاکره از روى حُسن نیت، با شرایط برابر، میان دو طرفى که نمى‏خواهند به یکدیگر کلک بزنند، معنا پیدا مى‏کند. مذاکره به‏صورت یک تاکتیک، مذاکره براى مذاکره، مذاکره براى فروختن ژست ابرقدرتى بیشتر به دنیا، این مذاکره، یک حرکت حیله‏گرانه است؛ این حرکت واقعى نیست. من دیپلمات نیستم، من انقلابى‏ام، حرف را صریح و صادقانه مى‏گویم. دیپلمات یک کلمه‏اى را مى‏گوید، معناى دیگرى را اراده مى‏کند.19/11/1391

7. تحمیل خواسته‏هاى بیشتر خود
مذاکره با آمریکا، البته براى دولت آمریکا مفید است. با مذاکره، او جاى پایى پیدا مى‏کند تا بتواند خواسته‏هاى خود را بیشتر تحمیل کند و توقّعات خود را انبوه‏تر بر سر این ملت و دولت بریزد. مذاکره موجب مى‏شود که دولت آمریکا بتواند همین تهدیدهایى را که الآن از دور مى‏کند، همین توقّعات بیجا و قلدرانه‏اى را که در مصاحبه‏ها و سخنرانیها مى‏گوید، پشت میز مذاکره، با حجم بیشتر و با قدرت چانه‏زنى بیشتر، بر سر مسؤولان کشور ما بریزد. معناى مذاکره این نیست که آمریکا حاضر باشد هویّت این ملت را، نظام جمهورى اسلامى را، ایمان این مردم و مواضع آن‏ها را به رسمیت بشناسد؛ آن‏ها با این اساس مخالفند؛ آن‏ها با حضور این مردم مؤمن مخالفند؛ آن‏ها دنبال این هستند که همان روشهایى را که در دوران حکومت پهلوى اعمال مى‏شد- همان فساد، همان تسلّط و همان قاهریّت- دوباره در این مملکت ایجاد کنند. این‏که با مذاکره حل نمى‏شود. مگر این ملت اجازه خواهد داد که مسئولى در این کشور- از رهبرى گرفته تا همه‏ى مسئولان- از مواضع اسلامى و منافع اساسىِ سرنوشت‏سازش یک قدم عقب بنشیند؟11/2/1381

  شگرد تبلیغاتى دشمن از مذاکره ایران با آمریکا
هدف جنجال تبلیغاتى آمریکائیها عمدتا و مخالفین ما در دنیا چیست؟ این‏که دائما مى‏گویند ایران مى‏خواهد با آمریکا مذاکره کند، ایران مى‏خواهد به‏تدریج رابطه با آمریکا برقرار کند، هدفشان چیست؟ هدفشان از این حرفها چیست؟ آنچه مسلم است دنبال خیر جمهورى اسلامى و خیر ملت ایران نیستند.
دستگاههاى تبلیغاتى آمریکا و دنباله‏روهاى آنان در جهان، یک شگرد تبلیغاتى عجیبى را دنبال مى‏کنند و آن دروغى است که براى رسیدن به مقاصد خود، به شکل یک واقعیت جلوه مى‏دهند و متأسفانه برخى از مطبوعات داخلى نیز همانند دشمنان انقلاب مشى مى‏کنند.

الف. اختلاف ملت‏
حکومت آمریکا در پى آن است که آنچه موجب وحدت ملت ایران بوده است، به مسأله اختلاف ایران تبدیل کند. مردم ایران تاکنون به سبب آن‏که مى‏دانستند دولت آمریکا دشمن آن‏ها است، با یکدیگر متحد بوده‏اند.

ب. ریختن قبح مسأله رابطه با آمریکا
ریختن قبح مسأله مذاکره و رابطه با آمریکا به‏عنوان هدف دوم تبلیغات آمریکایى (است). زمانى بود که دولتهاى عرب، صحبت‏کردن از مذاکره و رابطه با اسرائیل را یکى از کارهاى زشت مى‏دانستند و تبلیغات استکبارى کارى کرد که به‏تدریج، قبح این مسأله ریخت و حتى دولتهایى که در مرزهاى اسرائیل نیستند و هیچ خطرى و ضررى از اسرائیل نمى‏بینند، از مذاکره با اسرائیل صحبت مى‏کنند.26/10/1376

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها