کد خبر: ۱۸۲۵۷
زمان انتشار: ۱۹:۱۵     ۰۱ شهريور ۱۳۹۰
محمد حسین آزادبخت

 این شب هاحقیقتا شب های بزرگ و نورانی است . شب هایی که در روایات ما از هزاران ماه برتر عنوان شده است و اعمال و عبادات ما در آن هزاران برابر محاسبه می شود . در عظمت شب های قدر که سرنوشت انسان در آن رقم می خورد هیچ شکی نیست اما شاید دور از انصاف نباشد که بگوییم عظمت قدر با دانستن قدر علی (ع) که تقارن شهادتش با این شب های عزیز جایگاه رفیع وی را نشان می دهد، دو چندان می شود .

در شب های پرفضیلت قدر هرکس به نوعی با خدای خود خلوت می کند و با حضور در مساجد و حسینیه ها دلش را به آرامش بی کران دریای الهی می سپارد . عده ای دل به نجواهای شیرین جوشن کبیر و ابوحمزه ثمالی می سپارند و عده ای نیز تنها گوشه ای دنج می خواهند تا به زبان خود با خدا راز و نیاز کنند اما تنها چیزی که شاید در این شب ها مشترک باشد غم شهادت مولای متقیان و حس نیاز به درگاه باری تعالی با نگاهی به آموزه های علی (ع) است . نکته ای که در این میان مهم است این است که شهادت ابوالائمه (ع) در این شب بی حکمت نبوده و تفکر در حکمت های اولین شهید محراب می تواند بسیاری از مشکلات ما را حل کند .

از نظر نگارنده شاید هیچ زمان و دوره ای به اندازه سال های اخیر با دوران حضور و شهادت حضرت علی (ع) مطابقت نداشته و ندارد . با نگاهی کوتاه به حوادث آن دوران به راحتی می توان دریافت که زمان حاضر شبیه ترین دوران ها به زمان حکومت امام اول شیعیان است و چه خوب است که این شب ها با کمی واکاوی میان آنچه که در روزگار علی مرتضی (ع) گذشت و آنچه که امروز در جامعه ما می گذرد خود را در زمره کسانی قرار دهیم که عاقبت به خیر می شوند . یکی از علمای بزرگ تهران در جلسه ای تاکید می کرد تحول روح اصلی شب های قدر است و اگر کسی در این شب ها تنها چند دقیقه ای فکر کند و تحولی در خود ایجاد کند از همه عبادات این شب برتر است .

جامعه امروز ما شباهت های زیادی با سال های صدر اسلام دارد چرا که همانگونه که پیامبر اکرم (ص) با بعثت خود جامعه جاهل عرب آن زمان را به دینی آسمانی که کامل ترین دین نازل شده بود فراخواند امام راحل نیز ایران را از جهالت حاکمان سرمستی که با نوکری اربابان غربی خود دوست نداشتند ذره ای از نام اسلام در این کشور باقی بماند نجات داد و جمهوری اسلامی را بر پایه اعتقادات راستین اسلام پایه گذاشت . اما شاید بتوان سخت ترین دوران اسلام را دوران پس از رحلت نبی اکرم (ص) نام گذاری کرد دورانی که مردم و صحابه پیامبر با اینکه به جانشینی برحق علی (ع) اعتقاد داشتند اما کرسی خلافت را غصب کردند و بهترین فرد امت پیامبر(ص) را 25 سال خانه نشین کردند .

شاید یکی از نکاتی که بسیار به چشم می آید این است که بصیرتی که واژه اش این روزها بسیار شنیده می شود رمز گمشده آن روزها و رمز گمشده امروز برخی افراد است . آن روزها عده ای به طور خاص فضا را به نحوی غبار آلود کردند که مردمی که پیامبر را دیده بودند و حرف هایش را در مصداق باطل یا کامل بودن افراد شنیده بودند علی (ع) را تنها گذاشتند و افراد باطلی که خود را همه جوره به پیامبر منصوب می کردند در راس قرار گرفتند . شاید آن روزها جهل مردم نگذاشت که تشخیص دهند زن پیامبر و یا صحابه ایشان به خاطر کوتاه شدن دستشان از منافع دنیا به جنگ با اسوه تقوا رفتند اما دیگر امروز از کسی پذیرفته نیست که تاریخ را دیده باشد و باز به همان راه برود . در فتنه دو سال قبل فضا به طوری غبار آلود شد که مردمی که هنوز صدای دلنشین روح الله در گوش جانشان بود که فرمود : ملاک حال فعلی افراد است اما باز هم برخی ها فریب انتصاب های سببی و نسبی افراد را خوردند و حرف های کسانی را دربست قبول کردند که هرطور شده می خواستند خود را به امام راحل منصوب کنند .

بسیاری از افرادی که در جامعه امروز ما با ادعای منصوب بودن به امام و یار امام بودن و یا حتی حضور در جنگ تحمیلی خود را برتر و مصون تر از همه افراد می دانند اگر با همین ملاک های زمان حال در دوره امام می زیستند از طرف امام طرد می شدند کما اینکه ماجرای عزل قائم مقام رهبری نشان داد امام با کسی تعارف ندارد . امروز زمان همان زمان حضرت علی (ع) است و کسانی که آن روز فریب قرآن های سر نیزه را خوردند و با پیشانی های جای مهر بسته به جنگ علی (ع) رفتند امروز هم با همان ظاهر عوام فریب در جامعه ما زندگی می کنند و مشکلات زیادی را برای مردم به وجود می آورند و رهبری را تنها می گذارند .

اغراق نیست اگر بگوییم که از علی (ع) تا به علی فاصله یک آئینه است . اگر در روزگار قبل عده ای در مقاطع گوناگون کمر به قتل داماد پیامبر (ص) بستند و از هر فرصتی برای تخریب وجهه آن حضرت استفاده کردند و آخر هم یکی از مسلمان نماهای بسیار ظاهرالصلاح امام را به شهادت رساند امروز نیز در روزگار فتنه و روزهای بعد از آن بسیاری از خودی های ظاهر الصلاح خون به دل رهبری انقلاب کردند اما همه این ها خود به عظمت شخصیتی ایشان آگاهی دارند . علی (ع) در محراب شهادت قربانی کینه فردی شد که شاید تا آن روز نماز صبحش قضا نمی شد و آن روز هم خود امام در مسجد از خواب بیدارش کرد اما  وی تیغ کینه بر فرق مردی زد که عظمت اسلام تا همین زمان حاضر مدیون تلاش های و حکمت های او بوده است . ابن ملجم قبل از اینکه قاتل باشد مسلمانی بود که تنها تکرار کلمات عربی نماز و حدیث را فرا گرفته بود و از عمق دین و آموزه های پیامبر عزیز اسلام چیزی نفهمیده بود و در یک کلام بویی از بصیرت نبرده بود . بصیرتی که در همه زمان ها تنها عامل نجات انسان ها است .

خوب است در این شب های عزیز و پر نور بسیاری از ماحتی کسانی که به مذهبی بودن و حزب اللهی بودن خود غره می شویم از این تاریخ عینی دینمان درس بگیریم و در خلوت خود دست به درگاه الهی برداریم و دعا کنیم که کاش در بی بصیرتی و ظاهرالصلاح بودن و عدم شناخت عمیق از دین مانند ابن ملجم نشویم .

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها