کد خبر: ۱۸۲۷۰۰
زمان انتشار: ۱۲:۵۰     ۲۷ آبان ۱۳۹۲
به گزارش 598 به نقل از روزنامه حرف مازندران، عزاداری رسمی و علنی بر امام حسین (ع) از زمان آل بویه شکل گرفته است؛ آل بویه شیعه ی اثنی عشری و خلفای عباسی که مقرشان بغداد بود، سنی مذهب بودند. اوج قدرت آل بویه در زمان "معز الدوله" بود در حالی که در این زمان خلفای عباسی در ضعف کامل به سر می بردند."معز الدوله" در سال 352 ه.ق دستور داد که مردم در روز عاشورا گرد یکدیگر برآیند و اظهار حزن و عزاداری نسبت به امام حسین(ع) کنند.

در این روز بازار ها بسته شد، خرید و فروش متوقف گردید، در بازارها خیمه برپا کردند و زنان بر سر و روی خود میزدند و ندبه می کردند. این مراسم و عزاداری ها در زمان آل بویه فقط روز عاشورا بوده و تا انقراض این سلسله هر سال اجرا می شد.

اولین بار در زمان آل بویه عزاداری به صورت علنی انجام شد، در زمان صفویه نیز ادامه یافت و در دوره قاجاریه به اوج خود رسید به طوری که علاوه بر روز عاشورا، دهه ی محرم و ماه صفر و حتی تشکیل مجالس روضه هفتگی و ماهیانه شکل پیدا کرد. در دوره ی پهلوی با ممانعت حکومت، عزاداری ها به صورت منظم و هیات هایی در خانه ها به شکل مخفیانه تشکیل شد تا اینکه در دوره ی انقلاب اسلامی این هیئات خانگی رسمی و آشکارا به ارائه ی برنامه ها پرداختند و هر هیاتی به نام یکی از شهدای کربلا و ائمه(ع) شروع به فعالیت کرد.

در دسته های عزاداری سنتی از قدیم الایام علمدار، پرچمداران، زنجیرزنان، نوحه سرا، طبال و سنج زن وجود دارند و یکی از جذاب ترین و قدیمی ترین ادوات آن علم است و علم کشی که مورد توجه مردم بوده است. علمدار هیئت فردیست که معمولا در پیشاپیش صف سوگواران حرکت میکند و در فرهنگ شیعه نماد حضرت ابوالفضل العباس است.

گاهی پهنای علم ها به 3 متر هم می رسد. قدیمی ترین علم های ایرانی در موزه توپکاپی استانبول نگهداری می شود. این علمها نمونه ای از علامات و نشان قبایل مختلف ایرانی است و در عصر حکومت ترکمن های آق قویونلو وقره قویونلو وجود داشته و در دسته های سیاسی و مذهبی از آنها استفاده می کردند.

این علم ها از غنایم جنگی است و پس از تصرف شهر تبریز توسط سپاهیان عثمانی،شاه سلیم آنها را به استانبول منتقل کرد و پس از رواج مذهب شیعه در زمان شاه اسماعیل مورد استفاده دسته ها قرار می گرفت.

از به نام ترین علم سازان می توان از حاج علی محمد فولادگر نام برد و بعد از او حسین تفنگ ساز(حسین قفلی) برادران گل محمد،برادران بهمن،سعید صفاری، برادران رضایی،صفرنیاکان (فولادگر)، رسول تفنگ ساز(رسول حسین قفلی)، غلامرضا روح بخش، عباس کاشی پز و برادران جوهری جزو نامیان هستند.

همان طور که همه ی ما در مراسم های عزاداری از زمان کودکی مشاهده کرده ایم؛ نمادها و نقوش مختلفی بر روی علم ها دیده ایم که هرکدام گویای پیامی خاص است.)از آنجایی که بهترین راه برای بیان موضوع در ادبیات تصویر است روی علامت هم نقوش خاص و علایم خاصی ساخته شده است. نکته ی قابل توجه این است که در ادبیات توصیفی بعضی از حیوانات و اشیاء با توجه به ویژگی و خصیصه خاص خود بصورت یک نماد و نشانه به کار می روند.)

در علامت(علم) تیغه ها نماد حق طلبی شیعه و نمادی از تیغه ی شمشیر است که در یاری امام حسین (ع) از نیام بر کشیده شده است و این تیغ ها هیچ گاه در نیام نخواهد شد.

در روی تیغه ها معمولا زیارت عاشورا و یا اشعار محتشم کاشانی و به سلیقه علمدار اشعار دیگر و یا آیاتی از قرآن نوشته می شود. بر روی تیغه ها جز نام زیبای ائمه اطهار(ع) و اسماء جلاله چیز دیگری حک نشده است
حیواناتی که در علامت استفاده می شوند هم هر کدام معنی خاص خود را دارند که به چند نمونه از آنها اشاره می کنیم.

*شیر که در ادبیات نماد شکوه، جلال، بزرگی، ابهت است آن را به حضرت علی علیه السلام منصوب می کنند.
*آهو: نمادی از امام رضا علیه السلام و ایرانی ترین نماد یعنی ضامن آهو است.
*طاووس: نماد امام زمان عجل الله است و بر گرفته از این حدیث زیباست(المهدی طاووس اهل الجنه).
*شتر: در قرآن در ماجرای قوم ثمود و حضرت صالح از این حیوان یاد شده است كه شاید ارتباط معنایی‌اش با عاشورا و علت نصب آن در علم مربوط به عاشورا در همین‌جا نهفته باشد. قوم ثمود برای كشتن ناقه‌ی صالح به واسطه‌ی كینه‌ و بی‌دینی‌ همچون شتران دیگر او را نحر كردند و به بدترین شكل كشتند. تا جایی كه طبق روایت امام صادق علیه‌السلام كسی از صغیر و كبیرشان نماند كه ضربه‌ای به این شتر وارد ننماید،همان اتفاقاتی كه یزدیان در روز عاشورا انجام دادند.
*تبرزین و کشکول: استفاده از این نماد اشاره به درویش کابلی دارد که در روز عاشورا با یک کشکول آب به خدمت امام حسین(ع) رسید و امام قبول نکردند.

البته در"علم" معمولاً دو سر اژدها نیز دیده می شود که نسبت به سایر عناصر از دلالت کمتر شناخته شده ای برخوردار است. این دو سر اژدها نماد لشگر جنیان حاضر در روز عاشورا برای یاری امام حسین (ع) است که اذن خواستند ولی امام حسین (ع) با توجه به آنکه مامور به ظاهر بودند با جنگیدن جنیان موافقت نفرمودند.

در جایی دیگر نیز نقل کرده اند که در اكثر ادبیات‌های دنیا اژدها نماد نفس سركش است. همان نفسی كه بشریت را به جایی رساند تا آن بلاهای دلخراش تاریخی را با شخصیت عظیمی چون حسین‌بن‌علی(ع) انجام دهند.

عَلَم و علامت فقط مختص به ایرانیان و مسلمانان نبوده است بلکه هر دین و جامعه ای علامت و نشانه ای برای خود دارند که از جمله آنها می توان به صلیب در دین مسحیت و یا شمعدان های مقدس در دین یهود اشاره کرد که به عنوان(علامت) و یا نشانه آنها شناخته می شوند.

*کسانی که عنوان می کنند این علامت ها که امروزه مورد استفاده قرار می گیرند نماد صلیب و دین مسیح هستند در اشتباه هستند چون خودِصلیب یا چلیپا و حتی درخت سرو که سالهای زیادی نماد تولد مهر و زندگی جاوید بوده و در شب یلدا (به معنی تولد) که در واقع شب تولد روز، نور و گرما و فرار تاریکی و سرما به حساب می آید، مورد استفاده قرار میگرفته است. از آیین میترا در ایران باستان به مسیحیت رخنه کرده اند و این نماد که به شکل +  است نماد خورشید و میترا است.

شاهان ایرانی قرن ها قبل از تولد مسیح قبل از مرگ شکلی مانند + در دل سنگ ها و صخره ها در دل کوهای دست نیافتنی ایجاد کرده و دستور می دادند که بعد از مرگ در آن مکان ها دفن شوند. این مکانها که امروز نیز قابل مشاهده هستند، تعدادشان کم نیست و مقبره ی تمام شاهان هخامنشی در اطراف شیراز و شمال تخت جمشید و پارسه و پاسارگاد و البته نقش رستم و که در آن گور شاهان ساسانی هم به این شکل ساخته شده اند از این دسته هستند.

جالب است که در گذشته و زمانی که برق وجود نداشته و مردم برای روشنایی از مشعل و فانوس برای روشن کردن پیرامون خود استفاده می کردند، برای روشنی علامت های خود نیز از این دست وسایل استفاده می کردند که دارای جنبه هنری و تمثیلی زیبا بوده است.

نخل هم یکی دیگر از نمادهای عزاداری قدیمی و اصیل است که در برخی شهرها و تهران(به ویژه در شمیران) روز عاشورا به نشانه ی تشییع پیکر مطهر امام حسین علیه السلام روی دست مردم به حرکت درمی آید.

تصویر ذهنی عموم و بیشتر مردم از عزادارهای حسینی تصویری سنتی و قدیمی است از دسته سینه زن ها و زنجیرزن ها، طبال های میانه ی دسته و سنج زن ها، از عَلَم هایی که به میدان می آوردند و چشم ها خیره ی علم بود و علمدار... یکی دست به پارچه های آویخته از آن می کشید، دیگری بیمار خود را از زیر علم رد می کرد به نیت شِفا. یکی پول نذری اش را به او میداد؛ علمدار برایشان حکم عباس بن علی را داشت همان یلِ بی همتای ام البنین.

مگر نه اینکه بالاتر از عزای حسین صلوات الله علیه عزای دیگری نیست! کاش کاری کنند که همان عزاداری های سنتی و دسته های عزاداری بلند و بالا باز در شهر رونق بگیرند. کاش طنین صدای نوحه خوان باز در کوچه و خیابان شور حسین به پا کند...

"شاید" برخی هم بیشتر به عشقِ علم و علم کشی خود را به دسته های عزا می رساندند و مهمان خیمه های عزا بودند.
حالا که "علم و علم کشی" ممنوع است و می گویند موجب شلوغی و ترافیک است! شورِ و شوق آن سالها در مراسم عزاداری در شهر کمتر به چشمم می آید(همان وقت ها که تمام دهه ی اول دسته ها در خیابان ها بودند) حیف و صد افسوس که دیگر این عزاداری ها مثل زمان کودکی مان نیست.

به این فکر می کردم که کودکان نسل بعد و بعدی شاید رنگ علم و راه افتادن دنبال دسته ی عزاداری در خیابان ها را هم نبینند چه برسد که تجربه کنند؛ چند دهه ی بعد، عزاداری های محرم الحرام را چطور برگزار خواهند کرد؟ اصلا تصویر و درکی از دسته ی عزاداری به شکل سنتی و قدیمی آن خواهند داشت؟!

*سمانه امیری*

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۲
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها