سرمربی پیشین صبای قم در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) دربارهی جداییاش از تیم فوتبال صبا اظهار کرد: به هر حال من جزو افرادی هستم که هر جایی میروم واقعیتها را اعلام میکنم. آنطور نبودم که وقتی به صبا رفتم بگویم این تیم را قهرمان یا نایب قهرمان میکنم یا سهمیهی لیگ قهرمانان آسیا به دست میآوریم. روزی که با مسوولان باشگاه صبا صحبت کردم پرسیدم با یک مربی به نام صمد مرفاوی کار میکردید و دلیل قطع همکاریتان چه بود؟ چون واقعا برایم جای سوال داشت. آنها دلایلی را گفتند که البته نمیخواهم الان به آن اشاره کنم.
وی افزود: وقتی به صبا آمدم چند بازیکن خوب به نام میلاد نوری، حامد لک و رامین رضاییان از این تیم رفته بودند. همینطور دو بازیکن دیگر به نام مهدی بدرو و کریم اسلامی هم جدا شده بودند. از شروع تمرینات هم بازیکن خوب و بااخلاقی چون سعید لطفی در یک بازی دوستانه با فولاد رباط صلیبی پاره کرد. بازیکنی به نام آرامطبع از پارسال رباط پاره کرده بود و زمان میبرد تا بتواند شرایط خوبی پیدا کند. همهی این موارد وجود داشت و باشگاه هم از نظر بودجهای با مشکلاتی مواجه بود. قبل از حضور من در صبا البته با رضا عنایتی قرارداد بسته بودند.
مایلیکهن در میان صحبتهایش با اشاره به کیفیت بالای رضا عنایتی، دربارهی این بازیکن خاطرنشان کرد: آدم تا با عنایتی از نزدیک کار نکند متوجه نیست که او تا چه اندازه حرفهای است. بیجهت نیست که او سالهای زیادی است که بازی میکند و به خوبی هم گل میزند. آدم افسوس میخورد امثال او و مجیدیها چرا باید پشت سر آدمهای دیگر محو شوند و نتوانند به تیم ملی کشورشان خدمت کنند. عنایتی در 38 سالگی بازیکنی است که اگر در محوطهی جریمه پاس سالمی را دریافت کند از هر سه پاس، یک یا دو پاس را تبدیل به گل میکند. قدرت ضربهزنی او بینظیر است.
سرمربی پیشین صبا در ادامهی صحبتهایش دربارهی جدایی از این تیم گفت: نهایتا در آن زمان ما امرایی و محمدی را با نازلترین قیمت جذب کردیم. یک سری بازیکنان را هم از طریق برگزاری تست جذب کردیم. همچنین باید بگویم برای اولین بار در تاریخ فوتبال قم ما آمدیم غالب بازیکنان زیر 23 و 20 سال ردههای امید و جوانان را از بازیکنان قمی انتخاب کردیم. سید مهدی حسینی، داوود بهادری و حمید پاکیزه از جمله این بازیکنان بودند که در لیگ هم آنها را بازی دادیم. حسینی 19 ساله به ترکیب ثابت ما رسیده بود. البته بهادری رباط صلیبی پاره کرد.
وی با بیان اینکه هدفگذاری صبا کسب موفقیت در جام حذفی نبوده، گفت: از ابتدای جام حذفی بر اساس صحبتی که با مسوولان باشگاه انجام داده بودیم قرار شد تا به موفقیت در این رقابتها توجهی نداشته باشیم و بیشتر از بازیکنان جوان استفاده کنیم. امیر جمالی و محمد عربخراسانی هم از بازیکنان جوانی بودند که در جام حذفی از آنها استفاده کردیم بنابراین حداقل از 6-5 بازیکن اهل قم در جام حذفی و لیگ برتر استفاده شد. همچنین باید بگویم روزبه چشمی را که پارسال جزو جوانان پرسپولیس بود و فکر میکنم اصلا آنجا بازی نکرد، با یک مبلغ فوقالعاده پایین جذب کردیم و الان در ترکیب ثابت بازی میکند. او قد و قوارهی خوبی دارد که هم در دفاع و هم هافبک میتواند مفید باشد و به نظرم میتواند به یک جواد نکونام دیگر برای فوتبال ما تبدیل شود. بازیکنان دیگری از جمله هادی علیزمانی را به صورت تستی گرفتیم.
مایلیکهن با بیان اینکه قرار بود چندین بازیکن در نیمفصل به صبا اضافه شوند تا ضعفهای این تیم پوشش داده شود، به ایسنا گفت: چهار جای خالی برای نیمفصل گذاشته بودیم و قرار بود با خروج دو، سه بازیکن که از عملکردشان راضی نبودیم بتوانیم در نیمفصل با توجه به بودجهی باشگاهها 6 یا 7 بازیکن اضافه کنیم که متاسفانه اینگونه نشد. البته باید بگویم متاسفانه در سه چهار مسابقه با وجود آنکه بنده همیشه از جامعهی داوری دفاع کردهام آن هم نه به قصد استفاده یا سوءاستفاده از آنها، اما ما از ناحیهی داوری ضرر کردیم. حتی یکی از داوران بعد از آنکه از صبا جدا شدم با بنده تماس گرفت و عذرخواهی کرد و گفت شما بعضی جاها چوب اشتباهات داوری را خوردید. ما در دو، سه مسابقه به شدت از این ناحیه ضرر کردیم.
سرمربی پیشین صبا در پاسخ به اینکه آیا نتایجی که به مسوولان باشگاه قول داده بودید خلاف آن چیزی بود که در پایان نیمفصل به دست آمد، تصریح کرد: من به مدیران باشگاه تنها قول داده بودم که سعی میکنم نتایج تیم نسبت به سال گذشته، با وجود زحمات زیادی که در آن زمان کشیده شده بود بهتر باشد. همینطور جایگاه تیم در جدول ارتقا یابد. سال گذشته صبا از 17 مسابقه 21 امتیاز در پایان نیمفصل به دست آورد و در ردهی 13 جدول 18 تیمی جای گرفت. ما امسال از 15 بازی 16 امتیاز گرفتیم و در ردهی 12 جدول 16 تیمی هستیم. اگر به صورت اجمالی نگاه کنیم میبینیم فاصلهی امتیازی با تیمهای بالاتر کم است و البته تعداد گلهای زدهی ما نسبت به پارسال در نیمفصل بیشتر شده است. صبا 18 گل زده که از این نظر جزو 7-6 تیم اول لیگ است. البته این را هم میدانیم که با 20 گل خورده یعنی دفاعمان دارای ضعف بوده و به همین خاطر اکثر تغییراتی که ایجاد کردیم در خط دفاع بود.
مایلیکهن با بیان اینکه گله خاصی از مسوولان باشگاه صبا ندارد، به ایسنا گفت: الان هم که جدا شدهام گلهای از این بابت ندارم. فقط از یک موضوع ناراحتم. ابتدا باید بگویم بنده در دو، سه هفتهی آخر به شدت مریض بودم و به خاطر بیماری مجبور بودم مرتب آنتیبیوتیک مصرف کرده و البته با این حال با وجود آنکه شبها زیر سرم بودم اما در تمرین فردا یک دقیقه هم غیبت نمیکردم. همچنین ما اردوی کیش را در نیمفصل پیشنهاد کرده و نفرات مورد نظرمان برای جذب در نیمفصل را هم اعلام کردیم. ناراحتیام از این است که میشد قبل از این تغییر با من صحبت میکردند. چند سال پیش وقتی در سایپا بودم وقتی قرار شد جیوانی می جایگزین من شود با من صحبت شد. من خودم با ایشان در محل تمرین حاضر شدم. با بازیکنان صحبت کردم و برایشان هم آرزوی موفقیت داشتم اما متاسفانه در صبا این صحبت با من نشد. اکنون برای آنها آرزوی موفقیت دارم و مطمئن هستم در نیمفصل دوم شرایط تیم بهتر خواهد شد.
مدیر اسبق دفتر امور مشترک فدراسیونها در بخش دیگری از گفتوگوی خود دربارهی انتخاب محمود گودرزی به عنوان وزیر ورزش و جوانان گفت: خوشحالم حداقل کسی انتخاب شد که سالهاست با ورزش آشناست. گودرزی تخصص کافی در امور ورزش را دارد اما برخی برای انتخاب وزیر به این مقوله فکر نمیکنند. مثلا آقای غفوریفرد گفته بود گیریم که یک متخصص ورزش هم به عنوان وزیر پیشنهاد شود، مگر او در چند رشته میتواند تخصص داشته باشد چون ورزش دارای رشتههای بسیار زیاد است؟! این اظهارنظر غفوریفرد برای من جای تعجب و تاسف داشت و در پاسخ به او گفتم سالها میبینیم در پست وزارت بهداشت همیشه یک پزشک متخصص وزیر میشود؛ حال سوال اینجاست یک پزشک مگر در چند گرایش میتواند متخصص باشد؟! طبعا همانطور که وزارت بهداشت نیاز به یک متخصص دارد وزارت ورزش هم همینگونه است.
وی افزود: البته بنده اعتقادم این است که تبدیل سازمان تربیت بدنی به وزارت ورزش و جوانان یک کار سیاسی بود و در اینجا در حقیقت جفا به سازمان ملی جوانان هم شد. سازمان تربیت بدنی را تبدیل به وزارتخانه کردند تا به نوعی تحت حیطهی خودشان باشد تا در هر جایی که نیاز به گماردن نمایندگانی از وزارتخانه بود بتوانند از افراد خودشان در استانهای مختلف استفاده کنند و نمایندگان به نوعی در این وزارتخانه صاحب نفوذ شوند. ورزش نه آب مملکت است و نه نان مملکت اما سر و صدایش از همه اینها بیشتر است؛ چون توجهها به آن زیاد است و سه گزینهی پیشنهادی پیش از گودرزی رای نیاوردند. این نشان میدهد حساسیتها نسبت به وزیر این وزارتخانه بالاست.
مایلیکهن با بیان اینکه گودرزی ساختار ورزش را میشناسد، گفت: او نسبت به مسائل ورزشی آگاه است و بد بود اگر کسی میآمد و تازه چهار سال طول میکشید تا ورزش را بشناسد. امیدوارم با نوع مدیریتی که او دارد بتواند به جامعهی جوان و ورزشی کشور خدمت کند. حداقل آن این است که او افراد متخصص در ورزش را به خوبی میشناسد و این در شرایطی است که در گذشته برخی افراد به خاطر عدم آشنایی با حوزهی ورزش، لطمات غیر قابل وصفی را به ورزش کشور زدند.
وی با بیان اینکه کسب پستهای جهانی برای مسوولان ورزش ایران نه تنها سودی ندارد بلکه هزینهبر است، به ایسنا گفت: بنده سالها در دفتر امور مشترک فدراسیونها کار کردهام و بر اساس تجربهام میگویم که اکثر این پستهای جهانی نه تنها سودی برای ما ندارد بلکه هزینهبر هم هست. سالها این را لمس کردم. شخصی بود که بیش از 25 سال نایب رییس یکی از فدراسیونهای جهانی بود اما هیچ اثری را از حضور او در آن مجمع جهانی به نفع رشته ورزشی مورد نظر ایران ندیدیم. با این حال ایشان در همهی مجامع فدراسیون جهانی هم حاضر میشد و آن زمان باید هزینههای رفت و برگشت او را هم ایران تقبل میکرد. تنها جایگاهی که برای ما خوب بود پستی بود که هاشمیطبا بعد از 25 سال آن را به دست آورد. جایگاه عضویت در کمیته بینالمللی المپیک که بر اساس لیاقت و دانش خودش هم بدست آمد. البته متاسفانه این پست هم در مقطع زمانی بعدی توسط رییس وقت سازمان تربیت بدنی که آشنا به وضعیت کار نبود، تنها صرف یک رقابت سیاسی، حذف شد.
مایلیکهن در پاسخ به اینکه درخصوص دو باشگاه پرسپولیس و استقلال چه توصیهای به وزیر ورزش و جوانان دارید، گفت: بنده زمانی که در سازمان تربیت بدنی مسوولیت داشتم در سال 1362 که معاون ورزشی اداره کل تربیت بدنی تهران بودم پیشنهاد کردم که زمینی در تهران به پرسپولیس و استقلال اختصاص یابد. آن زمان در تهران زمینهای زیادی بود که میشد بدون آنکه پولی پرداخت کنیم این زمینها از شهرداری گرفته شود. همان موقع گفتم که این دو باشگاه باید مثل اداره کل دیده شود. یعنی مدیران آن کسانی باشند که بودجهی تعریف شدهای را تحویل گرفته و تنها بخشی از آن را مجاز باشند برای گرفتن بازیکن، مربی و ... هزینه کنند و مابقی را در حوزهی ساخت و ساز و مسایل زیرساختی صرف کنند. بر اساس آن طرح بودجهی قابل توجهی از این دو باشگاه به توسعهی زیرساختها اختصاص داده میشد و پس از سالها این دو باشگاه صاحب مجموعههای ورزشی خوبی هم میشدند اما متاسفانه تاکنون این اقدام صورت نگرفته و هر زمان مدیرعاملی میآید ضمن انتقاد از عملکرد مدیر قبلی، مدتی کار میکند و هر وقت هم میرود چند میلیارد هم بر میزان بدهیها افزوده است.
کاپیتان اسبق پرسپولیس با بیان اینکه واگذاری این دو باشگاه به بخش خصوصی دردی را از آنها دوا نمیکند، گفت: اینکه این دو باشگاه را واگذار بکنیم یا نکنیم دردی را از ما دوا نمیکند. باید اگر قرار است این دو باشگاه دست دولت باشد با توجه به راههای درآمدزایی هم که برای آنها وجود دارد، همین سیستمی که گفتم را دربارهشان پیاده کنند. بهتر است مدیران این باشگاه در همان اول سال به طور شفاف اعلام کنند که چه مبلغی بابت چه قراردادی به چه کسی دادهاند. اگر بدون حاشیه و در شفافیت این کار شود همه چیز روشن خواهد بود و دیگر هیچکسی هم از پرسپولیس طلبکار نیست.
مایلیکهن در واکنش به اظهارات اصغر شرفی دربارهی وی که چندین بار انتقاداتی را علیه او مطرح کرده، به ایسنا گفت: ایشان سالها آن طرف آب زندگی کرده است. البته من به کسانی که به خارج میروند ایراد نمیگیرم. افراد زیادی در میان آنها هستند که به خارج از کشور میروند و وقتی هم که برمیگردند به مملکتشان خدمت میکنند. آنها به نوعی ارزآوری دارند و متخصصان و سرمایهگذاران بزرگی هستند که تعدادشان هم کم نیست. اما یک سری از آنها هم هستند که همیشه از مردم و مملکت طلبکارند. آنها میخواهند بر سر مردم منت بگذارند. آقای شرفی یکی از آنهاست. هر وقت میآید در مورد چیزهایی که اصلا به او ربطی ندارد دربارهی من صحبت میکند.
وی افزود: من صرفا به خاطر سن و سال او احترام میگذاشتم و چیزی نمیگفتم. البته خودش گفته زمانی که من سرمربی سایپا بودم و او هدایت برق شیراز را بر عهده داشت هنگامی که روی نیمکت نشسته بود من رفتهام و گفتهام استاد با اجازهی شما! در حالی که من هیچ وقت به این شخص استاد نمیگویم؛ چون استاد معنای خاص خودش را دارد. یک استاد باید مراقب رفتارش باشد. کسی که در جملاتش اکثرا اهانت باشد نمیتواند استاد باشد. از طرفی او میگوید بزرگترها باید الگو باشند، ولی یک الگو و استاد بالای 70 سالی که یقه پیراهنش را بیش از حد باز میگذارد و یک زنجیر طلا به بزرگی زنجیر در دانشگاه تهران به گردنش میآویزد و از دو کلمهای که صحبت میکند 10 کلمهی آن توهین است که استاد نیست!
مایلیکهن با انتقاد ادامه داد: خندهدار است ایشان گفته "دربارهی مایلیکهن صحبت نمیکنم چون بزرگ میشود!" من که هیچ وقت ادعای بزرگی نکردهام. ایشان است که همیشه خودش را بزرگ میبیند. آنهایی که ایشان را میشناسند میدانند که همیشه از تواناییهای فیزیکیاش بیشتر از تواناییهای فکریاش استفاده میکند و توانایی فکریاش در قیاس با توانایی فیزیکیاش صفر است. میخواهم خاطرهای را از قبل از انقلاب زمانی که به تیم ملی دعوت شده بودم، بگویم. آن زمان ایشان کمک مربی بود. یک وقتی چند نفر از بازیکنان کنار هم ایستاده بودیم و یکی از بازیکنان در حال سیگار کشیدن بود. یکمرتبه ایشان آمد و آن بازیکن به احترام او سیگارش را خاموش کرد. اینجاست که یک مربی اگر دانش روانشناسی لازم را داشته باشد میداند چطور باید با شاگردش برخورد کند اما ایشان که به خاطر دانش فنی و روانشناسیاش کمک مربی نشده بود.
وی افزود: ایشان همان جا به آن بازیکن گفت به به فلانی! سیگار هم که میکشی! در مقابل رفتار او آن بازیکن بلافاصله سیگار دیگری درآورد و مقابل چشمان مربیاش روشن کرد. بعد ایشان خیلی سر و صدا کرد اما نهایتا هیچ کاری هم نتوانست انجام دهد و آن بازیکن هم فیکس در تیم بازی کرد. متاسفانه یک سری از اصول ابتدایی روانشناسی را هم بلد نبود. فوتبالیست بوده اما نمیتوانست جوری رفتار کند که حرمتها حفظ شود.
مایلیکهن با بیان اینکه شرفی گفته زمانی که ما بازی میکردیم فلانی توپجمعکن بوده، ادامه داد: اصلا افتخار من است که زمانی توپ جمع کن باشم، مگر اشکالی دارد؟! در خاطراتم خیلی چیزها را گفتهام و همیشه سعی کردهام از طریق بازوی خودم پول دربیاورم. اصلا بزرگانی در فوتبال دنیا هستند که شاید اکثرا زمانی توپجمعکن بودند و بعد قهرمان شدند. این که اشکالی ندارد.
وی گفت: شرفی عنوان کرده مایلیکهن جبهه نرفته است و من هم میگویم اتفاقا خودم گفتم که جبهه نرفتهام اما از طرفی آن طرف آب هم نرفتم که هر وقت برمیگردم به کسی توهین کنم. شرفی میگوید دو دکتر و یک مهندس را تحویل جامعه داده است، در حالی که بچههایش میتوانستند گنگستر بشوند. سوال من اینجاست که مگر بقیه که رفتند گنگستر شدند یا اینهایی که ماندند زحمت نکشیدند؟ پسر من سال 82 فوق لیسانس مهندسیاش را از دانشگاه پلیتکنیک گرفته و در حال ادامه تحصیل است.
مایلیکهن مدعی شد شرفی بعد از انقلاب از ایران فرار کرده و توضیح داد: ایشان به آمریکا نرفته بلکه از ایران فرار کرده چون میترسید در ایران بماند. حالا بعد از 25-20 سال جرأت بازگشت پیدا کرده است. او میگفت در آمریکا بیجهت به کسی پول نمیدهند. اتفاقا به همین دلیل است که آنجا پولی به دست نمیآورد. دریغ از یک مهد کودک که به او بدهند. وقتی دید آنجا خبری نیست اینجا آمد و هر سال دو سه تیم میگرفت. او همیشه طلبکار است. مس سرچشمه را از مربی خوبی چون احمد سنجری گرفت پول خوبی هم گرفت چند بازیکن خارجی را با رابطه و هزینههای گزاف جذب کرد اما نهایتا این تیم سقوط کرد. بعدا گفت سرم کلاه گذاشتند و من آن بازیکنان را پس از دیدن عملکردشان روی سیدی جذب کردم. سال گذشته و در یکسال، برق شیراز و سپس شهرداری اراک را به لیگ دسته 2 برد. حالا هم چون ارتباطات رسانهای خوب دارد یک روزنامه بعضی وقتها یک صفحه مصاحبه کامل از او چاپ میکند. امید نمازی یک مورد خیلی محترمانه از او گفت اما شرفی در واکنش با لحن بیادبانهای گفت اگر نمازی را ببینم یک چک به او میزنم! نمازی خیلی متانت به خرج داد که دیگر واکنشی نشان نداد.
مایلیکهن در پایان به ایسنا گفت: شرفی مطمئن باشد مایلیکهن بیدی نیست که با این بادها بلرزد. شما دنبال تیم گرفتن هستی و آدمهایت این کار را میکنند. به خارج میروی و وقتی هم که برمیگردی توهین میکنی و تیم میگیری. من از تیم گرفتن شما ناراحت نیستم اما خب نباید فراموش کنیم سن و سالی از ما گذشته است و باید یک جایی قانع شویم. محمد مایلیکهن تا کنون یک بار دربارهی مسالهی مالی و گرفتن پول حرفی نزده است. به هر جایی رسیدهام آن را از خدا و مادر مرحومم دارم. یک مدیر باشگاه نمیتوانید پیدا کنید که بگوید مایلیکهن دربارهی مسائل مالی چانه زده است. بهرغم آنکه ایشان از مملکت فرار کرده، پولی که گرفته به هیچ وجه با پول کسانی که در ایران ماندند و وظیفهشان هم بود که بمانند و زحمت بکشند نیست. اما ایشان همیشه طلبکار است و درست است که معروف است به اصغر ....!