ابتداي اين هفته گزارش عجيب و بيسابقهاي
از سوي معاونت سيماي سازمان صداوسيما منتشر شد كه سوالات بسياري را در ذهن
مخاطبان ايجاد ميكرد. گزارشي با محوريت «برنامههاي حمايتي شبكههاي
مختلف سيما از عملكرد دولت» كه در دورهي هيچ دولتي سابقه نداشت و دليل
انتشار آن نيز مشخص نبود. جالب آنكه در گزارش اداره کل اطلاعات و برنامه
ریزی معاونت سیما به اين نكته هم اشاره شده بود كه «هر یک از شبکه های سیما
با توجه به ماموریت و گروه مخاطبان خود در انعکاس فعالیت ها و برنامه های
دولت یازدهم تلاش کردند تا گوی سبقت از یکدیگر بربایند.»
به گزارش
"رجانيوز"،
از نكات جالب و قابل توجه ديگر اين گزارش اما اين بود كه به جز شبكههايي
سراسري كه قاعدتا همواره برنامههاي سياسي را در كنداكتور دارند و پرداختن
آنها به اقدامات دولت خيلي دور از ذهن نيست، به اقدامات حمايتي شبكههايي
مانند نمايش و نسيم و مستند هم اشاره شده بود.
به عنوان مثال در مورد اقدامات شبکه
نسيم در اين گزارش آمده بود كه: «با هدف تقویت روحیه نشاط و امید در جامعه
با فاصله زمانی اندکی از زمان شروع به کار دولت جدید شبکه نسیم قدم به
میدان گذاشت و با پخش روزانه 2 ساعت در روز به طور آزمایشی به بهره برداری
رسید تا در دولت تدبیر و امید؛ جلوه های شادی و سرزندگی مردم شهرها و
روستای کشور به نمایش درآید.»
يا در گزارش عملكرد شبكه مستند آمده است
كه: «شبکه مستند به دنبال سیاست تقویت دولت برنامههایی را در دستور کار
قرار داد. مستند"صنعت ملی" کاری از شبکه مستند سیما نیز بدون هرگونه رویکرد
تبلیغاتی دستاوردهای صنعتی دولت یازدهم را به تصویر در خواهد آورد و به
انعکاس اقدامات موثر دولت در زمینه صنعت اشاره خواهد کرد.» در حاليكه در سه
ماه ابتداي دولت اساسا اقدامي در حوزهي صنعت انجان نگرفته است كه قابيلت
مستند و برنامهسازي هم داشته باشد.
جز انتشار اين گزارش بيسابقه اما
اتفاقي كه سوالبرانگيز شد ديدار عزتالله ضرغامي با سه مجري برنامه گزارش
صدروزهي رئيس جمهور و حمايت ضرغامي از عملكرد آنها بود، در حالي كه
بسياري از حاميان دولت يازدهم هم به عملكرد مجريان اين برنامه انتقادات
فراواني داشتند.
ضرغامی در این دیدار با آنكه به اين
نكته اشاره كرد كه اين سه مجري توسط دفتر رياستجمهوري انتخاب شدهاند نه
صداوسيما، اما بازهم برخلاف انتقادات فراوان به اين برنامه در حمايت از
مجريان برنامه گزارش عملكرد دولت گفت كه: «انتقادهای زیادی که از جناح های
مختلف به شما وارد شد، بدون اطلاع از پشت صحنه و هدفگذاری خاص برای این
گفتوگو بوده است و این انتقادها از ارزش و جایگاه شما در رسانه ملی
نمیکاهد.»
ضرغامي به كدام پشتصحنه اشاره كرده است؟
نكتهي مهم اين حمايت آنجاست كه ضرغامي
ادعا ميكند منتقدان بدون اطلاع از «پشتصحنه» اين گفتوگو از اجراي آن
انتقاد ميكنند. اما در پشتصحنه اين گفتوگو چه خبر بود؟
در روزهاي گذشته خبرهايي از اتفاقات
بيسابقهي پشتصحنه گفتوگوي رئيسجمهور در رسانهها منتشر شده است كه تا
اين لحظه توسط هيچ مقامي در دولت نيز تكذيب نشده است. ظاهرا مانند
دورههای گذشته، صداوسیما پیشنهاد میدهد مرتضی حیدری عهدهدار گفتوگو با
روحانی شود. همچنين حسن عابدینی نیز برای موضوع توافق ژنو پیشنهاد شده بود.
اما این پیشنهاد صدا و سیما با مخالفت جدی دفتر رئیسجمهور مواجه ميشود و
محمود احمدی-که اخیرا در دولت روحانی به ریاست دانشکده خبر منصوب شد-
محمدرضا شهیدیفر و همچنین ندا سپانلو توسط دفتر رئيسجمهور به عنوان
مجريان اين گفتوگو انتخاب شدند.
اما نكتهي مهم اتفاقاتيست كه پس از
نهايي شدن مجريان روي ميدهد. روزنامه «وطن امروز» در گزارشي در همين زمینه
آورده است كه: «گویا موبایلهای هر 3 مجری از حوالی ظهر تا پس از برگزاری
گفتوگو، از آنان گرفته شده بود ضمن اینکه هیچ ارتباطی با محیط بیرونی
نداشتهاند، برخی درخواستهای آنان برای برقراری ارتباط نیز با مخالفت
مواجه شده است. همین موضوع باعث انتقاد یکی از این مجریان شد. در طول
برگزاری مصاحبه نیز محمد نهاوندیان، رئیس دفتر روحانی تابلویی در دست داشت و
برخی نکات و آمار و ارقام را به رئیسجمهور یادآوری میکرد. برخی شنیدهها
درباره هماهنگ کردن سوالات مجریان توسط حسامالدین آشنا نیز حکایت دارد.
از دیگر نکات قابل توجه درباره این گفتوگوی تلویزیونی، عدم استفاده از
کادر تصویربرداری سازمان صدا و سیما بوده و دفتر رئیسجمهور به صورت
یکجانبه تصویربرداری را برعهده گرفته است.»
اين روزنامه همچنين آورده است كه: «این
توهین به مجموعه صدا و سیماست که به فیلمبرداران متخصص سازمان اجازه
فیلمبرداری از برنامه تلویزیونی رئیسجمهور نمیدهند. رفتاری که با مجریان
صورت گرفت رفتار نادرستی است. واقعا به آنها توهین شد. یکی از این مجریان
نسبت به مخدوش شدن وجهه خود در افکار عمومی بشدت معترض است و ظاهرا به
توصیه آقای ضرغامی در اینباره سکوت کرده است.»
اهرمی به نام بودجه و ماجرای حمایت های تعجب برانگیز
با اين اوصاف و اين نوع برخورد دولت با
صداوسيما، حال سوال اساسي اين است كه دليل حمايتهاي شديد رسانهي ملي از
دولت و انتشار گزارش برنامههاي حمايتي شبكههاي مختلف صداوسيما چيست؟ چرا
بايد حتي برنامههاي حمايتي شبكههاي نسيم و نمايش و اين قبيل شبكهها نيز
منتشر شود؟
به گزارش روابط عمومی سیما، به منظور
اطلاعرسانی صحیح و دقیق از برنامهها و اقدامات دولت یازدهم، شبکههای
مختلف سیما، پوشش کامل سخنرانیها و سفرهای رئیس قوه مجریه را در دستور کار
خود قرار دادهاند. همچنین تمام شبکههای سیما با دعوت از اعضای هیات
دولت، مدیران و شخصیتهای مرتبط با طرحهای دولت یازدهم در برنامههای
پربیننده و اصلیترین شبکههای خود این فرصت را در اختیار مسؤولان قوه
مجریه قرار دادهاند تا بدون واسطه برنامههای دولت جدید را برای عموم مردم
تشریح کنند.
همچنين در طول صد روز تصدی دولت یازدهم؛
شبکههای سیما بیش از 300 ساعت از آنتن خود را به مسؤولان دولتی اختصاص
دادهاند تا علاوه بر تشریح کارشناسانه برنامههای دولت جدید، موانع و
مشکلات پیش رو را با مردم در میان گذارند. از 300 ساعت برنامههای مختلفی
که در اختیار دولتمردان قرار گرفته است بیش از 88 درصد از برنامههای یاد
شده به صورت زنده روی آنتن شبکهها رفته است. مسؤولان و دستاندرکاران قوه
مجریه در طول 100 روز فعالیت دولت یازدهم به بیش از 365 برنامه تلویزیونی
دعوت شدهاند.
همهچيز از بيپولي ناشي ميشود؟
اما ريشهي اين گزارشها و پاسخ اين
حمايتها را بايد در بيپولي و بودجه صداوسيما جستوجو كرد. اين نپرداختن
بودجه رسانهي ملي البته از زمان دولت دهم آغاز شد ولي حالا تبديل شده است
به يك اهرم فشار از سوي دولت بر صداوسيما. دولت دهم در سال پایانی استقرارش
در جدال با مدیران رسانه ملی اقدام به کاستن بودجه سال 92 این نهاد کرد.
پس از این اقدام دولت، صدا و سیما با مشکلات مالی فراوانی مواجه شد اما این
افق برای مدیران رسانه ملی وجود داشت که با تغییر دولت، مشکلات مالی صدا و
سیما مرتفع خواهد شد.
اما ظاهرا اين روزها مسئولان رسانهي
ملي دستهاي خود را در برابر فشار اقتصادي و كمبود بودجه بالا بردهاند و
اين بهترين فرصت است براي استفادهي دولت. دولت یازدهم توقع دارد خدمات
رسانهای سازمان صدا و سیما را تحت اختیار داشته باشد تا در صورت عدم محقق
شدن وعدههای کلیدی، حجم انتقادات رسانهای را کنترل کند.
در همين زمينه اخیرا در یکی از
روزنامههای صبح اعلام شده بود بدهی صدا و سیما به برنامهسازان از مرز 430
میلیارد عبور کرده است و دولتیها به تنگناهای مالی رسانه ملی اشراف دارند
و از این زاویه به راحتي ميتوانند مدیران رسانه را تحت فشار قرار دهند.
با اين اوصاف به نظر ميرسد بايد بصورت
جدي فكري براي بودجهي سازمان صداوسيما كرد. چون در حالت فعلي فارغ از
اينكه چه دولتي بر سر كار باشد، با قطع بودجه رسانهي ملي به راحتي به
تريبون تبليغاتي دولت تبديل خواهد شد، در حالي كه اساسا رسانهي ملي فارغ
از هر ارگان و سازماني بايد بتواند آزادانه ضعفهاي دولت و دولتمردان و
باقي دستگاهها را بگويد و مشكلات را پيگيري كند. رسانهي ملي در حال حاضر
به جاي اينكه تنها به رهبري پاسخگو باشد و تنها خود را ملزم به خطوط قرمز
نظام بداند زير بليط دولت است. اين البته ربطي هم به مديريت صداوسيما ندارد
و از مشكلات ساختاري و قانوني نشات ميگيرد.