کد خبر: ۱۹۷۴۸۳
زمان انتشار: ۱۳:۲۹     ۲۴ دی ۱۳۹۲
اگر وضع دولتمردان به همین نحو پیش برود که در حوزه های اقتصاد، اجتماع، فرهنگ و سیاست کار نکنند و دستاوردی برای ارائه در 100 روزه سوم نداشته باشند، این همه گناه را به گردن چه کسی خواهند انداخت؟
به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، محمد سلیمانی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و عضو ارشد جبهه پایداری در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری فارس قرار داد، موضوعاتی را درباره 100 روز دوم دولت تدبیر و امید و باید‌ها و نبایدهای این دوره مطرح کرد.
 
متن این یادداشت در ادامه می‌آید:
 
بسمه تعالی                                       
 
پایان صد روز دوم دولت یازدهم دارد نزدیک می‌شود. رئیس محترم جمهور قول داده است هر صد روز یکبار گزارش عملکرد به ملت بدهد. در پایان صد روز اول همه مشتاقانه منتظر شنیدن گزارش بودند، اگر چه افرادی مثل بنده، که چهار سالی وزیر بوده و پنج شش سالی معاون وزیر و غیره بوده، معتقد بودند که در صد روز اول که نباید انتظار گزارش پر و پیمان داشت. وقتی گزارش ارائه شد. همه متوجه شدند که از عملکرد در گزارش خبری نبود و صرفاً فحشنامه ای به دولت قبل تشریح شد و ملت ایران حیران از رویکرد عجیب و غریب دولت و رئیس دولت که این چه بازی سیاسی جدیدی است؟ در گذشته، در چنین مواقعی مقایسه عملکردی با دولت های قبل صورت می‌گرفت. البته از فحوای گزارش صد روز اول سستی و تنبلی و عدم کارائی مشهود بود و عملاً دولت در مسیر «ما نمی‌توانیم» گام بر داشت. طوریکه عموم پیامهای وزرای دولت و سایر اعضاء هیات دولت تزریق یأس و ناامیدی به مخاطب بوده است و نمی‌توان مصداقی بارز و برجسته را مطرح و بیان کرد که در آن وزرای دولت پیام امید دهنده به مردم بدهند. اکنون که به پایان صد روز دوم دولت نزدیک می‌شویم، مرور کنیم که:
 
1- آیا به هم ریختگی در اقتصاد تا کی ادامه خواهد داشت و چه زمانی سر و سامان ملموسی خواهد یافت؟
 
2- چرا علی رغم تبلیغات گسترده دولت بر سر مسأله مذاکرات تحریم های جدید وضع می شود؟
 
3- چرا تولید ملی این قدر به سمت قهقرا رفته و می رود و اصولاً چرا راهبرد دولت به سمت حمایت از تولید داخل بسیار کم رنگ و بی رمق است؟ آیا اکثر کارخانجات دارای وضعیتی به مراتب وخیم تر از وضعیت سال گذشته در همین مقطع زمانی نیستند؟
 
4- آیا با تبلیغ اقتصاد آزاد، عملاً دولت به سمت ایجاد انحصار در اقتصاد به نفع گروههای خاصی حرکت نکرده است؟ اگر امروز با رانت اخیر، روغن به انحصار فرد یا عده ای در آمد، آیا نباید منتظر بود در صد روز سوم انحصار واردات گندم هم کلید بخورد؟
 
5- آیا ارتباط با کشورهای همسایه، که آنقدر برایش شعار داده شد، بهبود پیدا کرده است؟ چرا وضعیت نسبت به سال گذشته نه تنها بهبود نیافته بلکه بدتر هم شده است؟ و اصولاً دولت در این حوزه برای عملیاتی کردن شعارهای خود کدام گام قابل توجه را بر داشته است؟
 
6- چرا دولت صحبتی از بیکاری و نرخ بیکاری و اشتغال نمی کند؟ آیا دولت نمی داند گزارشات در این حوزه وحشت آور است؟ اخراج دهها هزار نفر از عسلویه، تعطیل کردن بسیاری از طرحهای عمرانی، توقف مسکن مهر و رکود در حوزه مسکن، عدم شروع طرحهای ضروری جدید، و الی آخر، آیا همه حکایت از دست خالی دولت در این حوزه  ندارد؟
 
7- آیا در بحث تورم، دولت عمدتاً بازی با کلمات و اعداد و ارقام را مشی خود قرار نداده است؟ مگر حرف اصلی و نسبتاً درست را آقای سیف در نماز جمعه تهران نزد که گفت میانگین نرخ 12 ماهه تورم از 4/40 درصد در مهر به 3/39 درصد در آذر کاهش یافته است؟ یعنی تورم فقط چند دهم درصد کاهش یافته است. آیا انصافاً جیب مردم همین مقدار را هم لمس و تأیید می کند؟ آیا دلیل اصلی این کاهش چند دهم درصدی تورم، ورود سونامی مانند مسکن مهر به بازار و کاهش قیمت مسکن نبوده است؟ آیا وقتی پول به جامعه و طرحهای عمرانی و کارخانجات و حتی کشاورزی تزریق نگردد، شتاب تورم خود به خود و بدون تلاش کنترل نمی شود؟ آیا دولت یازدهم از این بابت دستاورد چندانی برای ارائه گزارشات صد روزه دارد؟
 
8- چگونه دولت می تواند مدعی شود در این مدت به حمایت از فرهنگ توسط بخش غیر دولتی پرداخته است؟ در حالیکه در جشنواره فیلم عمار حاضر نشد تا احوالی از دست اندرکارن بپرسد و خسته نباشیدی بگوید؟ آیا دولت در گزارش خود خوتهد گفت یالثارات را بستم و فیس بوک را فیلتر شکستم؟
 
9- با انتصابات انجام گرفته، آیا دولت می تواند بگوید فراجناحی عمل کرده است؟ اکنون که انتصابات دارد تا مرحله انتظامات درب ادارات هم پیش می رود، چگونه دولت در گزارش صد روزه دوم می خواهد ثابت کند با داس نیامده است؟ در حالیکه در دانشگاه بزرگی مثل علم و صنعت رسماً و کتباً اعلام می شود هر کس مدیر بوده باید عوض شود و یک اصلاح طلب فعال در فتنه جایگزین شود. آیا متن آن به عنوان یک نمونه در گزارش صد روزه دولت می آید؟ آیا خدا وکیلی افکار عمومی مردم باور نکرده است که کلید گم شده یا از اولش کلیدی در کار نبوده است؟
 
10- شکل گیری مستند و روشن کمیته های به اصطلاح ایکس در چند وزارتخانه مهم را چگونه دولت می خواهد در گزارش صد روزه دوم ارائه دهد؟
 
11- آیا دولت می تواند در گزارش دوم، رکود ایجاد شده در حوزه علم و فنآوری با عدم تخصیص بودجه هائی نظیر پروژه های کلان ملی را بگنجاند؟
 
12- در گزارش دولت راجع به مسکن دار کردن مردم خصوصاً افراد کم درآمد چه گزارشی خواهد آمد؟ آیا جامعه کشش دارد که دولت باز دل و روده¬ی مسکن مهر را بشکافد؟
 
13- آیا دولت می تواند در گزارش خود میزان سرمایه دولتمردان فعلی را اعلام کند؟ و بگوید ما چه داریم؟ و اطمینان دهد که دولت یازدهم از جنس مردم است؟
 
14- چگونه دولت می تواند عدم توانایی خود در تحقق درآمدهای مندرج در قانون بودجه را در گزارش به ملت شرح دهد؟ مگر اینطور نیست که تا درآمد نباشد، خرج هم نمی توان کرد، ولی رکود هست؟
 
15- از این سنخ چراها در ذهن مردم فراوان وجود دارد. اگر بخواهم ادامه دهم باید تا شماره هزاران پیش روم!
 
از یک طرف دولت کوپن "انداختن همه تقصیرها و کوتاهی ها و نارسائی ها و کار نکردن ها" به گردن دولت قبل را در گزارش صد روز اول بیش از اندازه خرج کرده است و از فیهاخالدون هم عبور نموده است و بدیهی است مردم قبول نمی کنند گزارش تکراری را.  و جائی هم برای مانور جدید نمانده است. از طرف دیگر هم با توجه به نکات بالا دستهای دولت از نظر عملکرد خالی است. پس باید حق داد که دولت دنبال مقصر دیگری بگردد. تلاش شد سراغ رسانه ملی و امثالهم بروند و این زنگوله را گردن آنها بیندازند، ولی آنها هشیاری کردند و برای هر وزیر و مسئول فرصت ارائه گزارش صد روزه فراهم کردند و بدین ترتیب دفع زنگوله کردند و فرصت را گرفتند.
 
نوبت به مجلس مظلوم رسیده است؟ بستر و زمینه هم با سه کارت زرد و احتمالاً کارت زردهای بعدی فراهم شده است. لذا پیش بینی آن است که دولت در گزارش صد روزه دوم، چون در حوزه اقتصاد و معیشت و اشتغال و پیشرفت و فناوری و سازندگی و حسن رابط با همسایگان و غیره، دستی خالی دارد، محور گزارش را بر مقابله با مجلس بگذارد. شواهد آن به وضوح دیده می شود. اینکه مجلس چه باید بکند نیاز به مقاله ای جداگانه دارد. ولی مختصر می توان گفت که مجلس اصیل و توانمند و مقتدر نمی تواند و نباید از بعد نظارتی خود کم بگذارد. والا همین لِک لِک کردن های دولت و آب باریکه ها هم کاهش می یابد. چون عده ای مسیر را طوری طراحی کرده اند که تلقین کنند مشکلات بدون بالا بردن دست ها در مقابل استکبار حل نمی شود و هر روز در آن می دمند. پس بناچار مجلس باید منتظر حمله دولت در گزارش صد روزه دوم باشد و باید خود را آماده کند و مظلومانه از کیان و جایگاه مجلس دفاع کند. نقش و وظیفه هیأت رئیسه مجلس در این برهه از زمان بسیار مهم و مؤثر و کلیدی است. مرور سخنان بعضی افراد که دور میز دولت می نشینند در رابطه با مجلس نشان می‌دهد که چگونه بی رحمانه تاخت و تاز می شود و نگرانی بیشتر می شود. بنده و امثال بنده چهار سال وزیر بوده ایم. در جریان رأی اعتماد دومین نفری بودم که بیشترین رأی اعتماد (220 رأی) نصیبم شد. همیشه مجلس تذکر و سؤال و استیضاح داشته است. ولی آیا کسی دم بر آورد؟ چگونه است که تحمل وزیری در برابر یک کارت زرد، آنهم بدلیل عملکرد و دفاع و توضیحات بد خودش و عدم توانائی در قانع کردن مجلس، این قدر کم است؟ آیا تحمل کم است یا پشت پرده ای وجود دارد؟ آیا هر فرد منصفی نمی تواند مدعی شود که آمار سؤال و تذکر در اکثر دولت ها خصوصاً دولت های نهم و دهم زیاد بوده است؟ مجلس در این یکماه آینده با پدیده نسبتاً سخت و آزاد دهنده ای روبرو است. طبیعی است که دولتِ کار نکرده گزارش عملکردی ندارد، پس مقصری و مجرمی باید ساخته شود و لذا در صد روزه دوم نوبت مجلس مظلوم است، و این هم می گذرد!
 
حال مانده‌ام در صد روزه سوم دولت به کجا گیر خواهد داد؟ اگر وضع دولتمردان به همین نحو پیش برود که در حوزه های اقتصاد، اجتماع، فرهنگ، سیاست و در زیرمجموعه های کشاورزی، صنعت، معدن، تجارت، نفت و گاز، مسکن، و در مقوله های نظیر کاهش بیکاری، کاهش گرانی، افزایش اشتغال، افزایش رفاه عمومی، بهبود زندگی شهری و روستائی، کاهش هزینه درمان، کاهش هزینه اجاره، رشد و بالندگی علمی و ... کار نکنند و دستاوردی برای ارائه در صد روزه سوم نداشته باشند، این همه گناه را به گردن چه کسی خواهند انداخت؟ نگرانم صد روز سوم به سمت نظام بروند و بخواهند مقصر را نظام اسلامی با کلیت آن جلوه دهند. هشدار به همه می‌دهم که دو راه بیشتر نیست:
 
1- یا باید دولت به ریل اصلی خود یعنی کار و تلاش و جدیت و مجاهدت و ایثار و فکر و برنامه ریزی و عملیات برگردد و کمر همت را با تکیه بر توان داخلی ببندد.
 
2- و یا باید همه کمک کنند دولت سوژه ای غیر از نظام اسلامی، برای انداختن تقصیرات به گردن او پیدا کند. در این صورت لازم است همه متفکران و مدیران و دلسوزان و وفاداران به نظام در ارائه راه کار و سوژه مناسب به دولت کمک کنند و تا دیر نشده است سوژه ای دیگر به دست او بدهند تا سراغ نظام نیاید .
 
بنابراین، ای عزیزان، تکلیف گزارش صد روزه اول معلوم شد و در گزارش صد روزه دوم هم مجلس را دراز خواهند کرد، لذا به فکر سوژه گزارش صد روزه سوم باشید!
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها