کد خبر: ۲۱۶۵۱
زمان انتشار: ۱۷:۱۰     ۰۸ مهر ۱۳۹۰
حجت‌الاسلام قرائتی با اشاره به حدیث 214 از جلد پنجاه‌وهفتم «بحارالانوار» شهر قم را بلندگوی اهل‌بیت(ع) معرفی کرد و گفت: دوره‌ آخر‌الزمان علم اهل بیت فقط از قم روی کره‌ زمین پخش می‌شود.
به گزارش سرویس حوزه و مراجع پایگاه 598 به نقل از فارس، حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قرائتی از مفسران قرآن و از مبلغان موفق اسلامی بیش از 30 سال است که به تدریس علوم و معارف قرآنی با زبانی شیرین و همه‌فهم می‌پردازد. مراسم بزرگداشت این معلم قرآن روز چهارشنبه 8 دی‌ماه 1389 به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد.
برنامه تلویزیونی حجت‌الاسلام قرائتی با عنوان «درس‌هایی از قرآن» پنج‎شنبه هر هفته پس از خبر ساعت 19 از شبکه اول سیما پخش می‌شود که تکرار آن روزهای جمعه ساعت 14:30 از شبکه سیمای قرآن قابل مشاهده است.
با توجه به استقبال فراوان مخاطبان از برنامه «درس‌هایی از قرآن»،‌ متن کامل هر برنامه را که توسط پایگاه اینترنتی آن منتشر می‌شود؛ برای استفاده علاقه‌مندان قرار می‌دهیم.
متن کامل سخنان حجت‌الاسلام قرائتی با موضوع «حوزه‌ علمیه‌ قم در دامان حضرت معصومه» که شب گذشته (پنج‎شنبه 7 مهرماه) به مناسبت اول ذی‌القعده سالروز ولادت حضرت معصومه (ع) از شبکه اول سیما پخش ‌شد، در پی می‌آید:


بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
زمان پخش بحث در دهه‌ی کرامت است که از تولد حضرت معصومه(س) شروع می‌شود تا تولد امام رضا(ع). تولد خواهر و برادر! اسم خوبی است. و به خصوص تولد حضرت معصومه هم که روز دختر، مقام دختر کریمه، دختر معصومه است. در محضر عزیزانی هستیم که یا افتخاری یا به طور مأموریتی خادمین حرم هستند و تولیت آستانه هم در خدمتشان هستیم.
بحث ما راجع به حضرت معصومه و مقام دختر است. 

* توجه و عنایت اسلام و پیشوایان دینی به دختر

دلم می‌خواهد سی، چهل تا نکته بگویم در 25 دقیقه. خیلی فشرده. خداوند اسم دختر را قبل از پسر برده، می‌گوید به هرکس بخواهیم اول دختر هبه می‌کنیم. بعد می‌گوید: به هرکس بخواهیم پسر می‌دهیم، «يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ إِناثاً» بعد می‌گوید: «وَ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ الذُّكُورَ» (شوری/49) به هرکس بخواهیم دختر هبه می‌کنیم، به هرکس بخواهیم پسر هبه می‌کنیم، اما اسم دختر را اول برده است.
در روایت هم داریم اگر چیزی را خانه آوردید اول به دختر بدهید. خداوند هم بین پسر و دختر گفته: آنهایی که با من گفت‌وگو می‌کنند اول دخترها باشند. دخترها قبل از پسرها به تکلیف می‌رسند، یعنی شما زودتر رابطه‌تان را با من برقرار کنید... و قتی به امامان ما می‌گفتند: بچه‌دار شدیم. نمی‌پرسید پسر است یا دختر؟
دختر می‌تواند به جایی برسد که تمام مراجع تقلید در سرزمین او به مرجعیت برسند. بالای 10 هزار طلبه از یک‌صد کشور دنیا در قم درس می‌خوانند و علوم اهل بیت را به دنیا پخش می‌کنند و این به برکت بی‌بی حضرت معصومه(س) است. و شما خدمه در اجر تمام زوارها شریک هستید. زوار هم زیاد دارد. امام رضا آدم فکر می‌کند زوارش بیشتر است، بعد معلوم می‌شود که نه حضرت معصومه  آمار زوارش بیشتر است، چون حضرت معصومه دو ساعت زیارت می‌کنند می‌روند، آن کسی که صبح زیارت می‌کند شب نیست، آن کسی که شب زیارت می‌کند فردا صبح نیست. چون مسیر 17 استان است، سلام و خداحافظی. ولی مشهد چون چند روز می‌مانند قهراً آدم احساس می‌کند بیشترند، ولی از نظر آماری زوارهای قم بیش از زوارهای امام رضا هستند. آن طوری که مسئولین به من فرمودند. این یک مسأله و شما که خدمه هستید در همه‌ این ثواب‌ها شریک هستید، به چه دلیل؟ به دلیل اینکه عده‌ای مکه رفتند کفش‌هایشان را کنار یک نفر گذاشتند. گفتند: کنار این کفش‌ها بنشین و حفاظت کن، ما می‌رویم طواف می‌کنیم. امام فرمود: تو که کنار کفش‌ها نشستی، ثوابت از آن کسی که طواف می‌کند کمتر نیست. 

* خدمت به زائران، شرکت در پاداش آنان

یک حدیث دیگر داریم که جمعی مدینه رفتند یک نفر بیمار شد، یک کسی پرستار بیمار شد، باقی‌ها حرم رفتند. حضرت فرمود: ثواب پرستار کمتر از آن‌هایی که حرم پیغمبر رفتند نیست. و این افتخاری است که میلیون‌ها آدم بیایند زیارت کنند و خادم حرم در ثواب این میلیون‌ها شریک باشد. و تمام کسانی که نذورات و موقوفاتی دارند آنها هم در کار شریک هستند. زیارت قبور. یکی از حرف‌هایی که ما با وهابی‌ها می‌زنیم این است. وهابی‌ها این زیارت قبور و توسلات را شرک می‌دانند. ما می‌گوییم: زیارت قبور بِرّ هست یا نه؟ چون خودشان هم قبرستان‌ بقیع می‌آیند. اگر زیارت قبور بِرّ است، «تَعاوَنُوا عَلَى الْبِر» (مائده/2) پس یک صحنی درست کنیم، آب سردکنی بگذاریم. برقی باشد، کولری باشد، تهویه‌ای باشد، آشپزخانه‌ای باشد، کتابخانه‌ای باشد، استراحتگاهی باشد، صندوق قرض‌الحسنه‌ای باشد. چقدر خوب است کسانی که بحث مرا پای تلویزیون می‌بینند اگر افراد تاجری هستند، از قدیمی‌ها یاد بگیرند. این حضرت معصومه خیلی برکت دارد. حدیث داریم دوره‌ آخر‌الزمان علم اهل بیت فقط از قم روی کره‌ زمین پخش می‌شود. یعنی بلندگوی اهل‌بیت قم است. روایت داریم «عُشُّ آلِ مُحَمَّد» (بحارالانوار/ج57/ص214) (صلوات حضار)
روایت داریم زمانی که فتنه‌ها همه‌ شهرهای دنیا را بگیرد، قم بیمه است. ستمگری قصد بد به قم نمی‌کند مگر اینکه خدا نابودش می‌کند. به هر حال هم قم ارزش دارد، «لولا القمیین» داریم. اگر قمی‌ها نبودند چنین می‌شد. حوزه‌ی علمیه‌ ده‌ها هزار نفری از صد تا کشور، حدود 14 میلیون زوار. هرچه تجار ما، خیرین ما بتوانند زمینی، نذری، وقفی بکنند برای این 14 میلیون و طلبه و نشر اسلام در دنیا این برایشان باقیات الصالحات است و ضمناً حضرت معصومه هم در قیامت جبران می‌کند. «وَ إِذا حُيِّیتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ» (نساء/86) قرآن می‌گوید: وقتی کسی به شما هدیه کرد، شما جواب بهتر دارید.
آیت‌الله العظمی بروجردی مشهد رفتند. امام جماعت مسجد گوهرشاد نمازش را تعطیل کرد سجاده‌اش را به آقای بروجردی داد. آیت‌الله نهاوندی، بعد از مدت‌ها آیت‌الله نهاوندی نجف رفت، امام جماعت صحن نجف سجاده‌اش را به آیت‌الله نهاوندی داد. بعد گفت: این صدا را شنیدم. جا دادی، جا دادم. یعنی در گوهرشاد سجاده‌ات را به آقای بروجردی دادی، من هم به امام جماعت حرم گفتم سجاده‌اش را به شما بدهد. کسی اگر یک چیزی را نذر کند برای اهل بیت، اهل بیت جبران می‌کنند. خیلی خوب هم جبران می‌کنند. این‌ها خانواده‌ی کرم هستند.
من می‌خواهم راجع به حضرت معصومه مطالبی را خدمتتان عرض کنم. اول یک خاطره برای شما بگویم. 

* ماجرای آزادی حضرت امام و سخنرانی در فیضیه

حدود 50 سال پیش ما یک طلبه‌ جوانی بودیم. دو سه سال، سه چهار سال تقریباً از طلبگی ما گذشته بود. امام را گرفتند و از زندان آزادش کردند. در فیضیه یک جشنی گرفتند. هرچند تا اتاق را به یک نفر دادند. گفتند: این چهار تا اتاق برای کرمانی‌ها، این برای اصفهانی‌ها، این برای تبریزی‌ها، که این را زینت و چراغانی کنند که تمام مدرسه‌ فیضیه در عمرش این طور چراغانی نشده بود. امام هم وارد شد، آیت‌الله خزعلی منبر رفت. خوب فکر کردیم برای آزادی امام از زندان شاه، آقای خزعلی روی منبر می‌خواهد چه بگوید. ایشان سوره‌ مریم را شروع کرد.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، «وَ اذْكُرْ فِی الْكِتابِ مَرْيَمَ» (مریم/16) پیغمبر یاد مریم را گرامی بدار. «إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَکاناً شَرْقِيًّا» (مریم/16) حضرت مریم به یک گوشه‌ شرقی حرکت کرد. «فَاتخََّذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا» (مریم/17) یک چادری کشید یک مرتبه حضرت مریم کناری رفت و یک چادری کشید، دید یک کسی، مردی جلویش آمد. «فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا» (مریم/17) ما جبرئیل را در قیافه‌ یک انسانی جلوی مریم سبز کردیم. مریم ترسید، نامحرمی! «قَالَتْ إِنىّ‏ِ أَعُوذُ بِالرَّحْمَانِ مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيًّا» (مریم/18) پناه به خدا تو چه کسی هستی! نامحرم هستی برو! جبرئیل که در قیافه‌ انسان بود. «قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ» من فرستاده‌ی خدا هستم. آمدم به تو«غُلَامًا زَكِيًّا» (مریم/19) آمدم به تو اولاد بدهم. آمدم به تو عیسی بدهم. آمدم به تو روح‌الله بدهم.
شروع کرد سوره‌ مریم را گفتن. ما باز هم نمی‌فهمیدیم سوره‌ مریم ربطش به آزادی امام از زندان چیست؟ خوب که گوش دادیم، گفت: حاج شیخ عبدالکریم حائری جلوی حضرت معصومه(ع) سبز شد. حضرت معصومه گفت: پناه بر تو! تو کیستی؟ نا محرمی! فرمود: من شیخ عبدالکریم حائری هستم. آمدم به تو روح‌الله بدهم. آمدم یک حوزه‌ علمیه درست کنم که در آن روح الله، امام پیدا شود. یعنی این را قشنگ تطبیق کرد.
اگر روحانی و واعظ بخواهند یک چیزی را انجام بدهد خوب بلد است. قدیم من یادم هست قم هم اینطور بود. لوله‌کشی نبود. هر یک چند تا محله یک چاه آب بود، آب از درون جوی‌ها در خانه‌ها می‌رفت. تهران هم همینطور بود. کوچه شترداران کوچه‌ آخری بود آب به آن نمی‌رسید. یک آب گل و لجن. در کوچه‌ شترداران که آب به آن نمی‌رسید، یک منبری آنجا بود روز عاشورا می‌رفت نزد ناصرالدین شاه روضه بخواند. مردم جمع شدند گفتند: تو می‌روی خانه‌ شاه روضه بخوانی، به شاه بگو: یک چاه آب اینجا بزن. ایشان هم ظهر عاشورا رفت سوره‌ نوح را خواند. نوح به پسرش گفت: ایمان بیاور سوار شوید. کفار غرق خواهند شد. گفت: من غرق نمی‌شوم آسیا می‌روم. نوح گفت: آسیا هم زیر آب می‌رود. گفت: می‌روم ایران، گفت: ایران هم زیر آب می‌رود. گفت: تهران می‌روم. گفت: تهران هم زیر آب می‌رود، گفت: می‌روم کوچه‌ی شترداران. گفت: اگر کوچه‌ شترداران می‌روی سؤالی نیست. چون به آنجا هیچوقت آب نمی‌رسد. (خنده حضار) خلاصه‌ دستور یک چاه آب از ناصرالدین شاه گرفت. حالا غرض من این است که اگر کسی ذوق داشته باشد، می‌تواند خیلی کار بکند.
خود حاج شیخ عبدالکریم وقتی می‌خواست به قم بیاید، حوزه‌ علمیه که قم نبود، اراک بود. قمی‌ها پیشنهاد کردند به قم تشریف بیاورید. خوشا به حال بعضی از افراد. عوام هستند، فیلسوف و آیت‌الله نیستند. ولی متدین و کاسب هستند، پیشنهاد کردند که شما حوزه را به قم بیاور. ایشان استخاره کرد، این آیه آمد. «وَ أْتُونی‏ بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعینَ» (یوسف/93) یعنی یعقوب به برادرهای یوسف گفت: همه با هم بلند شوید اینجا بیایید. ببخشید یوسف! یوسف به برادرانش گفت: همه کاروانی با هم بلند شوید به اینجا بیایید. «وَ أْتُونی‏ بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعینَ» یعنی اهل و دار و دسته را همه را به اینجا بیاور. یوسف به برادرانش گفت:همه با پدر و مادر همه به اینجا بیایید. یعنی برو حوزه‌ی علمیه اراک را اینجا بیاور. 

* سخن امام کاظم(ع) درباره‌ حضرت معصومه(س)

خوب راجع به حضرت معصومه، چیزی که نو نو نو نو نو است این است. ما کلمه‌ «فداها ابوها» را از پیغمبر شنیده بودیم. که پیغمبر به فاطمه زهرا فرمود: «فداها ابوها» پیغمبر فدای تو! هفته‌ی گذشته دیدیم برای حضرت معصومه هم هست. جمعی از یاران امام کاظم سؤالهای علمی داشتند، نامه‌های متعدد سؤالهای علمی، در خانه موسی‌بن جعفر آمدند. آقا خانه نبود، حضرت معصومه خانه بود. نامه‌ها را گرفت حضرت معصومه جواب داد و به اینها داد و رفتند. در راه برگشتن امام کاظم را دیدند. گفتند: آقا نبودی نامه‌ها و سؤالهایی که خیلی پیچیده و علمی بود دادیم حضرت معصومه جواب داد. حضرت در کوچه گفت: بدهید ببینم چه جوابی داده است؟ موسی‌بن جعفر(ع) نامه‌ها را گرفت، که ببیند حضرت معصومه چه جوابی داده است، وقتی جواب‌های علمی و منطقی حضرت معصومه را دید، موسی‌بن جعفر در کوچه فرمود: «فداها ابوها»، «فداها ابوها»، «فداها ابوها»! سه مرتبه. این حدیث برای من نو نو نو بود.
هنوز امام کاظم به دنیا نیامده، امام صادق فرمود: نوه‌ی من، نوه‌ من یعنی حضرت معصومه، چون حضرت معصومه دختر امام کاظم و امام کاظم پسر امام صادق است. فرمود: هرکس نوه‌ مرا در قم زیارت کند، بهشتی است. به خاطر شفاعتش جمع کثیری به بهشت می‌روند. سه تا امام راجع به زیارت حضرت معصومه صحبت کردند. امام صادق، امام رضا، امام جواد. زیارتنامه‌ها بعضی‌هایش را علما کلماتی را کنار هم گذاشتند زیارتنامه درست شده است. چون زیارتنامه را می‌شود جعل هم کرد. یعنی یک چیزی مثل نماز صبح نیست که نشود تکانش داد. می‌شود آدم مثلاً یک زیارتنامه‌ها هم برای کسی درست کند. این اشکالی ندارد. ولی زیارتنامه حضرت معصومه را خود امام رضا تعیین کرده است. از اول از «السلام علی آدم صفوة الله» تا آخر! تمام زیارتنامه حضرت معصومه از جانب مبارک امام رضا است. و یک درسی هم در زیارت حضرت معصومه هست این را باید به همه بگویم. و آن اینکه وقتی شما می‌خواهی به یک کوچک سلام کنی بزرگان را فراموش نکنی. بزرگان را فراموش نکنی. این ادب کار است. مسأله‌ی مهمی است و یک خاطره برایتان بگویم.
زمان شاه ما تربت حیدریه رفتیم سخنرانی کنیم، جمعیت انبوهی بود. اتفاقاً آن شب پیرمردهای تربت حیدریه هم آمده بودند پای منبر، چند تا آیت‌الله داشت، ریش سفید، پیرمرد... یک جوان علاقه‌مند به ما شد بلند شد نعره کشید و گفت: آقای قرائتی! گفتم: بله. گفت: درود بر تو! این علمای ما آیت‌الله‌های ما خوردند و خوابیدند این حرف‌هایی که تو امشب به ما گفتی، این آیت‌الله‌ها نزدند. ای خاک بر سر! بگویم: خفه شو یک جوان احساساتی منفجر می‌شود. بگویم: درست گفتی. همه‌ علمای شهر خراب شدند. آخوندها وقتی گیر می‌کنند می‌گویند: صلوات ختم کنید، در این صلوات فکر می‌کنند. من آنجا گیر کردم چه کنم. گفتم: اجازه بده تخته را پاک کنم. پشتم را به مردم کردم و به هوای تخته پاک کردن گفتم: خدایا الآن خودت بودی چه می‌کردی؟ من چه کنم؟ آخر یک کسی مکه آمده بود گرمش شده بود. می‌گفت: خدایا ما که آمدیم حالا خودت بودی می‌آمدی؟ حالا ما خدایا چه کنم! این جوان را خودت برسان چه کنم. نمی‌دانم چه کنم! همینطور که تخته را پاک می‌کردم یک چیزی را خدا به من کمک کرد. گفتم: و اما تو جوان! مثل تو مثل کسی است که در یک سالن بیاید و بگوید: ای لامپ درود بر تو که به ما نور می‌دهی. این آهن‌های درون سقف عمری بالای سر ما هستند هیچ نوری به ما ندادند! آقاجان نور از لامپ است. اما این لامپ بند به همان آهن است. تو از من استفاده کردی اما من نزد همین آیت‌الله درس خواندم. این آیت‌الله مثل آهن است. من مثل لامپ هستم. تو زنده‌باد شیشه می‌گویی. به آهن‌ها فحش می‌دهی؟ بنابراین حرفت درست است. حرف‌های مرا آیت‌الله‌ها نزدند، اما به من بگو: آقای قرائتی این حرف‌ها را از کجا یاد گرفتی؟ می‌گویم: نزد همین آیت‌الله‌ها درس خواندم. خلاصه جمعش کردم. 

* بزرگداشت پیشینیان و قدردانی از زحمات آنان

اگر سلام به حضرت معصومه می‌کنی حضرت آدم یادت نرود، از آدم شروع کن. السلام علی آدم، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، یکی یکی پیغمبر و چهارده معصوم بعد حضرت معصومه. این خیلی ادب است. بنده وقتی در تلویزیون می‌آیم نباید مفید یادم برود، طوسی یادم برود، طبرسی یادم برود، علامه حلی یادم برود، مراجع یادم برود، آنها کتک‌هایش را خوردند، ما به پلوهایش رسیدیم.
آقای ابوترابی 10 سال اسیر بود در اجلاس نماز گفت: می‌خواهم خاطره‌ای بگویم. بلند شد گفت: صدام دستور داد رهبران و اسرا را با شکنجه امشب بکشید. فقط با شکنجه نه با گلوله، 17 نفر را انتخاب کردند، دو نفر را چنان زدند این طرف و آن طرف چشمش که چشم‌هایش روی  موزاییک افتاد. مثل کله‌پاچه هست چنان می‌زنند که مغزش می‌ریزد، خود ابوترابی را میخ گذاشتند کوبیدند. 17فر با شکنجه امشب شهید می‌شوند. می‌گفت: همه افتادیم و در خون خودمان دست و پا می‌زدیم. سپیده زد فکر کردیم صبح است. خوابیده در خون خودمان دو رکعت نماز خواندیم. بعد فهمیدیم این صبح صادق نبوده است. سپیده صبح بعداً زد، دوباره نماز خواندیم. می‌گفت: آن روزی که در خون خودمان غلتیدیم دو تا نماز صبح خواندیم. ما اقامه‌ اجلاس نماز داریم. نه شما! به مسئولین مملکتی می‌گفت. کتک‌هایش را آنها خوردند، ما به پلوهایش رسیدیم. ما اگر به حضرت معصومه سلام می‌کنیم یادمان نرود. این جوان‌هایی که امروز دانشگاه می‌روند، طلبه هستند، امنیت است، بنده که مطالعه می‌کنم چون مملکت امن است. امن نباشد نمی‌توانم مطالعه کنم. بنابراین این خودش یک ادب در زیارت است، که بزرگان را فراموش نکنیم. به هر حال راجع به حضرت معصومه نکاتی را گفتم و نکاتی را هم خدمتتان بگویم.
حضرت معصومه شباهتی با حضرت زینب دارد. شباهتش این است که هم دختر معصوم است، هم خواهر معصوم است و هم عمه‌ معصوم است. در زیارت حضرت معصومه می‌گوییم: «عِنْدَكَ شَأْناً مِنَ الشَّأْن‏» این «شأناً» باز است. یعنی به قول ما می‌گویند: نکره، یعنی شامل همه چیز می‌شود. «شأن عظیم»! زیارت حضرت معصومه با معرفت، با معرفت یعنی اشک هم، قرآن می‌گوید: گریه می‌کنی گریه باید «الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا» (مائده/83) دمع یعنی اشک، اشک باید براساس معرفت باشد. بعضی‌ها ممکن است گریه هم بکنند، اما براساس معرفت نباشد. یک کسی بود مفاتیح که دست می‌گرفت از اولش می‌خواند: چاپ اُفست، اِه اِه... می‌گفتند: چاپ اُفست که گریه ندارد. از وسطش گریه کن. این از چاپ اُفستش گریه می‌کرد. و لذا «الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا» اشک براساس شناخت. زیارت براساس شناخت، «عارفاً بحقها»
نکته‌ دوم این است که؛ فاطمه‌ معصومه، دختر امام کاظم هم فاطمه بود. یعنی امام کاظم هم فاطمه داشته است. یک چیز دیگر بگویم. امام صادق هم یک دخترش فاطمه بود. امام باقر هم یک دخترش فاطمه بود. امام سجاد فاطمه بود. امام حسین فاطمه بود. امام حسن فاطمه بود. همه‌ امامان ما یک دختر فاطمه داشتند. این خودش یک پیام می‌دهد. یعنی اگر زنی زایید نگوید: فاطمه بس است. خواهرم فاطمه دارد، داداشم هم زهرا دارد. خوب خواهرت هم یخچال دارد، داداشت فریزر دارد. پس تو دیگر یخچال و فریزر نمی‌خواهی. چطور تو یخچال و فریزر و تلفن و موبایل را نمی‌گویی او دارد من نمی‌خواهم. فاطمه زیاد است! در همه‌ خانه‌ها فاطمه باشد. اشکالی دارد؟ من یکی از بچه‌هایم فاطمه است، یکی زهراست، سومی هم گفتم: فاطمه شماره دو. دیدم می‌خندند، گذاشتیم زینب! ولی بعد گفتم: اشتباه کردم.کاش این هم فاطمه... دیدم امام حسین این کار را کرده است. معاویه گفت: اسم علی روی بچه‌تان نگذارید، امام حسین گفت: همه‌ی بچه‌هایم را علی می‌گذارم. علی اکبر، یعنی علی شماره یک، علی اوسط، علی شماره دو، علی اصغر علی شماره سه! همه‌ی خانه‌ها فاطمه باشد. یک حدیثی هم هست که همه سلسله مراتبش از فاطمه از فاطمه تا به غدیر خم است. 

* رشد حوزه علیمه کنار حرم حضرت معصومه(سلام‌الله‌علیها)

یک دختر، حضرت معصومه(س) به جایی می‌رسد که مرکز علمی جهان می‌شود. مرکز علمی جهان می‌شود. این خیلی مهم است. بنابراین می‌ارزد که اگر کسی زمینی، چیزی دارد، اگر کسی کتابی دارد، خلاصه با این اهل بیت گره بخورید. اینها افطاری‌شان را «يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْکیناً وَ يَتیماً وَ أَسیراً» (انسان/8) است. آنچه به اینها رنگ می‌دهد آن مسأله‌ی کرامت است.
آیت‌الله العظمی بروجردی قم بود، شاه سعودی خواست دیدنش بیاید اجازه نداد. گفتند: چرا؟ گفت: شاه سعودی می‌خواهد دیدن من بیاید، زیارت حضرت معصومه را شرک می‌داند. کسی که دیدن من بیاید، زیارت حضرت معصومه نرود اصلاً پایش را به قم نگذارد. آقای بروجردی اجازه به شاه سعودی نداد.
خود هجرت حضرت معصومه این هم با کاروان، این هم به قصد زیارت برادرش امام رضا، هجرت مسأله‌ مهمی است. روایت هم داریم امام رضا جمعی از قمی‌ها خدمتش آمدند فرمود: «مَرْحَباً بِكُمْ وَ أَهْلًا فَأَنْتُمْ شِیعَتُنَا حَقّا» (وسایل‌الشیعه/ج14/ص569) من هم خدمت شما عزیزان خدمه‌ حرم، خدمه‌ افتخاری و غیر افتخاری البته غیر افتخاری همان افتخاری هستند. آخر الآن که ماهی ششصد تومان، هفتصد تومان که پولی نیست. این هم بعد از سی سال سابقه هفتصد تومان، هشتصد تومان شما هرکجای دیگر بروید، اگر اداره‌ دخانیات بروید آن سه برابر این است. با اینکه اداره‌ دخانیات دود به ریه‌ها می‌رساند و شما ثواب به ذخیره‌ قیامت مردم. یعنی اگر شما در این مملکت مسئول دود شوی درآمدتان بیشتر است. بنابراین نمی‌توانیم بگوییم: غیر افتخاری‌ها، غیر افتخاری‌ها هم پولی که می‌گیرند، اندکی بیش نیست و این با این شرایط روز پس باید همه را افتخاری گفت. همه را باید افتخاری گفت. قدر خودتان را داشته باشید.
یک جمله هم با مردم ایران صحبت کنیم. برادرها و خواهرهایی که پای تلویزیون هستید. هرکدام پسری دارید که علاقه‌مند به طلبه شدن است. تشویقش کنید برای طلبه‌شدن. دلیل من از قرآن است. قرآن سه مرتبه این آیه را تکرار کرده است. «لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ كُلِّه‏» (توبه/33) ترجمه‌اش این است: اسلام کره‌ی زمین را خواهد گرفت. این وعده‌ خداست «وَ لَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَه‏» (حج/47) خدا خلف وعد نمی‌کند. این کلام خداست «وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قیلاً» (نساء/122) خدا در قرآن سه بار با یک جمله با یک عبارت فرموده: اسلام کره‌ زمین را خواهد گرفت. برای اینکه اسلام کره‌ زمین را بگیرد: 1- یک رهبر می‌خواهیم که این ظرفیت را داشته باشد، خدا ذخیره کرده است. امام زمان (ع)! 2- یک قانونی می‌خواهیم که تحریف‌نشده تحت تأثیر حزب و سیاست و سلیقه و محدودیت‌های علمی و اخلاقی نداشته باشد. قرآن! قرآنش هست، رهبرش هم هست. یک آمادگی می‌خواهد. آن آمادگی نیست. و این به شرطی است که چند صد هزار طلبه‌ دانشمند داشته باشیم. ما خیلی عقب هستیم. این قرآن عزیز ما تقریباً به 50 زبان ترجمه شده است. کتاب مسیحی‌ها به 2 هزار زبان ترجمه شده است. ما در تبلیغ خیلی عقب هستیم.
چین رفته بودم. خدا رحمت دکتر جعفر شهیدی هم بود. 300 نفر را چین تربیت کرده که به زبان فارسی حرف می‌زدند. یعنی آنها برای هفتاد میلیون ما سیصد نفر را تربیت کردند و ما یک حجت‌الاسلام نداریم که چینی حرف بزند. یعنی ما برای یک میلیارد آنها کسی را تهیه نکردیم. آنها برای هفتاد میلیون ما سیصد تا تربیت کردند. ما در تبلیغ عقب هستیم. بنابراین الآن هر 5 تا جوان یک طلبه سهمش نیست. بسیاری از روستاهای ما خانه‌ عالم هم دارد، مسجد هم دارد، روحانی ندارد. پرونده‌هایی که باید 24 ساعت قوه‌ی قضاییه بررسی کند، گاهی ماه‌ها طول می‌کشد برای اینکه قاضی کم داریم. بسیاری از جاها امام جمعه ندارد. قاضی کم است. امام جمعه‌ کم است. روحانی روستا کم است. روحانی دبیرستان کم است. اصلاً مفسر کم داریم.
البته الحمدلله دیشب یک خبری شنیدم که در قم حدود صد تا تفسیر راه افتاده است. ولی خوب صد تا کجا و 250تا کفایه کجا! هنوز هم آخوند خراسانی جلوتر از... تازه کفایه را هر روز می‌خوانند، تفسیر را هفته‌ای یک روز می‌گویند. تعطیلات می‌گویند. کفایه دویست شاگرد دارند، تفسیر دوازده تا! ما به قرآن نرسیدیم، به نهج‌البلاغه نرسیدیم. بچه‌های قمی باید از بچه‌های سبزوار و نیشابور و جیرفت و جهرم قوی‌تر باشند. در قم باید در هر کوچه‌ای یک اسلام‌شناس برای جوان‌های قمی کلاس بگذارد ولو هفته‌ای نیم ساعت. اگر بچه‌های قمی بهتر از بچه‌های دیگر بودند درود بر قم! وگرنه باید قم در برنامه‌هایش تجدید نظر کند. اگر بچه‌های نجف بهتر از بچه‌های جای دیگر بودند، درود بر نجف وگرنه باید قم تغییراتی در برنامه‌هایش بدهد. 

* نیاز جامعه به طلبه فاضل برای تبلیغ دین

ما به شدت به طلبه نیاز داریم. هرکس! البته نباید تحمیلی باشد. گاهی وقت‌ها کسی حوصله‌اش نمی‌رسد. دوست ندارد. یک کسی از من پرسید: قرآن را حفظ کنم؟ گفتم: به دو شرط، یکی دوست داشته باشی، و یکی به تو فشار نیاید. اگر به تو فشار می‌آید یا دوست نداری، قرآن هم حفظ نکن. مستحب است. اما اگر علاقه‌مند هستی، حفظ قرآن یک ارزش است، یک کمال است. انچه به پیغمبر نازل شد در سینه‌ی تو باشد یک افتخار برای تو است. حفظ قرآن افتخار است. افتخار بزرگی است. اما به شرطی که تحمیل نباشد. طلبه شدن... چون مردم کره‌ی زمین سه دسته هستند. این هم فلسفه‌ی طلبه شدن.
مردم کره‌ زمین سه دسته هستند. یا تولید می‌کنند، یا توزیع می‌‌کنند یا مصرف می‌کنند. چرا طلبه شویم؟ اگر طلبه شوی، اگر مغزت به درجه‌ اجتهاد رسید و فقیه شدی و مثل مطهری شدی، تولید علم می‌کنی. اگر آن مخ را نداشتی تولید کنی، تولیدات دیگران را مطالعه می‌کنی و با سخنرانی و قلم توزیع می‌کنی. اگر نه مخی داشتی برای تولید و نه قلم و بیانی داشتی برای توزیع باز یاد می‌گیری و خودت مصرف می‌کنی. حالا خوشا به حال کسی که «عالمٌ» تولید علم کند. «ناطقٌ» با نطق‌اش توزیع کند، «ینتفع بعلمه» علمش را هم مصرف کنید. چرا طلبه شوم؟ می‌خواهی طلبه نشوی کار دیگری برو. کار دیگر چه می‌خواهی بکنی؟ هرکاری کنی یا تولید است یا توزیع است، یا مصرف. بیا سراغ علم! منتهی طلبگی یک عیبی دارد که آن عیب هم کمالش است. طلبه چهار سال درس بخواند یک طلبه‌ مبتدی می‌شود. خیلی باید درس بخواند، مثل درخت پسته است. هفت سال باید بگذرد تا پسته در بیاید. بعضی درس‌های دیگر مثل چمن است، امروز بکاری فردا سبز می‌شود. طلبگی یک خرده دیررس است اما اگر برسد چه می‌شود. اگر برسد چه می‌شود!
من سه بار چین رفتم. چند بار هم آفریقا رفتم و دنیا را گشتم. هرجا می‌روی می‌گویند: آقای قرائتی اگر ما چند تا امام خمینی داشتیم وضع ما خوب می‌شد. گفتم: بابا یکی‌اش هم بیشتر در ایران نبود. تمام شد! ولی دنیا نیاز دارد. یعنی هرچه این مکتب‌های خود جوش، خودرو سبز می‌شوند و شکست می‌خورند، مردم توجه‌شان این می‌شود که این بشریت نمی‌تواند خودش را اداره کند. اداره‌ی ما باید از عالم غیب باشد. باید وحی الهی و نبوت و رسالت و حکمت دست ما را بگیرد. این انسان‌هایی که ما می‌بینیم با کم و زیاد همه یکسان هستند. چون حوزه‌ی قم هست من سفارش می‌کنم طلبه شوید. حرف‌هایی هم که برای آخوندها می‌زنند تحقیق کنید. ما نمی‌گوییم همه‌ی آخوندها معصوم هستند یا عادل هستند. اما چند تا برج در ایران است. یکی از این برج‌ها برای آخوندها هست. به من بگویید من جایزه به شما می‌دهم. چند تا مزرعه در ایران دارد؟ یکی مال این آخوند هست. آنهایی هم که می‌گویند وقتی وارسی می‌کنند دروغ می‌گویند.
چند وقت پیش یک نفر در خانه‌ ما آمد، در زد چند تا مرغ آورد. گفتم: مرغ‌ها چیست؟ گفت: من یک مرغداری جاده‌ اصفهان و شیراز دارم، همه می‌گویند: برای قرائتی است که در تلویزیون است. سالهاست سودش را من می‌خورم و تو را فحش می‌دهند. دلم برایت سوخت. گفتم: یک‌بار تهران بیایم برایت چند تا مرغ می‌آورم. حالا اگر هر فحشی چند تا مرغ داشته باشد، مرغ سال ما تأمین است. وارسی کنیم. خیلی چیزهایی که ما می‌گوییم، اینطور نیست. البته عرض کردم آدم‌هایی بودند که از پستشان، از لباسشان سوء استفاده کردند. ما همه را تبرئه نمی‌کنیم. اما دنبال جو نباشید. که جو می‌گوید: زنده باید یا مرده باد. تحقیق کنید. هرچه شنیدید تحقیق کنید وگرنه حالا... یک صلواتی بفرستید. (صلوات حضار)
حرف ما تمام.

* چکیده

1- فهرست حرف‌هایی که امشب زدم. شما که کفش‌داری می‌کنید در اجر کسی که زیارت می‌کند شریک هستید. این یک مورد. 2- افتخاری‌ها که افتخاری هستند، غیر افتخاری‌ها هم افتخاری هستند. چون هرجا بروید پولشان بیشتر از این حقوق‌ها است. 3- دعوت از افراد متمکن، دخترهایش را عروس کرده و پسرهایش را داماد کرده، یک قطعه زمینی دارد، یک چیزی دارد اگر وقف و نذر حضرت معصومه بکنی، خیرش به دهها میلیون در طول سال می‌رسد. متمکنین این کار را بکنند. زوارهای حضرت معصومه ولو قم نمی‌مانند یک ساعت و دو ساعت هستند، اما از نظر آمار بیش از زوارهای امام رضا می‌شوند. حضرت معصومه مثل زینب، دختر معصوم، خواهر معصوم، عمه‌ی معصوم. حضرت معصومه مثل فاطمه زهرا است که پیغمبر فرمود: «فداها ابوها» امام کاظم وقتی سؤالات علمی را دید که حضرت معصومه چطور جواب داده، سه بار فرمود: «فداها ابوها». زیارت حضرت معصومه بافتنی نیست. خود امام رضا فرموده است. در زیارت احترام پیشینیان را فراموش نکنید. مثل «السلام علیک یا حضرت معصومه» از آدم و نوح و ابراهیم شروع می‌کند. یعنی قدر گذشتگان را فراموش نکن. سه تا امام برای حضرت معصومه فرمود: زیارت حضرت معصومه سبب بهشت و مشمول شفاعت شدن قرار می‌گیرد. یک دختر می‌تواند به جایی برسد که تمام مراجع سر سفره‌ی او رشد کنند.
روایت داریم دوره‌ی آخر‌الزمان تمام علم اهل بیت از قم پخش می‌شود. دعوت برای طلبه شدن به شرطی که ذوق داشته باشد، تحمیلی نباشد. وعده‌ی خدا این است که اسلام کره‌ی زمین را بگیرد. کتابش هست، رهبرش هست، آمادگی‌اش با همین اوضاع است. راجع به روحانیت هرچه شنیدید، نه بگویید آره و نه بگویید نه! تحقیق کنید که دستی در کار است، من خودم آمریکا بودم. شبکه‌‌ای آمریکا درست کرده برای شکستن روحانیت. حالا من نمی‌توانم بگویم چه چیزهایی پخش می‌شد. مثلاً بنده به یک شهیدی رسیدم و یک خانواده‌ی شهیدی دستم را روی سینه‌ام گذاشتم، چنین کردم متشکرم! این عکس را از من گرفتند، که مقابل پدر شهید می‌گویم: متشکرم، پدر شهید را قیچی کردند، یک خانم را جلوی من گذاشتند که من به خانم بی‌حجاب متشکرم می‌گویم! کاری ندارد الآن کامپیوتر همه چیز را جبران می‌کند. جفت و جور می‌کند. اصلاً آمریکا بودجه و یک گروهی را گذاشته برای شکستن روحانیت. به کوری چشم آمریکا ما باید طلبه‌ها را، البته اصلاحاتی هم باید شود. خود امام دادگاه ویژه روحانیت گذاشت. این حسابش جداست. یعنی نباید باج بدهید. اما دنیا تشنه‌ی اهل بیت است به خصوص پس از سقوط مکتب‌ها، و علم اهل بیت از قم است طبق شهادت روایات و قم طلبه کم دارد. پنجاه حوزه‌ی علمیه تهران است، مساحت پنجاه حوزه‌ی علمیه تهران به اندازه یک دانشگاه تهران هم نیست. نمی‌گوییم: دانشگاه کم شود. دانشگاه باشد نوش جانشان. به ما هم یک فرصتی بدهند که رشد کنیم. ما چیزی‌مان کمتر نیست. بنده آن موقع که قم آمدم شانزده سالم بوده، 51 سال است که طلبه هستم. پنج سال دانشگاه بودم الآن دکتر و مهندس بودم. الآن پنجاه سال است بخیه به آب دوغ می‌زنیم. تازه من مشهور هستم و در بورس هستم. بنابراین طلبگی دیررس است. اما اگر برسد خوب می‌رسد.
«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها