بولتن نیوز: انتخابات در جمهوری اسلامی نماد و تبلور اراده ملت در حکومت دینی است و طی 30 سال گذشته اگرچه میزان مشارکت مردم با فراز و فرودهایی همراه بوده است اما غالب مردم حضوری فعال و اثرگذار در انتخابات داشته اند.
بی تردید نظام سلطه جهانی که این روزها به زمستان خود در وال استریت نزدیک می شود، بیشرین ضربه را از شرکت فعال مردم در انتخابات متحمل شده است و همواره در آستانه هر انتخابات و پس از آن دو هدف اصلی را دنبال نموده است:
1- تشویق و ترغیب مردم جهت عدم حضور در انتخابات
2- زیر سوال بردن صحت و سلامت انتخابات
اما برای بسیاری جای سوال است که چرا عده ای در جمهوری اسلامی که در غلطی مصطلح خود را «اصلاح طلب» معرفی می نمایند، با اهداف دشمنان قسم خورده نظام همراه شده و نقش پیاده نظام دشمن را اجرا می کنند؟!اصلاح طلبان که در انتخابات دهم ریاست جمهوری علیرغم غوغاسالاری خود، ناچار به ترک فضاحت بار عرصه شدند، جهت جبران گذشته خود و فریب اذعان عمومی و شرکت در انتخابات پیش رو، استراتژی مظلوم نمایی را برگزیدند و با سیاه نمایی وضع موجود، خود را محکوم به شکست معرفی می کنند.
این گروه در راستای استراتژی نامبرده اخیرا طی نامه ای خطاب به سید محمد خاتمی ابراز داشتند: "اکنون و با گذشت بیش از سه ماه از تاریخ اعلام شرایط جنابعالی، کوچکترین نشانهای برای تامین آن شروط قانونی ملاحظه نمیشود. برعکس، در ماههای اخیر، محدودیت بیشتری برای فعالان سیاسی، زندانیان و خانوادههای ایشان ایجاد شده است".
پارلمان نیوز ارگان فراکسیون اقلیت مجلس شورای اسلامی در همین زمینه می نویسد سید محمد خاتمی نخستین بار در دیدار با اعضای فراکسیون خط امام مجلس شورای اسلامی پیششرط هایی را برای برگزاری «انتخابات آزاد، سالم و منصفانه» مطرح نمود که آزادی آقایان میرحسین موسوی نخست وزیر دوران دفاع مقدس و مهدی کروبی رییس مجالس دوره ششم و سوم از حصر خانگی، آزادی همه زندانیان سیاسی، آزادی فعالیت احزاب و مطبوعات مستقل و اصلاحطلب، تغییر فضای امنیتی به فضای سیاسی، و ایجاد نهادهای ناظر و مجری مستقل انتخابات و رفع هرگونه شائبه جانبداری آنان از رقبای انتخاباتی از جمله آن بوده است.
در نامه روز شنبه فعالان سیاسی و مدنی در این رابطه آمده است: " ضمن تاکید بر ضرورت ادامه تلاش برای تعامل و متقاعد کردن مسئولان و تامین حداقل شرایط برای برگزاری انتخابات آزاد، سالم و منصفانه، بهصراحت اعلام میکنیم در صورت ادامه وضع موجود کمترین چشمانداز روشنی برای انتخابات آزاد وجود نخواهد داشت. . . "
اگرچه سوابق اصلاح طلبان برای همگان کاملا واضح و روشن است اما جهت تنقیح افکار و یادآوری به خود اصلاح طلبان، ذکر چند نکته ضروری است.
الف- بسته بودن فضای انتخابات در جمهوری اسلامی؛ اتهام یا واقعیت
در آستانه دهه چهارم انقلاب اسلامی، حدود 30 انتخابات ( مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری، شورای شهر و..) برگزار شده است که در همه آنها حضور همه ی افکار و جریاناتی که پایبند به اصول نظام و قانون اساسی بوده اند- که این موضوع شرط حضور در انتخابات در همه نظام های سیاسی است – مشهود بوده است و این مساله بر کسی پوشیده نیست.
آیا مجلسی با مختصات مجلس ششم در فضایی خارج از جمهوری اسلامی پا به عرصه وجود گذاشت یا دولت اصلاح طلب هفتم و هشتم - که بنا بر تحلیل خود اصلاح طلبان، حاکمیت خواهان حضور آن نبود – با آراء غیر ایرانیان به قدرت رسید؟! در انتخابات ریاست جمهوری سال های 84 و 88 نیز همه افکار و جریانات صاحب نماینده و کاندید بودند که ملت دست به انتخاب زد.
در جمهوری اسلامی با وجود این که تعداد اقلیت های مذهبی به میلیون هم نمی رسد اما هر کدام از آنها دارای یک کرسی مجلس به شکل مستقل هستند و این در حالی است که در کشورهایی که خود را مهد دموکراسی می دانند شاهد چنین وضعی نیستیم؛ برای نمونه در کشور ایالات متحده که میلیون ها مسلمان در آن زندگی می کنند حتی یک نماینده هم برای استیفای حقوق ایشان چه در مجلس سنا و چه در مجلس نمایندگان وجود ندارد.
ساز و کار شورای نگهبان نیز که بنا بر توصیه امام مبنی بر حفظ انقلاب اسلامی در برابر « نااهلان و نامحرمان» به وظیفه خود عمل می کند، ساز و کاری حیاتی برای هر نظام سیاسی است که نمونه آن در سایر کشورها نیز به چشم می خورد؛ در ایالات متحده نیز هیچ کاندیدایی بدون تایید دادگاه حق شرکت در انتخابات را ندارد ضمن آنکه پرواضح است که تا قبل از حمایت و تایید کارتل های اقتصادی صهیونیزم در آمریکا، برای هیچ کس امکان انتخاب شدن در انتخابات ریاست جمهوری وجود ندارد.
ب- هزینه حضور اصلاح طلبان در انتخابات برای نظام
جریان اصلاح طلب در حالی نظام را متهم به اختناق می کند که گویی هیچ توجه و نگاهی به گذشته خود ندارد. این جریان که همواره از روبرو شدن با واقعیت هراسان است، هرگاه به نظر مطلوب خود نرسید، با دیکتاتوری محض، نظام اسلامی را متحمل پرداخت هزینه های سنگینی نمود.
غرامت های پرداخت شده نظام عبارتند از:
زیر سوال بردن ساختارهای قانونی؛ اصلاح طلبان قبل و بعد هر انتخاباتی با زیر سوال بردن ساخنارهای قانونی سعی در احراز اهداف خود داشتند و دارند.
آنها قبل از شروع هر انتخاباتی با حمله به شورای نگهبان، خواستار حضور غیرقانونی خود در انتخابات هستند و پس از انتخابات نیز با زیر سوال بردن صحت انتخابات و آراء اینگونه وانمود می کنند که الا و لابد آراء خاموش و خاکستری از آن ماست مگر آنکه خلافش ثابت شود.
اصلاح طلبان در نامه اخیر خود به خاتمی نیز بر لزوم «سالم بودن» انتخابات تاکید کردند، گویی اصل در جمهوری اسلامی عدم صحت انتخابات است که نیاز به توصیه داشته باشد.در انتخابات مجلش ششم آنچنان در شمارش آراء خلل ایجاد نمودند که بسیاری از نامزدهای اصولگرا حتی در حوزه انتخابیه محل زندگی خود هم حتی صاحب یک رای هم نبودند! در انتخابات ریاست جمهوری نهم، کاندیدای اصلاح طلب با تشبیه خواب خود به خواب اصحاب کهف، خواهان باز شماری آراء شد و انتخابات دهم ریاست جمهوری که نیاز به توضیح ندارد.
مخدوش نمودن وجهه جمهوری اسلامی در عرصه بین المللی؛ اصلاح طلبان که همواره خواهان عدم روبرو شدن با واقعیت و درک عدم اقبال عمومی نسبت به خود هستند، در صورت شکست بی هیچ ابایی دست به مخدوش نمودن وجهه جمهوری اسلامی در عرصه بین الملل می زنند.
این گروه حتی به این هم بسنده نکرده و خواهان حضور ناظران بین المللی جهت صیانت از آراء در انتخابات هستند و این در حالی است که ناطران بین المللی جهت حضور در انتخاباتی حاضر می شوند که دولت مجری انتخابات به عنوان دولت ناکارآمد یا failed state قلمداد می شود که کشورهای جنگ زده آفریقایی از جمله آن است.
نتیجه انتخابات دهم ریاست جمهوری و پیروزی رئیس جمهوری با آراء قاطع، بهترین فرصت را برای جمهوری اسلامی فراهم نموده بود که با پشتوانه آراء عمومی به پیگیری مطالبات خود در عرصه بین الملل بپردازد که اصلاح طلبان این فرصت را هم از ملت و نظام سلب نمودند.
با این اوصاف آیا اصلاح طلبان لایق حضور در انتخابات و ضایع نمودند زحمات و حقوق مردم هستند؟ آیا خود اصلاح طلبان پایبند مبنایی ترین اصول دموکراسی که همان شعار «زنده باد مخالف» و پذیرش نظر عموم است، می باشند؟
* سپهر حجازی