يك نويسنده و پژوهشگر مقاومت، جزئياتي از پيروزيهاي نظامي، سياسي و توانمنديهاي فني حزبالله را با بيان خاطرات جالبي از جنگ 33 روزه، غزه، انتخاب ميقاتي بهعنوان نخستوزير لبنان و كشف فرستنده جاسوسي اسرائيل مطرح كرد.
حميد داودآبادي با حضور در غرفه رجانيوز در هجدهمين نمايشگاه بينالمللي مطبوعات از چاپ جديد كتاب "پارههاي پولاد" (تاریخچه مقاومت اسلامی لبنان و عملیاتهای استشهادی رزمندگان لبنانی) خبر داد كه در آن اطلاعات و عكسهاي زيادي از مقاومت منتشر شده است.
اين پژوهشگر حوزه مقاومت در پاسخ به سؤالي در مورد شرايط فلسطين و لبنان و برخي مسائل انحرافي و مرزبنديهاي شيعه و سني كه براي تضعيف مقاومت از جمله سني بودن اعضاي حماس مطرح ميشود، گفت: اتفاقهاي زيادي بهويژه در طول 10 سال گذشته در فلسطين افتاد كه در داخلل كشور به اندازه كافي به آنها توجه نشد.
وي با يادآوري عقبنشيني رژيم صهيونيستي از لبنان در سال 79 گفت: صهيونيستها در اين مرحله، تئوري "اسرائیل بزرگ" را به "اسرائیل قوی" تبدیل کرد، یعنی اگر ما در خانه خود باشیم و آنجا را قوی کنیم، خیلی بهتر است از اينکه اسرائیل را بزرگ کنیم.
داودآبادي با بيان اينكه "رويش نسل جدید فلسطین و مقاومت نيز از همينجا آغاز شد"، ادامه داد: وقتي اسرائیل از لبنان فرار کرد، سید حسن نصرالله از "آقا" سؤال کرد که ما چه بکنیم، آيا اسلحه ها را زمین بگذاریم و وارد کار سیاسی شویم یا برای آزادی فلسطین وارد عمل شویم.
وي افزود: آقا فرمودند تازه کار شما شروع شده است و من به شما مژده می دهم که مدت زمان آزادی فلسطین کمتر از مدت زمان آزادی لبنان خواهد بود.
اين نويسنده و پژوهشگر مقاومت با يادآوري آغاز انتفاضه جدید فلسطین دو ماه بعد از اين بيانات، اظهار داشت: این انتفاضه کاملاً با موارد قبل در تاریخ فلسطین تفاوت داشت، بهطوري كه اغلب نیروهاي پاي كار آن، از 15 سال تا 25 سال سن داشتند، یعنی همه جوان بودند و عکس سید حسن نصرالله و پرچم حزب الله را بهعنوان علم در دست گرفته بودند.
وي در توضيح پيام اين حركت بزرگ گفت: اینها یعنی می گویند پدران ما که سلفی بودند، به ما ربطی ندارد و پرچم حزب الله را در دست می گیرند. در همان زمان نشان داد که در غزه یک تابلوی دو سه متری از امام خمینی در دست اینها بود كه يك اتفاق بزرگ بود، چون تا قبل از آن، سابقه نداشت که عکس امام در راهپیماییهایشان دیده شود.
داودآبادي اضافه كرد: با ديدن اين نشانهها، اسرائیل بر فشارها افزود، چون از یک طرف با سقوط مواجه شده بود، چراكه در تئوريهاي خودشان هست که با اولین شکستی که اسرائیل بخورد، سقوط صهیونیسم شروع می شود، بنابراين، در حالي كه قرار بود در عرض دو ماه از لبنان عقب نشینی کنند، 24 ساعته میدان را خالی کردند.
وي با اين عقبنشيني را اولين سقوط اسرائيل دانست كه سرعت و عمق صداي آن در ايران بهخوبي شنيده نشد ولی خود صهيونيستها متوجه ماجرا شدند.
نويسنده كتاب پارههاي پولاد، شكست دوم رژيم صهيونيستي را در سال 2006 و جنگ 33 روزه عنوان كرد و ادامه داد: در اين جنگ، اسرائیل كه چهارمین ارتش دنیا محسوب ميشود، از یک حزب خارجی با چند هزار رزمنده شکست خورد.
وي همچنين گفت: مثلاً تیپ ویژه گولانی كه آمد در دشت بنت جبیل با تانک های مرکاوا عملیات کند، در محاصره حزب الله افتاد. يك یگان ارتش اسرائيل که تا آن زمان 38 سال بود که به آن، یگان جاودان می گفتند، چون یک مجروح و کشته هم در جنگهایشان نداده بود، به کمک تیپ گولانی آمد و آنجا تلفات داد، تانکهای مرکاوا هم یکی پس از دیگری نابود شدند كه اینها در تاریخ اسرائیل بی سابقه بود.
داودآبادي با يادآوري مصاحبه خود با حجتالاسلام والمسلمين دري نجفآبادي حدود چهار سال قبل از جنگ 33 روزه در زمينه ساخت سيدي امام روحالله (به كارگرداني محمد دبوق) گفت: از آقاي درّي پرسيدم كه فکر می کنید تکلیف اسرائیل چه می شود و چه باید کرد که گفت بروید دعا کنید که شارون بمیرد، گفتم خوب شارون یک نفر است اما یک اسرائیل و یک ارتش بزرگ اسرائیل وجود دارد، گفت شما نمی دانید كه اگر شارون بمیرد، کمر اسرائیل می شکند و سقوط اسرائیل شروع می شود.
نويسنده كتاب پارههاي پولاد ادامه داد: این تئوري را صهيونيستها در آموزههای دینی خود دارند كه مردی شبيه شارون اگر بميرد، سقوط آنها شتاب ميگيرد و برای همین است که شارون را نگه داشتهاند و مدام می گویند زنده است، چون اگر بگویند مُرد، از نظر روحی روانی ضربه می خورند.
وي در مورد نقطه ضعفهاي رژيم صهيونيستي در جنگ 33 روزه بيان داشت: بزرگترین نقطه ضعف اسرائیل این بود که سران آن، نظامی نبودند. نخست وزیر اولمرت بود و رئیس جمهورشان پرز که اصلاً سربازی نرفته است، در حالي كه شارون کسی بود که اگر یک مرکاوا مورد هدف قرار می گرفت، اجازه نميداد كه مرکاوای دوم جلو بیاید.
داودآبادي افزود: جالب است كه در دشت بنت جبیل، تیپ یگان جاودان از 35 نفر از بچههاي حزبالله شکست خورد، یعنی اسرائیلی که فکر می کرد یک یگان عظیمی دورش را گرفته و از آن حفاظ ميكند، 35 نفر با آن جنگیدند و شکستش دادند كه این نيز ضربه شدیدي برای آنها بود.
وي، ضربه بعدي به اسرائيل را در جنگ 22 روزه غزه عنوان و اضافه كرد: هم زمان اين جنگ كمتر بود و هم اينكه اسرائیل در خانه خود از بهاصطلاح اتاق مجاور خود، يعني غزه شكست خورد که کاملاً نيز محاصره است و یک گروه شدیداً محدود هستند.
داودآبادي در مورد موشكهايي كه حماس به سمت سرزمينهاي اشغالي پرتاب ميكرد، بيان داشت: ما می گفتیم حماس روزانه تعداد زيادي موشك ميزند، در حالي كه موشکهای حماس همين خمپاره 60 و 82 هايي است که عکسهای آن را شما هم زدید، سر لوله را میبستند و در آن خرج میگذاشتند كه وقتی به زمین اصابت می کند، یک چاله ک.چک درست می کند و قابل مقايسه با یکی از موشک های اسرائیل نيست اما همين موشكها، اسرائیل را زمین گیر کرد.
وي افزود: اسرائیل 22 روز ادعا کرد که من غزه را می گیرم اما شكست خورد. رئیس دافوس آمریکا نکته زیبایی دارد كه پیروزی دشمن ما این نیست که جایی را از ما بگیرد، بلکه این است که نگذارد ما به اهداف خود دست پیدا کنیم، وزیر دفاع اسرائیل می گوید که "در لبنان هزار نقطه را شناسایی کرده بودیم، همه اینها را بمباران کردیم ولی دیدیم که ضربه ای به حزب الله وارد نشده است"، اين يعني غزه و لبنان پيروز شدند.
اين نويسنده و پژوهشگر مقاومت با بيان اينكه صهيونيستها متوجه شيب سقوط خود شدهاند، گفت: در اين شرايط، طرح مسائل شيعه و سني در قضيه فلسطين كاملاً انحرافي است.
وي با يادآوري اينكه موضوع محوري و اصلي "مقاومت" است، اظهار داشت: دو سال پيش در همين تهران شعار "نه غزه نه لبنان" سر دادند كه جواب نداد، در سوریه هم "لا حزب الله لا ایران" گفتند اما توجه نداشتند که مقاومت ناموس و خط قرمز مردم سوریه است، یعنی وقتی آنها آمدند، این شعار را دادند، مردم فهمیدند که اگر شما اینها را نمیخواهید، پس اسرائیل را می خواهید و از همین جا بود که در سوریه نيز شکست خوردند.
داودآبادي در پاسخ به سؤالي در مورد شرايط سياسي لبنان گفت: کاش سیاستمداران ما از سید حسن نصرالله، سیاست را یاد می گرفتند، در طول تاريخ لبنان، یک بار نمی بینید بعد از آن جلساتی که امام موسی صدر با مسیحیان می گذاشت، وحدت سیاسی و نظامی مشترک شكل گرفته باشد، بهطوري كه سيد حسن نصرالله همه گروهها حتي مسیحیان مارونی که دشمن شیعه هستند، سنی ها و دروزی ها را که عامل انگلیس هستند، زیر چتر خود گرفت و همه آنها از ميشل عون و جنبلاط و ديگران، رهبری وي را پذیرفتند كه اين، یکی از پیروزیهايي بود که در دل شکست بهدست آمد.
وي با بيان اينكه "اسرائیل برای زدن ایران باید از دست لبنان راحت شود"، اضافه كرد: براي اينكه از دست لبنان راحت شود، باید جنگ داخلی ايجاد کند اما هر درگیریاي که درست کردند، سید حسن نصرالله تدبیر و مکرشان را برملا كرد، حتی خواستند درگيريها را به مرز فلسطين و اردوگاه انصار الاسلام در طرابلس بكشانند اما سيد حسن نصرالله تدبير كرد.
نويسنده كتاب پارههاي پولاد با يادآوري يكي ديگر از تدابير دبيركل حزبالله لبنان در روي كار آوردن نجيب ميقاتي گفت: در ماجراي انتخاب نخستوزير هیچکس فکر نمی کرد كه سید حسن نصرالله ميقاتي را انتخاب کند و همه منتظر انتخاب "عمر کرامی" بودند كه فرد خنثايی است اما يكباره از دل جریان 14 مارس نجیب میقاتی را رو كرد.
وي ادامه داد: همهي اين تدبيرها در حالي است كه سيد حسن نصرالله سر آخر ميگوید كه من سرباز آقا هستم و همهي اين سرمايه را در خدمت انقلاب اسلامي قرار ميدهد كه کاش سیاستمداران ما نيز در مقابله با دشمن بیرونی از سید حسن نصرالله یاد بگیرند اما متأسفانه این خلأ دیده می شود.
داودآبادي در پاسخ به اين سؤال كه آيا برآوردي از احتمال جنگ جديد رژيم صهيونيستي عليه لبنان وجود دارد، گفت: اكنون از جنگ خبری نیست، چون به ماههای بارانی نزديك ميشويم، اسرائیل برای جنگ آماده نمی شود، زیرا مناطق لبنان گِلهای چسبنده دارد و ارتش اسرائیل هم چون كلاسيك حمله ميكند، از جاده عبور نميکند، بلكه مجبور است از دشت خیام و بیابانها به پيش بيايد اما بارندگی دشمن تانک است.
وي در مورد توانمنديهاي فني حزبالله لبنان به يك نمونه اشاره كرد و گفت: عاشوراي سال گذشته در نبتیه لبنان بودیم كه صدای انفجار شديدی آمد، بعداً تلویزیون المنار فیلمی منتشر کرد که جزئيات تكان دهندهاي از تواناييهاي حزبالله را نشان داد.
نويسنده كتاب پارههاي پولاد ادامه داد: در جریان جنگ سال 2006 (33 روزه) وقتی اسرائیل در اطراف بعلبک عمليات هلی برن میكرد، يك فرستنده قوي در ارتفاعات دره بقاع کار گذاشته بودند كه یک فرستنده بزرگ و قوی نيز در وسط دريا، آن را رله (هدايت و پشتيباني) می کرد.
وي، كار اين فرستنده را شنود كل خطوط تلفنهاي ثابت و همراه از ترکيه تا قبرس، لبنان و سوریه عنوان كرد و گفت: در فيلمي كه المنار پخش کرد، نيروهاي حزبالله رفتند و دستگاه فرستنده را برداشتند و اعلام کردند كه ما این فرستنده را کشف کردیم.
داودآبادي نكته جالب اين فيلم را نشان دادن نشستن برف روي فرستنده عنوان كرد كه اشاره به كشف فرستنده مدتها قبل از اعلام آن داشت، افزود: اين فیلم به سیستم اطلاعاتی اسرائیل ضربه مهلکی وارد کرد، چرا كه معنايش اين بود که حزب الله این سیستم را از مدتها قبل شناسایی کرده و تا بهحال ما را سرکار گذاشته و اطلاعات سوخته میداده است، چه بسا اطلاعاتی نيز که هواپیماهای امکا بدون سرنشین در موضوع رفیق حریری می گرفتند، همه آنها از طریق این سیستم بوده است.
وي در پايان بيان داشت: جالب است این سیستم به صورتی بود که به طور خودکار اگر انسان به آن نزدیک شود، منفجر میشد اما حزبالله از آن استفاده کرد و جالب است خود آنها نتوانستند آن را منفجر کنند و حزب الله آن را تحویل ارتش داد.