کد خبر: ۳۰۴۷۹۲
زمان انتشار: ۰۸:۳۸     ۲۵ اسفند ۱۳۹۳
آیا ناوبری هواپیماهای سی -130 آنقدر برای ارتش آمریکا سخت شده که منطقه حضور نیروهای داعش با نیروهای ارتش عراق را تشخیص نمی‌دهند و به اشتباه برای آنان بارریزی می کنند و یا ماجرا چیز دیگری است؟
روزنامه «حمایت» در یادداشتی نوشت:


مقام معظم رهبری روز پنجشنبه هفته گذشته در دیدار با اعضای مجلس خبرگان با اشاره به نامه 47 سناتور جمهوریخواه آمریکایی به مقامات کشورمان، آن را نشانه ای از «فروپاشی اخلاق سیاسی» دانستند؛ عبارتی که مورد توجه رسانه های خارجی قرار گرفت. رییس مجلس شورای اسلامی نیز روز گذشته بر این واقعیت تاکید کرده و خواستار پرهزینه کردن اقدامات خدعه آمیز غرب توسط مذاکره کنندگان ایرانی شدند. اگر بخواهیم به ریشه های سقوط اخلاق سیاسی در آمریکا بپردازیم، باید نیم نگاهی به نظام تربیتی و آموزش و پرورش این کشور بیندازیم. کتاب‌های درسی دانش آموزان و دانشجویان، برنامه های فرهنگی و رسانه ای آنان، دارای جهان بینی مزدوج و ترکیبی است و عمدتاً جامعه آمریکایی تحت تاثیر دو فکر است: اول تفکر مسیحی و دوم تفکر یهودی که تفکر اخیر، از نوع صهیونیستی است. متاسفانه آثار انحرافات اعتقادی به وجود آمده در این دو دین آسمانی را در سلوک جامعه آمریکایی و حتی جوامع اروپایی شاهدیم. هر چه فاصله جوامع غربی از متون کتب مقدس آسمانی فاصله گرفت، در ادوار مختلف آسیب های جدّی‌تری بر ارزش های اخلاقی و تربیتی جامعه وارد نمود، به حدّی که بر جهان بینی، فلسفه و در نهایت سبک زندگی مردم آمریکا و اروپا آثار سوء خود را باقی گذاشت. وقتی انسان آمریکایی از رویکرد خدا محوری به خود محوری رسید و زمانی که فلسفه اومانیسم و اصالت انسان غالب گردید، همه چیز رنگ مادّیت به خود گرفت. از رَحِم منحوس این جهان بینی، سرمایه داری متوحش متولد گردید. آنان به هر کسی غیر از خود، نگاهی خودکامه دارند و در راستای همین نگاه و گسترش این طرز تفکر، کشورهای دیگر را به عنوان پیمان، همسو، همگرا و در نهایت به عنوان هم‌افزا، با خود متحد کردند. تفکر مادّی و سرمایه داری به جامعه غرب مسیحی بسنده نکرد و همین بساط را در کشورهای عربی نیز پیاده نمودند. بعضی از ملت ها که اصالت تاریخی و تمدنی کهن داشتند مانند چین، ژاپن، ایران و تا حدّی مصر در برابر این سلطه جویی مقاومت کردند اما بسیاری از کشورها به زانو در آمده و نتوانستند در برابر نگاه خودکامه سرمایه داری متوحش، مقاومت کنند. اکنون شاهدیم که سرمایه داری متوحش آمریکایی تمام ظرفیت های خود از جمله سیاسی، نظامی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را به کار گرفته است. این نگاه مادّی به نحوی چارچوب های سیاسی را ترسیم کرده است که نه تنها به اصول انسانی مندرج در لایحه حقوق بشر پایبند نیست بلکه به هیچ معیار اخلاقی نیز تقیّد ندارد. آنچه که مقام معظم رهبری مبنی بر فروپاشی اخلاق سیاسی بیان داشتند، در واقع نیشتری به این غدّه چرکین بی اخلاقی است. شاید در مقام تحلیل، این سقوط اخلاقی برای قشری از فرهیختگان قابل رؤیت و قابل لمس بود، اما با این تعبیر حکیمانه ایشان بار دیگر در مقطعی حساس، فروپاشی اخلاق سیاسی - چه در داخل جامعه آمریکا نسبت به شهروندان معترض و سیاهپوستان و چه در خارج در مورد تعامل با  هم‌پیمانان و دشمنان - را زیر ذره بین نگاه های تیزبین برد و ثابت کرد چنانچه این تعاملات در خدمت سرمایه داری متوحش نباشد، هیچ پایبندی و تقیدی به هیچ عهد و پیمانی نخواهد داشت.
 از این رو، آن اعتقاد، این انحراف و آن ساز و کارها و این رویکردها به ایجاد منظومه‌ای از بی اخلاقی ها و جنگ ضدّ ارزش ها منتهی گردیده است. شواهد و سوابق بسیار زیادی از این فروپاشی در بیانات مقام معظم رهبری دیده می شود که بر اساس مصادیقی اظهار شده است. ایشان مکرراً آمریکا را با عناوینی چون «دروغگو، پیمان شکن» و دشمنی که «از پشت خنجر می زند» وصف کرده اند. به عنوان مثال، در ارتباط با تحولات عراق در سال 2003، آمریکا و هم پیمانانش با بهانه تلاش صدام برای دستیابی به سلاح کشتار جمعی این کشور را مورد تهاجم قرار دادند. «کالین پاول» وزیر امور خارجه وقت آمریکا قبل از حمله، به شورای امنیت رفت و فیلم هایی مونتاژ شده را ارائه نمود که کسی را قانع نکرد. اما هیچگاه نتوانستند سندی دالّ بر تولید سلاح کشتار جمعی در عراق ارائه کنند و این «سیاست دروغ» منجر به ویرانی تمام زیر ساخت ها - به جز تاسیسات نفتی که اساساً برای آن جنگ به راه انداخته بودند – و نیز کشتار هزاران هزار کودک بی گناه و شهروندان غیرنظامی گردید. پس از سقوط صدام و انحلال ارتش عراق و نابود کردن تمام زیر‌ساخت‌های این کشور از جمله تاسیسات دفاعی، خدمات عمومی و بهداشتی، قراردادی نظامی برای فروش جنگنده های اف -16، بالگردهای آپاچی و تانک های پیشرفته با دولت عراق بستند و در ازای آن، 6 میلیارد دلار نیز اخذ کردند. اما همانطور که انتظار می رفت، خلاف وعده خود عمل کرده و این تجهیزات که در حال حاضر، نیاز امروز ارتش عراق برای مبارزه با داعش است، هنوز تحویل داده نشده است. این فقط یک نمونه از «پیمان شکنی» در قاموس اخلاق سیاسی آمریکا است.
طی روزهای اخیر اعلام شد که ائتلاف خودخوانده بین المللی ضد داعش، هم به ارتش عراق و هم حشد الشعبی (نیروهای مردمی) حمله کرده است. آیا واقعاً ارتش مجهز ایالات متحده آمریکا آنقدر کور است و آنچنان امکاناتش عقب افتاده است که توان تشخیص منطقه خودی و غیر خودی را ندارد؟!! آیا ناوبری هواپیماهای سی -130 آنقدر برای ارتش آمریکا سخت شده که منطقه حضور نیروهای داعش با نیروهای ارتش عراق را تشخیص نمی‌دهند و به اشتباه برای آنان بارریزی می کنند و یا ماجرا چیز دیگری است؟  این کار تعریفی جز «خنجر از قفا زدن» ندارد زیرا آنان به نام ائتلاف ضدداعش سودای اشغال مجدد عراق را در سر می پرورانند و با دشمنی که خود، خالق آن بوده اند قصد جنگ صوری دارند. بیان مقام معظم رهبری مبنی بر سقوط اخلاق سیاسی در آمریکا، بارها نیز در صحنه عمل مقامات این کشور نسبت به ما تکرار شده است. در سال 2013، مذاکره کنندگان ما توافقنامه ژنو یا «اقدام مشترک» را با گروه 1+5 امضاء کرد. یکی از مفاد این توافقنامه، تعلیق تحریم ها و عدم تصویب تحریم های جدید بود که به امضای کشورهای به اصطلاح متمدن غربی رسید. اما پس از مدتی ده ها شرکت و چندین شخصیت تحریم شدند. بخشی از مذاکرات که قرار بود برای جلوگیری از سوء‌استفاده ها محرمانه بماند، یک طرفه از جانب آمریکا به سمع و اطلاع صهیونیست ها رسید.بنابراین رویکرد و فرایند در آمریکا، ریشه در آموزه ها و جهان بینی سیاستمداران این کشور دارد و اعتماد به آنان را به شدّت با تردید مواجه نموده است. سخنان رهبر انقلاب، نه توهین به مردم آمریکا و نه به دستگاه حاکم این کشور است بلکه، شرح حال آنان را بیان نمودند. بیانی از حقیقت که به شدّت مورد توجه رسانه های خارجی قرار گرفت و لازم است با نگاهی عالمانه، ابعاد این سخن حکیمانه موشکافی شده و حقایق آن برای عبرت آموزی، استخراج گردد.
 

سیدهادی سیدافقهی

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها