کد خبر: ۳۲۱۵۴
زمان انتشار: ۱۹:۵۱     ۰۴ دی ۱۳۹۰
سخنی با رضا رئیسی به مناسبت نامه سر گشاده‌اش به محمد نوری زاد

جناب آقاي رئیسی، دست نوشته یا بهتر بگویم فحش‌نامه شما را در یکی از سایت‌ها که به دفاع از نهضت نامه‌نویسی محمد نوری زاد نگاشته بودید دیدم.

چند بار از اول تا آخر آن را خواندم و هزار فکر و خیال به ذهنم رسید، باورم نمی‌شد و نمی‌شود که کسانی نان و نمک این انقلاب را بخورند و این گونه نمکدان را بشکنند و حرمت سفره و صاحب سفره را ننمایند.

به ادعاهای محمد نوری زاد و صحیح و غلط بودن آنها کاری ندارم که نه در مقام قضاوت نشسته‌ام و نه وظیفه‌ام است.

عجیب است که حوزه هنری هر از دهه‌ای عده‌ای با صدا و بی سروصدا از او جدا می‌شوند و به کاهدان می‌زنند. بی‌گمان افراط و تفریط در موضع گیری‌ها و اظهار نظرها حاصلی غیر از غلطیدن به دره اوهام ندارد.

وقتی عده‌ای در دامن مجموعه‌ای رشد کنند و برای خود آقایی و اسم و رسمی دست و پا کنند و سپس تحت تاثیر هوای نفس و تعلقات دنیوی از آن جدا شوند و هزار حرف نامربوط بزنند چیزی غیر از خود خواهی و جهالت نیست.

نگاهی به اظهار نظرهایتان در مورد کتاب نفیس " دا " بیندازید و یا نگاهی به کتب منتشر شده شما در ارتباط با صاحبان اثر و راوی آن داشته باشید ببینید شما مسیر را درست آمده‌اید؟

کسانی باید در مقام نقد و ارزیابی دیگران بر آیند که خود یا عاری از خطا و یا کمتر دچار لغزش شده‌اند. آیا شما این گونه‌اید؟ آقاي نوری زاد چطور؟

من هیچگاه یادم نمی‌رود که در جلسه‌ای در خدمت مقام معظم رهبری ، محمد نوری زاد چنان " سیدی و مولای " می‌گفت که کسی را یارای آرام کردن او نبود. من همان موقع هم اصلاً به دلم نمی‌چسبید که این عرض ارادت‌ها از سر اخلاص و صداقت باشد و امروز دم خروس هویدا شد.

آقاي رئیسی عده‌ای تا توانستند از مواهب  این مملکت خورده‌اند و حالا طلبکار هم شده و سر خود را مثل کبک در برف کرده‌اند.

البته خوب شد که زود ماهیت پنهان خود را برملا کردید تا دیگران شماها را به خوبی بشناسند و گول ظواهر را نخورند. از این بابت خدا را شاکرم. دوستی که من و شما او را خوب می‌شناسیم می‌گفت فلانی پیشنهاد داده با مهر انگیز کار یا شهلا لاهیجی دیدار داشته باشم. به او گفتم با طناب پوسیده فلانی به ته چاه نرو. او ارزش ملاقات و دیدار را ندارد آن هم با تو. تعجب می‌کنم که او به حرفهای من توجهی نکرد و عاقبت با کلی مشکلات مالی و مادی روبرو شد و وقتی قصه مسائل قضایی و شکایت به دادگاه را مطرح کرد گفتم خود کرده را تدبیر نیست. تو از اول نمی‌بایست با این فرد مرتبط می‌شدی حالا که این ضرر و زیان بوجود آمده به عنوان یک تجربه به آن نگاه کن.

آقاي رئیسی، قدری در اعلام مواضع تأمل کنید تا شاید مسائل بهتر برایتان حلاّجی شود و مثل گذشته، حوادث و روزگار برایتان رقم نخورد. دنیا مدام مثل چرخ و فلک دور می‌خورد شما سعی کن سرگیجه نگیرید.

روزی از حوزه هنری به قول خودتان و دوستانتان بیرون می زنید و آن‌ها مصاحبه‌ها می‌شود تا مرتضی سرهنگی و دفتر ادبیات و هنر مقاومت را تحقیر کنید و روزی کتاب " دا " را سرزنش می‌کنید و ...

آقاي رئیسی، باور کنید هنوز این نکته مبهم برای من حل نشده که چرا عده‌ای در کیهان به اسم و رسمی رسیدند و دارای ستون و صفحه ای بودند و حالا مثل یک اپوزیسیون تمام عیار قیافه می‌گیرند. آنها از چه دنیايی کام نگرفتند که هنوز چهار نعل می‌تازند؟

من می‌دانم که عده ای مانع رسیدن شماها به امیال و آرزوی هایتان بودند ولی مگر تمام جاده‌های حرکت یک جاده است. بی شک شما و امثال نوری زاد تا توانستید از پروژه‌ها، طرح‌ها و ... این مملکت برای خودتان برداشتید که دست کمتر کسی به آنها می‌رسید.

حکایت پروژه تلویزیونی 40 سرباز و امثال آن برای نوری زاد و پروژه‌های تلویزیونی شما و فصل نامه‌ها و طرح‌های پژوهشی فصل ناخوانده زندگی شماهاست یادتان که نرفته است؟

امّا هنوز هم دیر نشده و می‌توانید مرد و مردانه جهت‌گیری فحش ‌نامه‌هایتان را به مردم بگویید که واقعا قصه خدا و خدا و خدا است و یا قصه شکست‌های دنیوی در رسیدن به دنیای بیشتر. هر چند مردم آخر قصه شما را خوب می دانند. محض رضای خدا یک بار هم برای دردهای این انقلاب قلب‌تان درد بگیرد و به بیمارستان تشریف ببرید.

آقاي رئیسی اندکی آهسته و آرام. این مملکت براحتی روی آسایش و امنیت ندیده است. پشت قباله این سرزمین خون دویست هزار شهیدی است که هرکدامشان هزاران نفر امثال شما و نوری زاد را می‌ارزد. قطعاً هر کس دیکته می‌نویسد و یا بازی می‌کند، غلط و خطا دارد ولی هرگز دلیل فحاشی و لا‌طائلات گفتن نمی‌شود آن هم از هرکس.

شما منتظر نباشید تا هرکس مثل نوری زاد یا نوری زاده‌ها شمشیر قلم را بر علیه انقلاب و آرمان‌های آن کشید، به کمک او بیایید و شعله عناد و عقاب را بیشتر کنید، این راه به ترکستان است به هر حال قصد داشتم بسیاری از مسائل را ریزتر بگویم تا شاید تنبهی حاصل شود ولي دیدم، «در خانه اگر کس است یک حرف بس است»

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
علی نعمتی
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۱:۱۸ - ۰۹ مرداد ۱۳۹۱
۰
۰
با سلام
مطالب عالی بود و پرده از شبهات من نسبت به آقای رئیسی برداشت هر چند که شواهد نشان می داد به خود می گفتم شاید من نسبت به دیگران بد بینماین مطلب محدوده ای را بین من و آنجناب ایجاد کرد
با تشکر
خداوند جای حق نشسته
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها