به گزارش پایگاه 598، بحران در آستانه 5 سالگی قرار گرفته و اگر در روزهای ابتدایی منازعه
میان مخالفان و حاکمیت برقرار و صحنه درگیریها محدود و محصور به برخی نقاط
و نبردهای پارتیزانی بود، اکنون سوریه صحنه نبرد بی امان و تمام عیار
جنگاوران تکفیری و تروریستها با یکدیگر و دولت مرکزی از یک سو و مداخله
پیدا و پنهان قدرتهای منطقهای و دخالت روز افزون قدرتهای فرا منطقهای
است. دیگر سخن از نبردهای جسته و گریخته و صف آرایی دو قطبی نیست، اقصی
نقاط سوریه از شمال تا جنوب، از شرق تا غرب میدان جنگ است، جنگی که تبعات و
تاثیرات آن فراتر از سوریه و اتمسفر سیاسی آن با بروز و ظهور داعش به
کشورهای همسایه نیز دامن گسترانده و از سوی دیگر سیل آوارگان و مهاجران را
به سمت و سوی قاره سبز سرازیر کرده و دیگر نزاعی نه حتی منطقهای که با
ابعاد و دایره شمول جهانی و بین المللی شده است. در سالهای ابتدایی
عربستان و شرکای منطقهای با همراهی اردوغان بلندپرواز رویای فتح دمشق و
یکسره کردن کار اسد را در مخیله خود بال و پر می دادند و در پی تمهید و
تدارک ساختار سیاسی پس از اسد بودند، در این چارچوب ایران به عنوان حامی
اسد جایی در معادلات و آینده تحولات سوریه نداشت اما اکنون پس از پنج سال
نه تنها ماجرا بر اساس نقشه راه عربستان و شرکای خارجی آنان پیش نرفته و
بحران پایان نپذیرفته که به طور رسمی اوباما از شکست استراتژی ایالات متحده
در سوریه می گوید و صحنه میدانی تحولات هم به نحوی است که بازی دو سر باخت
را برای غربیها رقم زده است، تروریستهای داعشی و همسلکانی چون جبهه
النصره معارضین میانه روتر را به حاشیه رانده و منابع نفتی و انرژی را در
اختیار گرفته اند و به بسط و توسعه دایره عملیاتی خود چشم دارند و از طرف
دیگر حکومت مرکزی به عنوان تنها بدیل تروریستها در سوریه، شاکله ثبات بخش و
یگانه گزاره مهار بحران در مرحله فعلی به خصوص با توجه به حمایت میدانی
روسیه و ایران قابل حذف از صحنه میدانی تحولات نیست. اینجاست که غربیها
مجبور به تغییر استراتژی و لحاظ این گزاره شده اند که حداقل در دوران گذار و
در شرایط فعلی تا رسیدن به مرحله مهار تروریستها در سوریه چارهای جز
همکاری با ایران و روسیه و لحاظ موجودیت حاکمیت فعلی را ندارند.
ایران بازیگر ممتاز و متمایز بحران سوریه
اگر
روسها در لفافه و با احتیاط در سالهای ابتدایی بحران از بشار اسد حمایت و
راه را بر صدور قطعنامههای شورای امنیت علیه سوریه می بستند، ایران یگانه
کشوری بود که بی هیچ تعارف و اغماضی به حمایت از اسد پرداخته و در قالب
حضور مستشاران نظامی و حمایتهای لجستیکی در میدان منازعه آن روزهای سوریه
به نقش آفرینی می پرداخت. اکنون که بحران سر و شکلی متفاوت یافته و دایره
مخاصمات از تغییر و یا ابقای ساختار حکومتی به نزاعی فرامنطقهای و با نقش
آفرینی تروریستهای داعشی تبدیل شده و مخاصمه فراتر از اسد یا ماندن و
نماندن وی تعیین تکلیف بحرانی است که منطقه را به سمت چالشی دیرپا و بس
خطرناک سوق می دهد و ایران نیز توانسته با حل و فصل مهم ترین چالش پیش روی
خود یعنی پرونده هستهای هم قدرت دیپلماتیک خود را به رخ بکشد و هم در
آستانه ارتقای ظرفیتها و پتانسیلها در عرصههای مختلف بواسطه فضای پسا
توافق و تحریم قرار گرفته و مورد اعتماد و اعتنای ضلع اصلی بحران سوریه
یعنی حاکمیت مرکزی نیز قرار دارد، در چنین شرایطی کشورهای غربی بدرستی به
این نکته اذعان دارند که ایران در ماجرای حل و فصل بحران سوریه یک بازیگر
اصلی و غیر قابل چشم پوشی است، نکته آنکه ایرانیها نیز تاکید می کنند که
امکان رقم خوردن یک بازی برد-برد دیگر با تفاهم و توافق طرفین بر سر نقاط
مشترک در بحران سوریه ممکن و میسر است. حال به رغم آنکه هنوز عربستانیها و
نه حتی کشورهای منطقهای همراه آنان، حاضر به پذیرش این حقیقت نیستند
طرفهای اروپایی و حتی آمریکا از ورود ایران به مذاکرات پیرامون حل و فصل
بحران سوریه می گویند.
حل و فصل بحران با نقش آفرینی ایران
با
حضور تمام قامت روسها در صحنه معادلات میدانی سوریه و مداخله نظامی تمام
عیار ژنرالهای روسی و غرش هواپیماها و موشکهای روسی علاوه بر تغییر کفه
موازنه به سمت و سوی دولت مرکزی در صحنه نبردهای میدانی، در بعد دیپلماتیک
نیز اردوگاه شرقیها در برابر غربیها سنگینتر شده و حال این نکته بر همه
بازیگران مکشوف شده که طیف حامیان اسد قابل حذف و کنار گذاری نبوده و تا
انتهای کار در هر فعل و انفعالی نقش عمده و اصلی را خواهند داشت به خصوص که
حکومت مرکزی تنها اهرم مقابله با تندروهای افراطی و تروریستهای تکفیری
است و غربیها نیز می دانند مهار داعش جز با عقب نشینی آنان و پذیرش نقش
حکومت مرکزی حداقل در مرحله گذار ممکن و میسر نیست. دو نشست برگزار شده
پیرامون تحولات سوریه طی هفته گذشته نیز حکایت از تغییر معادلات می داد. در
کنفرانس والدای در روسیه، پوتین با صلابت به سیاستهای غربیها در مذاکرات
تاخته و تقسیم تروریستها به میانهرو و تندرو را غیر قابل قبول عنوان
کرده و شکست سیاستهای آمریکا علیه داعش را ناشی از سردرگمی و همین
حمایتهای ضد و نقیض از معارضان سوری در مقابله با دولت مرکزی دانست و راه
حل را اتحاد تمامی گروهها از کردها تا ارتشهای مرکزی برای مقابله با
تروریستها و همکاری همه کشورها در این زمینه دانست. در وین نیز در انتهای
هفته وزرای خارجه آمریکا،روسیه، ترکیه و عربستان نشستی در خصوص حل و فصل
بحران سوریه داشتند و در آنجا نیز وزیر امور خارجه روسیه خواستار همکاری
همه کشورها برای مبارزه با تروریسم و پایان منازعات نظامی و ورود به مرحله
سیاسی شد. نکته آنکه پس از این نشست تمامی طرفین از لزوم ورود ایران به
مذاکرات در خصوص بحران سوریه گفتند. سرگئی لاوروف در صریح ترین موضع گیری
گفت: روسیه دخالت خارجی برای حل بحران سوریه را بدون مشارکت ایران بینتیجه
میداند. فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز گفته است:
«من شخصاً گفتوگوهای طولانی با هیأتهای ایرانی به ویژه پس از توافقی که
در وین انجام شد، داشتم. کانال باز ما با ایران چیزی است که این روزها
فعالانه از آن استفاده میکنیم و امیدوارم ایران بتواند بخشی از پایان این
بحران فراگیر باشد.» وزیر امور خارجه آمریکا نیز در خصوص حضور ایران در
مذاکرات آتی پیرامون حل و فصل بحران سوریه آن را بعید ندانسته و تاکید می
کند در مذاکرات چهارجانبه وین در خصوص نشستی با ابعاد بزرگ تر و حرکت در
مسیر توافق سیاسی تفاهم شد. در این میان وزیر خارجه روسیه سرگئی لاوروف طی
تماس تلفنی با وزیر امورخارجه کشورمان گزارشی از مذاکرات چهارجانبه وین و
نتایج آن را به وی ارائه داد و محمد جواد ظریف نیز در این گفتوگوی تلفنی
بر راهبرد همیشگی کشورمان در خصوص راه حل سیاسی و محوریت نقش و نظر مردم
سوریه برای پایان بحران در این کشور تاکید کرد.
در نهایت...
شاید
مقامات اروپایی و آمریکایی در خصوص مداخله نظامی روسیه در سوریه گاه و
بیگاه مواضع تند و نه چندان موافقی گرفته باشند اما مرور مواضع مقامات عالی
اروپایی به خوبی نشان می دهد که آنان در خصوص نقش و جایگاه ایران در حل و
فصل بحران سوریه متفق القول هستند. ایران این جایگاه را نه بواسطه نقش
آفرینی صرف نظامی بلکه با توجه به حیطه نفوذ سنتی و ریشهدار مستظهر به
تحرکات نظامی و میدانی و از طرف دیگر صلابت و استحکام مواضع دیپلماتیک خود
بدست آورده و اینجاست که تمامی راهحلها برای حل بحران دمشق یکسوی آن باید
از تهران گذر کند و این نکتهای است که همگان غیر از عربستان بدان اذعان و
تصریح دارند و همین نکته بس که پس از 5 سال مبارزه و درگیری و هزینههای
هنگفت همه طرفها به راه حل ایران رجوع کرده و به دنبال توافق سیاسی برای
حل و فصل بحران سوریه هستند.