رهبر معظم انقلاباسلامی
دیروز و در جمع مردم قم در تبیین نقش و جایگاه مجلس فرمودند: «مجلس خیلی
مهم است. هم از نظر قوانین و ریلگذاری برای حرکت دولتها و هم در مسائل
بینالمللی. ملاحظه میکنید مجلس کنونی در مسائل بینالمللی مواضع خوبی
میگیرد. این کجا و اینکه مجلسی در مقابل دشمنان بینالمللی حرف آنها را
بزند؛ مجلسی که در قضیه هستهای و ... حرف دشمن را تکرار کند.»
بدین ترتیب میتوان دو سنخ از مجلس را شناسایی کرد که شکلگیری هرکدام از
این دو نوع مجلس میتواند تبعات و پیامدهایی متفاوت برای منافع ملی و مصالح
کشور به همراه داشته باشد.
برای نمونه میتوان با بررسی
کارنامه یکی از مجالس پس از انقلاب که از قضا جنجالبرانگیزترین نیز بوده
است، به بررسی این شاخص در خصوص مجلس مذکور پرداخت و اینکه در ذیل کدامیک
از دو سنخ طبقهبندی میشود را معین نمود.
در زمستان سال 1378
انتخابات ششمین دوره مجلس شورای اسلامی در حالی برگزار شد که فضای سیاسی
اجتماعی کشور بهشدت متأثر از دوره دوم خرداد و گفتمان آن یعنی «توسعه
سیاسی» بود و دولت وقت هم در راستای راهبرد تجویزشده تحت عنوان «فتح سنگر
به سنگر» به دنبال شکلگیری مجلسی همسو با خود بود.
به هر روی
شرایط خاص سیاسی و شدت عمل توپخانه رسانههای زنجیرهای –که حتی افرادی
همچون آقای هاشمی رفسنجانی نیز از آن در امان نماند- صحنه انتخابات را
بهگونهای رقم زد که مجلس با اکثریت جریان همسو با دولت شکل گرفت و بدین
ترتیب جنجالیترین مجلس تاریخ جمهوری اسلامی آغاز به کار کرد.
جنجالهای مجلس ششم از همان روزهای نخست در قالب طرح اصلاح قانون مطبوعات و
نیز برخی مقاومتها در برابر حکم حکومتی مرتبط با آن شروع و خیلی زود مشخص
شد که تندروی نمایندگان جدید تا حدی است که رویکردهای دولت وقت را که در
حقیقت عامل موفقیت آنها در انتخابات بوده است، نیز برنمیتابند.
سیاست زدگی افراطی، بیتوجهی به مطالبات واقعی و معیشتی مردم، فراموشی
عدالتخواهی، تلاش برای غوغاسالاری و تنشزایی درون حاکمیت و نیز
دوگانهسازی با دیگر ارکان نظام از مهمترین ویژگیهای رفتار مجلس ششم در
عرصه داخلی بود. درعینحال رویکردهای مجلس ششم منحصر به عرصههای داخلی
نشده و بر تعاملات خارجی کشور نیز تأثیرگذار بود.
مرعوب بودن و
انفعال در مقابل سلطهگران، مطالبه ذلت و سازشکاری در مقابل استکبار، به
فراموشی سپردن آرمانهای امام و انقلاب در حوزه سیاست خارجی و بینالمللی و
اتخاذ مواضع همسو با منافع دشمنان نظام و رضایتبخش برای سلطهگران از
مهمترین ویژگیهای کارنامه تاریک مجلس ششم در حوزه سیاست خارجی بود.
در دوره پس از یازدهم سپتامبر که تهدیدات رئیسجمهور وقت امریکا روزافزون
شد، در شرایطی که کشور به مواضعی عزتمندانه و از سر اقتدار در برابر
زیادهخواهی غرب نیازمند بود، 127 تن از نمایندگان مرعوب وقت در نامهای به
مقام معظم رهبری خواستار پذیرش جام زهر و تسلیم شدن در برابر مطامع غرب
شدند.
در این نامه حتی یکی از نمایندگان محوری مجلس ششم که در
رسانهها بهعنوان «چریک پیر» مشهور است با طرح این جمله ذلتبار که «از
امریکای تا بن دندان مسلح میترسم»، گفت: «مسلم است که میترسم! کیست که از
یک امریکایی تا بن دندان مسلح که در عراق خود را چنین نشان داد و هیچ
احترامی برای استقلال دولتها قائل نیست، نترسد! بله، من میترسم، ظاهراً
امریکاییها هر کاری که بتوانند میکنند، سازمان ملل متحد یا حتی افکار
عمومی غرب هم اهمیت ندارد.»
دیگر نماینده جنجالی عضو حزب منحله
مشارکت هم اذعان میداشت: «برای ترسیدن، شعور ترس لازم است. بعضیها ممکن
است نترسند، چون شعور درک خطر را ندارند! شواهدی که در هفتههای اخیر از
تحلیلهای بعضی از تحلیلگران دیدیم، نشان میدهد که پارهای از آقایان،
اصولاً اطلاع دقیق و درستی از توان تسلیحاتی پیشرفته و سیطره اطلاعاتی
امریکا و دیگر کشورها و نقاط واقعی قوّت و ضعف طرف مقابل ندارند.»
چنین مجلسی نهتنها تأمینکننده و تقویتکننده منافع ملی کشور نبود، بلکه
گاهگاه با طرح اظهارات دشمنشادکن، مواضع دشمنان ملت ایران را تقویت
میکرد. چنانکه یکی از نمایندگان همین مجلس با تأیید ادعاهای رسانههای
سلطهگر مبنی بر فعالیتهای غیرصلحآمیز هستهای ایران، نظام اسلامی را به
دروغگویی متهم کرد! شوربختانه آن روزها ملت ایران ناباورانه شاهد آن بودند
که بسیاری از مواضع رسانههای بیگانه از حلقوم نمایندگان مجلس و از تریبون
خانه ملت شنیده میشد!
اینک تشت رسوایی بسیاری از عناصر
نفوذیای که در مجلس ششم توانسته بودند به خانه ملت راه یابند، به زمین
افتاده است، چنانکه بسیاری همچون موسوی خوئینی، پیرمؤذن و حقیقتجو با
پایان یافتن مأموریتشان در مجلس، به غرب کوچ کرده و در پناه سلطهگران مأوی
گرفتند.
تجربه مجلس ششم یکی از تلخترین تجارب تاریخی ملت
ایران در گزینش نمایندگان بود، تجربهای که در آن عناصر جریان نفوذ توانست
با شعارهای فریبنده اقبال عمومی را به خود جلب کند و پس از قرار گرفتن در
کرسیهای قدرت راه خیانت در پیش گرفتند.
مرور این تجربههای
تاریخی، هرچند تلخ است، اما حداقل فایده آن درسگرفتن و دوریگزیدن از
تکرار اشتباهات است. اشتباهاتی که تکرار آن، این بار میتواند خسارتهای
جبرانناپذیری را به دنبال داشته باشد.
منبع: جوان