کد خبر: ۳۶۶۷۲۰
زمان انتشار: ۰۹:۱۴     ۱۵ اسفند ۱۳۹۴
یادداشت/یدالله جوانی
صاحبان رفتار سیاسی خودمحور تمامی کسانی هستند که براساس نتیجه انتخابات، نسبت به سلامت انتخابات و قانونی بودن آن از یک طرف و کیفیت و مبنای رأی‌دهی مردم از طرف دیگر، قضاوت کرده و اعلام موضع می‌کنند.

به گزارش پایگاه 598، «یدالله جوانی»در روزنامه «جوان»نوشت:

با بررسی رفتار سیاسی و انتخاباتی افراد، گروه‌ها و جریان‌های سیاسی در سال‌های گذشته، دو نوع رفتار سیاسی کاملاً متفاوت از یکدیگر را می‌توان ملاحظه کرد:

الف: رفتار سیاسی اخلاق‌محور
ب: رفتار سیاسی خودمحور
صاحبان رفتار سیاسی اخلاق‌محور، تمامی کسانی هستند که به نتیجه هر انتخاباتی از سوی مردم احترام گذاشته، علاوه بر قانونی و سالم دانستن انتخابات، در صورت رأی نیاوردن به پیروز انتخابات تبریک گفته و برای حل مشکلات مردم و پیشبرد کشور اعلام آمادگی می‌کنند. این افراد، گروه‌ها و جریان‌های سیاسی، ملاک قضاوت‌های انتخاباتی را قانون و رأی مردم می‌دانند، اما در نقطه مقابل رفتار سیاسی اخلاق‌محور که می‌توان از آن با عنوان رفتار سیاسی قانون‌محور نیز یاد کرد، کسانی هستند که خود و باند خود را ملاک تمامی قضاوت‌ها قرار می‌‌دهند. صاحبان رفتار سیاسی خودمحور تمامی کسانی هستند که براساس نتیجه انتخابات، نسبت به سلامت انتخابات و قانونی بودن آن از یک طرف و کیفیت و مبنای رأی‌دهی مردم از طرف دیگر، قضاوت کرده و اعلام موضع می‌کنند. به عبارت دیگر برای این افراد، خوب و بد بودن و درست و نادرست بودن هر انتخاباتی، تابع نفع و ضرر آن انتخابات بر آنها می‌باشد. از نظر این افراد و گروه‌های سیاسی، اگر انتخابات آزاد، سالم و قانونی باشد، حتماً آنان رأی خواهند آورد و اگر نتیجه غیر از این باشد به طور قطع یک اشکالی در کار است.

در دیدگاه این افراد، این اشکال یا متوجه برگزارکنندگان انتخابات است یا به نوعی متوجه مردمی است که به جای رأی دادن به آنها به رقیب‌شان رأی داده‌اند. به هر حال این افراد، شکست را تحت هیچ شرایطی برنمی‌تابند. ریشه این نوع رفتار سیاسی را باید در اندیشه و تفکر متکبرانه و خودمحورانه آنان جست‌وجو کرد. بدیهی است که این رفتار سیاسی متعلق به کسانی است که به قدرت اصالت داده و برای کسب آن به هر ابزاری متوسل می‌شوند و در صورت شکست هم نظام اسلامی را متهم به تقلب می‌کنند و هم مردم را به نوعی مورد اهانت قرار می‌دهند. به چند نمونه از رفتارهایی از این دست اشاره می‌شود:

1- در سال 1384، یکی از کاندیداهای انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری که از راه یافتن به مرحله دوم انتخابات بازماند، به راحتی سلامت انتخابات و امانتداری نظام از رأی مردم را زیر سؤال برد.

2- در همان انتخابات سال 1384، فرد دیگری از همین جریان که به مرحله دوم انتخابات راه یافته بود، به خاطر رأی آوردن رقیبش که با اقبال گسترده مردم روبه‌رو شده بود، رفتارهای زیر را از خود به نمایش گذاشت:
الف: سلامت انتخابات را زیر سؤال برد.
ب: رأی مردم را به دو دسته رأی کیفی و رأی کمی تقسیم کرد.
ج: نه‌تنها به پیروز انتخابات تبریک نگفت، بلکه بنا را بر کارشکنی در مسیر اداره کشور قرار داد.

3- در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در سال 1388، جریان خودمحور سلامت انتخابات را از ماه‌ها قبل از انتخابات، به پیروزی خود در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری گره زد. این جماعت با ساختن شعار «اگر تقلب نشه میرحسین رئیس‌جمهور میشه» در اتاق‌های فکر خود و آوردن این شعار در میان هواداران در کف خیابان‌ها با صراحت اعلام کردند نتیجه انتخابات را اگر غیر از این باشد تحت هیچ شرایطی نخواهند پذیرفت و باید آن انتخابات را باطل کرد! نتیجه این تفکر متکبرانه و خودمحورانه ضداخلاقی و مغایر با قانون، خسات‌های سنگینی بر انقلاب، نظام، کشور و مردم در سال 1388 با فتنه‌ای که به پا شد، تحمیل کرد.

4- در سال 1392، وقتی این جریان نامزد مورد علاقه‌اش در انتخابات پیروز شد، انتخابات را سالم و قانونی ارزیابی کرد. پس از این انتخابات، فردی که به دلیل ناکامی خود در انتخابات سال 1384 و نامزد مورد علاقه‌اش در سال 1388، علاوه بر ناسالم دانستن آن دو انتخابات به تقسیم رأی مردم به رأی کیفی و غیرکیفی پرداخته بود با صراحت اعلام کرد مردم آگاه شده‌اند و بالاخره رأی خود را در سال 1392 تحمیل کردند! وی با چنین نگاهی به انتخابات 92، با تأکید بر اینکه مردم آگاه شده‌اند، گفت که مردم در انتخابات پیش‌رو (94)، کار را تمام خواهند کرد!

5- اما در انتخابات هفتم اسفند، این جریان که در حوزه‌هایی چون تهران پیروز شد و در بسیاری از حوزه‌ها ناکام بود، به دلیل واحد بودن مجری انتخابات در تمامی حوزه‌ها این‌بار اتهام دیگری را متوجه مردم ساخت. آقای حسین مرعشی از اعضای ارشد حزب کارگزاران پس از اعلام نتایج انتخابات 94 در هفتم اسفند، طی مصاحبه‌ای که خبرگزاری ایسنا آن را انتشار داد، اینگونه در مورد رأی مردم و نتیجه انتخابات قضاوت کرد: «اکنون می‌توان شاخص توسعه سیاسی ایران در تهران را 100، در مرکز استان‌ها 50 و در شهرستان‌ها 30 در نظر گرفت. ظرف 10 سال آینده توسعه‌یافتگی سیاسی به سراسر ایران سرایت می‌کند و مردم می‌آموزند به جای تکیه بر شناخت خود به سمت انتخاب بسته‌های سیاسی پیش بروند.»

البته این نوع تقسیم‌بندی رأی مردم در کشور و متهم کردن مردم به توسعه‌نایافتگی سیاسی به خاطر اینکه به جریان رقیب رأی داده‌اند، همانند تقسیم رأی مردم به کیفی و غیرکیفی است. آیا داشتن این نوع نگاه به انتخابات و رأی مردم صحیح است؟


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها