کد خبر: ۳۹۵۵۷
زمان انتشار: ۰۲:۱۹     ۲۲ بهمن ۱۳۹۰
یادداشت ۵۹۸
حسن نوروزی

صدا و سيما یکی از مهم­ترين رسانه هایي است که می تواند نسبت به آرمان­های انقلاب اسلامی روشنگری کند و ابزاری برای انتقال پيام­های دينی و تربيتی و فرهنگی باشد. صدا و سيما اگر دانشگاه است، آنچه در اين دانشگاه تدريس مي شود عبارت است مفاهيم و درسهاي اسلام ناب و اسلام انقلابي و اسلام واقعي.

صدا و سيما پس از انقلاب اسلامی توسعه کمّی و کيفی زيادی پيدا کرده و اکنون در خط مقدم مبارزه با تهاجم رسانه­ای دشمنان قرار دارد و دارای نقشی پرنفوذ و تعيين کننده است؛ لذا ضمن تقويت اين نهاد، بايد در آسيب­شناسی و رفع معايب آن بکوشيم. برخی از منتقدين خودی گاهی بی­پروا به نقد صدا و سيما می پردازند و به جای اين که مشکلی را حل کنند موجب تضعيف اين نهاد می شوند و حتی موجبات ايجاد بدبينی به نظام را فراهم می­آورند. بزرگی می گفت: «من در داخل تاکسی یا اتوبوس، از آهنگ ها یا برنامه های راديو يا تلويزيون انتقاد نمی کنم؛ چون اثر منفی و بدبينی ای که اين انتقاد، نسبت به نظام به وجود می آورد، از اثر منفی آن آهنگ يا برنامه، بيشتر است»! بنابراين هدف ما از نقد اين سازمان بايد تقويت ارکان نظام اسلامی باشد نه چيز ديگر.

به نظر می رسد در نقد صدا و سيما بايد چند نکته را رعايت کنيم تا اين نقد، اثر مطلوب خود را بر جا گذارد:

1ـ نقد صدا و سيما بايد با معیار های انقلاب اسلامی و از منظر فرمايشات و انتظارات رهبری و مبتنی بر سياست­ها و مأموريت هايي باشد که ايشان به نهاد صدا و سيما ابلاغ فرموده­اند. اين­گونه نيست که مقام معظم رهبری از نهاد صدا و سيما رضايت کاملی داشته باشند و سياست­های ابلاغی ايشان توسط صدا و سيما تماماً اعمال شده باشد؛ به همين جهت خود ايشان هم گاهی از صدا و سيما انتقاد می کنند. به عبارت ديگر، صدا و سيما بايد آنجا که از مأموريت­ها و سياست­های مورد نظر رهبری عدول می کند (و بر اساس يک الگو) مورد نقد قرار گيرد و گر نه نقد ما به عنوان نقد و تضعیف نظام تلقی خواهد شد.

2ـ در نقد صدا و سيما بايد حسنات و سيئات صدا و سيما را تفکيک کنيم. نبايد فقط معايب را ديد، بايد خدمات و تأثيرگذاری ملی و جهانی اين رسانه را که رشد عظيم و شگرفی داشته، را هم ملاحظه کرد. نقد صحيح، سنگ محکی است که بر اساس آن بتوانيم نکات مثبت و منفی را تفکيک کنیم و مزايا و معايب را با هم ببينيم و بی انصافی نکنيم.

3ـ مزايا و کاستی­های صدا و سيما را بايد درجه بندی و سطح بندی کنيم؛ يعنی معايب را به اصلی و فرعی و مزايا را هم به اصلی و فرعی تقسيم کنيم. در اين صورت است که تصوير روشنی از خوبی ها و بدی های اين سازمان پيدا خواهيم کرد.

4ـ برای درک بهتر از اشکالات و امتيازات صدا و سيما می توان آن را با رسانه­های ديگر هم مقايسه کرد. يعنی از يک سو بايد با يک رسانه مطلوب و مفروض مقايسه شود و از سوی ديگر با رسانه های ديگری که در کشور يا در ساير کشورها وجود دارند مقايسه صورت گیرد. هنگام نقد باید به محدودیت ها و مقدورات صدا و سيما و موانعی که پيش روی آن قرار دارد و انتظاراتی که حوزه و دانشگاه و يک ملت هفتاد ميليونی با ترکيبات مختلف فرهنگی و افکار عمومی داخل و خارج و فضایی که رسانه های دشمن به وجود آورده اند (و صدا و سيمای جمهوری اسلامی بايد رقيب آنها باشد يا با آنها مقابله کند) و ...  را هم مورد دقت قرار بدهيم تا بفهميم که صدا و سيما در اين وضعيت، چه کار می توانسته بکند که انجام نداده، و يا چه کاری را نبايد انجام می داده است.

5ـ  در نقد صدا و سيما حتی الامکان نبايد افراد و آدم ها و مديران اين سازمان را نقد کرد، بايد جريان سکولاريسم و تفکرات و روش های وارداتی غربی را نقد کرد که موجب بروز اين معايب و ناهنجاری­ها در صدا و سيما می شوند. در واقع، آثار سکولاريسم در عرصه رسانه را بايد نقد کرد تا به سمت رسانه مطلوب حرکت کنيم.

6ـ هر نقطه از صدا و سيما را که نقد می کنيم بايد راهکار رفع اين اشکال و ارتقاء کارکرد اين سازمان را هم ارائه کنيم. نبايد فقط برخورد سلبی داشت، بايد کمک هم کرد. حوزه و دانشگاه بايد با توليد محتواهای مطلوب و اسلامی و کارآمد، به نهاد صدا و سيما کمک کنند.

 

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها