کد خبر: ۳۹۷۴۷۵
زمان انتشار: ۱۳:۱۳     ۲۵ مهر ۱۳۹۵
مدير عامل انجمن راست قامتان جانباز مي‌گويد: بچه‌ها دردهاي سختي را تحمل مي‌كنند، به دليل اين كه عصب‌هاي نواحي‌اي كه قطع شده، زنده هستند، دردها خيلي شديد مي‌شوند و گاهي تا مغز سر مي‌رسد. اين دردها حالت گرفتن و رها كردن دارند كه مثل شكنجه مي‌ماند.

به گزارش پایگاه 598، تسنيم نوشت: انجمن «راست قامتان جانباز» يكي از تشكل‌هاي مردم نهاد است كه با تلاش اوليه 17 جانباز براي جانبازان قطع دوپا تاسيس شد. بعد از مدتي جانبازان قطع عضو 70 درصد هم به اين انجمن پيوستند و حالا انجمن بيش از 4 هزار عضو دارد. اين انجمن مأمني براي شنيدن و ديدن مشكلات جانبازان قطع عضو، از نزديك بوده كه اين شهداي زنده، آنجا را گوشي براي شنيدن و محلي براي ارتباط با مسئولان مي‌دانند. با گذشت ساليان سال از جنگ تحميلي علاوه بر مشكلات و دردهاي ناشي از قطع عضو جانبازان، كه هر روز بر دردهاي آنها و در نتيجه مشكلاتشان بيشتر مي‌شود، هنوز بسياري از مسائلي كه مي‌تواند تا حدودي زندگي اين عزيزان را هموار كند، پابرجا مانده است.

شايد بتوان دلايل متعددي را براي تشكيل چنين محفلي كه حالا به يك تشكل قدرتمند در حوزه جانبازان تبديل شده است، نام برد. اما مهمترين آن خلأهاي بزرگي است كه در سايه كمكاري ساير نهادهاي مرتبط با جانبازان و دستگاه‌هاي مسئول كشور ايجاد شده است. فعاليت‌هاي اين انجمن و كارهاي مختلفي كه در حوزه جانبازان نخاعي كشور انجام داده‌اند، گواهي بر توانمندي و تاثيرگذاري آن‌ها در حوزه مديريتي است. اعضاي اصلي و هيئت مديره انجمن مشكلات درماني، بهداشتي، حقوقي، اشتغال فرزندان، تهيه ويلچر، عصا و پروتز جانبازان را بررسي و پيگيري مي‌كنند. در حال حاضر پيگيري ماده 38 قانون جامع ايثارگري، بهسازي مبلمان شهري و حمل و نقل عمومي و خدمات درماني و بيمارستاني از مهمترين دغدغه‌هاي اصلي اين راست قامتان استوار است. «منصور نم نم» مدير عامل انجمن راست قامتان جانباز، از جانبازان 70 درصد قطع دو پا و يك دست، است كه در سن 18 سالگي به جانبازي رسيده است. بخش اول گفتگو با او در اينجا قابل مشاهده است. بخش دوم گفتگوي تفصيلي تسنيم با او به عنوان بخشي از نشست تسنيم با مديران انجمن را در ادامه مي‌خوانيد:

در حال حاضر دغدغه اصلي ما ماده 38 قانون جامع ايثارگري است

* تسنيم: آقاي نم نم! انجمن راست قامتان جانباز، چه برنامه‌هايي را براي آينده برنامه ريزي كرده است؟

انجمن هيچ درآمد مالي ندارد و از نظر قانوني نمي‌تواند هيچ كار اقتصادي انجام دهد. با رايزني‌هايي كه با مسئولين وزرا و شهرداري داريم، از آن‌ها در اين باره كمك مي‌گيريم. به عنوان مثال ما سال گذشته جشن بزرگ تجليل از همسران جانباز در باغ موزه دفاع مقدس را گرفتيم كه همه خيلي راضي بودند و برنامه‌هاي مختلفي اجرا شد. وقتي بودجه نداشته باشيم، خودمان نمي‌توانيم كاري كنيم. برنامه‌هاي آينده بستگي به برنامه كاري ما دارد. در حال حاضر دغدغه اصلي ما ماده 38 قانون جامع ايثارگري است كه در رابطه با بحث حقوق جانبازهاي بسيجي است. جانبازهاي هر سازمان و ارگاني مثل سپاه، ارتش، نيروي انتظامي و جهاد تحت نظر آن‌ها بوده وحقوق دريافت مي‌كنند و طبق قانون خود، حكم بازنشستگي براي آن‌ها صادر مي‌شود. در اين بين جانبازهاي بسيجي زير نظر سپاه هستند كه بايد براي آن‌ها حكم صادر كند و بنياد هم پيگيري كرده و حقوق آن‌ها را بدهد.

بسيجي‌ها براي بازنشستگي قانون نداشتند كه آقا فرمودند بايد حقوق بسيجي با بقيه برابر باشد كه در سال 92  اين قانون در مجمع تشخيص مصلحت نظام تصويب و به دولت ابلاغ شد ولي هنوز اجرا نشده است. الان بايد حقوق جانباز بسيجي كه حكمش صادر مي‌شود با جانباز سپاهي و ارتشي يكسان باشد كه تا به حال اينطور نبوده و اين افراد، يك سوم حقوق جانبازهاي سپاهي و ارتشي را دريافت مي‌كنند. سال 92 و 93 ، سپاه حكم‌هاي جانبازان بسيجي را صادر كرد و به بنياد داد تا حقوق يكسان با جانبازهاي ديگر دهد ولي به دليل بار مالي زياد، هنوز اجرا نشده كه اين ماده قانوني به كميسيون اصل 90 مجلس فرستاده شده تا علل اجرايي نشدن آن توسط بنياد شهيد بررسي شود.

بيشترين حمايت از جانب شهرداري بوده است

* تسنيم: چه سازمان‌ها و نهادهايي شما را بيشتر حمايت مي‌كنند؟

شهرداري به خصوص شهرداري منطقه 4 حمايت زيايد كرده. بنده الان به عنوان مشاور شهردار منطقه 4 هستم. به دليل اين كه تعداد ايثارگران زيادي در منطقه 4 زندگي مي‌كنند، ما جلسات مختلفي با شهردار داشتيم كه هميشه به ما لطف داشته‌اند.

* تسنيم: اگر در بحث مناسب سازي شهري هم درخواستي داشته باشيد، كمك مي‌كنند؟

بله كمك مي‌كنند. شهردار منطقه 4 به نواحي 9 گانه اين منطقه گفته كه: «هر وقت بنده در رابطه با مناسب سازي تماس گرفتم، اقدام شود.» به عنوان مثال ورودي ساختمان انجمن، جديد آسفالت و پشت ساختمان نيز مناسب سازي شده است. رمپ همين ساختمان را شهرداري انجام داده است و كارهاي ديگر هم انجام داده‌اند، ولي در اين زمينه ضعف‌هايي وجود دارد. خيلي از عزيزان شهرداري‌ها كمك مي‌كنند. شهرداري بيشتر از ارگان‌هاي ديگر به ما كمك مي‌كند، به خصوص خانم الهه راستگو كه رئيس سمن‌هاي استان تهران در شهرداري است، فعاليت خوبي دارد و كمك شاياني مي‌كند.

ضعف در مناسب سازي معابر و مبلمان شهري و مشكلات جانبازان ويلچري

* تسنيم: از مشكلات روزمره جانبازان قطع دوپا و ويلچري در سطح كشور بگوييد. چه موانعي مي‌بايست رفع شود؟

مناسب سازي يكي از دغدغه‌هاي بزرگ كشور ما است. 37 سال از انقلاب گذشته ولي مشكلات مناسب سازي وجود دارد. من هميشه گفته‌ام كه شهرداري تهران در بعضي جاها خيلي خوب كار كرده ولي به عنوان مثال دستشويي فرنگي كه براي معلول و سالمند تعبيه شده، انباري كارگر نظافتچي آنجا شده است و ديگر اين كه درب سرويس بهداشتي آنجا به داخل باز مي‌شود. به عبارتي وقتي من كه ويلچري هستم، وارد مي شوم، درب دستشويي، ديگر بسته نمي‌شود. اين‌ها نكاتي است كه متاسفانه از ما كمك و نظرخواهي نشده است كه مثلا وقتي وارد مي‌شويد، راحت هستيم يا خير و چه مشكلي وجود دارد؟ چون كارشناسان تا دوره عملي نبينند متوجه مشكل نمي‌شوند و فقط تئوري خوانده و طراحي مي‌كنند. يا مثلا در همان سرويس بهداشتي، من معلول يا جانباز دستم را به چه چيزي گرفته و بلند شوم. اين‌ها نكات ظريفي بوده كه براي فرد معلول مهم است. وقتي بنده اين مسائل را به شهردار گفتم، گفت: «من توجه نكرده بودم.»

بحث و مشكل بعدي مبلمان شهري است. وقتي من معلول مي‌خواهم به پارك بروم، مي‌بينم دو تا ميله براي جلوگيري از ورود موتور قرار داده شده كه من نمي‌توانم رد شوم. يا مثلا رمپ ايجاد كرده‌اند كه شيب زياد دارد و فرد سالم هم به سختي رد مي‌شود كه بايد استاندارد باشد. در مبلمان شهري ضعف وجود دارد كه افراد ناتوان، سالمند، معلول و جانباز دچار مشكل مي‌شوند.

* تسنيم: حمل و نقل عمومي چطور؟

حمل و نقل عمومي صفر است. خود بنده تا به حال سوار مترو نشده‌ام. اتوبوسراني هم مشكل دارد كه جديدا اقداماتي شده يا سرويس‌هاي مخصوص معلولين درست كرده‌اند كه كفاف نمي‌دهد. مثلا بايد يك ماه در نوبت باشيد. وقتي من امروز كار دارم كه بايد از اين سرويس‌ها استفاده كنم، مي‌گويند:« امكانات ما كم بوده و در اين حد داريم.» مبلمان شهري در تهران خيلي پيشرفت كرده است، ولي در سراسر كشور ضعف و مشكلات زيادي دارد و معلولان و جانبازان سختي زيادي در اين باره تحمل مي‌كنند.

حقوق شهروندي يك جانباز و معلول در كشورما رعايت نشده است/شهادت 180 جانباز طي سه سال گذشته

* تسنيم: شما براي حل اين مشكلات، تا به حال چه پيشنهاداتي داده‌ايد؟

پيشنهادات زيادي به مناطق مختلف تهران و ساير شهرهاي كشور داده‌ايم و حتي به مجلس هم اعلام كرده‌ايم كه اگر ساختماني قرار است ساخته شود، اول شرايط يك معلول در نظر گرفته شود. به عنوان مثال اكثر محضرهاي ثبت اسناد طبقه دوم هستند كه اكثرا آسانسور ندارد. خود بنده وقتي مي‌خواستم چند وقت پيش سند ماشين را ثبت كنم، سه طبقه را روي پله‌ها نشسته و بالا رفتم، چون راه پله، طوري بود كه حتي ويلچر هم رد نمي‌شد و بنده هم مجبور بودم آنجا بروم كه الان جلوي شماره گذاري‌ها، محضر قرار داده‌اند كه مخصوص معاملات ماشين است.

متاسفانه حقوق شهروندي يك جانباز و معلول در كشورما رعايت نشده است. زماني كه آقاي مسجد جامعي رئيس شوراي شهر بود و بعدا هم به آقاي چمران، به آن‌ها گله كردم و گفتم: «به من بگوييد كه حقوق شهروندي من كجا قرار گرفته است؟ اتوبوس، مترو و ساير وسايل حمل ونقل براي مردم عادي است ولي حقوق من در اينجا كجا است؟» مسئولين بايد بيشتر توجه كنند. عمر ما كه تمام شد، در اين سه سال گذشته حدود 180 جانباز ما به شهادت رسيده‌اند كه آمار بالايي است و هيچ كس نمي‌تواند اين آمار را تحمل كند.

پايش سلامت جانبازان، مداوم باشد/پيگيري بحث بهداشت و درمان جانبازان، از كارهاي مهم انجمن

* تسنيم: دليل خاصي دارد كه انقدر آمار شهادت جانبازان در اين سه سال زياد شده است؟

جانبازان، مشكلات دروني و داخلي دارند. به عنوان مثال خود من ديابتي هستم يا اين كه دوستم كليه ندارد و يك روز در ميان دياليز مي‌شود. جانبازان قطع نخاع مشكلات كليوي و عفونت پيدا مي‌كنند كه باعث شهادت مي‌شود. چرا رسيدگي نمي‌كنند؟ چرا نبايد پيگيري شود؟ بايد يك بررسي كامل وجود داشته باشد كه علت‌يابي كنيم. همچنين  بايد پايش سلامت مداوم انجام شود كه اين موضوع چند سال يك مرتبه انجام مي‌شود. الان هم كه متاسفانه مي‌گويند بودجه نداريم و هزينه‌بر است.

* تسنيم: انجمن چقدر پيگير بحث درمان جانبازان هست؟

يكي از كارهاي مهم و اصلي ما، بهداشت و درمان جانبازان است. مورد بعدي بحث رسيدگي به بيمارستان‌ها است و اين كه وقتي بچه‌ها مراجعه مي‌كنند چه كارهايي انجام شود. بيش از 90 درصد از جانبازان، بيمه تكميلي هستند و مشكلي از اين لحاظ ندارند. جانبازان 70 درصد چون جانبازان خاص هستند هزينه‌هاي بيشتري دارند. هزينه درماني تمام جانبازان در سراسر كشور در بيمارستان‌هايي كه تحت پوشش بنياد شهيد يا  قرارداد بيمه بنياد باشد، رايگان است.

با  بالا رفتن سن جانبازان، عوارض مجروحيت‌ها بيشتر مي‌شود

* تسنيم: در بخش بهداشت و درمان عموما با چه مشكلاتي درگير هستيد؟

ميانگين سني بچه‌هاي ما در حال حاضر بين 50 الي 55 سالگي است و وقتي سن بالا مي‌رود با مسائلي كه جانبازان دارند به مرور اين مشكلات بيشتر مي‌شود. البته بنياد شهيد تلاش خود را مي‌كند، ولي به عنوان مثال من نوعي نمي‌توانم بنشينم و ببينم كه قرارداد بنياد با فلان بيمه درست مي‌شود يا نه؟ اين مشكل وجود دارد كه بايد بنياد سريع اقدام كند. مشكل دكتر و داروي جانباز بايد سريع برطرف شود. جانباز نبايد منتظر بماند تا ببيند كه بنياد با كدام بيمارستان يا بيمه قرارداد مي‌بندد، يا اصلا مي‌بندد يا نه؟

پيشنهاد صدور كارت هوشمند جهت مراجعه به همه بيمارستان‌ها/بسياري از بيماري‌هاي جانبازان، نشات گرفته از مجروحيت آن‌هاست

* تسنيم: منظور شما اين است كه امكان آن وجود داشته باشد تا به هر بيمارستاني بتوانيد مراجعه كنيد؟

بله پيشنهاد من به بنياد اين است كه يك كارت هوشمند صادر كنند تا وقتي جانباز به بيمارستان مراجعه مي‌كند، شأن او و خانواده‌اش، حفظ شود. چرا بايد يك جانباز دفترچه دستش بگيرد و براي تهيه دارو به داروخانه‌هاي مختلف مراجعه كند؟ يا اين كه ببيند آيا اين بيمارستان او را پذيرش مي‌كند يا خير؟ اين‌ها مشكلات و درد بوده، ولي گوش شنوا كم است. اين درخواست زيادي نيست.

مشكل ديگري كه وجود دارد اين است كه مي‌گويند ما فقط خرج درمان مجروحيت را مي‌دهيم، يعني چه؟ منِ جانباز اين بيماري‌اي را كه الان گرفته‌ام، در اثر مجروحيت است. مثلا بنده ديابتي شدم و كليه‌ام را از دست داده‌ام در اثر چه بوده؟ در اثر اين بوده كه نتوانستم راه بروم يا نتوانستم خوب ورزش كنم يا مسائل ديگر بوده كه علت اين بيماري‌ها، به خاطر نقص عضو بوده است.

مثلا تمام دندان‌هاي رديف بالاي من شكسته‌اند كه وقتي مراجعه مي‌كنم، مي‌گويند: «چه ربطي به مجروحيتت دارد؟» من گفته‌ام:«من يك دست ندارم، مثلا وقتي مي‌خواهم درب شيشه نوشابه را باز كنم، مجبور هستم آن را با دندان باز كنم كه باعث خراب شدن دندان‌هايم مي‌شود. يك نمونه كوچك است كه اين هزينه‌ها را پرداخت نمي‌كنند، ما خيلي در اين موارد مشكل داريم.

ويلچر، پروتز، پزشك متخصص و داروهاي گران قيمت بخشي از دغدغه جانبازان

* تسنيم: رسيدگي بيمارستان‌ها چگونه است؟

بحث اصلي ما همين بيمارستان‌ها است، من نبايد در نوبت دكتر و دوا قرار بگيرم. مي‌بايست براي جانبازان قطع دوپا كه عموما مشكلات ويژه تري نسبت به بسياري ديگر از مرجوحان جنگي دارند، پزشكان ويژه يا خصوصي بفرستند كه البته بخشي را انجام داده‌اند ولي كار هنوز ناقص است. به عنوان مثال پزشك عمومي براي من مي‌فرستند كه در كار من تخصص ندارد و خيلي در درمان موثر نيست. دغدعه بزرگ ما بحث ويلچر، پروتز، دست و پاي مصنوعي، دكتر و دارو است. خيلي از جانبازان ما مشكلات دارويي دارند كه يكي از آن‌ها هزينه است، چون گران قيمت هستند. مثلا جانبازي داريم كه هزينه هر مرتبه از داروهايش، 3 الي 4 ميليون تومان مي‌شود كه مي‌گويند: «خودتان پرداخت كنيد، بعد براي ما فاكتور بياوريد،» كه آنقدر مي‌روند و مي‌آيند تا طرف خسته مي‌شود. اين مسائل نبايد وجود داشته باشد. با درست كردن كارت هوشمند و ثبت اطلاعات پزشكي، سالانه براي جانباز، پايش سلامت انجام دهند. برخي از بيمارستان‌هاي نيروهاي مسلح كاملا رايگان هستند ولي بايد وقت زياد بگذاريم و از آنجايي كه به مدت زياد نمي‌توانند روي ويلچر بنشينند، عصبي و خسته مي‌شوند.

هزينه‌هاي زندگي جانبازان چندين برابر افراد معمولي

* تسنيم: هزينه‌هاي يك فرد جانباز كه بر روي ويلچر نشسته چقدر با افراد عادي جامعه فرق دارد؟

متاسفانه هزينه ما از افراد معمولي دو برابر بيشتر است، به عبارتي اگر به طور مثال اگر هزينه‌هاي يك خانواده متوسط دو ميليون باشد، براي ما هزينه‌ها 4 يا 6 ميليون مي‌شود، به دليل اين كه هزينه‌هاي امثال ما بالاتر است. به عنوان مثال وسيله نقليه من به اندازه يك خانواده خرج دارد، چون بدون وسيله نمي‌توانم جايي بروم و هر ماشيني من را سوار نمي‌كند. با آژانس هم بخواهم جايي بروم، چون ويلچر دارم سخت است و  مثلا اگر راننده از يك فرد عادي 15 هزار تومان مي‌گيرد، از من 30 هزارتومان دريافت مي‌كند. يا مثلا براي خريد ميوه يا مواد غذايي بخواهيم برويم، به دليل اين كه سخت است از ماشين پياده شويم و به مغازه‌اي برويم كه از لحاظ كيفيت و قيمت مناسب باشد، مجبور هستيم از هر مغازه‌اي كه شد خريد كنيم كه ممكن است جنس خوب هم ندهند.

اگر بخواهيم از ماشين براي خريد پياده شويم، 5 الي 10 دقيقه بايد صبر كنيم تا يك نفر چرخ ما را زمين بگذارد، بعد سوار ويلچر شويم و به خريد برويم و دوباره همه اين مراحل را طي كنيم تا سوار شويم كه خيلي سخت است. بنابراين طبيعي است كه خرج ما از نظر مسائل زندگي و درماني دو برابر يا حتي بيشتر باشد. ما هميشه در معرض ميكروب و عفونت هستيم، چون بدنمان با همه چيز برخورد دارد. مبتلا به زخم مي‌شويم كه زخم بستر از همه حادتر است. به خصوص بچه‌هاي قطع نخاع خيلي اذيت مي‌شوند، البته بچه‌هاي ما هم مبتلا مي‌شوند چون دائم روي ويلچر نشسته‌اند.

گاهي دردهاي ما ديوانه كننده است/ انداممان قطع شده اما اعصاب زنده است/ ما با خدا معامله كرده‌ايم

* تسنيم: حرف آخر...

جانبازان ما خيلي اذيت مي‌شوند، مردم فقط ظاهر و خنده‌هاي ما را مي‌بينند ولي كسي نمي‌داند كه همين نشستن روي ويلچر چه سختي‌هايي دارد. به عنوان مثال خود بنده كه ساعت 7 صبح از منزل بيرون آمده‌ام، حدود ساعت 10 يا گاهي 11  به خانه برمي‌گردم و طي اين مدت، بدنم به همان حالتي كه روي صندلي نشسته‌ام خشك شده و پايم به صورت تا شده در مي‌آيد. شب حدود دو ساعت طول مي‌كشد تا صاف شود و دچار كمردرد، پادرد و سردرد مي‌شوم. بچه‌ها دردهاي سختي را تحمل مي‌كنند، به دليل اين كه عصب‌هاي نواحي‌اي كه قطع شده، زنده هستند، دردها خيلي شديد مي‌شوند و گاهي تا مغز سر مي‌رسد. ما به دليل همان زنده بودن عصب، حتي مي‌توانيم اندامي را كه قطع شده حس كنيم، مثلا من پاشنه يا پنجه‌هاي پايم را حس مي‌كنم. اين دردها حالت گرفتن و رها كردن دارند كه مثل شكنجه مي‌ماند.

الان در بخش زيرين بيمارستان خاتم الانبياء كلينيك درد وجود دارد و بچه‌ها بستري مي‌شوند، چون گاهي اين دردها ديوانه كننده مي‌شوند. برخي‌ها كه ما را مي‌بينند، مي‌گويند:«طرف كيف مي‌كند، ماشين و خانه و ويلچر دارد.» ما ناشكر نيستيم چرا كه براي خدا رفته، با او معامله كرده و به ائمه اطهار عشق و علاقه داريم و با همين كار كردن براي خدا و ائمه، روحيه مي‌گيريم. درد را درد دار مي‌فهمد، من الان هر چقدر براي شما توضيح دهم نمي‌توانيد درك كنيد، حتي همسرم كه 32 سال است با من زندگي مي‌كند نمي‌تواند دردهاي من را درك كند. ولي رفقايم كه مثل من درد دارند و سينه سوخته‌اند، متوجه مي‌شوند.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها