کد خبر: ۴۳۴۷۸
زمان انتشار: ۱۱:۲۰     ۱۶ اسفند ۱۳۹۰
جهان یک نظام ذاتی غیرقابل تغییری دارد و میان تمام پدیده‌ها و حوادث این جهان ارتباط و پیوستگی قاطع و عمومی وجود دارد؛ مثلاً همان طور که آتش چنین خاصیتی دارد که وقتی به چوب خشک می‌رسد آن را می‌سوزاند، برخی از اعمال و گناهان ما نیز چنین اثری دارند که ریشه عمر را می‌سوزانند.

همانگونه که بدن ما باید رشد کند و برای این منظور نیاز به تغذیه دارد روح ما نیز باید به رشد و کمال خود برسد و نیازمند تغذیه است. غذای بدن جسمانی است و غذای روح معنوی و روحانی.

غذای روحانی انسان از جانب خدای متعال تامین می شود و گناه نقش مانع را در این زمینه بازی می کند. گناه باعث می شود که انسان از رزق معنوی خودش محروم شود و رشد معنوی نداشته باشد یا دچار سوء تغذیه روحانی گردد و بیمار شود.

در این مقاله برآن شدیم که تأثیر غیبت بر روح و روان آدمی را با توجه به آیا و روایات بررسی اجمالی داشته باشیم .

گناه چه عوارضی در روح ما دارد ؟

در بعد روحی، از دو منظر به عوارض روحی حاصل از گناه می‌پردازم :

الف) عوارض عمومی (عام)

ب) عوارض خصوصی (خاص)

الف)عوارض عام :

((گناه )) به خودی خود و به تنهایی، دارای عواقب و آثار خطرناکی است که به آن‌ها اشاره می‌کنیم .

هر گناه دارای دو نوع عارضه است:

1- عوارض فردی و شخصی که فقط بر روی خود شخص اثر نامطلوب می‌گذارد.

2- عوارض جمعی و اجتماعی که بر روی جامعه انسان‌ها اثر سوء گذاشته و سبب سلب امنیت اجتماعی و ایجاد نابهنجاری‌های اخلاقی و فرهنگی می‌شود.

عوارض فردی و شخصی

1-1) گناه عامل ظلمت قلب

فکر گناه سبب تیرگی د ل شده و پاکی و صفای آن را از بین می‌برد. در این مورد حدیثی نغز از حضرت عیسی(علیه السلام) نقل است که فرمودند: موسی بن عمران به شما دستور داد زنا نکنید و من به شما امر می‌کنم که ذکر زنا را نیز در خاطر نیاورید، چه رسد به اینکه عمل زنا را انجام دهید. هر کس فکر زنا کند مانند کسی است که در عمارت زیبا و رنگ آمیزی شده ای آتش روشن کند که در این صورت دود آتش رنگ خانه را تباه کند، اگر چه خانه هم نسوزد.

1-2) گناه در واقع نوعی درد و بیماری است.

قرآن کریم مکر و خدعه را بیماری نامیده است و درباره منافقانی که با خدا و مؤمنین خدعه می‌کنند می‌فرماید: فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً.

حضرت امیر نیز در این ارتباط فرموده‌اند: گناهان دردند و داروی آن استغفار است و شفای این بیماری آنست که دیگر به گناه باز نگردی .

1-3) گناه مانع استجابت دعا

در دعای شریف کمیل می‌خوانیم:

اللهم اغفر لی الذنوب التی تحبس الدعاء

خدایا بیامرز برای من گناهانی را که از دعا جلوگیری می‌کند .

1-4) گناه عامل دگرگونی نعمت‌ها

جهان یک نظام ذاتی غیرقابل تغییری دارد و میان تمام پدیده‌ها و حوادث این جهان ارتباط و پیوستگی قاطع و عمومی وجود دارد؛ مثلاً همان طور که آتش چنین خاصیتی دارد که وقتی به چوب خشک می‌رسد آن را می‌سوزاند، برخی از اعمال و گناهان ما نیز چنین اثری دارند که ریشه عمر را می‌سوزانند.

آیه 30 سوره شوری به این مطلب اشاره می‌کند:

وَمَا أَصَابَکُم مِّن مُّصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَن کَثِیرٍ

و هر [گونه] مصیبتی به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و [خدا] از بسیاری درمی‌گذرد.

امام صادق (علیه السلام) نیز درحدیثی مشابه می‌فرمایند: خداوند نعمتی به بنده ای نداده است که از او بگیرد جز آنکه گناهی کند که به سببش سزاوار سلب آن نعمت شود.

1-5) گناه سبب کوتاهی عمر

اگر به مثابه دانشمندان غربی که منشأ و علت همه چیز را در آزمایشگاه می‌جویند و همه چیز را با عینک مادیات می‌نگرند بنگریم ، اساس کوتاهی عمر را هم فقط در عوامل طبیعی نظیر عدم رعایت بهداشت ، آلودگی محیط زیست و......خواهیم دید. اما به واقع با دید و جهان بینی فرا بشری و خدابینی ، برخی از اعمال خوب و بد و بعضی از گناهان نیز در بیماری‌ها و طول عمر و کوتاهی آن مؤثر می‌باشند .

وَمَا أَصَابَکُم مِّن مُّصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَن کَثِیرٍ

(شوری آیه 30)

حضرت علی (علیه السلام) در حدیثی به این نکته اشاره می‌فرمایند :

از گناهان بپرهیز که هیچ بلا و کم شدن روزی نیست جز به واسطه گناه حتی خراش‌ها و زخم‌های بدن و سقوط و افتادن

و هر مصیبتی.

و یا امام صادق (علیه السلام) در حدیثی می‌فرمایند :

کسانی که به گناهان می‌میرند بیش از کسانی هستند که بهعمر طبیعی از جهان می‌روند .

حیفم می‌آید این حدیث زیبا را از زینت عبادت کنندگان وسید ساجدان ، امام چهارم (علیه السلام) ننویسیم :

گناهانی که در نابودی افراد شتاب می‌کنند از این قرارند :

قطع رحم ، قسم دروغ ، سخنان دروغ ، زنا ، سد راه مسلمانان کردن و ادعای امامت و رهبری به ناحق .

 

1-6) گناه سلب کننده آرامش خاطر

امام سجاد(علیه السلام) در حدیثی در این باب می‌فرمایند :

گناهانی که امید را قطع می‌کنند عبارتند از :

یأس از گشایش خدا ، نامیدی از رحمت خدا ، اطمینان و اعتماد به غیر خدا و تکذیب وعده خدا .

و یا مو لای متقیان علی (علیه السلام) در جمله ای ظریف چنین گناه راسالب آرامش و مایه اندوه و افسردگی می‌دانند :

چه بسا یک ساعت لذت که مایه اندوه و غصه در روزگار درازی گردد.

و یا در جایی دیگر چنین دُرّ سخن می‌پراکند :

ای بندگان خدا ! به راستی که هر کس خدا را اطاعت کند ،آسوده خاطر و دل‌خوش به مژده حق باشد و هر کس که نافرمانی‌اش کند ، زیان بیند و پشیمان گردد و روی آسایش نبیند .

1-7) گناه عامل کفر و الحاد انسان و فساد قلب

از آثاربسیارخطرناک گناه که تدریجاً در گناهکار بروزمی کند آن است که او را به کفر و انکار مقدسات مذهبی و احکام دینی و خلاصه بی دینی می‌کشاند .

به عبارتی این بدترین اثر گناه است که ریشه سعادت انسان را می‌سوزاند و طریق رشد و هدایت را به روی وی می‌بندد .

برای اثبات این مطلب به یک آیه و دو روایت اشاره می‌شود:

ثُمَّ کَانَ عَاقِبَةَ الَّذِینَ أَسَاؤُوا السُّوأَی أَن کَذَّبُوا به آیاتِ اللَّهِ وَکَانُوا بِهَا یَسْتَهْزِؤُون (آیه 10 سوره روم )

ترجمه: آنگاه فرجام کسانی که بدی کردند [بسی] بدتر بود [چرا] که آیات خدا را تکذیب کردند و آن‌ها را به ریشخند می‌گرفتند.

ابو بصیر از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است :

هرگاه مردی گناه کند در دلش نقطه سیاهی بر آید ، پس اگر توبه کند آن نقطه محو شود و اگر بر گناه بیفزاید آن سیاهی افزوده گردد تا وقتی که بر دلش غالب آید و پس از آن هرگز رستگار نشود .

در حدیث دیگری امام صادق (علیه السلام) از پدر بزرگوارشان امام باقر (علیه السلام) روایت کرده‌اند که به خوبی چگونگی گرایش به کفر را بر اثر گناه نشان می‌دهد :

« مَا مِن شیءٍ اَفسدُ لِلقلبِ مِن خَطیئتِهِ اِنَّ القلبَ لَیُواقعُ الخطیئة،فما تزالُ بهِ حتّی علیهِ فیَصیرُ اَعلاهُ اَسفلهُ.

هیچ چیز بیشتر از گناه دل را تباه نمی‌کند، زیرا دل مرتکب گناهی می‌شود و بر آن اصرار می‌ورزد تا وقتی که گناه بر دل او چیره شود و وارونه‌اش سازد.»

علامه مجلسی در معنای تفسیر جمله« فیَصیرُ اَعلاهُ اَسفلهُ» گفته است: همان طور که وقتی ظرفی وارونه شد دیگر چیزی در آن قرار نگیرد، دل نیز در اثر گناه وارونه گردد و دیگر سخن حق در آن جا نگیرد و تدریجاً به کفر و بی دینی گراید.

1-8) گناه انسان را در ردیف زیانکاران قرار می‌دهد.

مهم‌ترین وسایل و ابزاری که خداوند برای شناخت و درک و انتخاب راه سعادت در اختیار انسان قرار داده است، همان قلب و گوش و چشم اوست.ولی به خاطر انجام گناهان و اعمال سیئه، به تدریج آن‌ها را از دست داده و دچار بالاترین زیان‌ها می‌شود.

در آیات 108 و109 سوره نحل در توضیح مطلب فوق چنین آمده:

أُولَئِکَ الَّذِینَ طَبَعَ اللّهُ عَلَی قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ

(108) لاَ جَرَمَ أَنَّهُمْ فِی الآخِرَةِ هُمُ الْخَاسِرونَ (109)

ترجمه: آنان کسانی‌اند که خدا بر دل‌ها و گوش و دیدگانشان مهر نهاده و آنان خود غافلانند (108) شک نیست که آن‌ها در آخرت همان زیانکارانند.(109)

در تفسیر نمونه جلد11صفحه420 در ذیل آیات فوق چنین آمده :«اعمال خلاف و انواع گناهان آثار سوئی روی حس تشخیص و درک و دید انسان می‌گذارد و سلامت فکر را تدریجاً از او می‌گیرد. هر قدر در این راه فراتر رود، پرده های غفلت و بی خبری بر دل و چشم و گوش او محکم‌تر می‌شود؛ سرانجام کارش به جایی می‌رسد که چشم دارد و گوئی نمی‌بیند، گوش دارد و گوئی نمی‌شنود و دریچه روح او به روی همه حقایق بسته می‌شود و حس تشخیص و قدرت تمیز که برترین نعمت الهی است از آن‌ها گرفته می‌شود.»

1-9) گناهکار در روز قیامت کورمحشورمیشود:

در آیه 124طه می‌خوانیم:

وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَی.

ترجمه: و هر کس از یاد من دل بگرداند در حقیقت زندگی تنگ [و سختی] خواهد داشت و روز رستاخیز او را نابینا محشور می‌کنیم.

و بالاترین گناه در حقیقت روگردانی و غفلت از یاد خدا می‌باشد که نتیجه آن زندگی سخت و همراه با تنگی معیشت و همچنین کور و نابینا محشور شدن در قیامت است.

1-10) قطع روزی:

امام باقر(علیه السلام) در این باب می‌فرمایند:مردی گناهی انجام می‌دهد و در نتیجه روزی ازاودورمی شود.

1-11) محرومیت از نماز شب:

امام صادق(علیه السلام) می‌فرمایند:انسان در اثر ارتکاب گناه از نماز شب محروم می‌گردد.

زهرا اجلال

منبع: تبیان

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها