کد خبر: ۴۵۸۵۲۱
زمان انتشار: ۱۰:۰۹     ۱۵ تير ۱۳۹۸
دزدان دریایی ملکه؛
توقیف نفتکش حامل نفت ایران در تنگه جبل‌الطارق توسط نیروی دریای انگلیس نشان داد نه‌تنها ادعای شکاف میان اروپا و آمریکا بی‌اساس بوده و انگلیس عملا مجری سیاست آمریکا درباره به صفر رساندن فروش نفت ایران شده است، بلکه انتظار از کشورهای اروپایی برای خرید نفت از ایران در قالب سامانه موسوم به اینستکس نیز رویاپردازی است.
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، «رویترز»، خبرگزاری آمریکایی که اغلب مسئولیت انتشار و مانور رسانه‌ای روی اخبار مربوط به تحریم‌های ایران را برعهده دارد و در ایران به رسانه تحریم آمریکا معروف است، صبح پنجشنبه، 13 تیرماه در خبری از توقیف یک نفتکش غول‌پیکر متعلق به ایران در آب‌های جبل‌الطارق در جنوب اسپانیا خبر داد؛ نفتکشی با نام «Grace–1» حامل دومیلیون بشکه نفت ایران که بعدا و با انتشار اطلاعیه دولت محلی در جبل‌الطارق مشخص شد با حمایت و عملیات میدانی نیروی دریایی انگلستان توقیف شده است.


فابیان پیکاردو از مسئولان محلی جبل‌الطارق در بیانیه‌ای مدعی شد شواهدی در دست دارد که نشان می‌دهد مقصد نفتکش «Grace–1» پالایشگاه بانیاس در کشور سوریه بوده است. رسانه‌ها ساعتی بعد گفتند خدمه این کشتی از سوی نیروی دریایی انگلیس مورد بازجویی قرار گرفته‌اند.  عباس موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه در واکنش به این اقدام، مالکیت محموله این کشتی را ازآن ایران دانست و گفت در پی این اقدام، سفیر انگلیس در تهران به وزارت امور خارجه احضار شده است. عباس موسوی همچنین تاکید کرد: «ما به سفیر انگلیس اعلام کردیم این اقدام بدعتی عجیب است به‌خاطر اینکه تحریم‌هایی که اعلام کرده‌اند برمبنای شورای امنیت نیست و جمهوری اسلامی ایران این اقدام را نمی‌پذیرد.»

در همین راستا عصر پنجشنبه راب مک ایر، سفیر انگلیس در تهران در وزارت امور خارجه حاضر شد. در جریان این احضار، رئیس اداره سوم غرب اروپا با غیرقابل قبول دانستن این اقدام و اینکه حسب اطلاعات موجود توقیف این نفتکش به درخواست آمریکا صورت گرفته، خواستار رهاسازی سریع نفتکش مزبور شده است. استدلال ایران در این دیدار بر این مبنا بوده که حرکت این نفتکش در آبراه‌های بین‌المللی است، لذا اقدام نیروی دریایی انگلیس غیرقانونی و معادل «راهزنی دریایی» شناخته می‌شود. مقامات وزارت امور خارجه در این دیدار متذکر شده‌اند انگلستان حق ندارد تحریم‌های یکجانبه خود یا اتحادیه اروپا را به‌صورت فراسرزمینی علیه کشورهای دیگر اعمال کند و چنین اقدامی همان سیاست زورمدارانه آمریکاست.» در این میان بررسی اخبار و تحلیل‌های پیرامونی و جزئیاتی که از جست‌وجوهای «فرهیختگان» حاصل شد، همگی نشانگر این است که قطعا چنین اقدامی از سوی انگلستان با یک هدف واحد صورت نگرفته و احتمالا لندن در پی رسیدن به اهداف متنوعی است. در ادامه این گزارش به بررسی برخی جزئیات و اهداف این اقدام پرداخته‌ایم؛ مطالعه آن را از دست ندهید.


 «Grace–1» متعلق به ایران است؟

هم بله هم خیر؛ گفته می‌شود مالکیت این نفتکش غول‌پیکر متعلق به یک شرکت روسی ثبت‌شده در امارات با نام russian titan shipping line بوده و مسئولیت محموله‌ای ایرانی را برعهده داشته است. «Grace–1» احتمالا در جریان همکاری‌های اقتصادی ایران و روسیه پس از خروج آمریکا از برجام، در حال انتقال نفت ایران به مدیترانه بوده است. «گاردین» دراین‌باره گفته است این نفتکش دارای 28 خدمه با ملیت‌های مختلف از سه کشور پاکستان، هند و اوکراین بوده است.

چرا توسط انگلیس و با چه بهانه‌ای«Grace–1» توقیف شده؟

منطقه جبل‌الطارق، منطقه‌ای در جنوب اسپانیاست که بیش از 300 سال است مالکیت آن مورد اختلاف میان این کشور و انگلستان بوده است؛ دولت محلی این منطقه فعلا خود را تحت حاکمیت بریتانیا می‌داند و از این‌رو همکاری‌های زیادی با لندن دارد. از سوی دیگر اسپانیایی‌ها این منطقه را بخشی از خاک خود می‌دانند و در بسیاری از موارد ازجمله حدود و ثغور دریایی و ترانزیت با دولت محلی این منطقه چالش دارند. همین شرایط باعث شده نیروی دریایی انگلستان در این منطقه استراتژیک حضور داشته باشد. توقیف نفتکش حامل محموله‌ ایرانی در روز پنجشنبه نیز با همکاری اداره گمرک محلی جبل‌الطارق و نیروی دریایی انگلیس صورت گرفته که با واکنش دولت اسپانیا همراه بوده است.

در این میان انگلیسی‌‌ها درمورد عملیات نظامی خود توجیه جالبی دارند؛ آنها می‌گویند اتحادیه اروپا از چند سال پیش دمشق را تحت تحریم قرار داده است و از این‌رو کشورهای این اتحادیه موظف به اجرای این تحریم و جلوگیری از رسیدن کالاهای ممنوعه به سوریه هستند. در همین راستا لندن مدعی شده نفتکش «Grace–1» در حال انتقال نفت به سوریه بوده و نیروهای نظامی‌شان برای اجرای تحریم‌های دمشق دست به چنین اقدامی زده‌اند.

ایران اما معتقد است بر فرض درست بودن این استدلال، تحریم‌های اتحادیه اروپا صرفا کشورهای عضو این اتحادیه را موظف به اجرای قوانین تحریمی می‌کند و بر روابط سایر کشورها با سوریه تاثیری ندارد، از این‌رو اقدام نیروهای نظامی انگلیس غیرقانونی و نقض قوانین بین‌المللی بوده است. علاوه‌بر این استدلال، بسیاری از رسانه‌های بین‌المللی دراین‌باره توضیح می‌دهند «زمانی تحریم سوریه برای همه کشورهای جهان لازم‌الاجراست که سازمان‌ملل مجری این تحریم باشد و قوانین فصل هفتمی شورای امنیت درباره آن وجود داشته باشد.»

نکته مهم دراین‌باره اما چیز دیگری است؛ جایی که یکی از اعضای اتحادیه اروپا که از قضا حاکمیتی قانونی هم بر بخشی از تنگه جبل‌الطارق دارد علت اقدام انگلیس را قوانین تحریمی اروپا نمی‌داند. جوزپ بورل، وزیر امور خارجه اسپانیا ساعاتی پس از توقیف نفتکش «Grace–1» طی بیانیه‌ای ضمن اعلام اینکه توقیف نفتکش ایرانی نقض احتمالی حاکمیت اسپانیاست، گفت عملیات نظامی لندن در منطقه به درخواست آمریکا صورت گرفته است، خبری که بعدا توسط روزنامه «گاردین» هم تایید شد و در توضیح چرایی این اقدام روابط جاری انگلیس با اتحادیه اروپا و از سوی دیگر با آمریکا عنوان شد. تا همین‌جای کار با کنار هم گذاشتن دو نکته یادشده نتیجه مهمی می‌توان گرفت و آن اینکه اقدام دولت انگلیس نه اقدامی قانونی که تصمیم سیاسی بوده و احتمالا با اهداف اخیر مقامات ایالات متحده در قبال ایران هماهنگ است. علاوه‌بر این، استدلال‌های دیگری هم وجود دارد که ابعاد پیچیده‌تری به ماجرا داده و چند استدلال دیگر هم به این نتیجه‌گیری اضافه می‌کند.

مهم‌ترین سوال؛ مقصد نفتکش کجا بوده است؟

«Grace–1» حامل دومیلیون بشکه نفت خام و به ادعای برخی رسانه‌ها نفت کوره بوده است و به علت حجم بالا و همچنین سنگینی قابل‌توجه، امکان عبور از کانال سوئز را نداشته است، از این‌رو مجبور شده به‌جای عبور از دریای سرخ و کانال سوئز، برای رسیدن به مدیترانه تا آفریقای جنوبی رفته و از آنجا راهی تنگه جبل‌الطارق شود. دلیل دیگری که عدم عبور «Grace–1» از سوئز را توضیح می‌دهد، حضور و نفوذ عربستان‌سعودی در این منطقه است. سوای این توضیحات، نفتکش در ابتدای دریای مدیترانه توقیف شده است و به‌جز اظهارات مقامات جبل‌الطارق درباره مقصد نهایی این نفتکش که می‌گوید بندر بانیاس در سوریه مقصد نهایی «Grace–1» بوده، هیچ اظهارنظر رسمی دیگری دراین‌باره وجود ندارد. علاوه‌بر این، نباید از یاد برد که اظهارنظر وزیر امور خارجه اسپانیا که خود عضو اتحادیه اروپا است، وجه دیگری هم دارد. به‌نظر می‌رسد این اظهارنظر موید این است که مقصد نهایی این کشتی سوریه نبوده؛ چراکه اگر این‌طور بود اسپانیا درباره آن توضیح می‌داد و لازم نبود نامی از ایالات متحده آمریکا به میان بکشد.

لگد به اینستکس، میخ به تابوت برجام

حالا «اسپوتنیک» رسانه مطرح روسیه که احتمالا دارای ارتباطاتی با شرکت  russian titan shipping line مالک «Grace–1» هم هست گزارشی منتشر کرده که گویای جزئیاتی از این ماجراست. «اسپوتنیک» نوشته است: «بعید به‌نظر می‌رسد که این محموله نفت این کشتی قرار بوده به سوریه برسد چون راه کوتاه‌تر کانال سوئز وجود دارد و طی دوماه اخیر ایران حداقل چهار نفتکش خود را از این طریق بدون هیچ مشکلی به سوریه فرستاده. همچنین این ابرنفتکش بیش از حد مجاز برای پهلوگیری در بندر سوریه سنگین بوده و احتمالا قرار بوده این نفت به یک کشور اروپایی برود.» این استدلال که تاکنون در رد آن خبری منتشر نشده و از قضا برخی اخبار و تحلیل‌ها هم موید آن هستند، نکته مهم دیگری است که از اقدام غیرقانونی انگلستان دراین‌باره پرده برمی‌دارد و عملا تئوری اولیه لندن را خنثی می‌کند. علاوه‌بر این، درصورت صحت چنین گزاره‌ای، این واقعیت دوباره مشخص می‌شود که سه کشور اروپایی و این‌بار انگلیس نه‌تنها به‌دنبال همکاری با ایران ذیل برجام نیستند، بلکه همکار آمریکا در ناکارآمدی توافق هسته‌ای هم بوده‌اند، به این معنا که آنها در حال اعمال تحریم‌های یکجانبه آمریکا علیه ایران هستند و رفتارشان با تمام بیانیه‌ها و اظهارات قبلی‌شان در تناقض است.

پشت‌پرده اقدام انگلستان چیست؟

دلایلی که ذکر شد همگی گویای این است که انگلیسی‌ها در راستای اجرای قوانین اروپا اقدام نکرده‌اند که البته اگر هم این‌طور بود، از آنجاکه این قوانین شامل حال سایر کشورهای جهان نمی‌شود، در نوع خود قانون‌شکنی دیگری به حساب می‌آمد. از این‌رو باید به‌دنبال دلایل دیگری برای این اقدام انگلیس بود، دلایلی که بتواند توضیح‌دهنده چرایی چنین اقدام تنش‌زایی در مدیترانه باشد.
 
۱- تحلیلگران زیادی هستند که می‌گویند انگلستان در آستانه جدایی از اتحادیه اروپا اساسا علاقه‌ای به اجرای قوانین این اتحادیه ندارد و از سوی مقابل بنا دارد هرچه بیشتر روابط خود را با آمریکا و بالاخص دولت کنونی این کشور یعنی دولت ترامپ گسترش دهد تا در ایام جدایی از اروپا بتواند ثبات سیاسی و اقتصادی خود را تحکیم بخشد. این کشور هم‌اکنون در بحران‌های عمیقی ازجمله مسیر و چگونگی برگزیت به‌سر می‌برد و از طرف دیگر وارد چالشی عمیق با اهالی مناطقی چون اسکاتلند شده، لذا مجبور است برای آینده خود تصمیمات تازه‌ای بگیرد؛ تصمیماتی که حتما همراهی استراتژیک با آمریکا یکی از آنهاست. این تحلیل با مراجعه به نامزدهای احتمالی نخست‌وزیری و دارای شانس پیروزی تقویت هم می‌شود؛ چراکه چهره‌های ارشد حزب محافظه‌کار حاکم غالبا چنین نگاهی را محور برنامه‌های خود قرار داده‌اند. مراجعه به مواضع بوریس جانسون و جرمی هانت از نامزدهای جانشینی ترزا می ‌در ماه‌های اخیر به توضیح این مساله کمک می‌کند. سیاستمداران انگلیسی البته یکی از محورهای همکاری و نزدیکی به آمریکا را افزایش تنش‌ها با ایران می‌دانند و این مسیر را برای رسیدن به هدف خود کوتاه و کارآمد ارزیابی می‌کنند.

2-  بعد از خروج ایالات متحده آمریکا از برجام و تلاش ایران برای تامین منافع خود در برجام، سه کشور اروپایی مسئولیت جبران هزینه‌های خروج آمریکا از برجام را برعهده گرفتند اما تا امروز قدم‌ازقدم برای این کار که همانا تنها راه بقای برجام است، برنداشته‌اند. از زمانی که ایران تصمیم گرفت در واکنش به بدعهدی آلمان، انگلیس و فرانسه مقابله‌به‌مثل کند و برخی تعهدات خود ذیل برجام را طبق مواد 26 و 36 این توافقنامه کاهش دهد، صحنه نمایش جدیدی در میان اروپایی‌ها شکل گرفت؛ به این صورت که در بازی هماهنگی انگلستان مسئولیت موضع‌گیری‌های تند و شدیداللحن علیه تهران را متقبل شد و در مقابل فرانسوی‌ها به‌عنوان پلیس خوب ماجرا تلاش کردند از جانب خیرخواهی وارد ماجرا شوند. در این راستا چندبار با تهران تماس گرفتند و حتی خواهان ایفای میانجیگری میان تهران و واشنگتن شدند. ترامپ اخیرا گفته است با مکرون دراین‌باره در تماس است و خبر داده که رئیس‌جمهور فرانسه بنا دارد به‌زودی با سفر به تهران با مقامات ایرانی گفت‌وگو کند.

با توجه به این فرضیه، می‌توان اقدام انگلیس در توقیف نفتکش «Grace–1» را ادامه نقش پلیس بد لندن در فصل جدید برجام در نظر گرفت و در آستانه گام دوم ایران برای کاهش تعهدات خود اهرمی برای فشار به ایران برای عقب‌نشینی عنوان کرد.

3- انگلیسی‌ها بدشان نمی‌آید در همراهی با آمریکا، تنش‌ها با ایران را افزایش دهند و به‌گونه‌ای رفتار کنند که به تهران بگویند ادامه مسیر کاهش تعهدات برجامی، باعث آغاز همکاری‌های اروپا با تهران نخواهد شد. از این‌رو آنها باید راهی پیدا کنند که مغایر تعهدات برجامی آنها نباشد و پس از اقدامات آنها، در افکارعمومی ایران ذی‌حق شناخته نشوند، از این‌رو حمله به «Grace–1» می‌تواند اقدام درخور توجهی باشد؛ اقدامی که اولین پیامش چالش‌آفریی با ایران و عدم همراهی انگلیس با سازوکاری به نام اینستکس است.

4- چند روزی از سقوط گلوبال هالک، هواپیمای جاسوسی آمریکا در آسمان هرمزگان می‌گذرد، اتفاقی که هیمنه آمریکایی‌ها را برای چندمین‌بار شکست و نگاه واقع‌بینانه ایران به آمریکا را تحکیم کرد. آن روز آمریکایی‌ها با عدم واکنش به این اقدام ایران، در افکارعمومی جهان جایگاه متزلزل‌تری یافتند و حالا برخی تحلیل‌ها می‌گویند که توقیف «Grace–1» پاتک حمله به گلوبال هالک بوده و از همین منظر هم مورد استقبال آمریکایی‌ها قرار گرفته است.

5- در مهرماه آینده بندر لاذقیه در سوریه به‌طور کامل در اختیار جمهوری اسلامی ایران قرار خواهد گرفت، بندر مهم و استراتژیکی در مدیترانه که استفاده از آن نتایج قابل‌توجهی برای اقتصاد و سیاست ایران خواهد داشت. کارشناسان اقتصادی معتقدند با وصل‌شدن تهران به مدیترانه از مسیر امن عراق، مسیر بسیار بزرگ و قابل‌توجهی برای دور زدن تحریم‌های آمریکا ایجاد خواهد شد و احتمالا باید فاتحه این تحریم‌های یکجانبه درجا خوانده شود. از طرف دیگر ایران با در دست گرفتن لاذقیه، گزینه دیگری به‌جز مسیر هوایی و زمینی برای نزدیک‌شدن به سرزمین‌های اشغالی به دست خواهد آورد و می‌تواند تهدید بزرگ‌تری نسبت به گذشته برای اسرائیل قلمداد شود. از این‌رو اقدام اخیر انگلستان را می‌توان تدبیری برای هدف قرار دادن این تصمیم مهم و راهبردی تهران- دمشق قلمداد و آن را اقدامی عملی برای مقابله با آن در راستای اهداف آمریکا و اسرائیل توصیف کرد.

پیشنهاد به تهران؛ اکنون چه باید کرد؟

شاید واضح‌ترین تجربه‌ای که در این روزها دم‌دست است، تجربه میدانی در جریان تک و پاتک‌هایی است که میان ایران و دشمنان غربی خود رخ داده، تجربه‌ای که می‌گوید در جریان تنش با آمریکا و اروپا، هربار ایران عقب نشسته آنها جلو آمده و تنش را توسعه داده‌اند و هربار مانند ساقط‌کردن گلوبال هالک ایران مقتدر ظاهر شده، غربی‌ها فشار را حداقل در آن حوزه و از مسیر مرسوم قبلی متوقف کرده و عقب رفته‌اند. در اینجا هم با توجه به اینکه همه گزینه‌ها توضیح‌دهنده اقدام سیاسی و خصمانه لندن هستند، به‌نظر می‌رسد انفعال و عدم اقدام متناسب در تمام ابعاد به‌عنوان یک عقب‌نشینی در نظر گرفته خواهد شد و بلافاصله باعث افزایش تنش‌ها و تکرار وقایع این‌چنینی است. از این‌رو به‌نظر می‌رسد همان‌گونه که تحلیلگران توصیه کرده‌اند درصورت عدم توفیق در استفاده از گزینه‌های دیپلماتیک، ایران بلافاصله باید به گزاره‌های سخت‌تری روی آورده و مثلا با وضع قوانینی در مجلس بخشی از اقدامات انگلیس و مراودات ترانزیتی این کشور در منطقه را تحت تحریم قرار دهد که البته در این زمینه گزینه‌های بسیار زیادی وجود دارد و به‌هیچ‌عنوان ایران دست بسته‌ای در این زمینه ندارد.

استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه‌طباطبایی: باید اقدام متقابل کنیم

سعدالله زارعی، کارشناس مسائل بین‌الملل با اشاره به ماجرای توقیف نفتکش ایرانی توسط نیروی دریایی بریتانیا به «فرهیختگان» گفت: «این موضوع ارتباط مستقیمی با برجام دارد و انگلیسی‌ها می‌خواهند به ایران این پیام را مخابره کنند که اگر از برجام خارج شوید نه‌تنها فروش نفت ایران منتفی است بلکه حتی امنیت نفتکش‌ها و خطوط انتقال نفت آن هم تهدید می‌شود، لذا بهتر است در برجام بمانید.»

وی درباره این گزاره که انگلیسی‌ها به نیابت از آمریکا ماجرای پهپاد گلوبال هاوک را تلافی کرده‌اند، این جمع‌بندی را نادرست دانست و گفت اساسا این دو قابل قیاس با هم نیستند. به بیان دقیق‌تر، زدن پهپاد فوق‌پیشرفته آمریکایی کجا و توقیف کشتی نفتکش در جبل‌الطارق کجا!

این استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه‌طباطبایی ادامه داد: «انگلیسی‌ها می‌خواهند با قلدری ما را در برجام نگه دارند و اتفاقا اشاره گذرایی هم نسبت به این موضوع داشتند.

زارعی با بیان آنکه کل این ماجرا در بستر برجام قابل تحلیل است، اضافه کرد: «مساله اصلی برجام نفت و بانک است. اینها خواستند بگویند اگر بخواهید از برجام خارج شوید ما اجازه نمی‌دهیم نفتکش‌های شما چه قاچاقی و چه به‌طور رسمی عبور کنند.» 

وی در توضیح واکنش متناسب ایران با تاکید بر آنکه باید اقدام متقابل کنیم، خاطرنشان کرد: «باید یک نفتکش انگلیسی یا نفتکشی را که حامل نفت انگلیس باشد توفیق کنیم و به سمت سواحل ایران بکشانیم و بگوییم تا نفتکش ایران آزاد نشود این نفتکش هم آزاد نمی‌شود.»

این کارشناس مسائل سیاست خارجی در واکنش به برخی اظهارنظر‌ها در داخل مبنی‌بر آنکه اقدام متقابل بهانه را به دست غربی‌ها خواهد داد و این موضوع بهانه‌ای برای افزایش تنش‌هاست، گفت: «تشدید تنش به این معناست که بخواهیم آغازگر یک فضای تنش‌آلود باشیم؛ اما امروز آنها دست به اقدامی زده‌اند که اگر واکنش متناسبی به آن نشان ندهیم، هفته دیگر باید منتظر توقیف نفتکش دوم خود باشیم و هفته‌های بعد نفتکش سوم و چهارم توقیف می‌شوند.» 

زارعی با طرح این سوال که آیا چنین رویه‌ای می‌تواند به معنای کاهش تنش باشد، تصریح کرد که سکوت یا موضع منفعلانه دراین‌باره زمینه‌ساز افزایش تنش خواهد بود؛ چراکه کاهش تنش به‌منزله آن است که شما کاری بکنید که چنین اتفاقی دیگر تکرار نشود.

وی با بیان آنکه این بازی دوطرفه است، تاکید کرد: «دوران بزن و دررو نیست که کشتی ما را توقیف کنند و کشتی‌های آنها امنیت تردد داشته باشند.»

این استاد دانشگاه در توضیح ارتباط میان توقیف نفتکش ایرانی و کاهش سطح تعهدات ایران در برجام خاطرنشان کرد: «آنها خواستند بگویند اگر شما از برجام خارج شدید آسیب می‌بینید. ما باید بگوییم تحت هر شرایطی برنامه خود را درباره برجام داریم و طبق قاعده منطقی تعهدات خود را کاهش می‌دهیم. این اتفاقات هم نمی‌تواند مانع اقدام قانونی ما در رابطه با کاهش تعهدات در برجام شود.»

زارعی گفت: «فراغ از آنکه ایران، اقدام نیروی دریایی انگلیس را پاسخ بدهد یا ندهد، کاستن از تعهدات در رابطه با برجام قطعی است و این ماجرا تاثیری روی برنامه ما ندارد.»

وی با اشاره به تلاش انگلیس برای باقی نگه داشتن ایران در برجام حتی با اقداماتی از این دست عنوان کرد: «اگر ماندن ما در برجام این‌قدر قیمت دارد آنها به تعهدات خود عمل کنند؛ چراکه ایران داوطلبانه از برجام خارج نمی‌شود و کاهش سطح تعهدات نیز ناشی از اجباری است که عملکرد آمریکا و اروپایی‌ها به آن تحمیل کرده‌اند.»
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها