به گزارش پایگاه 598-حسین صفری؛ هفته دفاع مقدس هر سال با خود تجربههای گرانبهای بسیاری دارد. این هفته منشوری کامل از دستاوردهای انقلاب اسلامی است که با گذشت زمان، ابعادی تازهتر از آن میتوان درک کرد و از آن بهره برد.
شاید در نگاه اول، جنگ تحمیلی برای ما یک تجربه ناب برای رویارویی نظامی باشد که برای فرماندهان و نیروهای مسلح ارزشمند است. با این حال واقعیت این است که دفاع مقدس برای ما تنها یک جنگ نیست که از تجربههای رزمی آن بهرهمند شویم. دفاع مقدس برای ما افزون بر جنگ، نوعی دفاع هویتی، فرهنگی و ارزشی در میدانی است که هم بلوک شرق و هم بلوک غرب در آن ایفای نقش میکردند و کشورمان توانست در هشت سال دفاع مقدس، به عنوان یک نیروی سوم، در برابر هر دو بلوک خودی نشان داده و از هویت اسلامی اش دفاع کند.
در همین راستا دفاع مقدس به جز ارزش نظامی و استراتژیک، از حیث تجربه سیاسی، فرهنگی و هویتی، دارای گوهرهای فراوانی است که باید از آن بیش از پیش استفاده کرد و درس گرفت.
یکی از درسهایی که این هشت سال برای امروز میشود استفاده کرد، تجربه وحدت در دفاع مقدس بود. تجربهای که شاید به ظاهر بدیهی به نظر برسد، اما اگر خوب در ابعاد آن نگریسته شود، روشن است که مهمترین عاملی بود که توانست نتیجه جنگ تحمیلی را تغییر دهد.
مطالعه تاریخ جنگ هشت ساله نشان میدهد که عمده شکستهای ایران در ماههای نخست دفاع مقدس به این دلیل بود که رئیس جمهور وقت، به جای آنکه تمرکز خود را بر روی مسائل دفاع مقدس قرار دهد، بیشتر درگیر بحرانهای داخلی و تفرقه افکنیها شده بود.
از شهریور ۱۳۵۹ که تجاوز نظامی رژیم بعث عراق به ایران آغاز شد تا خلع بنی صدر از ریاست جمهوری که در سال ۱۳۶۰ رخ داد، کشور دچار التهاباتی بود که به دشمن اجازه میداد بیش از پیش در جبهههای جنگ پیشروی کند. در همان دوره بود که بخشهایی از سرزمین مان در اشغال صدام قرار گرفت و حامیان او ترغیب شدند با سرمایه گذاری بیشتر بر روی عراق، تا نابودی ایران و از بین بردن انقلاب اسلامی از وی حمایت کنند.
پس از خلع بنی صدر، بازهم شیطنتهای منافقین مانع از این شد تا کشور به انسجام برسد. ترورهای هفتم تیر و هشتم شهریور، کشور را دچار بهم ریختگی سیاسی کرده بود. همین امر در جبهههای جنگ نیز بازتاب یافته و رزمندگان را نگران میکرد.
با این وجود درایت امام خمینی باعث شد تا در یک انتخابات باشکوه که به پیروزی حضورت آیت الله خامنهای انجامید، ثبات سیاسی به کشور بازگشته و کشور از تفرقه و چنددستگی که تا پیش از آن وجود داشت، خارج شود.
پس از برقراری وحدت و از بین رفتن این تفرقه افکنیها بود که پیروزیهای ایران در دفاع مقدس آغاز شد و کشورمان نه تنها موفق شد همه سرزمینهایی که اشغال شده بود را آزاد کند، بلکه برای آزادی مردم عراق از چنگال دیکتاتور بعثی این کشور نیز برنامه ریزی میکرد که اگر نبود حمایتهای آمریکا و شوروی از این رژیم، میتوانستیم بسیار زودتر از سال ۲۰۰۳ دیکتاتور عراق را از میان برداریم؛ بنابراین روشن است که آنچه باعث پیروزی ایران در عرصه دفاع مقدس شد، نه صرفا قدرت نظامی، بلکه وحدت داخلی بود. متغیرهای سیاسی – دفاعی ایران در آن تاریخ به خوبی نشان میدهد که هرگاه ایران در داخل کشور دارای وحدت و انسجام بود، در جبههها به موفقیت رسید و هر زمان که عوامل نفاق توانستند در درون کشور بی ثباتی ایجاد کنند و بین نخبگان سیاسی، مسئولان و احزاب اختلاف بیندازند، در جبههها هم روحیه رزمندگان تضعیف شد.
واقعیت این است که امروز نیز کشورمان با یک هجمه همه جانبه خارجی مواجه است. نه فقط آمریکا و اسرائیل که بسیاری از دولتهای متحجر منطقه نیز امیدوارند بتوانند بهانهای برای ضربه زدن به جبهه مقاومت به رهبری ایران پیدا کنند. در چنین شرایطی باید از تجربه گرانبهای دفاع مقدس استفاده کرده و از یاد نبریم که راز موفقیت در جبهه جنگ اقتصادی، نظامی، سیاسی و تبلیغاتی، حفظ وحدت در داخل کشور است و هر عاملی که این وحدت را از بین ببرد، قطعا دست نشانده خارجی است که میخواهد موقعیت ایران را تضعیف کند.
در شرایط کنونی کشور، مردم به خوبی به ضرورت حفظ وحدت پی برده و برای حفظ آن تلاش میکنند؛ بنابراین نخبگان سیاسی، رسانهای و حزبی و مسئولان کشور نیز باید تلاش کنند تا با هشیاری، همین راه را ادامه داده و درگیر مسائل فرعی که میتواند به انسجام داخلی ضربه بزند، نشوند.
بی تردید اگر همین مسیر ادامه یابد، سیاست فشار حداکثری دونالد ترامپ علیه کشورمان به همان سرنوشتی دچار خواهد شد که راهبرد حمله نظامی حداکثری صدام به آن مبتلا گشت.