کد خبر: ۴۹۷۷۲
زمان انتشار: ۱۷:۵۰     ۲۷ فروردين ۱۳۹۱
بولتن نیوز: در رفتارشناسی حیوانات آمده است که نمودار خشم سگ‌ها به صورت سينوسي است.اگر سگ خشني به شما حمله كرد، خودتان را به هيچ وجه نبازيد. سگ‌ها به افراد ترسو بيشتر حمله مي‌كنند بنابراين سعي كنيد هيچ حركتي حاكي از ترس از خود بروز ندهيد.فرار كردن در اين موارد نه تنها سودي نخواهد داشت بلكه او را بيشتر ترغيب به حمله كرده و اغلب اوقات نتيجه فرار، گاز گرفتگي‌هاي دردناك است. بنابراين همان‌جايي كه هستيد بايستيد




از ابتدای عمر با برکت جمهوری اسلامی ایران، اگر نتوان گفت که همیشه ولیکن به جرات اکثر اوقات مواجهه  غرب با کشورمان مصداق بارزی از رویارویی سگ و انسان بوده است. هر کجا که مسئولین کشور در مقابله با غرب کرنش کرده اند، سخت مورد تاخت و تاز قرار گرفته اند. این خوی در کوچکترین موضوعات نیز متجلی شده است. اما در طرف مقابل ایستادگی و فرار را بر قرار ترجیح ندادن، نه تنها باعث صدمه به نظام نشده است، بلکه به عکس، غرب را مجبور به قبول خواسته های جمهوری اسلامی ایران کرده است. تسخیر سفارت آمریکا و عملکرد آمریکا در ماجرای تهران گیت و 8 سال دفاع مقدس که پس از آن قرار بود سرزمینی به وسعت ایران و حکومتی اسلامی وجود خارجی نداشته باشد، نمونه های این ادعاست.

در چند سال اخیر نقطه تمرکز و رویارویی ایران و غرب، فرایند هسته ای شدن کشورمان بوده است. غرب همانند گذشته "استراتژی سگ" را پیش برنده سیاست های خود تلقی کرد و بر همین راستا سعی داشت با پارس کردن و دندان نشان دادن ترس را در جان ایران اسلامی نهادینه کند تا با عقب نشینی و یا فرار ایران، غرب را ترغیب به حمله کرده و نتیجه حمله سگ چه می تواند باشد جز گاز گرفتن؟

در پرونده هسته ای ایران می توان اولین برق دندان نشان دادن غرب را در ماجرای اولین قطعنامه پیشنهادی کشورهای اروپایی در شورای حکام علیه فعالیتهای هسته ای جمهوری اسلامی ایران شود. قطعنامه ای که کمتر از یکماه پس از دیدار مدیر کل آژانس بین المللی با سید محمد خاتمی رئیس جمهور کشورمان و موافقت خاتمی با حضور دائم یک تیم ارشد فنی برای  بحث و بررسی باقی موضوعات باقی مانده، صادر شد.




اما عملکرد هسته ای ایران در برابر غرب را می توان در عملکرد تیم هسته ای کشورمان جست. جایی که سید حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی پس از قطعنامه سپتامبر 2003 در دیدار با البرادعی نه تنها از عملکرد غرب گلایه نمی کند، بلکه به وی قول می دهد که ایران همکاری خود با آژانس را تسریع خواهد کرد و تمامی اطلاعات و توضیحات لازم را بدون تاخیر ارائه کند.

فهم غرب از ترس جمهوری اسلامی ایران و گام های رو به عقب، سیگنال های مربوطه را به غرب رساند و پیش زمینه عملیات استراتژی سگ را در نشست سعد آباد که به "لکه ننگ" معروف شد،عملی کرد و ایران "تعلیق داوطلبانه" را پس از مذاکره با وزرای خارجه انگلیس، آلمان و فرانسه پذیرفت.

از این پس بود که حملات پی در پی غرب علیه ایران شتاب گرفت.در حالی که 19 آبان ماه 1382 ایران نامه پذیرش پروتکل الحاقی را به آژانس تسلیم کرد،11 روز بعد دومین قطعنامه علیه ایران صادر شد. سومی قطعنامه در روزهای آخر سال 82 علیه ایران به تصویب رسید.چهارمین و پنجمین قطعنامه نیز علیه ایران به تصویب رسید. این روند تا جایی پیش رفت که ایران ضمن تعلیق داوطلبانه، عملیات ساخت سانتریفیوژ را کنار گذاشت و حتی فعالیت هسته ای UCF نطنز را نیز به حالت تعلیق در آورد. با این حال

اروپا ششمین قطعنامه علیه ایران را نیز تصویب کرد تا استراتژی سگ را به طور کامل عیله کشورمان به نمایش گذاشته باشد.

اما اگر چه تیم هسته ای دولت اصلاحات در برابر غرب گاه و بیگاه عقب نشینی کرد ولیکن این روند معکوس معلوم نبود تا کی تداوم داشته باشد و بر همین اساس رهبر انقلاب به ماجرا ورود پیدا کردند و پیش از صدور قطعنامه ششم در دیدار جمعی از مسئولان نظام فرمودند:« می گویند شما باید غنی سازی را تعلیق بلند مدت کنید. چرا و به چه دلیل؟ چه ربطی بین شفاف سای و تعلیق یا توقف غنی سازی است؟»




پس از فرمایشات مقام معظم رهبری بود که مجلس هفتم برای اولین بار در چند سال دولت اصلاحات در اردیبهت 1384 سرانجام در مقابل سگ غرب ایستادگی کرد و قانون دستیابی به فعالیتهای صلح آمیز هسته ای را به تصویب برساند و عملا مانع از کرنش تیم هسته ای دولت شود.

اما ما حصل تیم اصلاحات در برنامه هسته ای با تمام هراسی که از غرب داشت چه بود؟ پاسخی غیر از هیچ نمی توان در این باره یافت.به همین جهت رهبری تنها دو روز مانده به تنفیذ حکم ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد بنا به فرموده رهبری مبنی بر اینکه "قفل تعلیق باید در همان دولتی شکسته شود که به آن تن داده است" تعلیق فعالیتهای هسته ای کنار گذاشته شد.

دولت نهم روی کار آمد و در اولین اقدام واحد UCF اصفهان را فعال کرد و محمود احمدی نژاد با کنار گذاشتن حسن روحانی، علی لاریجانی را مسئول مذاکره تیم ارشد هسته ای ایران کرد. اگر چه علی لاریجانی عملکرد نسبتا خوبی در این باره داشت ولیکن احمدی نژاد سعید جلیلی را بنا بر مصلحت به جای لاریجانی ابقا کرد و بدین ترتیب روند هسته ای کشورمان روند ثابت و تهاجمی به خود گرفت.

ابن روند به تازگی در دور جدید گفتگوهای ایران و 1+5 که دور اول آن در استانبول ترکیه برگزار شد، روند رو به رشدی داشت.غرب که گمان می برد می تواند با قطع 15 ماهه مذاکرات با توجیه كارآمد بودن راهبرد "فشار و مذاكره"  در عزم راسخ ایرانن تردید بیافریند. اما این نه تنها اتفاق نیفتاد، بلکه این غرب بود که پس از 15 ماه در حالی به پای میز مذاکره نشست که خود می دانست باید به ایران امتیاز بدهد و آن امتیاز چیزی نبود جز توافق بر رویNPT. خواسته ای که ایران همیشه بر آن پافشاری می کرد و غرب در برابر آن ایستادگی.

توافق غرب بر روی مطالبات ایران امری از پیش مشخص بود به نحوی که کاترین اشتون پیش از آغاز مذاکرات و پس از گفتگوی 3 ساعته با دکتر سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی ، بیانیه توافق بر روی NPT را آماده انتشار می کند.




علاوه بر این فضا سازی ها و عملکرد دکتر جلیلی مسئول تیم هسته ایران به قدری موجه بود که نیازی به مذاکرات دو جانبه با اعضای 1+5 پیش نیامد و ایران در مذاکرات با همه اعضای 1+5 به پیروزی دست یافت. اما تدبیر دبیر شورای عالی امنیت ملی در تعیین یک کشور شیعی(عراق) به عنوان مکان مذاکرات آتی در 3 خرداد ماه و تاکید بر بالا بردن ظرفیت بغداد و پذیرش این امر از سوی 1+5 نوید دهنده آینده روشن در حقوق هسته ای کشورمان است.

به جرات می توان دست برتر تیم مذاکره کننده ایرانی در مقابل غرب و عدم کرنش دکتر سعید جلیلی در مقابل غرب را عامل اصلی موفقیت تیم مذاکره کنند هسته ای دانست. تیمی که در برابر پارس غرب ایستاد و عقب نشینی نکرد و باعث شد تا نمودار سینوسی خشم غرب از نقطه اوج به قعر را شاهد باشیم.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۱:۴۱ - ۲۷ فروردين ۱۳۹۱
۱
۰
با چند جمله اول کلی حال کردم . دمت گرم .
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها