کد خبر: ۵۱۵۳۱
زمان انتشار: ۱۱:۳۸     ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۱

رادیو گفت وگو مناظره ای با موضوع واکاوی دلایل به وحدت نرسیدن جبهه متحد اصولگرایان و جبهه پایداری در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی بر گزار کرد که در آن نماینده‏ای از هر دو جبهه به بیان دیدگاه‏های خود پرداختند.

به گزارش رجانیوز در این برنامه اسدالله بادامچیان عضو جبهه متحد اصولگرایان و قائم مقام حزب موتلفه و علی اصغر زارعی عضو جبهه پایداری انقلاب اسلامی درباره موضوع این مناظره به بحث و گفت‏وگو پرداختند. 
 
متن این گفت‏وگو همراه با فایل صوتی آن در ادامه آمده است:
 
زارعی: جبهه پایداری تشکیل شد تا انرژی سوم تیر کما کان در خدمت رهبر انقلاب باشد
 
مجری: علی رغم آنکه شما در مجلس هشتم گفتمان اصولگرایی را شکل دادید و همه در ذیل آن گردهم جمع شدید، شما و دوستانتان جبهه پایداری را تشکیل دادید، در ماه‏ها منتهی به زمان انتخابات مجلس از جریان اصولگرایی با وجود دعوت زیاد جدا شدید و لیست جداگانه ارائه کردید. چرایی این انشعاب را توضیح دهید؟
 
زارعی: گفتمان اصولگرایی بحثی بود که در ابتدای مجلس هشتم داشتیم، اما حوادثی که در این دو سال اخیر اتفاق افتاد، بالاخص ماجرای فتنه 88 و اتفاقی که در اوایل سال گذشته رخ داد و فضایی در کشور درست شد، در برابر اجرای فرمان مقام معظم رهبری، این حوادث باعث شد که طیف اصولگرایان عملکردی از خودشان نشان دهند.
 
کسانی که در جریان اصولگرایی بودند در فتنه 88 عملکرد متفاوتی از خود نشان دادند. کسانی از این دوستان اگر حامی جریان فتنه نبودند اما در برابر آن سکوت کردند، تعدادی از آنها هم نسبت به فرمایش رهبر معظم انقلاب که امر به تبیین شرایط و فضای مکدری که در جامعه بعد از انتخابات 88 به وجود آمده بود و بعضا مردم دچار سردرگمی شدند، داشتند، این دوستان عملکرد مناسبی نداشتند.
 
اتفاقی که در اوایل سال 90 درخصوص تغییر وزیر اطلاعات افتاد، ایجاد نوعی سرخوردگی در جریان حامی گفتمان سوم تیر به وجود آورد و این ظرفیت، ظرفیت بسیار قابل توجهی بود که هم در انتخابات 88 و هم سال 84 خود را نشان داده بود.
 
جبهه پایداری اساسا به عنوان یک چتر برای این حجم انبوهی از حامیان سوم تیر بود، که این انرژی کماکان در خدمت منویات رهبر انقلاب قرار بگیرد.
 
مجری: این گفتمان چه ویژگی‏هایی دارد؟
 
زارعی: گفتمان سوم تیر، گفتمان عدالتخواهی، ولایتمداری، ساده زیستی، ایستادگی در برابر زیاده‏خواهی‏های دشمن بود که در دولت نهم برخی از آنها ظهور و بروز پیدا کرد و جلوه‏هایی از آن در بحث سیاست خارجی و هم در مسائل داخلی خود را نشان داد به طوری که بارها مورد تمجید مقام معظم رهبری قرار گرفت. 
 
آنچه که در اوایل دولت دهم اتفاق افتاد، خصوصا در اوایل سال گذشته قدری در این رویه رخوت به وجود آورد و برای اینکه این رخوت به جریان مردمی حامی منجر نشود، موجب شد جبهه پایداری بیاید و بتواند مدیریتی بر سر نیروهای حامی داشته باشد. به همین دلیل جبهه پایداری قبل از ماه مبارک رمضان سال قبل اعلام موجودیت کرد و هدفش هم در ابتدا بحث گفتمانی بود، و نیت ارائه لیست جداگانه نداشتیم.
 
موضوع وحدت اصولگریان هم به اوایل سال 1389 بر می‏گردد. که در آن زمان نشست 30 نفره بود و علمای بزرگواری همچون آیت الله مهدوی و آیت الله یزدی پا پیش گذاشته و منشور اصولگرایی را تنظیم کردند. قرار هم شد بر محور این منشور موضوع وحدت اصولگرایان در مجلس نهم شکل بگیرد.
 
گفت‏وگوهای اولیه هم شکل گرفت، اساسا هم بنا نبود لیست مستقلی داشته باشیم، ما دنبال مذاکره بودیم منتها وقتی ساختاری برای جبهه متحد تنظیم شد، ما نسبت به آن ساختار اشکال داشتیم. وقتی اشکالات را نسبت به آن ساختار مطرح کرده و حتی به صورت مکتوب هم خدمت علما تقدیم کردیم، برخی از آن اشکالات پذیرفته شد و با برخی هم موافقت شد، اما چند تا از آن مشکلات کماکان باقی ماند و ما کماکان به مذاکرات ادامه دادیم.
 
آنچه که ما از علما انتظار داشتیم، عمل به منشور اصولگرایی بود و احساس ما این بود که آن ساختار بر اساس آن منشور اصولگرایی نیست. اصل حرف ما هم این بود کسانی که می‏خواهند در راس مدیریت جریان اصولگرایی قرار بگیرند، باید خود آن افراد به طور مصداقی با منشور اصولگرایی سازگاری داشته باشند. ما نباید چهره‏هایی داشته باشیم که در امتحانی که در دو سال قبل در کشور صورت گرفت، عملکرد مناسبی نداشتند و این موضوع هم در مذاکرات با علما مطرح شد و چون این تغییرات انجام نشد به تدریج احساس کردیم که این مجموعه نمی‏تواند. 
 
از طرفی فضای حاکم بر شرایط سیاسی کشور هم مهم بود. پیش بینی  ما این بود که جریان اصلاحات بر اساس عملکرد خود در فتنه در انتخابات به دنبال تضعیف نظام خواهند بود و این انتخابات را تحریم می‏کنند و شرکت نخواهند کرد. اگر آنها در انتخابات شرکت نکنند باید در کشور رقابت و فضای شاداب برای انتخابات پیش بیاید که در مجموع هم همین اتفاق افتاد.
 
اگر اصلاح طلبان می‏خواستند حضور قوی در انتخابات داشته باشند، قطعا ما لیست مستقل نمی‏دادیم و ترجیح می‏دادیم که با دوستانی که به عنوان اصولگرا قبول داشتیم، با اصلاح طلبان رقابت کنیم وبعد هم که مقام معظم رهبری فرمودند انتخابات رقابتی باشد و بنا بر نص فرمایش ایشان عمل کردیم.
 
بادامچیان: دلایل زارعی برای تشکیل جبهه پایداری کافی نیست
 
مجری: آقای بادامچیان از نگاه  شما دلایلی که آقای زارعی به عنوان انشعاب از جریان اصولگرایی مطرح کردند، برای این انشعاب کفایت می‏کند؟
 
بادامچیان: نه، از نظر من این دلایل کافی نیست. اما احترام به همه دوستانی دارم که نظرشان این شد که مجموعه جدیدی به نام جبهه پایداری راه بیندازند و این طبق قانون اساسی حق همه افراد است و آنها را هم اصولگرا می‏دانم.
 
در دوره اول مثبت یا منفی درباره جبهه پایداری معمولا صحبت نکردیم، اما موضوع به این شد که جبهه پایداری طوری صحبت کرد و موضع گرفت که به عنوان دفاع از خود مجبور شدیم در برخی از موارد تذکرات و توضیحاتی را بدهیم. یکی از انتقادهایم این است که می‏شد این فضا پیش نیاید.
 
به نظرم دوره جدید در انقلاب و جامعه ما شروع شده است. در این دوره معلوم شد افکار اصلاح طلبانه، لییرال مسلکانه، افکار گروه‏های التقاطی و جریان‏های انحرافی معلوم شد که در انتخابات و جریان یوم الله نهم دی جایگاهی ندارند و کاملا هم روشن شد، ملت و جامعه، کلان اصولگرایی را مورد پذیرش قرار داده است. بنا بر این اانتخابات برتر در جامعه بین اصولگرایان است حالا اسمشان هر اسمی که می‏خواهند بگذارند. اما در عین حال اصولگرا هستند اما باتنوع سلیقه‏ها و دیدگاه‏ها.
 
این دوره جدید که یک تکاملی است در انقلاب ما، دوره رقابت‏های اصولگرایانه است، پس می‏توانیم در انتخابات که ماهیتش رقابتی است، رقابت داشته باشیم، منتها در چارچوب اصولگرایی؛ رقابتی که هرکس نقاط مثبت خود را مطرح کند و به دیگری توهین و اهانت و تهمت نزند، تخریب نکند، بداخلاقی و افراط نکند، مطلق‏گرایی نکند که خودش را سفید مطلق و هر کس که او را قبول ندارد، سیاه بداند.
 
بادامچیان: جبهه پایداری باید مجوز می‏گرفت/ زارعی: مجوز جبهه متحد را نشان دهید
 
مجری:از نگاه شما رقابتی که جبهه پایداری در مجلس نهم با دوستان شما در جبهه متحد داشت در چارچوب اصولگرایی تعریف می‏شد؟
 
بادامچیان: در یک بخش بله و در بخش دیگر خیر. یکی اینکه نام خود را جبهه پایداری گذاشتند، در حالی که چند نفر شخص حقیقی جمع شدند و یک تشکلی را به هر عنوان تشکیل دادند، همایش برگزار کردند، مصاحبه مطبوعاتی گذاشتند وصحبت کردند، بند اول قانون احزاب این است که اشخاص حقیقی باید تشکیلات سیاسی راه بیندازند، اشخاص حقوقی نمی‏توانند. پس بنابر این اینها حتما باید از کمسیون احزاب مجوز می‏گرفتند و این بی اعتنایی به قانون خلاف اصولگرایی است.
 
مسئله دوم اینکه اگر بخواهند این بهانه را داشته باشند که جبهه در قانون فعلی نیست، حالا ما در کمسیون شوراها این بار در بازنگری قانون احزاب تصویب کردیم که جبهه هم باید بیاید و مجوز بگیرد، منتها تعریف جبهه را هم همان‌جا کردیم که جبهه مجموعه‏ای از تشکل‏های گوناگونی است که رسمیت دارند، خب آیا واقعا در جبهه پایداری تشکل‏های گوناگونی جمع شدند؟ اگر جبهه پیروان امام ورهبری خود را جبهه می‏نامد، به خاطر این است که 15 تشکل دارای رسمیت عضو آن هستند. 
 
انتقاد دوم این است که اگر می‏خواستند در انتخابات شرکت کنند، می‏توانستند وحدت کنند، چون در جبهه متحد اصولگرایان دو نفر برای دوستان جا گذاشتند و گفتند که شما یک ضلع هستید. این دوستان تداوم رایحه خوش هستند. اگر جبهه پیروان رهبری با 15 تشکل دو نفر دارد، جمعیت ایثارگران و رهپویان هم دو نفر دارند، جمعیت شما هم دو نفر داشته باشد. که سه ضلع تشکیل شود. البته در این ساختار از طرف آقایان لاریجانی و قالیباف هم دو نفر بنا بر نظر جمع اضافه شد.
 
این مجموعه‏ای بود که می‏شد در آن حرف‏ها و نظرات دوستان مطرح شود و آن چیزی که بود با هم دسته جمعی حرکت کنیم و تبعا اثراتش در انتخابات عظیم 12 اسفند بیشتر بود.
 
به نظرات مجموعه‏هایی مثل موتلفه با نیم قرن سابقه احترام نگذاشتند
 
حالا اگر این نوع وحدت را قبول نداشتند اشکالی ندارد، یک موقع هست که این نوع وحدت به سلیقه نمی‏خورد و می‏گویند ما نیروهای بهتری داریم، اما زمانی این شیوه پیش گرفته می‏‏شود که شما چرا این افراد را دعوت کردید، اینها می‏شوند قاضی و آنها را ساکتین فتنه، مردودین فتنه، اینها می توانند یک کسانی را در خودشان به هر دلیلی راه ندهند اما اینکه یک مجموعه‏ای که در راس آن جامعه روحانیت مبارز حمایت می‏کند، جامعه مدرسین حمایت می‏کند و حضرت آیت الله مهدوی و حضرت آیت الله یزدی هستند، مجموعه‏هایی مثل موتلفه با نیم قرن سابقه خط ولایت تبعیت دارد، اینها نشسته‏اند و قبول کردند، خب به نظرات آنها احترام می‏گذاشتند، ولی این احترام همین الان در صحبت آقای زارعی نیست.
 
ایشان می‏فرمایند بله اینها اصولگرا هستند اما آنی که ما می‏گوییم نیستند، مگر قرار است تمام اصولگرایان همانی که ما می‏گوییم یا این دوستان می‏گویند باشند؟ اینها حق دارند، انسانند، افراد متدینند، مجتهدند، بعضی‏های آنها هم مجتهد جامع الشرایط هستند، خب این انتقاد جدی است و می‏توانستند اینها این حرف‏ها را نزنند.
 
شخصیتی مثل باهنر را ساکت فتنه دانستند، کسی که نایب رییس مجلس است
 
مسئله سوم که انتقاد داشتیم این بود که در واقع تخریبی برخورد کردند. من متاسفم از این قضیه و امیدوارم که خود عزیزان جبران کنند. 
 
بعضی از نشریات و پایگاه‏های خبری حسابی وارد صحنه شدند. مثلا یک شخصیتی مثل آقای مهندس باهنر را ساکت فتنه دانستند، یک آدمی که نایب رئیس است و در مجلس شورای اسلامی سابقه دارد و از کسانی است که با بنده در مجلس دوم جزو گروه 99 نفر مخالف آقای میرحسین موسوی بودیم و در حزب جمهوری اسلامی ضد میرحسین موسوی بودیم، چون می دانستیم آن افکار التقاطی و قدرت‏طلبانه و بعضی از مسائل را دارد. آن وقت ما بیاییم یک شخصیت مملکت را طوری فضا سازی کنیم؟ حالا اینکه ایشان رییس مجلس شورای اسلامی را جزو کسانی بدانند... 
 
نمی‏خواهم بگویم که نظر اشکال دارد، می‏تواند کسی نظرش را محترمانه بگوید اما اگر اصولگرایی است، این اصولگرایی نیست که ما مطلق‏گرا خودمان را قاضی کنیم و بعد هم بیاییم در جبهه متحد اصولگرایان ( بگوییم) اگر این دیدگاه ها را بپذیرید، هستیم! اینکه وحدت نشد، وحدت یعنی گذشت از بعضی از مواضع و همراه شدن، نه اینکه هرچی طرف می گوید، بگوییم چشم، این تبعیت است و وحدت نیست.
 
زارعی: 40 تشکل دانشجویی و غیر دانشجویی از جبهه پایداری حمایت کردند
 
زارعی: اولا درباره اسم جبهه که گفتند بله، حدود 40 تشکل دانشجویی و غیر دانشجویی از جبهه پایداری حمایت کردند و در بدو شروع هم برنامه‏ای داشتیم که این مجموعه بتوانند به طور کاملا رسمی تر مطابق همان تعریف آقای بادامچیان پیش ببریم. اولا که جبهه در قانون فعلی مجوز لازم ندارد، آقای بادامچیان بگویند که مگر جبهه متحد اصولگرایان مگر الان مجوز دارد؟ به ما نشان دهند. بنده با آقای بادامچیان در کمسیون شوراها هستیم، اگر قانون بعدی اصلاح شد ما مطابق قانون خودمان را تطبیق می‏دهیم. حتی از اینکه ایشان با این اطلاعی که دارند این ایراد را می‏گیرند در حقیقت جای اشکال است.
 
اشکال دوم این است که می‏فرمایند که در ساختار جبهه متحد، جبهه پایداری را یک ضلع دانستیم. بحث ما این است که این ساختار را چه کسی درست کرد، آنچه حضرات آیات مهدوی کنی و یزدی تدبیر فرمودند منشور اصولگرایی بود که آن را نیز اعلام کردند. ما هم از ابتدا تا انتها عرض کردیم که منشور اصولگرایی مورد قبول است و ما باید تلاش کنیم که این منشور محقق شود.
 
 نکته ای که الان هست این است که بر اساس این منشور عمل نشد. دلیلش هم این است که ما وقتی به طور مکتوب ایرادات ساختار را ارائه کردیم، علما پذیرفتند و حتی تغیراتش را هم پذیرفتند، افرادی هم آمدند به عنوان نماینده از جبهه متحد با ما صحبت کردند و گفتند که این تغیرات را ما پذیرفتیم ولی وقتی که بعد از نماز ظهر و عصر با دوستان صحبت کردیم و حتی پنج توافق را امضا کردیم، قبل از مغرب به نحوی در رسانه‏ها منتشر شد که این توافقات صورت گرفته و جبهه پایداری هم به جبهه متحد خواهد پیوست، بلافاصله تکذیب کردند که نه!
 
یعنی از یک طرف دعوت به وحدت بود و از طرف دیگری چنین چیزی در رفتار مشاهده نمی‏کردیم، برعکس، دوستانی که در داخل جبهه متحد هستند آمدند مصاحبه کردند و ما را متهم کردند که اینها با جریان انحرافی ارتباط دارند و اینها ساخته آقای احمدی نژاد است و از این حرفها؛ که ما ایراد گرفتیم و در یک نوبت هم که در خدمت آیت الله مهدوی کنی رسیدیم، ایشان هم اعتراض کردند که چنین اظهاراتی، اظهارات خوبی هم نبوده و اینها از خودشان این حرف‏ها را زدند. 
 
انتقاد بعدی هم که آقای بادمچیان مطرح کردند، بحث ساکتین است. اگر ما می‏گوییم که کسی ساکت فتنه بوده است، دیگر نباید اسم او را بیاوریم، خب خود این افراد در این معرض نباید قرار می‏گرفتند، اگر من ادعا کردم که در یک پستی قرار می‏گیرم و مدیریت یک کار را به دوش بگیرم، یقینا باید مورد نقد قرار بگیرم. مدیریت جریان اصولگرایی جایگاهی است که باید مطابق منشور اصولگرایی باشد و این ایراد را بسیاری ازدوستان داخل خود جبهه متحد پذیرفتند.
 
برای جلوگیری از مطلق گرایی همواره خود را با علما تطبیق دادیم
 
اما اینکه ما خود را مطلق بدانیم، اینطور نیست و برای همین هم از اول کار خود را همواره با علمای بزرگوار تطبیق دادیم و دوستان نمی‏توانند بگویند آنچه که انجام دادیم نظرات شخصی ما بوده است، ما با علما چک کردیم، البته اگر در اجرا مشکلاتی بوده مقصر ما بودیم اما ما سعی کردیم از هدایت علما استفاده کنیم.
 
دو نوبت خدمت آیت الله مهدوی کنی رسیدیم، ایشان حتی نماینده یکی از این دو نفری که در جبهه متحد بودند، پذیرفتند که نباشند، بعد فشار آوردند. از ابتدا نوعی مخالفت با جبهه پایداری شکل گرفت.
 
بادامچیان: جبهه متحد نیازی به مجوز ندارد/ با جبهه پایداری مدارا شد
 
بادامچیان: دکتر زارعی قبول دارند که هر تشکل سیاسی که بخواهد فعل سیاسی انجام دهد و در انتخابات شرکت کند و نامزد معرفی کند، باید مجوز قانونی داشته باشد. در قانون فعلی جبهه نیاز به مجوز ندارد چون اصلا در این قانون فقط اشخاص حقیقی می‏توانند، تشکل داشته باشند.
 
جبهه متحد به خاطر اینکه از تشکل‌های رسمیت یافته تشکیل شده، نیازی به مجوز ندارد. اینکه 40 تشکل دانشجویی و غیر دانشجویی پس از تشکیل جبهه پایداری از آن حمایت کرده باشند، این دیگر تشکیل جبهه نیست. تشکیل جبهه این است که این 40 تشکل نماینده بفرستند شورای مرکزی جبهه، شورای نمایندگان تشکلهای عضو بشود و در واقع شخصیتهای حقوقی می توانند تشکیل جبهه ای بدهند که نیاز به مجوز قانونی در قانون فعلی ندارد. ولی اینطور نشد.
 
اینهایی که الان جبهه پایداری را راه می‏اندازند، شخصیت‏های حقیقی هستند. با جبهه پایداری مدارا شد وبرخورد هم نکردند. اما رعایت موازین قانونی را نکرده است.
 
آیت الله مهدوی کنی مورد تایید امام ورهبری است، اینکه می‏گوییم شما منشور را عمل نکردید یعنی متهم کردن آنها. برداشت آقای مهدوی و آقای یزدی این است که آقای باهنر ....
 
جامعه مدرسین آقای لاریجانی را در قم نامزد کرده است، مراجع محترم تقلید ایشان را تایید کرده‏اند، حالا یک شخصی بگوید که چرا آقای لاریجانی در جبهه متحد اصولگرایان نماینده دارد؟ و بعد بگوید که او در دوران فتنه خوب عمل نکرده است، این نکته قابل توجهی است. 
 
متهم کردن بزرگان از علما به اینکه اینها یا لابد یک منشوری نوشتند عمل نمی کنند یا مصلحت گرایی و یا منفعت گرایی سیاسی می‏کنند. این مطالبی که در یک نشریه متعلق به یکی از عناصر اینهاست آیا واقع مصداق رقابت اصولگرایانه است یا تخریب؟
 
زارعی: علما به ما گفتند که اصرار می کنند فلان آقا باشد
 
زارعی: آن افرادی که به مجموعه جبهه متحد وارد شدند را که علما انتخاب نکردند، بلکه مجموعه‏ها معرفی کردند. حرف ما هم این بود که مجموعه‏هایی که می‏خواهند افرادی را معرفی کنند، آن افراد کسانی باشند تا هسته مرکزی اصولگرایان را یک هسته مقبول و جاذبه دار برای اصولگرایان در کشور ترسیم کنند. افراد لیست را تعیین می کنند نه علما. باید افرادی را معرفی کنند که مقبول باشند و خودشان ظرفیت تخریب نداشته باشند، مگر مطرح نشد که در مذاکرات فلانی نباشد و فلانی باشد، مگر مخالفت می‏کردند؟ نه! ما در برخی از مذاکرات‏‏مان هم علما‏ می‏گفتند، که اصرار می کنند که آقای فلانی باشد. حتی از روزی هم که رهبر معظم انقلاب بر انتخابات رقابتی تاکید کردند، ما را تخریب کردند. 
 
هفته گذشته نشریه "شما" که متعلق به دوستان عزیز ما در موتلفه است، جبهه پایداری را متهم به ارتباط با جریان انحرافی کرد. وقتی از مجلس سوال می‏کنیم که بر چه اسنادی این اتهام را نسبت دادید، می‏گویند که این یک تحلیل است. وقتی شما تحلیل خود را با تیتر درشت در روزنامه‏ها منتشر می‏کنید بعد اسمش را کار اخلاقی می‏گذارید و بعد از انتخابات سالم سخن می‏گویید! اگر شما این کار را انجام دهید یقینا بسیاری از دوستان ما هستند که دست به قلم هستند، سایت دارند، به آنها بر می خورد که چنین اتهاماتی به آنها وارد می‏شود، بعد که پاسخ می‏دهند می گویند، پاسخ ندهید. اینطوری نیست که با ما هم هماهنگ کنند و به عنوان یک علاقه مند پاسخ می دهند.
 
بادامچیان: ما که حرف‏های شما را قبول نداریم
 
بادامچیان: آقای زارعی که از عناصر اصلی جبهه پایداری هستند دید خود را مطلق می‏دانند، معتقدند هرچه خود صحیح می‏دانند باید همه، از علما و جامعتین قبول کنند و من به همین انتقاد دارم. شما معتقدید که فلانی در جریان فتنه فعال نبوده است اما آقای مهدوی معتقدند که این فرد فعال بوده است، شما حق دارید نظر خود را بر آیت الله مهدوی کنی، بر آقایان عسگراولادی، دکتر ولایتی، حداد، تقوی، حسینی بوشهری و کعبی تحمیل کنید؟ شما اگر رفتید سخنان خود را گفتید اینقدر قبول داشته باشید که اگر دیگران حرف شما را قبول نداشته و خودشان دلایل دیگری دارند، حق دارند با هم جمع شوند، آخرش هم رای با مردم است. 
 
علما نشستند و منشور نوشتند، اینها می‏گویند شما که خودتان منشور نوشتید به آن عمل نکردید. اینکه خودش منشور را نوشته است. شما بگویید من برخی از افراد را منطبق با آن منشور نمی‏دانم، خب من می‏گویم که نظر شما برای خودتان محترم است، اما برای ما که متبع نیست. ما که حرف‏های شما را قبول نداریم. 
 
چه کسی به جبهه پایداری هجمه کرد؟
 
جبهه پایداری می‏گوید از اول به ما هجمه کردند، چرا هجمه کردند، چه کسانی هجمه کردند. آقای مهدوی کنی که شما را به وحدت دعوت کرد. این هجمه بود؟ اینکه برخی از افراد نسبت به شما چیزهای دیگری را بگویند، خب آن نکات دیگری است. بله! این دوستان وقتی شروع به تخریب دیگران کردند، که اینها در فتنه ساکت بودند، آن یکی مردود بوده و این یکی اصول‌گرا نیست و این یکی چی چی هست، انتظار دارند که هیچ کس هیچ چیزی نگوید.
 
 
خواهش من این است که جناب آقای زارعی که به نشریه شما اعتراض می‏کند، حد اقل نشریه نه دی را نگاه کند. من نامه‏اش را به آقای آقاتهرانی دبیر کل جبهه پایداری نوشتم. در صفحه دو، سه، چهار و پنج همه آنجا نوشته است. مسئله مهم اینجاست که آن جریان انحرافی که خاتون را مطرح کرد، در آن هفته حمایت جدی از جبهه پایداری کرد. در نشریه "شما" یک سوال است که آیا شما سازش کردید یا نه؟ لطفا جواب دهید. بعد از آن گفتند کسانی که این حرف‏ها را می‏زنند دچار عقب افتادگی فکری هستند، خب چرا توهین؟ اینها نظراتشان را دادند. 
 
زارعی: اگر حرف گوش کن بودیم دیگر متهم به انحراف و نفاق نمی‏شدیم
 
زارعی: اینکه آقای بادمچیان می‏فرمایند که شما نظرات برخی از افراد را در آن ساختار نپذیرفتید چه حقی دارید که تحمیل کنید؟ ما تحمیل نکردیم. ما گفتیم که اگر این ترکیب باشد، ترکیبی که در مذاکره حضوری با مجموعه دوستان به آن رسیدیم و قبول هم کردند که اصلاح کنند، ولی در عمل نگذاشتند، تحمیل نکردیم، ما چون قبول نکردیم به این ساختار وارد شویم این همه حرف شنیدیم.
 
ما اگر از روز اول به جبهه متحد می‏رفتیم و آنجا ساکت و حرف گوش کن می نشستیم دیگر اینهمه متهم به جریان انحراف و نفاق نمی‏شدیم. آقایان تحمل نکردند و گفتند که شما نمی‏آیید از از دایره خارج هستید. مبنای ما باید اصول باشد، نه افراد. افراد را باید با حق سنجید نه حق را با افراد. 
 
می گویند چون آن نشریه‏ای که خاتون را منتشر کرده است از جبهه پایداری حمایت کرده است، پس یک سازشی صورت گرفته است. اگر مبنا را بر این قرار بدهیم آن هم توسط برخی از دوستان با سوابق انقلابی ارزشمند، این طوری در نشریه خود بزنند و بحث سازش جبهه پایداری و جریان انحرافی را مطرح کنند، این تخریب نیست؟ افرادی می‏خواستند نتیجه انتخابات را به نوع دیگری تحلیل کنند، این به جبهه پایداری چه ارتباطی دارد؟
 
اساس تشکیل جبهه پایداری شکل‏گیری جریان انحرافی بود
 
اساس تشکیل جبهه پایداری شکل گیری جریان انحرافی بود، چطور به جریان انحرافی منتسب می‏کنید، اگر این مسائل نبود چه بسا اصلا جبهه پایداری شکل نمی‏گرفت. اینکه به کرات به جریان انحرافی منتسب شود تهمت و تخریب است. 
 
موضع ما به عنوان جبهه پایداری همواره این بود که ما دولت نهم را به عنوان دولت خدمت، عدالت و ولایتمداری می‏دانیم، در دولت دهم نیز معتقدیم که دولت به ما هو دولت، تا زمانی که سکان اجرایی کشور در دستش است، تا زمانی که بر اساس ضوابط کارهای خود را پیش می‏برد باید حمایت کنیم، مشکلات مردم در دست این دولت است و تا زمانی که فعالیت می کند، ما حمایت می کنیم اما هر کجا که از اصول تخطی شود هیچ عقد اخوتی نیست.
 
اما نگاه ما در جبهه متحد قدری متفاوت است، ما عملکرد تند برخی از دوستانی که امروز خودشان را در جبهه متحد می‌دانند و درفضای سنگین اختلافاتی که بین مجلس و دولت پیش آمد و فکر می‏کنیم که مردم هم از این فضا خوشحال نیستد و مقام معظم رهبری نیز بارها و بارها نسبت به فضای آرام میان دولت و مجلس تاکید فرمودند و بر تعامل تاکید کردند، خب اینها مراعات نشده است و دوستان هم خودشان عملا موضع خود را بیان می‏کنند و تا آنجا که ما مشاهده کردیم این فضا را سنگین‏تر هم کرده‏اند و البته این به معنی تایید تمام کارهایی که در دستگاه اجرایی صورت می‏گیرد، نیست. خود ما هم انتقاد داریم و در گذشته هم انتقاداتمان را به جای آنکه در تریبونها مطرح کنیم با خود دستگاههای اجرایی و رییس دولت مطرح می کردیم.
 
بادامچیان: ممکن است کسی عصبانی شده و گفته شما از دایره خارج هستید
 
بادامچیان: تمام حرف‏ها این بود که جبهه پایداری حق می‏دهد که هر کس که بر طبق وظیفه‏اش عمل کرد، اصولگراست؟ اگر این را قبول کنند، جای این بحث ها دیگر نمی ماند، اما اگر اینطور باشد که چون ما این حرف‏ها را می زنیم بقیه باید گوش کنند، این همان بداخلاقی است.
 
آیا جبهه متحد جایی است که افراد بروند و ساکت بنشینند؟ این یک ضلع است، این تهمت و بد اخلاقی نیست؟ ممکن است کسی عصبانی شده باشد و به ایشان گفته که شما چون قبول نمی‏کنید پس از دایره خارج هستید، آیا موضع جبهه متحد اصولگرایان بود که تا آخر می‏گفت که وحدت کنید؟ اینکه جبهه پایداری بر اصول تکیه دارد نه افراد، مگر جبهه متحد اینطور نیست؟ آیا منفعتی برای او مطرح است؟ یا آیت الله مهدوی اهل این است و این که بیانیه می‏دهد و تایید می‏کند، یعنی حضرت آیت الله مهدوی حواسش نیست؟ 
 
زارعی: گردن علما نیندازید
 
زارعی: حضرات آیات مهدوی کنی و یزدی افرادی را آنجا منصوب نکردند، ساختاری دادند و گفتند که بروید با این ساختار کار کنید، این را گردن علما نیندازیم. این به ما بر می‏گردد. این ترکیب را دوستان انتخاب کردند.
 
بادامچیان: در مجموعه ای که آقایان دارند دو نفر از جامعه روحانیت و دو نفر از جامعه مدرسین هستند سه نفر هم کسانی هستند که ما در جلسه 30 نفره در حضور آقای احمدی نژاد فرمودند که این سه نفر باشند.
 
زارعی: حتی نمایندگان جامعه مدرسین هم تغییر پیدا کردند. اینطور نبود که از اول همین افراد باشند.
 
بادامچیان: من بحثی ندارم که جبهه پایداری این دوستان را می‏پسندد یا نه، اصلا نمی خواهد با آقای مهدوی کنی و آقای یزدی باشد.
 
زارعی: نه اصلا من این را قبول نمی‏کنم، ما احترام  آیت الله مهدوی‏کنی و هم آیت الله یزدی را داریم و این یک نوع بی احترامی در بحث دوستان متحد است که به اسم علما کار می کنند و از علما خرج می‏کنند و بعد می خواهند همه تبعیت کنند.
 
بادامچیان: بگویید چرا جریان انحرافی از شما حمایت کرد/ زارعی: می‏خواستند ظرفیت اجتماعی جبهه پایداری را به نفع خود ضمیمه کنند
 
بادامچیان: این همان تخریب است که یک عده به نام علما کار می‏کنند، بی خبرند، اطلاع ندارند. آدم‏های صاف و ساده ای هستند. چرا این حرف‏ها را بزنیم که گیر کنیم. شما یک عده دوستان را خودتان قبول دارید و مورد احترام ما هم هستند و هیچ مشکلی هم نداریم، دو نفر از 23 نفری هم که مانده بود در جبهه متحد از جبهه پایداری گذاشتند، مجموع جبهه متحد جمع گرا است، گروه گرا نیست، که هرکه از ماست قبول و هرکه از ما نیست قبول نیست. 
 
به صراحت هم در مصاحبه و هم الان فرمودند که مبنای جبهه پایداری مخالفت با جریان انحرافی است، قبول است. دست شما درد نکند، اما بگویید که چرا اینها از شما حمایت کردند؟ خب این را جواب دهید.
 
زارعی: بی‏خود کردند. 
 
بادامچیان: نشریات نظریات خودشان را می‏گویند و ما باید جواب آنها را بدهیم. اینکه حالا بی‏خود کردند، هر کس که نظر شما را رعایت نکرده بیخود کرده است؟ خب اینطور نیست. اینها نظرشان را دادند شما هم نظرتان را بدهید طبق قانون مطبوعات چاپ می‏کنند.
 
زارعی: نشریه خاتون که این کار را کرد مورد حمله ما قرار گرفت، حالا آنجا یک عده دنبال آن هستند که وقتی ظرفیت اجتماعی جبهه پایداری را دیدند به نفع خودشان ضمیمه کنند ما این را قبول نمی‏کنیم. به استناد این جبهه پایداری را به سازش با جریان انحرافی متهم کنند کار درستی نیست. ما در تمام مصاحبهها مرتب اعلام برائت کردیم.
 
بادمچیان: بنده 25 شهر و دبیر کل موتلفه 40 شهر برای تبلیغ احمدی نژاد رفتیم
 
بادامچیان: طبیعی است که در دولت اول احمدی نژاد همه از احمدی نژاد حمایت کردیم، در دولت دوم هم همچنین. بنده 25 شهر برای تبلیغات آقای احمدی‏نژاد رفتم. دبیر کل ما آقای نبی حبیبی 40 شهر رفت. من رئیس فراکسیون موتلفه اسلامی در مجلس هستم آقای زارعی یک مورد از برخورد ما با دولت را داشته باشند. ما برخورد کردیم یا هر زمان کوشیدیم معتدل انقلابی باشیم.
 
زارعی: بحث شما ( موتلفه) ا اینجا نیست، بلکه بحث آقایانی است که در جبهه متحد حضور دارند.
 
بادامچیان: الان عرض می کنم. ما به سه دلیل حامی دولت هستیم یک به خاطر اینکه رییس جمهور منتخب اکثریت مردم است و احترام اکثریت مردم را باید داشت. دولت قانونی است و التزام به قانون داریم و دولت تنفیذ ولی فقیه را دارد تا زمانی که تنفیذ دارد همه ما موظف هستیم. انتقاد و اعتراض حق همه است. اینکه ما بگوییم دولت مطلق هر کاری کرد دقیقا آن وقت نوکر دولت می‏شویم این که نماینده ملت نمی‏شود.
 
اینکه در بین ما مواضع مختلف دارند، برخی دوستان چنان افراطی هستند در حمایت از مواضع دولت که همه هم می‏دانند، و نیازی به بحث نیست. اگر یک کار اشتباهی هم می‏کند، می‏گویند چون دولت کرده است، درست است. عیبی هم ندارد، حق خودش است، یکی مثل بنده معتقد است که این افراطی‏گری است اما او نظرش این است که وظیفه است. من هیچ حقی ندارم به او بگویم که تو چرا به وظیفه‏ات عمل کردی.
 
از آن طرف دوستان دیگری هم هستند که نقد و انتقاد دارند و اعتراض‏شان را هم تند و افراطی می‏گویند، اینها هم در جریان ما هستند، اما اینها را هم شاید من نپسندم، آنها هم احساس می کنند که به وظیفه خود عمل می‏کنند.
 
ما اگر می خواهیم که جامعه اصولگرایان یک جامعه یک صدا باشد، یک چند نفری بنشینند و هرچه گفتند همه بگویند چشم، این اصلا در عالم خلقت امکان ندارد که تحقق بیابد. به علت اینکه خداوند انسان را به تفاوت خلق کرده است. جامعه آزاد این است که هر کس سعی کند به وظیفه‏اش عمل کند و بقیه هم نصیحت کنند و امر به معروف و نهی از منکر کنند.
 
زارعی: امیدواریم گفتمان انقلاب را بر مبنای رهبر انقلاب به بدنه اجتماعی منتقل کنیم
 
زارعی: آنچه که نتیجه این انتخابات شد و فضای آرایش سیاسی که در کشور صورت گرفت و نص فرمایشات رهبر معظم انقلاب هم رقابت بود. اینها حوادثی بود که دست به دست هم شکل داد و حقیقتا نقشه دشمنان را خنثی کرد و تدبیر و خواست رهبری را نشان داد. همین رقابت بین خانواده اصولگرایان یکی از پیش‏آمدهایی است که در کشور ما کم سابقه قلمداد می‏شود. امیدواریم بتوانیم گفتمان امام و رهبری را مطابق آنچه که رهبر معظم انقلاب فرمودند نه تشکیلات حزبی  بلکه کانال کشی‏های فکری به بدنه اجتماعی دنبال کنیم.
 
بادامچیان: خوب بود همانطور که ما احترام گذاشتیم دوستان هم احترام می‏گذاشتند
 
بادامچیان: ما هیچ مشکلی برای اینکه گروهی شکل بگیرد نداریم، خوب بود همانطور که ما احترام می‏گذاشتیم، دوستان هم احترام می گذاشتند و اینکه می‏فرماید گفتمان رهبری که انتخاب اصلح است، آیا در بین نامزدهای جبهه متحد افراد اصلح نبود به جای آنکه همه را یک تیپ از خودشان بگذارند، غیر از این دو سه نفری که نظر داشتند. انشا‏ء الله رقابت اصولگرایانه را در مرحله دوم به بهترین شکل انجام دهیم.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۲
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
عبدالامیر
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۲:۳۵ - ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۱
۰
۰
مقام معظم رهبری فرمودند:
"نماینگان نبادد به مراکز قدرت و ثروت وصل بشوند."
حال سوال ما از برادران جبهه متحد این است که آیا شهرداری تهران و نماینده قرار دادن آن در شوری، اتصال به کانون قدرت و ثروت نیست؟؟
پاسخ
ابله
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۲:۰۸ - ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۱
۰
۰
خوب شما که می خواهید چاپ کنید ؛ مرد باشید و زیر تیتر ها را از خودتان نزنید ؛ حرف ها را هم تقطیع نکیند
در بندهایی حرف ها را تقطیع کردید و تیتر ها هم که همه به نفع آقای زارعی خورده
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها