کد خبر: ۵۲۳۳۹۸
زمان انتشار: ۱۴:۰۴     ۱۹ فروردين ۱۴۰۲
استقبال اصلاح‌طلبان از خودکشی جامعه؛
اصلاح طلبان اینبار هم با واژه‌سازی باعث حیرت همگان شدند. آنها با سوار شدن بر اتفاقات اخیر، علت مرگ پوراحمد را با موضوعات دیگری که بعضاً سرچشمه گرفته از موضوعات سیاسی اجتماعی اخیر است پیوند زدند.

به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، اصلاح طلبان اینبار هم با واژه‌سازی باعث حیرت همگان شدند. چهارشنبه گذشته بود که انتشار خبر فوت کیومرث پوراحمد کارگردان برجسته و نام آشنای سینمای ایران و البته نویسندهِ شناخته شده، بسیاری را شوکه و جامعه هنری و علاقمندان هنر هفتم را مبهوت کرد.

بهتی که از همان ساعات اولیه با اما و اگرهایی روبرو شد و نهایتاً تنها چند ساعت بعد، دستاویزی شد برای شیطنت‌های رسانه‌ای؛ آنهم با عاریه گرفتن برخی لغات زیبا و دلنشین جهت پوشاندن واقعیتی هولناک، واقعیتی که مثل سنگ حباب شیشه‌ای سبک زندگی گروهی خاص را شکست.

تسنیم در ادامه نوشت: پوراحمد، خالق آثاری ماندگار در ذهن بسیاری از هنرمندان و هنردوستان بود که "قصه‌های مجیدش" نوستالژی نسلی توانمند در کشورمان یا همان دهه شصتی‌ها شد. دهه شصتی‌هایی که اکنون در بخش‌های مختلف مدیریت خرد و کلان کشورمان را به عهده گرفتند، اما چهار دهه بعد، قصه نا تمام زندگی پوراحمد باعث شد تا نسل‌های جدیدتر از خود بپرسند این همان سبک زندگی است که دنیای پوراحمد ساخته بود؟

فراموش نکردیم که از همان ابتدای انتشار خبر فوت این کارگردان نام آشنای سینمای ایران و جهان، زمزمه‌هایی از خودکشی او شنیده می‌شد. زمزمه‌هایی که هرچه از انتشار خبر فوتش می‌گذشت پررنگ‌تر شد و نهایتاً با اعلام رسمی دلیل مرگ کیومرث پوراحمد، یعنی خود کشی، بار دیگر نه تنها جامعه هنری که از آنها به عنوان بخشی فرهیخته از جامعه یاد می‌شود، بلکه مخاطبان سینما داخل و خارج از مرزهای کشورمان را هم شوکه کرد.

حال اگر از مسئله فوت یک سینماگر شناخته شده و هنرمند که بگذریم و برای وی آرزوی رحمت کنیم، نکته جالب کار بسیار غلط گروهی خاص، به‌خصوص بعضی رسانه‌ها و برخی شوآف‌کنندگان روشنفکری، در ۲۴ ساعت گذشته است که در تلاش هستند مسئله مرگ یک هنرمند را به پوششی پر از رنگ و لعاب برای کاهش قباحت فعل خودکشی تبدیل کنند.

بله؛ "خودکشی کیومرث پوراحمد" کلید واژه‌ای شد که می‌تواند ابهت خود ساخته یا دِژ نامطمئن برخی که ادعا دارند از دیگران برتر بوده و سبک زندگی درستی درپیش گرفته‌اند و باید همگان براساس بینش و سبک زندگی آنها رفتار کنند را به‌چالش کشیده است.

چالشی که فقط کافی است در میانه اخبار منتشر شده سنوات گذشته داخل و خارج از مرزهای کشورمان جست‌وجو کنیم که ظاهراً هنرمندان کمی نبودند که مثل خالق قصه‌های مجید؛ خودکشی کرده و با قصه نیمه‌تمام زندگی خود مخاطبانشان را نا امید کرده‌اند.

به این ترتیب عده‌ای با سوار شدن بر اتفاقات اخیر، علت مرگ وی را با موضوعات دیگری که بعضاً سرچشمه گرفته از موضوعات سیاسی اجتماعی اخیر است پیوند زده و تلاش کردند تا عباراتی نظیر «مرگ خود خواسته» را جایگزین فعل «خودکشی» که بدون شک گناهی کبیره در محضر پروردگار متعال است، کنند. یعنی تلاش برای تبدیل یک عمل نکوهیده به اقدامی قهرمانانه؛ آنهم در میانه جامعه‌ای ظاهراً فرهیخته!

فراموش نکنیم این افراد با پر و بال دادن به چنین ادبیات و گفتمانی تلاش دارند تا در فرا متن این کلمات زیبا و ظاهرا روشنفکرانه، سبک زندگی ناصوابی را تبلیغ کرده و از نقاط تاریک آن که بعضاً در رفتار و کردار برخی از سلبریتی‌ها دیده می‌شود، قبح‌زدایی کنند.

فرهنگ‌ لغت جدید اصلاحات

خودکشی= مرگ خودخواسته
قتل همسر در حمام= ترک دنیا؛ناخواسته
اختلاس= استفاده از پولِ بی‌صاحاب‌مانده
فاحشگی= تفریح دل‌خواسته
متجاوز به‌وطن= مهمان ناخوانده
جاسوس= کنجکاوِ جامانده
لابی‌گری= استفاده از دوستانِ بازمانده
و.....

خوشگل کردن گناه کبیره +عکس - جهان نيوز

از قربانی خودکشی نباید قهرمان ساخت/ رسانه‌ها اخلاق حرفه‌ای را رعایت کنند

همچنین آفتاب یزد نوشت: خودکشی پدیده بسیار پیچیده است و می‌تواند علل گوناگون و پیچیده‌ای داشته باشد. ناامیدی، اختلالات روانی، اختلالات فیزیکی، شکست عشقی،سوء مصرف مواد یا دارو و... می‌توانند فرد را بیشتر در معرض خودکشی قرار می‌دهد.

بعد انتشار خبر خودکشی پوراحمد، ادعا‌هایی در مورد نوشته‌ای در محل فوت کیومرث پوراحمد در فضای مجازی مطرح شد. دادستان مرکز استان گیلان اعلام کرد که:« این نوشته کاملا شخصی و خانوادگی است و مرحوم پوراحمد در انتهای این نامه تأکید کرده به غیر از خانواده‌اش کسی از محتوای نامه با خبر نشود.»

رسانه‌ها در برخورد با اخبار خودکشی باید به صورت بسیار حرفه‌ای عمل کنند زیرا هر نوع انعکاس اشتباه این نوع از اخبار می‌تواند ایجاد‌کننده آسیب‌های گسترده‌ای در جامعه باشد و عده‌ای را به این عمل تشویق نماید.

در هر صورت خودکشی عملی قبیحانه است و نام بردن از عباراتی مانند« مرگ خودخواسته» و خوب جلوه دادن این پدیده کار بسیار نادرستی است که متاسفانه توسط برخی از رسانه‌ها انجام شده است.

از سوی دیگر در فضای مجازی نیز برخی از کاربران این عمل را عملی قهرمانانه توصیف کرده‌اند که می تواند جامعه بسیار خطرناک باشد. بهتر است رسانه‌ها اخلاق حرفه‌ای را رعایت کنند و برای جذب مخاطب هر خبری را با هر روشی پوشش ندهند.

انجمن علمی روان‌پزشکان ایران در اطلاعیه ای نوشت: خودکشی را نباید دراماتیزه کرد. خودکشی می‌تواند مورد تقلید قرار گیرد، همان طور که میل به تقلید خودکشی، در موارد مشابه قبلی در شبکه‌های اجتماعی دیده می‌شود.

همان‌قدر که قضاوت ناآگاهانه منفی و کوبنده درباره کیومرث پوراحمد خطاست، تکریم و تحسین چنین عملی اشتباه مضاعف است

ایمان شمسایی مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ در صفحه اینستاگرام خود درباره درگذشت کیومرث پوراحمد نوشت:

خداوند رحمت کند کیومرث پوراحمد را، بخشی از هویت نسل ما با قصه‌های مجید او و هوشنگ مرادی کرمانی شکل گرفته که زندگی صد در صد ایرانی، بی آلایش و صمیمی را روایت می‌کند. خبر درگذشت او تلخ و شوک آور است.

قضاوت نیز با امثال بنده نیست، خداوند از درون و شرایط افراد آگاه تر است و وظیفه ماست که برای درگذشتگان مان طلب آرامش وآمرزش کنیم. اما ستایش خودکشی از سوی تعدادی رسانه و عناصر رسانه‌ای جایی بسی شگفتی دارد!

متعجم از روزنامه نگار مشهوری که این "مرگ" را شجاعانه می‌خواند و روزنامه هایی که در تیتر و روتیتر خود این عمل را یک "انتخاب خودخواسته" تفسیر می کنند.

همان قدر که قضاوت ناآگاهانه منفی و کوبنده خطاست؛ تکریم و تحسین چنین عملی اشتباه مضاعف است. همکاران رسانه‌ای لطفا فرهنگ سازی غلط نکنید.

▪️تحریک یا ترغیب به ‎ خودکشی مطابق ماده ۷۴۳ ق.م.ا جرم است - عکس ویسگون

واکنش برخی از کاربران توئیتر هم در ادامه می آید:

به خودکشی میگید مرگ خود خواسته؟!
چرا چنین حماقتی را نرمالایز می‌کنید؟!
اگر خودتان تصمیم به انجامش دارید، «و من الله التوفیق»! ولی عادی سازی‌اش برای جامعه، حتی در لفظ، جز از احمق‌ها و بیماران روانی بر نمی‌آید!

«مهدی نیکخواه»

 

آروغ اعتمادبا طعم روشنفکری
مرگ خود خواسته نامیدن ‎#خودکشی ماهیت آنرا تغییر نمی دهد

«رائفی پور»

کبری آسوپار فعال رسانه ای طی یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت:

تیترهایی که رسانه‌های اصلاح‌طلب برای پوشش خبری خودکشی کیومرث پوراحمد انتخاب کرده‌اند، نشان می‌دهد، نگاهی منفی به نحوه مرگ او ندارند و حتی می‌توان گفت به نوعی از این مدل مرگ، یعنی خودکشی استقبال و جامعه را به آن دعوت کرده‌اند!

«مرگ خودخواسته هنرمند» یک تیتر مثبت در مورد یک واقعه تلخ و بسیار منفی است. هم عبارت «خودخواسته» در دنیایی که اصالت را به خواست فرد می‌دهد، مثبت است و هم پسوند «هنرمند» در فضایی که هنرمندان در مقام سلبریتی و بلاگر، صاحب نفوذ در افکار بخشی از جامعه هستند، یعنی تبلیغ یک عمل منفی. آیا روزنامه اعتماد تبعات چنین تیتری را نمی‌داند؟ می‌شود که نداند؟!

روزنامه اعتماد علاوه بر این تیتر یک وحشتناک، در یادداشتی به قلم یک روزنامه‌نگار سینمایی، پوراحمد را به دلیل اقدام به خودکشی و منتظر قضا و قدر نماندن، «شجاع» دانسته است. تعریف شجاعت، ترسیدن از زندگی و ناتوانی در ادامه راه است؟ آیا این تقدیس خودکشی، نباید ناظران امر به تذکری حقوقی به این رسانه برساند؟

در صفحه یک روزنامه آرمان ملی وضعیت بدتری را هم شاهد هستیم. اول آنکه تیتر یک روی عکس کیومرث پوراحمد، «بوسه کیومرث به مرگ» است که تیتر زیبایی! برای خبر دادن از یک خودکشی محسوب می‌شود؛ دوم هم آنکه ذیل همین تیتر، تیتری دیگری هم به همین موضوع خودکشی پرداخته است: «همه‌مان خسته‌ایم» گویی همه را با هم دعوت به خودکشی کرده است!

شرق هم به جای پرداختن به موضوع، با کلیدواژه خودکشی، ترجیح داده اینگونه بنویسد که «مرگ خودخواسته را انتخاب کرد» انتخاب کردن یک امر مثبت و داشتن اختیار انتخاب یک حق است. وقتی برای پایان دادن به زندگی از عبارت «انتخاب کردن» استفاده می‌شود، یعنی نقابی مثبت بر یک قتل زده‌ایم.

فرامتن همه این تیتر و عکس‌ها هم قهرمان سازی از یک اقدام خلاف سلامت روان است. از این منظر، بی‌راه نیست اگر ادعا کنیم که نوع پوشش خبری خودکشی کارگردان قدیمی کشورمان در رسانه‌های اصلاح‌طلب، به شدت خلاف آرامش و سلامت روانی جامعه و مشوق خودکشی است و این همان چیزی است که باید متولیان نظارت بر مطبوعات را حساس کند که نمی‌کند!

چرا ناظران بر رسانه‌ها، به این موارد حساس نمی‌شوند، اما با موارد سیاسی به مراتب کمتر از این، سریع واکنش نشان می‌دهند؟ چون تجربه می‌گوید به امور سیاسی، بسیار بیش از امور فرهنگی و اجتماعی حساس هستند. اولویت را بر سیاست گذاشته‌اند و روان جامعه را رها کرده‌اند.

انجمن علمی روانپزشکان ایران هم بیانیه صادر کرده و تذکر داده که خودکشی قابل تقلید است و از فرد خودکشی کرده، نباید قهرمان ساخت، اما در عین حال چنان در همان بیانیه، ناامیدی به روان جامعه تزریق می‌کند که راهی جز خودکشی باقی نمی‌ماند!

بازیگرانی هم به تحسین اقدام پوراحمد پرداخته‌اند و حتی حاکمیت را مقصر دانسته‌اند. آن بخش تحسین خودکشی را باید جدی گرفت که افسردگی شخصی را به مدد شهرتی که دارند، به دل جامعه می‌ریزند و باید به جوان ایرانی، نهایت کار و افکار این جماعت را نشان داد که به کجا می‌انجامد تا فریب ویترین پر زرق و برق زندگی این جماعت را نخورند. آن بخش سیاسی هم مهم نیست؛ مخالفت با حکومت و سیاه‌نمایی از جمهوری اسلامی و مقصر دانستن حکومت در امور شخصی خود، بخشی از ژست هنری و روشنفکری آنهاست. اصل ماجرا این است که کسی از قبیله آنها، کاری کرده است و آنها طبق اصل قبیله‌گرایی که همیشه دارند، خود را موظف به دفاع از او به هر قیمتی می‌دانند.

این میان، آنچه چوب حراج بر آن زده است، سلامت روان یک جامعه است که گویا برای هیچکس مهم نیست.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها