کد خبر: ۵۲۸۵۲۲
زمان انتشار: ۲۱:۴۰     ۱۲ مرداد ۱۴۰۲
رهبر انقلاب در متن حکم تنفیذ سیزدهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران‌، مأموریت‌های ویژه‌ای را برای هشتمین رئیس‌جمهوری اسلامی ایران تعیین کردند.

به گزارش پایگاه خبری 598،  سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری، جمعه 28 خردادماه 1400 در سراسر کشور برگزار شد. براساس نتایج رسمی اعلام شده از سوی وزارت کشور، آیت‌الله رئیسی با کسب 18 میلیون و 21 هزار و 945 رأی، که بیش از 62 درصد آرا بود، با کسب اکثریت مطلق، در دور نخست به پیروزی رسید و به عنوان هشتمین رئیس جمهوری اسلامی ایران برگزیده شد. 46 روز بعد، یعنی 12 مردادماه 1400 مراسم تنفیذ آیت‌الله رئیسی به عنوان رئیس‌جمهور برگزار شد. آنچه در ادامه می‌خوانید، متن حکم تنفیذ سیزدهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران و سخنان رئیس‌جمهور منتخب، در این مراسم است که در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد. ‌

چهار مأموریت کلان رهبری به دولت سیزدهم
بر پایه گزارش ایران، رهبر انقلاب در متن حکم تنفیذ سیزدهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران‌، مأموریت‌های ویژه‌ای را برای هشتمین رئیس‌جمهوری اسلامی ایران تعیین کردند. این مأموریت‌ها که می‌توان تعیین و تعریف آنها را ناظر بر وضعیت و شرایط کشور در آن زمان دانست، خط مشی‌های کلی دولت آیت‌الله رئیسی را ترسیم کرد؛ خط مشی‌ها و دستورکارهایی که می‌بایست با تکیه بر توان و ظرفیت کشور، علاوه بر حل مسائل، افق‌های تازه‌ای را پیش روی ایران اسلامی بگشاید. مأموریت‌های تعیین شده از سوی رهبر انقلاب برای دولت سیزدهم را می‌توان از این فراز حکم تنفیذ دریافت: «امروز میهن عزیزمان، تشنه‌ خدمت و آماده‌ حرکت جهشی در همه‌ عرصه‌ها و نیازمند مدیریتی باکفایت و جهادی و دانا و شجاع است که بتواند توانمندی‌های آشکار و نهفته‌ ملّت، بویژه جوانان را که بسیار فراتر از مشکلات است، بسیج کرده و به میدان کار و تلاش سازنده آورد؛ موانع را از سر راه تولید بردارد؛ سیاست تقویت پول ملّی را به جد دنبال کند و قشرهای متوسط و پایین جامعه را که سنگینی مشکلات اقتصادی بر دوش آنها است، توانمند سازد؛ مدیریتی که با مشی فرهنگی خردمندانه، مسیر اعتلای مادی و معنوی ملت ایران را هموار کرده، حرکت کشور به سمت جایگاه شایسته‌اش را شتاب بخشد.»

بر این اساس، می‌توان 4 مأموریت کلی را براساس این حکم، تشخیص داد که عبارتند از: بسیج جوانان و توان ملی به حوزه کار و تلاش سازنده، توانمندسازی، بویژه در زمینه اقشار متوسط و پایین جامعه، تقویت پول ملی و برداشتن موانع از سر راه تولید.
 
بسیج و توان ملی
واقعیت این است که تحقق مأموریت‌های تعیین شده در حکم تنفیذ، نیازمند تحولات در حوزه سیاست داخلی و خارجی بود. بویژه اینکه تقویت توان ملی، تنها زمانی فهم می‌شود که آن را در چهارچوب وسیع‌تر حوزه بین‌الملل در نظر بگیریم. از این‌رو بود که دولت نیز تحقق این مأموریت‌ها را هم در حوزه‌های داخلی و هم خارجی دنبال کرد. در حوزه سیاست خارجی، تقویت و گسترش مناسبات سیاسی و اقتصادی با کشورهای مستقل جهان، از روسیه و آسیای مرکزی، تا جنوب شرق آسیا، جنوب خلیج فارس، آفریقا و امریکای لاتین از آن جمله است. در کمتر از دو سال فعالیت دولت سیزدهم، مناسبات ایران با کشورهای مستقل، از روسیه و چین تا بولیوی و اندونزی و عربستان و حتی کنیا، به مرحله‌ای رسیده است که تا پیش از این وجود نداشته است. در کنار این دستاوردها، نباید از این واقعیت نیز غافل شد که آنچه در این حوزه‌ها به دست آمد، ناشی از خلق ظرفیت‌ها یا تربیت نیروها و ایجاد فرصت‌های جدید نبود. بلکه دولت سیزدهم، از ظرفیت‌ها، نیروها و شرایطی استفاده کرد که پیش‌تر هم در کشور وجود داشت، اما از سوی دولت سابق مورد غفلت و بی‌توجهی واقع شده بود. استفاده از ظرفیت‌های موجود و ملی، بویژه در استفاده از نیروهای جوان، متعهد، پرانگیزه و پرتلاش در حوزه‌های مختلف اجرایی نمود یافت. در دولت سیزدهم، به جای استفاده از نیروهایی که سال‌ها بر مسند قدرت و وزارت تکیه داشتند، از سایر ظرفیت‌های ملی کشور، از دانشگاهیان و نخبگان استفاده شد. این امر چه در حوزه ستادی وزارتخانه و چه در حوزه‌های استانی بیش از پیش نمود دارد. به عبارت دیگر، دولت سیزدهم، بویژه آیت‌الله رئیسی، برای تحقق اهداف و برنامه‌های خود، به جای انتظار کشیدن برای توجه کشورهای بیگانه و گاه متخاصم، نگاه خود را معطوف به توان و ظرفیت جوانان ملی و انقلابی کرد. آنچه در دو سال گذشته در کشور رخ داد، بویژه در حوزه کسب و کارها، اتمام طرح‌های نیمه تمام و سایر اتفاقات، نشان داد که تغییر رویکرد دولت سیزدهم در این زمینه، تا چه میزان کاربردی و مؤثر بوده است.

بخش دیگری از حرکت دادن به توان ملی، از مسیر تحرک‌بخشی به بدنه اجرایی کشور حاصل شد. انجام سفرهای استانی متعدد، چه از سوی رئیس‌جمهور و چه دیگر اعضای دولت، از جمله ابزارهای تحرک توان اجرایی کشور است. برگزاری شوراهای عالی، بویژه شوراهایی که دست‌کم 7 سال تشکیل نشده بود، از دیگر تلاش‌های آیت‌الله رئیسی در این زمینه بود. جلسه با اقشار و گروه‌های مختلف، چه از سوی رئیس‌جمهور و چه معاون اول، اعم از بخش خصوصی و جوانان، نشان داد که دولت سیزدهم عزم جدی در توجه به ظرفیت‌های ملی و بومی دارد.
 
توانمندسازی اقشار متوسط و پایین جامعه
یکی از مهم‌ترین پروژه‌های دولت سیزدهم، حذف رانت‌های ناشی از ارز 4200 تومانی بود که اثرات آن در سفره ایرانیان دیده نمی‌شد. به واسطه حذف این ارز رانتی که دولت گذشته خود را ناتوان از اجرای این سیاست ملی می‌دانست، به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم، حمایت‌های بسیاری از اقشار مختلف جامعه، بویژه اقشار نیازمند و متوسط به عمل آمد. چند برابرشدن یارانه‌های نقدی و مستقیم و افزایش کمک‌های اعطا شده به گروه‌های محروم جامعه، از دیگر اقدامات انجام شده در این رابطه است. توجه به بازنشستگان و نیازهای آنان و نیز اجرای طرح رتبه‌بندی معلمان، آن هم پس از سال‌ها تعلل، گوشه‌ای دیگر از اقدامات دولت برای توانمندسازی اقشار مختلف جامعه است.
 
برداشتن موانع از سر راه تولید
در دو سال فعالیت دولت سیزدهم، دست‌کم 5 هزار واحد تولیدی تعطیل شده در گذشته، احیا شده و به مدار تولید بازگشته است. این امر به معنای اشتغال هزاران نفر، صرفاً از طریق رفع موانعی است که بر سر راه تولید داخل، آن هم در داخل، ایجاد شده بود. تقریباً در هر سفر استانی آیت‌الله رئیسی، یک جشن احیای واحدهای تولیدی راکد برگزار می‌شود. در کنار آن، اتمام طرح‌های نیمه‌تمام، با عمری 17 تا 20 ساله، نشان می‌دهد که توجه به ظرفیت‌های مغفول مانده کشور، یکی از برنامه‌های جدی دولت سیزدهم است. رفع موانع تولید، تنها به حوزه‌های داخلی متوقف نمانده است. به‌عنوان مثال، اگر کارخانه ماشین‌سازی در اراک یا تبریز رونق گرفته است، همپای آن، کارخانه‌های ایرانی در ونزوئلا نیز بار دیگر فعالیت‌های تولیدی خود را از سر گرفته‌اند.
 
دولتی برای احیای ظرفیت‌های همه‌جانبه ملی
مأموریت‌های برشمرده شده از سوی رهبر انقلاب در حکم تنفیذ، به نوبه خود توجه‌ها را به سمت مسائل و اولویت‌های کشور معطوف کرد. اما دولت سیزدهم نیز در دوره فعالیت خود نشان داده است که نه تنها برای اجرای این کارهای بر زمین مانده عزم جدی دارد، بلکه‌ کارها را از طریق احیای ظرفیت‌های همه‌جانبه ملی دنبال می‌کند؛ امری که شاید آن را بتوان مهم‌ترین مأموریت رهبر انقلاب برای دولت سیزدهم برشمرد.

مأموریت آواربرداری از 8 سال ویرانی
هشت سال ناکارآمدی و خستگی یک دولت، پیامدهای ماندگاری در حوزه‌های مختلف، اعم از سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به دنبال داشت؛ پیامدهایی که به عنوان میراثی تلخ، برای ملت و البته دولت بعد نیز باقی ماند. این، همان شرایطی است که دولت سیزدهم در ابتدای مسئولیت خود با آن مواجه بود. این مواجهه، نه صرفاً نظر بر زمان تشکیل دولت و آگاهی یافتن از وضعیت جاری کشور و دستگاه‌های اجرایی، بلکه حتی در دوران انتخابات نیز پیامدهای نتایج 8 سال گذشته خود را نشان داده بود. پیامدی که مهم‌ترین بروز آن، کاستن از میزان رغبت ایرانیان برای حضور در پای صندوق‌های رأی به نسبت دوره قبلی انتخابات بود. به این ترتیب، دولت سیزدهم درست از زمان رقابت‌های انتخاباتی، در حوزه سیاسی و اقتصادی، با وضعیت نابسامانی روبه‌رو شده بود که خود، نقشی در شکل‌گیری این نابسامانی‌ها نداشت. باوجود این، عزم و انگیزه دولت سیزدهم، بویژه آیت‌الله رئیسی به عنوان رئیس دولت، بن‌مایه رفع و ترمیم این نابسامانی‌ها قرار گرفت.
 
دولتی با «دهه از دست رفته»
دهه 90 خورشیدی به عنوان دهه از دست رفته شناخته می‌شود و این امر، ناشی از وضعیت شاخص‌های کلان اقتصادی، همچون نرخ تورم یا نرخ رشد است. به عبارت دیگر، این شاخص‌های کلان اقتصادی نشان می‌دهد که کشور در فرصت 10 ساله‌ای که در اختیار داشت، نه تنها هیچ پیشرفتی نکرده است، بلکه در حوزه‌هایی پسرفت نیز داشته است. نکته اینجاست که 8 سال از این دهه، یعنی فاصله سال‌های 1392 تا 1400، دوره فعالیت دولت‌های یازدهم و دوازدهم بوده است. بنابراین می‌توان دهه از دست رفته را کارنامه دولتی دانست که خود را اعتدالی توصیف می‌کرد؛ توصیفی که تلاش داشت ریشه‌های اصلاح‌طلبانه این دولت را پنهان یا حتی کتمان کند. این کارنامه اقتصادی شکست خورده در دولت دوازدهم، یعنی دوره دوم فعالیت دولت اعتدال به اوج خود رسید. ناکارآمدی رویه‌ها و برنامه‌های نادرست اجرایی، مدیریتی و اقتصادی به جایی رسید که در هفته‌های نخست فعالیت دولت دوازدهم، صدای «ما پشیمانیم» را نیز از سوی حامیان جریان حاکم در سپهر سیاسی کشور طنین‌انداز کرد.

کرونا، این وضعیت را تشدید کرد. به این صورت که در کنار کارنامه ضعیف اقتصادی و بی‌عملی مدیریتی، کرونا با تعطیلی کسب و کارها و افزایش مرگ و میر ایرانیان، مزید بر علت شد. در دوره کرونا، درحالی که ایرانیان منتظر تحرک بیشتر دولت و حضور مضاعف آن در صحنه بودند، عملاً با غیبت دولت، حتی در عالی‌ترین سطوح آن مواجه شدند. رئیس دولت وقت، تنها در محیط‌های قرنطینه شده خاص در مکان‌های خاص متعلق به ریاست جمهوری حاضر می‌شد و اگر جلسه‌ای بود، این فضای مجازی و ویدیوکنفرانس‌ها بود که بار این حضور را بر دوش می‌کشید. به این ترتیب، ایرانیان میان دو رنج یا دو وضعیت سخت، تنها به حال خود رها شدند؛ وضعیت سخت و صعب اقتصادی از یک سو، و وضعیت بیماری و مرگ و میر و بیکاری ناشی از کرونا از سوی دیگر. تحت چنین شرایطی بود که بنا بر نظرسنجی‌های معتبر، میزان محبوبیت رئیس دولت وقت، به پایین‌ترین میزان خود، حتی میان رؤسای جمهور گذشته رسید. زیرا ایرانیان، بویژه در دو سال آخر، با وضعیتی مواجه بودند که نه حضور و تأثیر مدیریت دولت را بر اقتصاد و زندگی خود احساس می‌کردند، و نه در مواجهه با ویروس کرونا، به دارو یا واکسنی دسترسی داشتند. مرگ روزانه 700 ایرانی به دلیل ابتلا به کرونا، چیزی نبود که به شود به سادگی از کنار آن گذشت.
 
در آستانه خرداد 1400
انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه 1400 در چنین بستر و زمینه‌ای برگزار شد. به عبارت دیگر، آنچه به لحاظ مشارکت در این انتخابات رقم خورد، به طور مستقیم محصول عملکرد و وضعیتی بود که دولت‌های یازدهم و دوازدهم برای ایرانیان رقم زده بودند. زیرا ایرانیان در 8 سال پیش از آن در تجربه ذهنی، عینی و زندگی خود، بی‌دولتی را لمس کرده و پیامدهای ناکارآمدی دولت در حوزه‌های مختلف زندگی خود، از معیشت تا سلامت و زندگی را چشیده بودند. کاهش مشارکت ایرانیان در انتخابات سویه سیاسی میراث دولت قبل برای دولت سیزدهم بود. سویه اجرایی و مدیریتی این میراث اما وقتی نمایان شد که جلسه رئیس جمهور منتخب با کابینه دولت دوازدهم برگزار شد. در این جلسه، اعضای کابینه دوازدهم، تصویری سخت سیاه و تیره از وضعیت کشور ارائه کرده و در این تصویرسازی تا آنجا پیش رفته بودند که به رئیس جمهور منتخب گفتند حتی اینقدر بودجه نداریم که حقوق ماه جاری کارمندان دولت را پرداخت کنیم. اما این وضعیت سخت، محصول مدیریت و شیوه عملکرد همان افرادی بود که دور آن میز نشسته و اکنون چنین آیه‌های یأسی را می‌خواندند.
 
آواربرداری اقتصادی، سیاسی و اجتماعی
با توجه به چنین زمینه‌ای بود که بدرستی، آواربرداری به عنوان مهم‌ترین دستورکار دولت سیزدهم، دست‌کم در ماه‌های نخست فعالیت مطرح شد. آواربرداری، به صورت ویژه در سه حوزه اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، اولویت بیشتری داشت. در حوزه اجتماعی، بازآفرینی اعتماد از دست رفته مردم مهمترین مأموریت دولت سیزدهم بود. در حوزه سیاسی، بازگشت دولت به عرصه مدیریتی و سیاسی و اجتماعی کشور در دستور کار قرار گرفت. زیرا بنا بر این بود که با رأی مردم، شرایط سیاسی و اجرایی کشور به نفع مردم تغییر یابد. نخستین تغییر، با حضور رئیس جمهور در میدان رقم خورد. تا پیش از انتخاب آیت‌الله رئیسی، مردم با رئیس دولتی مواجه بودند که از فاصله با مسائل برخورد کرده و حتی برای وزرای عضو کابینه خود وقت نداشت و برای هیأت دولت هم قابل دسترسی نبود. این وضعیت، به دلیل شیوع کرونا، تشدید هم شده بود. آیت‌الله رئیسی در روزهای نخست پس از انتخاب به عنوان رئیس جمهور، این وضعیت را برعکس کرد. درست در روزهایی که هنوز کرونا در اوج بود، رئیس جمهور منتخب، بی‌واسطه در داروخانه‌های پرازدحام و شلوغ حاضر شد و ضمن بررسی روند تخصیص داروها، با مردمی که از بیماری اطرافیان خود و نیز تأمین دارو و واکسن در رنج بودند، به صورت مستقیم گفت‌و‌گو کرد. انعکاس وسیع خبر این اقدام رئیس جمهور در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، به نوبه خود مشخص می‌کرد که ایرانیان تا چه اندازه از غیبت دولت، یا آنچه بی‌دولتی خوانده می‌شد، در رنج بودند. در کنار ترمیم وضعیت سیاسی دولت، که در فاصله اعلام نتایج انتخابات تا مراسم تحلیف صورت گرفت، وقایع دیگری هم رقم خورد. چند روز پس از انجام مراسم تنفیذ و درحالی که هنوز کابینه سیزدهم به طور کامل شکل نگرفته بود، رئیس جمهور منتخب، حضور در استان‌های محروم سیستان و بلوچستان و خوزستان را در دستور کار خود قرار داد. حضور در روستای مرزی ملاعلی، در سیستان و بلوچستان یا حضور در یکی از روستاهای محروم خوزستان، بارقه‌هایی از امید را میان ایرانیان برانگیخت.
 
چشم‌انداز نویدبخش
هرچند امروز حامیان دولت سابق، وضعیت سخت کشور در سال‌ها و ماه‌های منتهی به انتخابات 1400 را تحریف یا کتمان می‌کنند، اما دست‌کم نمی‌توانند رویگردانی مردم از این جریان سیاسی را نادیده بگیرند. دولت سیزدهم برای جبران این کاستی‌ها و عقب ماندگی‌ها تشکیل شد. هرچند کار آواربرداری از 8 سال، در یک یا دو سال میسر نیست، اما آنچه مردم در می‌یابند، عزم دولت سیزدهم برای کار و تلاش بی‌وقفه است، کار و تلاشی که از فردای انتخابات و حتی پیش از تشکیل کابینه سیزدهم آغاز شد و آیت‌الله رئیسی، خود آغازگر این تلاش بود. این همان چشم‌انداز نویدبخشی است که ایرانیان با رأی خود در اردیبهشت 1400 آفریدند.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها