کد خبر: ۵۳۱۸۳۶
زمان انتشار: ۱۳:۴۶     ۰۱ آذر ۱۴۰۲
یادداشت؛
محمدمنان رئیسی

پایگاه خبری 598: سلام خدا بر حکیم وارسته مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی که چنین فرمود: "حافظ خیلی به آسمان خیره می‌شود. در ابیاتش می‌بینید که ستاره‌ها را به اسم می‌شناسد، به صفت می‌شناسد و خیلی خوب به صور فلکی آشناست. پیداست که خیلی در این معنا مطالعه می‌کند. انسان وقتی آسمان را ندید، دنیایش می‌شود همین زندگی کوچک و مختصر. نگاه به آسمان یعنی نگاه دقیقتر به هستی و وسعت هستی. نگاه به آسمان یعنی نگاه به ابدیت و زمان طولانی. یعنی نگاه به مکان وسیع. این خیلی به انسان کمک می‌کند برای بلندنظری. وقتی اینطور آن عالم را دید، یک شوقی پیدا می‌کند که از این جای کوچک و تنگ، خودش را بیرون بکشد. اگر می‌خواهی خدا برایت بزرگ شود، به آسمان نگاه کن". در تکمیل فرمایش حکیمانه ایشان، چند نکته تقدیم می‌شود:

اینکه برخلاف سده‌های قبل، هنرمندان ما کمتر موفق به خلق آثار فاخر هنری (اعم از شعر و معماری و ...) می‌شوند بی‌دلیل نیست. هنرمندی که در آپارتمانهای قوطی کبریتیِ کلانشهرها محصور شده است و برخلاف اسلاف خود که دائما در معرض رویت آسمان و ستاره‌ها و سایر آیات الهی بودند، از زیارت این نشانه‌های الهی محروم است چطور می‌تواند خودش را از چاه طبیعت بیرون بکشد و اثر فاخر هنری خلق کند؟ در شهر سنتی، بافت شهری افقی و خانه‌های فراخ و متجانس با آسمان، به هنرمند وسعت دیدی می‌داد که وسعت دل را به دنبال داشت؛ اما شهر ضیق و عمودی معاصر با لانه‌های تنگ و ضیق، هم وسعت دید هنرمند را از او سلب کرده است و هم به تبعش، فراخی دل او را.

این دوگانگیِ شهرها و خانه‌های سنتی و معاصر را در دوگانگیِ توصیفات قرآن برای بهشت و جهنم نیز می‌توان دید. قرآن کریم بهشت را فراخ و جهنم را تنگ و ضیق توصیف می‌فرماید: "جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ: بهشتی که پهنای آن همه آسمانها و زمین را فرا گرفته است" (آل عمران/۱۳۳)؛ "وَإِذَا أُلْقُوا مِنْهَا مَكَانًا ضَيِّقًا: و هنگامی که آنان را در حالی که با غل و زنجیر به هم بسته شده‌اند در مکانی تنگ از آن آتش سوزان بیفکنند" (فرقان/۱۳). لذا شهرهای عمودی و متراکم معاصر با لانه‌های ضیقی که به شهروندانشان عرضه می‌کنند جهنم صفت هستند؛ برخلاف شهرهای سنتیِ افقی که با خانه‌های فراخ و گسترده، جنت صفت بودند.

جالب آنکه مفهوم ضیق و تنگی، در قرآن کریم یکبار دیگر نیز استفاده شده است که آن هم برای زندگی افرادی است که از یاد خدا اعراض می‌کنند. زندگی تهی از یاد خدا، مملو از ضیق است و شهر و شرّ معاصر با محدود کردن عرضه آیات و نشانه‌های الهی به شهروندان، عملا آنها را چنان در بستری غفلت‌زا محصور و محدود کرده است که در مقایسه با شهر سنتی، به مراتب کمتر در معرض یاد خدا و رویت نشانه‌های الهی (اعم از دیدن طلوع و غروب خورشید، دیدن آسمان و ستاره‌ها و ...) قرار می‌گیرند. حالا به توجه به نکات فوق خودتان قضاوت بفرمایید که آیا این محروم کردن شهروندان از آیات الهی، هیچ تاثیری بر ضیق و تنگیِ خلق و خوی آنها و افزایش قابل توجه سرانه اختلافات خانوادگی و آسیب‌ها و نزاع‌های اجتماعی و ... ندارد؟! و آیا بهتر نیست که حاکمیت، هزینه‌های هنگفتی که برای تدبیر این نوع آسیبهای اجتماعی می‌کند را صرف بازنگری در سیاستهای شهرسازی و مدیریت شهری کند تا بتواند به جای معلولها، به علت‌ها بپردازد؟!

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها