به گزارش پایگاه خبری 598، مرتضی سیمیاری طی یادداشتی در روزنامه جوان درباره همراهی طیف اقلیت مارکسیستی با صهیونیستها نوشت:
اسفند سال ۱۳۸۶ دستگیری یک باند اغفال دختران در تهران به یک بمب خبری تبدیل شد. در جریان این ماجرا مشخص شد تعدادی از دختران که بیشتر آنها دانشجو بودند، پس از آشنایی با سر شبکههای این باند در کافهها به خانههای تیمی رفته و دیگر از آنجا خارج نشدهاند.
این خبر وقتی بیشتر مورد توجه قرار گرفت که مشخص شد برخی از افراد اغفالشده خود را منتسب به یک گروهک چپ مارکسیستی دانسته و بهاصطلاح خودشان در حال جذب و یارگیری بودهاند، اما شکایتهای متعدد از آزار، آدمربایی و تجاوز جنسی از سوی افراد اغفالشده و خانوادههای آنها باعث شد خانههای شیطانی این گروهک مورد تفتیش دادستانی و یکی از نهادهای اطلاعاتی قرار بگیرد و در جریان ضربه به این مراکز، شواهد متعدد در پرونده ثبت شود.
مدتی بعد یکی از لیدرهای اصلی این گروهک در اعترافات خود نوشت عادیسازی مسائل جنسی میان اعضا و انقلاب فکری در تشکیلات یکی از مهمترین موارد آموزشی در گروهک بوده و تا زمانی که این دست مسائل میان مردان و زنان در ردههای درونی سازمانی حل نشود، یک روشنفکر هرگز چریک نخواهد شد!
از نگاه رهبران این گروهک عبور از مسئله جنسیت باعث میشد کافه گردی به سنگربندی در خیابان تبدیل شود. این نسخه خاص پیش از این در سال ۱۳۶۳ در انقلاب ایدئولوژیک منافقین نیز امتحان شده بود.
این گروهک پس از دستگیری به «چپهای امریکایی» در روزنامهها معروف شد. چپ امریکایی اصطلاحی بود که در دهه شصت و در کوران ترورهای خونین گروهکی باب شده بود؛ آن روزها درحالیکه کشور زیر ضرب تجاوز رژیم بعثی عراق با همکاری امریکاییها بود، گروهکهای شورشی و برانداز که اغلب مرام مارکسیستی داشتند در تهران و برخی شهرهای مرزی دست به سلاح برده بودند تا پشتیبان دشمن در خانه باشند.
حالا نزدیک به دو دهه پسازآن ماجراها بار دیگر چپهای امریکایی به صحنه آمده بودند، یکی از روزنامههای وقت در تشریح این گروهک نو متولدشده نوشته بود که این گروه مانند مارکسیستها فکر کرده، اما شبیه غربیها عمل میکند و از تجربه کار چریکی تنها امریکایی بودن در خانههای تیمی را یاد گرفته است!
یک سال پس از دستگیری عناصر این گروهک که شاکیان فراوانی هم داشت، برگزاری یک تجمع در دانشگاه تهران بار دیگر نام این گروهک را بر سر زبان انداخت. ۱۶ آذر سال ۱۳۸۷ بالا رفتن پلاکاردهایی قرمزرنگ روبهروی ساختمان دانشکده حقوق توجه برخی از دانشجویان را به خود جلب کرد، در آن روز طیف افراطی دفتر تحکیم وحدت با برگزاری یک تجمع غیرقانونی چند ده نفره در حیاط دانشگاه تریبون را در اختیار سمپاتهای گروههای تجزیهطلب قرار داده و یک دانشجو نیز به نمایندگی از همان چپهای امریکایی یک بیانیه خاص میخواند.
اما بخش جالب این نمایش زمانی بود که یکی از رهبران گروهک امریکایی ملی- مذهبی نیز پشت تریبون رفته و طرح براندازی نرم را تشریح میکند. او خطاب به دانشجویان گفته بود که باید از خانه به خیابان آمد و آنجا را سبز کرد، این سیگنال یک سال قبل از فتنه سال ۸۸ که با پلاکاردهای سبزرنگ شروع شد جالبتوجه بود! اما نکته مهمتر آن بود که برای اولین بار گروهکهای مارکسیستی و شبه دانشجویی با پلاکارد امریکایی با یکدیگر هماهنگ میشدند.
رادیو زمانه ارگان فکری چپهای امریکایی در وصف این وحدت عمل نوشت در دورانی که تحرک سیاسی در جامعه پایین است باید موتورهای کوچک رادیکال روشنشده تا نوبت به اقدامات راهگشا برسد، دستورالعمل ایجاد هماهنگی میان چپهای امریکایی در زمستان همان سال به نقطه عطف خود رسیده و این گروه تندرو در دیماه همان سال طی یک بیانیه به دفاع از جنایات صهیونیستها در غزه میپردازد، از تناقضات آن روزگار همین بس که گروهی خودشان را ضد امپریالیستی تعریف و در سطح بلندگوی فارسی امریکاییها عمل میکردند.
چپهای امریکایی پس از مدتها رخوت و گوشهگیری سانتیمانتالیستی در جریان اغتشاشات دیماه سال ۹۶ نیز تا حدی فعالشده، اما نقطه اوج تحرک این گروهک در طول آشوبهای ترکیبی در پاییز سال ۱۴۰۱ رخ داد. بررسی تحلیلی از بازداشت تعدادی از لیدرهای نزدیک چپهای امریکایی در اغتشاشات نشان میدهد که این افراد نقش لیدری داشته و سعی داشتهاند با رسوخ میان لایههای مختلف از آشوب یک ساختار شبکهای، آنارشیستی (عملیات کریستالهای برفی) با رویکرد سلبی، روحیه خوداکثریتپنداری ایجاد کنند.
نکته قابلتوجه آن است که چپهای امریکایی بهدست دو جاسوس خبره فرانسوی یعنی سیسیل کوهلر وهمسرش ژاک پاری در تهران آموزشدیده بودند، کوهلر به حاضران در این میتینگ گفته بود که هسته سلولی شورش را باید در مراکز اجتماعی مانند مدارس، کافهها و مراکز بازیهای رایانهای مستقر کرد.
پس از مدیریت ابرپروژه اغتشاشات، در تحولات پسا وعده صادق بار دیگر چپهای امریکایی قابلتحلیل هستند. در روزهایی که دانشجویان در دانشگاههای امریکایی همراه با سایر گروههای دانشجویی در تلاش هستند صدای مردم فلسطین باشند، در تهران چپ امریکایی با بلند کردن پرچم جعلی صهیونیستها سیگنالهای خاص میفرستد! البته این پیامها بدون مخاطب است، درحالیکه امریکاییها تا قبل از ماه اکتبر در تدارک و تجهیز هستههای خشونت شهری در داخل ایران با اتکا به اقدامات تروریستی از بیرون و عملیاتهای اجتماعی چپ امریکایی از درون بودند، حالا باید خود را آماده یک نزاع ماتریسی کنند.
در حال حاضر یکی از مهمترین بحرانهای پیش روی رژیم صهیونیستی جمعیت آوارگانی است که بعد از عملیات طوفان الاقصی از شهرکهای اشغالی به سمت مناطق مرکزی سرازیر شده و حالا باعث بحران امنیتی عمیق شدهاند، تخمین زده میشود که این جمعیت نزدیک به ۲۵۰ تا ۳۰۰ هزار نفر هستند که به دلیل بیکاری به سمت بزهکاری، تجاوز و دزدی گرایش یافتهاند.
حتی هتلهای تلآویو و حیفا نیز دیگر حاضر به پذیرش این افراد نیستند و این جمعیت در خیابان آواره هستند، این کلونیهای سرگردان بهزودی مستعد جنگ شهری در داخل مناطق اشغالی خواهند شد،در آن روز چپ آمریکایی در تهران به عنوان چپ ارتدوکسی که خودش را مبلغ انقلاب تودهای و سرودهای جنگلی میداند، مدافع سرکوب شورشیان خواهد بود.