کد خبر: ۶۶۵۴۷
زمان انتشار: ۰۹:۵۷     ۲۱ تير ۱۳۹۱
یادداشت میهمان؛
ارسلان‌ظاهری‌ بیرگانی
این روزها که موضوع تحریم نفتی ایران، توسط کشورهای غربی بیش از پیش مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفته و دشمنان مردم ایران آخرین تلاش‌های خود را برای بازداشتن انقلاب اسلامی از پیشرفت و تعالی به کار بسته است، شاید بیش از هر زمان دیگری ضرورت توجه به مسئله " اقتصاد بدون نفت" جای بحث داشته باشد.

 

نگاهی دقیق و موشکافانه به فرمایشات رهبر انقلاب در فروردین امسال در حریم رضوی(ع) اهمیت این موضوع را بیش از پیش نشان می‌دهد. ایشان با اشاره به شرایط خاص وضعیت انرژی در جهان فرمودند:"كشورهاى غربى نمي‌گذارند مردمشان از «فاجعه‌ى آينده‌ى نفت» مطلع شوند. آنها نمي‌خواهند ملت‌هاشان بفهمند كه در قضيه‌ى نفت و حاملهاى انرژى چه چيزى در انتظار آنهاست؛ اين را نميخواهند به ملتهاشان بگويند. اينها خيال ميكنند با ستيزه‌گرى با ملت ايران ميشود كار را پيش برد، اما نميتوانند".

 

اما براستی «فاجعه آینده نفت» چیست؟، آیا زمان دقیقی را می توان برای این موضوع لحاظ کرد؟، کشور ایران بعنوان اولین دارنده «مجموع ذخایر نفت و گاز جهان» در آن زمان چه نقشی را می تواند ایفا کند؟،آیا ساختار اقتصادی ایران برای چنان روزی آماده است؟، چرا کشورهای غربی نمی گذارند مردمشان از فاجعه آینده نفت مطلع شوند؟،تحریم های نفتی اروپا تهدید است یا فرصت؟

 

سبد انرژی های اولیه مصرفی جهان و اهمیت نفت و گاز

نفت و گاز همواره دارای جایگاه خاصی در سبد انرژی مصرفی کشورها بوده ، بطوریکه در سال 2007 قریب 60 درصد از انرژی مصرفی کشورها به این دو حامل اختصاص داشته است، پیش بینی های انجام شده نشان می دهد که طی دو دهه آینده، (علی رغم کاهش تدریجی سهم نفت خام و نیز رشد فزاینده تقاضای جهانی دیگر انرژی های اولیه و بویژه انرژی های غیر فسیلی)، نفت و گاز همچنان دارای سهمی غالب به میزان 53 درصد در سال 2030 خواهد بود.

 

فاجعه آینده نفت چیست؟

برای پاسخ به این سوال باید رجوع کنیم به فرمایشات حکیمانه مقام معظم رهبری در همان روز. رهبر انقلاب، اتفاقاً برای اینکه به سوال فوق پاسخی دقیق ارائه دهند، ابتدا چند سوال اساسی مطرح و سپس برای آن پاسخی هوشمندانه ارائه فرمودند، لطفاً به سوالات دقت کنید:

 

الف) چرا کشورهای غربی و استکبار با ایران دشمنى‌ مي كنند؟

ب) علت اصلى برای دشمنی با ایران چيست؟

 

الف) براستی چرا با ایران دشمنى‌ مي كنند؟

...بهانه‌ى دشمنى در اوقات مختلف متفاوت است. از وقتى مسئله‌ى هسته‌اى مطرح شده است، بهانه‌ى دشمنى‌ها مسئله‌ى هسته‌اى است. البته ميدانند و اعتراف هم ميكنند كه ايران دنبال سلاح هسته‌اى نيست... اما يك بهانه است. يك روز اين مسئله بهانه است، يك روز حقوق بشر بهانه است، يك روز فلان مسئله‌ى داخلى بهانه است؛ اما همه‌ى اينها بهانه است...

 

ب) پس اگر هسته ای بهانه است، مسئله‌ى اصلى چيست؟

...مسئله‌ى اصلى، حراست مقتدرانه‌ى نظام اسلامى از ثروت عظيم نفت و گاز در اين كشور است. امروز و فردا - مثل ديروز - اقتدار اقتصادى و سياسى و به تبع آن، اقتدار علمى و نظامى، متوقف است به انرژى، به نفت.

تا ده‌ها سال ديگر، دنيا محتاج نفت و گاز است؛ اين يك مطلبِ مسلّم است. استكبار و قدرتهاى استكبارى ميدانند كه رگ حياتشان به نفت و گاز وابسته است. آن روز كه نتوانند اين نفت ارزان را به دست بياورند، آن روز كه مجبور باشند براى تهيه‌ى نفت و گاز امتياز بدهند و از زورگوئى دست بردارند، آن روز براى آنها مصيبت‌بار است.

 

( با توجه به اکتشافات جدید در کشور پیش بینی می شود ایران تا 116 سال دیگر نفت داشته باشد)

... كشورهاى غربى از لحاظ منابع نفتى دچار مشكل شده‌اند و روزبه‌روز مشكل آنها بيشتر خواهد شد. منابع نفتى كشورهاى اروپائى و به طور كلى كشورهاى غربى، بعضى چهار سال ديگر تمام خواهد شد، بعضى شش سال ديگر تمام خواهد شد، بعضى نُه سال ديگر تمام خواهد شد؛ لذا مجبورند از منابعِ غير خودشان استفاده كنند. كشور آمريكا كه امروز حدود سى و چند ميليارد بشكه نفت ذخيره دارد، طبق محاسباتى كه كارشناسان كشورمان كرده‌اند - كه آمارشان متكى به آمار خود آمريكائى‌هاست - نفتش تا سال 2021، يعنى تا نُه سال ديگر تمام خواهد شد.

نفت دنيا كه امروز بيش از پنجاه درصدش از خليج فارس خارج ميشود، آن روز متكى خواهد شد به سه منبع عمده‌ى نفتى در منطقه‌ى ما و در خليج فارس؛ كه البته يكى از آن سه منبع، ايران است.

ب) علت اصلى برای دشمنی با ایران چيست؟

آنهائى كه خيال ميكنند اگر ما در قضيه‌ى انرژى هسته‌اى عقب‌نشينى كرديم، دشمنى آمريكا تمام ميشود، از اين حقيقت غافلند. مشكل آنها مسئله‌ى هسته‌اى نيست. كشورهائى هستند كه سلاح هسته‌اى دارند، در منطقه‌ى ما هم هستند، آنها ككشان هم نميگزد! مسئله، مسئله‌ى سلاح هسته‌اى يا صنعت هسته‌اى نيست، مسئله‌ى حقوق بشر نيست؛ مسئله‌ى جمهورى اسلامى است كه مثل شير در مقابل اينها ايستاده است. اگر جمهورى اسلامى هم در مقابل اينها مثل بعضى از رژيمهاى منطقه، حاضر بود به ملت خودش خيانت كند، در مقابل اينها تسليم بشود، با او كارى نداشتند. مسئله‌ى اينها زياده‌خواهى‌هاى استكبارى است؛ اين علت دشمنى با ملت ايران است.

آیا زمان دقیقی را می توان برای این موضوع (فاجعه آینده نفت) لحاظ کرد؟

صاحب نظران انرژی نفت و گاز، پیش بینی می کنند که میزان تولید نفت یک حوزه نفتی و یا یک کشور ابتدا به صورت نمایی رشد می کند و سپس به نقطه اوج خود (peak)می رسد و بعد از آن دیگر افول می کند.

آنها همچنین برای آینده جهان پیش بینی می کنند که جهان در سال های 2020تا 2025 به نقطه اوج تولید خود (peak oil) خواهد رسید، در واقع نقطه اوج نفت نقطه ای غیر قابل اجتناب است که در آن تولید نفت جهان افزایش نخواهد یافت.

در حال حاضر در بازار نفت، بین عرضه(Supply) و تقاضا(Demand) تقریباً تعادل برقرار است و در بیشتر مواقع هم عرضه مازاد بر نیاز مصرف کننده است، پس طبیعتاً قیمت(Cost) امروز نفت و گاز ارزان ترین نوع انرژی در سبد مصرفی انرژی جهانی خواهد بود، اما بنظر می رسد طبق پیش بینی خود نهادهای غربی، برای چند ده آتی ابتدا تولید همگام با تقاضا رشد می کند و بعد از آن در یک جایی تولید به نقطه اوج خود می رسد و دیگر یارای پاسخگویی به تقاضا را ندارد و موازنه بین عرضه و تقاضا به هم می خورد و این بیشتر شدن تقاضا از عرضه سبب افزایش شدید قیمت نفت خواهد شد.

 

کشور ایران بعنوان اولین دارنده «مجموع ذخایر نفت و گاز جهان» در آن زمان چه نقشی می تواند ایفا کند؟

برای اینکه درک صحیحی از پتانسیل و ظرفیت بالقوه کشور ایران، که از لحاظ ژئوپولتیک در قلب منطقه استرتژیک خاورمیانه و خلیج فارس قرار دارد، داشته باشیم باید ابتدا نگاهی آماری و گذرا داشت به اهمیت «منطقه خلیج فارس» و «تنگه هرمز» و نقش تعیین کننده آن در تامین انرژی جهانی.

* برخی از قابلیت ها و خواص خلیج فارس:

·         مساحت خلیج فارس بیش از 230 هزار کیلومتر مربع است.

·         بیش از 65 درصد از ذخایر نفتی جهان در منطقه خلیج فارس قرار دارد.

·         افزون بر 565 میلیارد بشکه نفت در منطقه خلیج فارس قرار دارد.

·         بیش از 7.30 تریلیون فوت معکب گاز در منطقه خلیج فارس قرار دارد.

* برخی از قابلیت ها و خواص تنگه هرمز:

·         90 درصد صادرات نفت تولید كنندگان خلیج فارس از مسیر تنگه هرمز عبور می كند.

·         روزانه 16.5 تا 17 میلیون بشكه نفت خام از منطقه خلیج‌فارس عمدتا به مقصد ژاپن، آمریكا، اروپای غربی و دیگر كشورهای آسیایی صادر می‌شود كه تمام آن از تنگه هرمز عبور می‌كند.

·         عبور این میزان نفت خام از تنگه هرمز را به معنای عبور 40 درصد از نفت عبوری از دریا و 20 درصد از كل نفت دنیا از این آبراهه استراتژیك می‌داند.

·         حدود 24 تا 25 درصد نفت جهان از تنگه هرمز عبور می کند.

·         بیش از 35 میلیون تن LNG (گاز طبيعي‌ مايع‌شده‌) توسط قطر از تنگه هرمز صادر می شود.

·         بیش از 70 درصد نفت ژاپن و چین از تنگه هرمز می گذرند.

·         تسهیلات نظامی آمریکا به کشورهای خلیج فارس از تنگه هرمز می گذرد.

·         پیش بینی می شود تا سال 2020 حدود 30 الی 34 میلیون بشکه نفت در روز از تنگه هرمز بگذرد.

* جایگاه نفت و گاز ایران در جهان:

·         ایران در ذخایر نفتی دنیا رتبه سوم و در ذخایر گازی رتبه دوم را در اختیار دارد. از لحاظ تولید نفت ایران در رتبه چهارم دنیا قرار دارد.

·         ایران نزدیک به 32 تریلیون مترمکعب ذخایر گازی در اختیار دارد که رتبه دوم ذخایر گازی در دنیا را در اختیار دارد.

·         ایران با دارا بودن 600 میلیارد نفت درجا که 155 میلیارد بشکه از آن قابل برداشت است، نزدیک به 11 درصد منابع نفتی دنیا را در اختیار دارد.

اما آیا با وجود همه موارد فوق الذکر، و با توجه به شرایط موجود اقتصاد ایران، می توان تصور کرد که ایران نقش خود را در زمان وقوع «فاجعه آینده نفت» بخوبی ایفا کند؟.

اقتصاد ایران، بیمار در حال ترک!

شاید اگر اقتصاد ایران (از گذشته تا کنون) را به فردی تشبیه کنیم که دچار بیماری اعتیاد شده است، خیلی راه دوری نرفته ایم.

«معتادی متمول» که پس از سالها اعتیاد به ناچار و برای ادامه حیات باید اعتیاد خود را ترک کند، در غیر اینصورت در آینده شاهد نابودی خود خواهد بود که البته قطعاً این ترک اعتیاد هم بدون درد و به اصطلاح عامیانه «بدون خــماری» نخواهد بود.

اقتصاد تک بعدی که پس از سال های متمادی وابستگی و اعتیاد به یک «طلای سیاه به نام نفت» به ناچار باید ساختارهای خود را اصلاح و فکری اساسی برای رهائی از اعتیاد به این «سرمایه بین نسلی» می کرد.

اکثر غریب به اتفاق کارشناسان و صاحب نظران معتقدند که اجرای « طرح تحول اقتصادی» یک ضرورت عینی و انکار ناپذیر بود که البته در دولت های گذشته «بدلیل نبود شجاعت لازم» سال ها بر زمین مانده بود، شجاعتی که با همه فراز و فرودها تنها در دولت دکتر احمدی نژاد شاهد آن بودیم و به اعتقاد برخی، دولت با این کار برای رسیدن به اهداف بلندتر، به نوعی «خود زنی سیاسی» کرد، همان چیزی که دولت های سازندگی و اصلاحات از انجام آن ابا داشتند.

بعد از شروع طرح تحول اقتصادی می شود گفت که سیستم اقتصادی ایران، بعنوان یک بیمار دارای «درد کهنه» بخوبی در مسیر درمان قرار گرفته و پر واضح است که این «روند درمان و ترک اعتیاد» قطعاً بدون «درد و خـماری» نخواهد بود، آنچنان که این روزها بخوبی شاهد این دردها و فراز و نشیب ها در اقتصاد ایران هستیم.

هرچند ممکن است در شیوه های اجرا و درمان اشکالاتی وجود داشته باشد که بعضاً هزینه و درد درمان را برای این بیمار سنگین و پرهزینه می کند (در این راستا انتقاداتی به شیوه های اجرای کار توسط دستگاه های متولی اقتصادی نیز وجود دارد) اما بر اصل مسیر خدشه ای وارد نیست.

چرا کشورهای غربی نمی گذارند مردمشان از فاجعه آینده نفت مطلع شوند؟

آمارهای رسمی نشان می دهد که کشور آمریکا بعنوان بزرگترین مصرف کننده نفت جهان، روزانه بیش از 21 میلیون بشکه نفت خام (معادل بیش از 24% کل مصرف نفت جهان) نفت خام مصرف می کند، که از این مقدار تنها 7 تا 8 میلیون آن را در داخل کشور خود تولید می کند و مابقی آن را از سایر نقاط جهان بویژه منطقه خاورمیانه تامین می کند.

جالب تر آنکه بدانیم آمریکا در دهه 70 میلادی «نقطه اوج تولید» خود را پشت سر گذاشته و پس از آن روند تولید در این کشور سیر نزولی به خود گرفته است.

اتحادیه اروپا نیز که این روزها با مشکلات و بحران های متعدد اقتصادی دست و پنجه نرم می کند نیز بعنوان دومین مصرف کننده نفت در جهان بیش از 16% از نفت جهان را مصرف می کند.

تحریم های نفتی اروپا تهدید است یا فرصت؟

امروز ما به نوعی باید از اتحادیه اروپا تشکر کینم، حقیقتاً هر قدر که امروز ما بتوانیم نفت مان را ذخیره کنیم و از صادرات بی رویه و خام فروشی آن جلوگیری کنیم به نفع ماست، چرا که در آینده ای نچندان دور همانگونه که شواهد و قرائن نشان می دهد، قیمت این طلای سیاه به شدت افزایش خواهد یافت و خصوصاً در «نقطه ی اوج تولید- Peak oil» که همه نگاه ها به نوعی به منطقه ی خاورمیانه معطوف می شود، برگ برنده در دستان کشورها و غول های نفت خیزی است که اولاً ساختار اقتصادی خودشان حداقل وابستگی به نفت را داشته باشد و ثانیاً قدرت سیاستگذاری و تصمیم گیری در مورد نفت شان را داشته باشند.

ایران اسلامی بعنوان کشوری مستقل و در حال رشد که قرار است در افق 1404(یعنی دقیقاً همان سال 2025 میلادی) نقشی جدی و تعیین کننده خصوصاً در زمینه اقتصادی و سیاسی در منطقه و جهان ایفا نماید، در صورتی که تا آن زمان وابستگی خود به نفت را به حداقل برساند می تواند در زمان « نقطه اوج نفت » نیز نقشی اساسی و سرنوشت ساز داشته باشد.

نگارنده معتقد است همانطورکه جنگ تحمیلی برای ما یک نعمت بود، تحریم های اخیر نفتی ایران هم می تواند برای ما یک نعمت باشد و به قول معروف" عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد!"

ما به هر میزان که بتوانیم به این فرمایش رهبری فرزانه انقلاب که می فرمایند:«لازم است به گونه ای عمل کنیم که در هر موقعیت، هرگونه تصمیم گیری درباره میزان تولید و فروش نفت، به دست خودمان و براساس منافع خودمان انجام شود.» جامه عمل بپوشانیم به همان میزان هم می توانیم در نقطه اوج نفت اثرگذارتر باشیم و اما اینکار، توجه جدی و همت بیش از پیش دولت، مجلس و نخبگان را می طلبد.

همانطوری که رهبری بصیر انقلاب فرمود «دنیا امروز بر سر یک پیچ تاریخی قرار دارد» پس نخبگان ما با ارائه، گسترش و پیگیری بیش از پیش این مبحث و مجلس نهم بعنوان یک مجلس تازه نفس با بررسی کارشناسی و تصویب قوانین لازم در آینده و دولت با جدیت و پشت کار، خصوصاً در اجرای صحیح و کامل طرح تحول اقتصادی و اصل 44 قانون اساسی و نگاه به «نفت به عنوان یک سرمایه و نه یک درآمد»، می توانند تدریجاً به «عدم وابستگی بودجه کشور به درآمدهای نفتی» و آمادگی هرچه بیشتر کشور بمنظور ایفای نقش کلیدی در آن سال ها کمک نمایند.

و در آخر جمله ای در وصف عظمت انقلاب امام روح الله

با جسارت تمام باید بگویم، اتفاقاً کشورهای مستکبر عالم و در راس آن آمریکا، با برنامه مفصل حتی برای یکصد سال آینده خود بصورتی کاملاً دقیق برنامه ریزی کرده و می کنند.

می شود گفت آنها از سالیان قبل پیش بینی «فاجعه آینده نفت» و اهمیت حامل های انرژی و امنیت انرژی(Energy security) را بخوبی تشخیص داده بودند و در همین راستا روزگاری از آن سوی عالم به این سوی عالم آمده و «بزرگترین سفارتخانه آمریکا بر روی کره زمین با بیش از 1200 نفر کارمند» را در کشور ایران تاسیس کردند، در همین راستا روزگاری «بزرگترین ژاندارم منطقه» را تا بن دندان مسلح کردند، در همین راستا روزگاری «سگ نگهبان منطقه ای خود یعنی اسرائیل» را برای محافظت از منافع عظیم نفت و گاز به منطقه خاورمیانه آوردند و ... اما در این میان و در اوج ناباوری شیاطین عالم مردی از نسل حسین(ع) با دستانی به ظاهر خالی و با مظلومیت تمام، به حکم « أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَ فُرَادَى» همه نقشه های آنان را نقش بر آب کرد و شد آنچه شد.

حکومت استکبار شاید هیچگاه دیگر نتواند زیر سنگینی بار ضربه ای که از خمینی کبیر و خلف صالحش امام خامنه ای خورده است کمر راست کند.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
رضا
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۲:۱۱ - ۲۳ تير ۱۳۹۱
۰
۰
وقتی میگوییم تحریم نفتی اروپا برای ما یک فرصت است, زیرا ما را وادار میکند اقتصاد خود را از حالت اقتصاد متکی به نفت بیرون بیاوریم, سخن ما به گونه ای اعتراف به یک ضعف بزرگ هم هست. زیرا این سخن بدین معنی است که ما خود نمیتوانیم بدون اجبار و با یک برنامه ریزی ده بیست ساله اقتصاد خود را از حالت اقتصاد متکی به نفت بیرون بیاوریم, و لازم است که نفت ما تحریم شود تا ما وادار شویم به دیگر منابع و توانهای خود روی آوریم و آنها را فعال کنیم. ما تنها باید در انتظار آن باشیم که عدو سبب خیر شود. ولی خود نمیتوانیم در پی خیر خود برویم. و این یک فاجعه است.
کامیاب باشید
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها