کد خبر: ۷۶۳۹۹
زمان انتشار: ۱۶:۲۷     ۰۸ شهريور ۱۳۹۱
پیام فضلی‌نژاد‌ در گفت‌وگو با خبرنگار سياسي «خبرگزاري دانشجو»، با اشاره به برگزاري شانزدهمين اجلاس سران جنبش عدم تعهد در تهران گفت: «جنبش عدم تعهد» برای افزایش انسجام هویتی و اقتدار گفتمانی خود می تواند به سوی تاسیس «دانشگاه عدم تعهد» برود و کرسی های مطالعاتی در گستره علوم انسانی را با هدف تدوین راهبردهای استعمارستیز تاسیس کند تا متفکران دینی و اندیشمندان ضدسرمایه داری در کشورهای غیرمتعهد به نظریه پردازی آکادمیک در این عرصه بپردازند.
 
وي افزود: اینچنین، «جنبش عدم تعهد» به مثابه یک «دستگاه معرفت ساز ضداستعماری» ایفای نقش گسترده تری در معادلات جهانی خواهد کرد و می تواند یک گفتمان ضدسرمایه داری کاربردی را برای مبارزه موثر با تمدن سکولار به عنوان حریف بین المللی خود رواج دهد.
 
پژوهشگر موسسه کیهان با یادآوری خاستگاه تاسیس جنبش عدم تعهد تاكيد كرد: جنبش در اوج جنگ سرد برای مبارزه با دو هژمونی ایدئولوژیک غالب یعنی لیبرالیسم و مارکسیسم تاسیس شد و به هنگام تولدش در سال ۱۹۶۱ از جهانبینی ضداستعماری- مذهبی مهاتما گاندی تاثیر گرفت و اکنون پس از نیم قرن، ایران به عنوان کشور پیشرو در مبارزه با ایدئولوژی های سکولار و نظام لیبرالی باید در زمان ریاست خود این جنبش را به یک دستگاه معرفت ساز در میان کشورهای عضو تبدیل کند و آن را یک فرصت برای گفتمان سازی و هویت سازی بداند.
 
فضلی‌نژاد با بیان اینکه نباید از خصلت معرفتی جنبش های سیاسی به عنوان کانون اقتدار آنان در عرصه بین الملل غافل بود، افزود: ایران تنها کشوری است که می تواند به عنوان یک مخزن معرفتی جامع برای جنبشی مانند جنبش عدم تعهد ایفای نقش کند؛ زيرا از نظر گفتمان ضداستعماری که فلسفه وجودی عدم تعهد را می سازد، جمهوری اسلامی بیشترین خلوص تئوریک را دارد و مطلوب ترین کشور نیز برای میزبانی دائمی «دانشگاه عدم تعهد» به شمار می رود.
 
وي تاكيد كرد: جنس خطری که اکنون کشورهای غیرمتعهد را تهدید می کند دارای همان ماهیت جنگ های ایدئولوژیک است که در عصر جنگ سرد در سال های ۱۹۵۰ تا ۱۹۹۱ جریان داشت و «جنبش عدم تعهد» برای مبارزه با جهان دوقطبی و از دل آن درآمد.
 
پژوهشگر موسسه کیهان ادامه داد: هرچند جغرافیای ایدئوژیک جهان دستخوش تغییرات بنیادین شده است، اما اکنون نیز در وجوه متعددی شاهد بازتولید جنگ سرد نوینی هستیم که دربردارنده همان تهدیدات معرفتی و امنیتی دوران جنگ سرد کلاسیک برای غیرمتعهدها است و انسجام هویتی آنان هدف حمله غرب سکولار است.
 
فضلي‌نژاد ضمن تاکید بر اینکه دو عنصر «گفتمان» و «هویت» پیوند تنگاتنگی با «اقتدار سیاسی» دارند، اظهار داشت: «جنبش عدم تعهد» در زمان ریاست ایران باید کارکرد گفتمانی خود را بازیابد تا بتواند در قامت یک دستگاه معرفت ساز موثر علیه ایدئولوژی متصلب لیبرال سرمایه داری ظاهر شود؛ چون یکی از مخاطرات و چالش هایی که اغلب کشورهای غیرمتعهد با آن مواجه هستند، جنگ های ایدئولوژیک است و نظام سرمایه داری حریف اصلی و دشمن اول آنان به شمار می رود؛ بنابراین، جنبش باید به مقوله «قدرت نرم» و نرم افزار معرفتی اش به عنوان یکی از ارکان اصلی اقتدار بین المللی خود توجه کند و دستور کار مشخصی را برای بحث پیرامون گسترش دایره نفوذ معرفتی خود داشته باشد تا چهره یک نظم بین المللی ضدسرمایه داری و ضداستعماری را به نمایش بگذارد و برای این کار، تاسیس «دانشگاه عدم تعهد» می تواند موثر باشد و به جریان های فکری ضداستعماری یک نظم تئوریک می دهد.
 
وي افزود: این نظم تئوریک نقاط اشتراک غیرمتعهدها را شفاف تر خواهد کرد و کانون نظریه پردازی برای آن هم دانشگاه است که به تولید «قدرت نرم معرفتی» انسجام می دهد.
 
نویسنده کتاب «ارتش سری روشنفکران» گفت: کشورهای غیرمتعهد همواره یکی از سوژه های امنیتی مهم برای سرویس های جاسوسی لیبرال محسوب می شدند و فروپاشی ایدئولوژی های دینی نیز همچنان یکی از اهداف نظام سرمایه داری در برخی از این کشورها است.
 
فضلي‌نژاد خاطرنشان كرد: در همین کشور مصر، آمریکا به غیر از آنکه یک سیستم بنیادگرای سکولار و مستبد مانند رژیم حسنی مبارک را پشتیبانی تام و تمام می کرد، گروه های تجدیدنظرطلب اسلامی و روشنفکران دینی مانند «نصرحامد ابوزید» را نیز به عنوان یک آلترناتیو معرفتی حمایت و ترویج می کرد تا اگر روزی آتش یک انقلاب ضدسکولار شعله ور شد از جناحی که «اسلام گرایان لیبرال» می نامید، به عنوان یک سوپاپ اطمینان در مدیریت تحولات سیاسی استفاده کند که نمونه این تجربه تاریخی ناموفق را ابتدای انقلاب اسلامی ایران با حمایت آمریکا از «نهضت آزادی» شاهد بودیم.
 
وي در ادامه افزود: همچنين در کشور مراکش که عضو «جنبش عدم تعهد» است، جناح لیبرال های مسلمان به رهبری محمد عابد جابری از روشنفکران عرب، تحت حمایت آمریکا قرار داشت و در الجزایر، دیگر عضو «جنبش عدم تعهد» نیز جناح فکری محمد ارکون به عنوان مروج «اسلام لیبرال» از پشتیبانی سیاسی- رسانه ای لیبرال ها برخوردار بود.
 
عضو مرکز پژوهش های روزنامه کیهان تاكيد كرد: وجه مشترک این سه چهره در جهان عرب، گسترش یک «دین سکولار» بود و نظام سرمایه داری با بسط یک گفتمان لیبرالی در جهان عرب کوشید تا به شبکه سازی از گروه های تجدیدنظرطلب اسلامی بپردازد؛ در تونس نیز که سابقه استعمار انگلیس و فرانسه را دارد و چندی پیش طوفان بیداری اسلامی آن را فرا گرفت، شاهد گسترش نوعی سکولاریسم مستبد از سوی غرب بودیم.
 
 فضلی‌نژاد با اشاره به اینکه اگر شاخصه های معرفت لیبرالی در میان کشورهای غیرمتعهد رشد کند، فلسفه جنبش عدم تعهد می تواند مخدوش شود، افزود: بدین ترتیب کشورهای غیرمتعهد می توانند برای هویت یابی و گذار از مخاطرات ایدئولوژیک که زیربنای سیاسی نظام هایشان را تهدید می کنند، از تجربیات جمهوری اسلامی به عنوان کشوری که صاحب بزرگترین انقلاب ضداستعماری موفق است، استفاده کنند.
 
وي ادامه داد: ایران نیز به عنوان ریاست جنبش می تواند تدوین یک استراتژی مشخص مانند تاسیس دانشگاه را برای تعمیق «قدرت نرم معرفتی جنبش» دنبال کند و این کار به انسجام هویتی جنبش در برابر تمدن سکولار که فرزند نامشروع استعمار است، می انجامد.
 
عضو مرکز پژوهش های روزنامه کیهان خاطرنشان كرد: در عصری ریاست جنبش به ایران واگذار شد که به تعبیر آقای حسین شریعتمداری یک «گردباد نجیب» جهان عرب را فرا گرفته و ایران مادر «گردباد نجیب» بیداری اسلامی است و به همین دلیل، زمینه رهبری معنوی و معرفتی غیرمتعهدها - که کشورهای عربی نیز از اعضاي موثرش هستند- توسط جمهوری اسلامی بسیار فراهم است.
 
فضلي‌نژاد در پايان تاكيد كرد: رهایی از استعمار غرب و شرق که مبنای تاسیس این جنبش است، فلسفه ای کاربردی می خواهد و ترویج گفتمان اسلام ناب، غیرمتعهدها را با این فلسفه بیشتر آشنا می کند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها