کد خبر: ۸۰۴۹۶
زمان انتشار: ۰۹:۲۵     ۰۱ مهر ۱۳۹۱
پاسخ دکترکوشکی به سوالات مطرح شده در تالار بحث ۵۹۸:
اصلاً انتقال نیروی نظامی یک کشور به درون یک سفارتخانه و تیراندازی از درون آن به سمت مردم، با هیچ یک از قوانین بین الملل سازگار نیست. کنوانسیون ژنو، کشور میزبان وظیفه دفاع از سفارتخانه هر کشور را دارد. آیا به جمهوری اسلامی اجازه خواهند داد نیروهای نظامی اش را در کشورهای دیگر مستقر کند؟ جمهوری اسلامی وقتی تصمیم گرفت پیکر دو تن از شهدای گمنام خود را در سفارت لندن دفن بکند، با اینکه آنجا خاک ایران بود، ولی دولت انگلیس اجازه نداد.

سرویس سیاسی پایگاه 598 - به دنبال اعتراضات به پخش فیلم و کاریکاتور موهن در مورد پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم، اعتراضات گسترده ای در جهان اسلام شکل گرفت. این امر برای عده ای این سوال را به همراه داشت که تأثیر این واکنش ها بر افکار عمومی چه خواهد بود؟ آیا منجر به تثبیت ذهنیت «اسلام خشن» در اذهان عمومی نخواهد شد؟ پیش از این این سوال در تالار بحث 598 به بحث گذاشته شده بود و طبق وعده قبلی، هم اکنون با دکتر محمد صادق کوشکی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در مورد آن به گفتگو نشستیم.


آقای دکتر، از زمان حکم ارتداد سلمان رشدی و پس از ان تسخیر لانه جاسوسی، دو دیدگاه وجو داشته است. یکی اینها را خروج از عرف دیپلماتیک دانسته و معتقد به حرکت ما در چارچوب قوانین بین المللی است و دیگری اینها را وظیفه و ضامن اقتدار ما. ابتدا بفرمایید نظر حضرتعالی در این زمینه چیست؟

اولین نکته ای که باید به آن توجه داشته باشیم، این است که برای ما مسلمانان تنها قاعده و قانونی که واجد ارزش است، قانونی است که مشروعیت آن به خداوند باز گردد و ما تنها ملزم به این قوانین هستیم. حال قوانین جهانی و بین المللی چنانچه در چارچوب این قوانین بگنجند، از آنها تبعیت می کنیم و چنانچه در تضاد با قوانین دینی باشند، اصولاً ما حق تن دادن به آنها را نداریم. اصولاً «مسلمان» یعنی کسی که فقط در مقابل خداوند تسلیم است و تسلیم بودن در مقابل هر چیز دیگری، ولو یک چیزی دست ساز بشری که خیلی هم زیبا به نظر برسد، خروج از تسلیم بودن یعنی «اسلام» است. دیگران می توانند اسم این را هر چیزی بگذارند، ولی ما بنا نیست سر تسلیم بر کسی جز خدا فرود آوریم. این را بعنوان یک قاعده کلی عرض کردم تا بعد به تعیین مصداق آن بپردازیم که در مواردی که فرمودید، وضع چگونه است؟

در خصوص توهین به مقدسات، قوانین الهی کاملاً روشن است. اینکه چه کسی مرتد است، چه کسی کافر است، در مقابل چه سطح توهینی چه برخوردی باید داشت، همه احکام خود را دارد. حکم حضرت امام در مورد سلمان رشده (که به غلط "فتوا" خوانده می شود) آن زمان توسط سازمان کنفرانس اسلامی تأیید شد. زیرا از نظر همه مسلمانان، کسی که سابقه اسلام دارد و توهین به پیامبر اکرم بکند، مرتد و حکم او اعدام است.

در این زمینه دو سوال پیش می آید. یکی اینکه اجتهاد تابع شرایط و مکان و زمان است و مثلاً امیرالمومنین در مقابل جسارتی که نسبت به حضرت زهرا سلامالله علیها صورت گرفت، سکوت کردند. زیرا منافع بزرگتری در میان بود. اکنون نیز وقتی افکار عمومی دست رسانه های جهانی است و این اعتراضات ما را طور دیگری برای مردم دنیا تفسیر می کنند، آیا نباید در صدور حکم تأمل کنیم؟

در پاسخ به این سوال دو نکته را باید عرض کنم. یکی اینکه قرآن کریم می فرماید «و لن ترضی عنکم الیهود و النصاری حتی تتبع ملتهم». یهود و نصارا، رسانه های کشورهای غربی و صهیونیستی از ما «تعریف» نخواهند کرد، مگر اینکه ما کاملاً تابع آنها شویم و از ملت آنها (در در ادبیات قرآن به معنای باورها و اعتقادات و هنجارهاست) تبعیت کنیم. این نص صریح قرآن است، اجتهاد در مقابل نص که نداریم.

یعنی افکار عمومی عملاً از دست ما خارج است؟

این وقتی است که شما رسانه ها را سازنده افکار عمومی فرض کنید. در حالی که این فرض، فرض غلطی است (نکته دومی که می خواستم عرض کنم)

چطور؟

با مثالی مطلب را توضیح دهم. اگر حضرت امام می خواستند چنین فرض غلطی را لحاظ کنند، اصلاً نباید دست به انقلاب می زدند. 15 خرداد 42 که امام انقلاب را شروع کردند، رسانه های شوروی، رسانه های انگلیسی، آمریکایی و همه رسانه های موجود در جهان علیه نهضت امام تبلیغ کردند و حتی یک رسانه نبود که به نفع امام حرف بزند. همگی آنها حرکت امام را یک حرکت ارتجاعی، غلط، ضد توسعه و ضد پیشرفت معرفی کردند. اگر افکار عمومی جهان را رسانه های می سازند، هیچ گاه نباید کسی با امام همراه می شد. اما در عمل چه اتفاقی افتاد؟

این چه قدرتی است که بر رسانه ها هم غلبه می کند؟

رسانه ها از اموری مجازی حکایت می کنند، درحالی که قدرت حاکم بر جهان، ولایت الهیه است. به فرموده قرآن، حق ماندنیست و باطل رفتنی است؛ قرآن کریم باطل را به «کف روی آب» تشبیه می کند و کسی هم که با آن ولایت الهیه حاکم بر جهان پیوند بخورد، ماندنی خواهد بود. باطلْ دوران کوتاهی دارد و به تعبیر امیر مومنان «جولانی دارد».

علی ابن ابی طالب در بُرهه ای بعنوان بی نماز معرفی شد و همه منابر (افکار عمومی) او را لعن کردند. اما امروز، نام امیرالمومنین درخشان است و دشمنان ایشان در تاریخ گُم شده اند. رسانه های زمان پیامبر، ایشان را مجنون و ساحر می خواندند، رسانه های عصر حضرت ابراهیم و موسی و عیسی همگی علیه این انبیاء بودند. اما نتیجه چه شد؟ آیا افکار عمومی به سمت رسانه ها سوق پیدا کردند یا علیه آنها؟

اگر بخواهیم مصداقی در مورد اخیر صحبت کنیم، فرض کنید الآن فیلمی آمده و شبهاتی را نسبت به پیامبر در اذهان عمومی ایجاد کرده...

اصلاً این پیشفرض غلط است. این فیلم از نظر هنری و اثرگذاری صفر است. اگر این فیلم پخش می شد و اعتراضی هم به آن نمی شد، هیچ تأثیری بر افکار عمومی جهان نمی گذاشت.

اصلاً همین؛ دنیا با خود می گوید یک فیلم بی مزه ساختند، اینها ریختند سفارت های آمریکا را گرفتند بخاطر یک اثر هنری بی ارزش، کلی سر و صدا راه انداختند و این قیافه هایی که ما داریم می بینیم، اگر به اینجا برسند همه ما را از دم تیغ می گذرانند.  حال ما اگر اینجا آن برداشت اولیه از اسلام را عمل کنیم و خشم خودمان را نشان دهیم، عملاً ...

بنده نگفتم «نمایش خشم»؛ بنده گفتم «دفاع از مقدسات»، آن هم بصورت عاقلانه و عالمانه.

کارهایی که تا الآن انجام شده را چطور ارزیابی می کنید؟

اولین گام و ساده ترین نوع واکنش، همین است که اتفاق افتاده؛ یعنی راهپیمایی ها و اعلام انزجارهایی شده.

خب بیش از این بوده؛ الآن تصاویری جلوی من از آتش زدن ماشین های سفارت آمریکا و حمله به کنسولگری ها قرار دارد. یک سفیر در لیبی کشته شده است.

چرا سفیر آمریکا در لیبی کشته شده؟ چون نیروهای مارینز آمریکا به سمت مردم شلیک کردند.

خب اول مردم حمله کردند.

نکته اینجاست که مردم در مقابل سفارت تظاهرات کردند و از درون سفارت به آنها تیر اندازی شده. ما این تجربه را در تسخیر لانه جاسوسی هم داشتیم که سفارت آمریکا بر خلاف قوانین بین الملل، نیروهای ارتش خود را در سفارتش مستقر می کند. طبق در تظاهرات اخیر، نیرهای مارینز آمریکا در بسیاری از کشورها به طرف مردم شلیک کردند و ده ها نفر از مردم را کشتند.

یعنی وقتی به سمت آن حمله شده، نباید از خودش دفاع کند؟

اصلاً انتقال نیروی نظامی یک کشور به درون یک سفارتخانه و تیراندازی از درون آن به سمت مردم، با هیچ یک از قوانین بین الملل سازگار نیست. کنوانسیون ژنو، کشور میزبان وظیفه دفاع از سفارتخانه هر کشور را دارد. آیا به جمهوری اسلامی اجازه خواهند داد نیروهای نظامی اش را در کشورهای دیگر مستقر کند؟ جمهوری اسلامی وقتی تصمیم گرفت پیکر دو تن از شهدای گمنام خود را در سفارت لندن دفن بکند، با اینکه آنجا خاک ایران بود، ولی دولت انگلیس اجازه نداد.

حال سوال شما این است که آیا این حجم اعتراضات با آن کار سخیف متناسب است؟ عرض می کنیم که بله؛ زیرا موضوعی که مورد اهانت قرار گرفته به قدری موضوع مهمی است که حتی اگر نفر فیلم ساز آماتور در یک انیمیشن چند دقیقه ای هم مرتکب چنین جنایتی شده بود، باز هم چنین واکنشی لازم بود.

چگونه شما می فرمایید که این تظاهرات با وجود اینکه رسانه ها وارونه جلوه اش می دهند، نتیجه مثبت برای ما دارد؟

من در مورد همان مثال انقلاب خودمان عرض کنم. شما می بینید در سال 57 وقتی امام به پاریس تشریف می برند، همان رسانه هایی که زمانی حرکت ایشان را ارتجاعی معرفی می کردند، همان ها رسانه ای شدند تا پیام امام به گوش جهان برسد و در جهان فراوان بودند کسانی که از طریق همین رسانه های باطل پیام امام را شنیدند. چون امام در مسیر وظیفه ای که خداوند مقرر کرده بود گام بر می داشت.

خب از آنطرف مثال نقض هم فراوان است. مثلاً الآن تسخیر سفارت آمریکا برای مردم آمریکا توجیه شده است؟

من عرض کردم «امام آنچه را وظیفه الهی اش بود، انجام داد». در مورد تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، خود تسخیر کار درستی بود، اما متأسفانه بعد از آن ما کارهایی که باید انجام می دادیم را ندادیم.

مثلا؟

ما می توانستیم از همان سال 58 توسط ابزارهایی که در اختیار داشتیم، توضیح دهیم که چرا این کار را انجام دادیم. از سال 58 تا به امروز، حتی یک فیلم مستند قوی در این رابطه ساخته نشده. نکته اینجاست که وقتی یک نفر یک قدم درست بر می دارد، باقی قدم هایش هم باید درست باشد. وقتی شما می توانید با آن ولایت الهیه حاکم بر جهان مرتبط شوید که وظیفه تان را انجام دهید و کارتان دقیق باشد. به تعبیر امیر مومنان «تقوای الهی و نظم امرکم» داشته باشید. امام چون از نقطه شروع تا نقطه خاتمه با نهایت عقلانیت و علم پیش رفت، توانست حتی رسانه های باطل را به خدمت خودش بگیرد. اما ما چون وظیفه مان را بعد از تسخیر لانه جاسوسی انجام ندادیم، واضح است که نتیجه هم نگیریم. چطور انتظار داریم دنیا علت کار ما را بداند؟

در مورد ماجرای سلمان رشدی، ما حتی یک کار داستانی یا مستند قوی در این رابطه نساختیم. در مورد خود شخص نازنین پیامبر اسلام، چند کار قوی ساختیم؟

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها