کد خبر: ۸۸۹۲۷
زمان انتشار: ۱۴:۰۳     ۰۶ آبان ۱۳۹۱
وقتي رئيس جمهور يک کشور عربي مسلمان به چين که نمي دانيم اين کشور داراي چه ديني است سفر کرد هلهله کرديم اما هنگامي که همين شخص به جمهوري اسلامي ايران سفر کرد پرسش هاي بسياري برايمان ايجاد شد و از اظهار سني بودن اين رئيس جمهور در يک کشور شيعه ابراز خرسندي و شادي کرديم.
عبير صلاح، استاد دانشگاه قاهره و نويسنده مصري طي يادداشتي اختصاصي که براي ايران آباد ارسال داشت، نوشت: 

تا چه زماني جهان ما در اين تناقض آشکار و دوگانگي در معيارها زندگي خواهد کرد؟ تا کي هر روز با دروغ هاي افراد منادي آزادي عقيده و انديشه از خواب بيدار خواهيم شد؟ افرادي که منادي آزادي عقيده هستند اما در عين حال در جاي جاي اين هستي طائفه گرايي را تشديد مي کنند.

ما مشاهده مي کنيم حاميان آزادي اعتقاد،نداي آزادي افراد در انتخاب دين و عقيده را سر مي دهند، آزاد بودن مسيحي در لائيک شدن و انکار تمامي اديان و آزادي مسلمان در تبديل دين خود به مسيحيت و علني کردن آن در هر مکان، آزادي..آزادي..آزادي اما اگر يک اهل تسنن تمايل قلبي خود را به مذهب تشيع اعلام کند اين آزادي از هم فروخواهد پاشيد مذهبي که دانشگاه الازهر آن را به رسميت شناخته است و مجوز عبادت را به پيروان آن داده است.

به محض اينکه يک اهل تسنن تمايل قلبي خود را به مذهب تشيع اعلام کند آزادي عقيده از بين مي‌رود و صداي اکاذيب مبني بر اينکه خطر شيعه براي اسلام از يهوديت بيشتر است از هر نقطه اي به گوش مي رسد و سر و کله جاهلان و ياوه گويي هاي آنها پيدا مي شود ياوه گويي هايي همچون اينکه شيعه معتقد است جبرئيل در نزول وحي مرتکب خطا شده است و به جاي اينکه رسالت پيامبري را به حضرت علي (ع) نازل کند به حضرت محمد (ص) نازل کرده است و يا اينکه شيعيان به صحابه پيامبر ناسزا مي گويند و زنا را تحت عنوان ازدواج موقت مباح مي دانند.

پرسشي که مطرح مي شود اين است آيا مشکل واقعي، در مذهب تشيع است يا مشکل اين است که مذهب تشيع مذهب رسمي جمهوري اسلامي ايران محسوب مي شود؟ آيا اگر محور مقاومت ارتباطي با شيعه نداشت مذهب تشيع با اين همه دشمني مواجه مي شد؟ من معتقدم علت همه اين بحث و جدل ها تلاش براي از بين بردن ايده مخالفت با تسليم در برابر استکبار جهاني است.

مذهب تشيع به خاطر انتساب به جمهوري اسلامي ايران و همينطور پيروان اين مذهب و کساني که تمايل قلبي به آن دارند همواره مورد ظلم قرار مي گيرند.ما واقعا در عصر مکر و حيله و دجال ها زندگي مي کنيم دجال هايي که دروغ را مزين و اعلام مي کنند حقيقت است و صداهايي که سخن غيردلخواهشان را مي گويند خفه و طائفه گرايي را تشديد مي کنند و ادعا مي کنند که خواهان صلح و آزادي در جهان هستند.

وقتي رئيس جمهور يک کشور عربي مسلمان به چين که نمي دانيم اين کشور داراي چه ديني است سفر کرد هلهله کرديم اما هنگامي که همين شخص به جمهوري اسلامي ايران سفر کرد پرسش هاي بسياري برايمان ايجاد شد و از اظهار سني بودن اين رئيس جمهور در يک کشور شيعه ابراز خرسندي و شادي کرديم.

ما براي گشايش بازارها به سوي غرب و شرق با يکديگر مي جنگيم در حالي که در اين زمينه درها را به سوي ايران، اين کشور مقاوم نگشوده ايم و موضع اين کشور در قبال سوريه را محکوم مي کنيم و اقدامات صهيونيسم جهاني در فلسطين و ديگر اراضي اشغالي [عربي] را فراموش مي کنيم و تمامي اختلافاتمان با اسرائيل و آمريکا را به زمان آرام شدن اوضاع داخلي مان موکول مي کنيم اوضاعي که آمريکا و اسرائيل هيچگاه نخواهند گذاشت به ثبات و آرامش برسد.

آيا جمهوري اسلامي ايران به کليدي تبديل شده است که باب حمله به کساني که جرات نزديک شدن به آن را پيدا مي کنند مي گشايد؟ آيا مذهب تشيع تنها آفتي است که از گسترش آن در جوامعمان مي هراسيم؟ جوامعي که در آستانه فراموشي هويت اصيل خود استو به سوي غرب که خالي از معناي واقعي زندگي است گرايش دارد.

عقل يک ضرورت است. مطالعه و تامل درباره حوادث پيرامونمان يک امر حياتي است. کسي که از مذهب تشيع دفاع مي کند مزدور و جيره خوار ايران نيست و همچنين کسي که دشمن ايران است حامي اسلام نيست. کسي که شعار مقاومت را سر مي دهد به دنبال ايجاد تفرقه ميان اعراب و مسلمانان نيست و کسي که ملت خود را تسليم سلطه صهيونيست ها مي کند قهرمان و حامي وحدت دروغين [امت اسلام] نيست.

فرهنگ اميد براي فردايي بهتر باعث مي شود ما در انتظار اينکه روزي غم و اندوه از زندگي مسلمانان رخت مي بندد بسر ببريم هر چند که مسلمانان عناوين مختلفي داشته باشد اما ما امت واحدي هستيم و قواي ما در از بين بردن اختلافاتمان پنهان نمي شود بلکه قدرت ما در همزيستي است و اين همان چيزي است که خداوند آن را به ما دستور داده است.

ما بايد از متهم کردن ديگران به خاطر اعتقاداتشان خودداري کنيم زيرا اعتقاد روح را لمس مي کند و زخمي کردن و جراحت روح بسيار عميق تر از جراحت جسم است. عليرغم اينکه علم و آگاهي بر تمامي مسلمانان واجب است اما من به نوبه خود معتقد نيستم که همه بايد تا زمان دستيابي به فضيلت علم سکوت کنند بلکه بر اين باورم که جاهل نبايد جهل خود را آشکار کند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها