کد خبر: ۸۹۰۷۷
زمان انتشار: ۰۱:۲۵     ۰۷ آبان ۱۳۹۱
نويسنده در اين مطلب با مراجعه به آموزه هاي قرآني، مساله عاقبت به خيري را واكاوي كرده و جايگاه، عوامل و نشانه هاي آن را تبيين كرده است.
عاقبت به خيري يا نيل به فلاح و رستگاري
يكي از دعاهايي كه رهبران، عالمان و عارفان اسلامي همواره بر دل و جان دارند، عاقبت به خيري است. هر چند در آيات قرآني چنين دعايي نيست و هيچ يك از آيات به اين مساله اشاره اي ندارد و هيچ پيامبري از خداوند عاقبت به خيري نخواسته است، اما در آيات قرآني يكي از دعاها و خواسته هاي پيامبران(ع) خير است و حضرت موسي(ع) در زمان فرار از دست فرعون در اوج واماندگي و نداري اش از خداوند خير مي خواهد و مي فرمايد: رب اني لما انزلت الي من خير فقير؛ پروردگارا! من واقعاً نيازمند خيري هستم كه برايم فرو مي فرستي.(قصص، آيه 24)
البته اينگونه نيست كه مفهوم عاقبت به خيري در قرآن بيان نشده باشد. آيات بسياري داريم كه به مساله عاقبت به خيري اشاره مي كند. از جمله اين آيات آياتي است كه پيامبران از خداوند مرگ در حالت اسلام درخواست مي كنند. حضرت يوسف(ع) مي فرمايد: تو به من دولت دادي و از تعبير خوابها به من آموختي. اي پديدآورنده آسمانها و زمين، تنها تو در دنيا و آخرت مولاي مني، مرا مسلمان بميران و مرا به شايستگان ملحق فرما. (يوسف، آيه 101)
حضرت ابراهيم(ع) و نيز حضرت يعقوب(ع) در ضمن سفارش و وصيت نامه خود به فرزندانشان مي فرمايند كه مرگشان در حالت اسلام باشد. خداوند در اين باره گزارش مي كند كه: ابراهيم به فرزندان خود وصيت كرد كه در برابر خدا تسليم شوند و يعقوب، به فرزندان خود گفت: اي فرزندان من، خدا براي شما اين دين را برگزيده است، مباد بميريد بي آنكه بدان گردن نهاده باشيد (بقره، آيه 132)
خداوند از مومنان مي خواهد كه در حالتي به استقبال مرگ بروند كه مسلمان باشند: يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله حق تقاته ولاتموتن الا و أنتم مسلمون؛ اي كساني كه ايمان آورده ايد، از خدا آن گونه كه حق پروا كردن از اوست، پروا كنيد و زينهار، جز مسلمان نميريد. (آل عمران، آيه 102)
با نگاهي به سخنان اميرمومنان علي(ع) و واكنش هاي آن حضرت(ع) نسبت به شهادت خويش به دست عبدالرحمن بن ملجم مرادي اين معنا به دست مي آيد كه عاقبت به خيري چيزي جز همان فلاح و فوز و رستگاري نيست كه با مرگ در حالت اسلام و دين داري و يا شهادت در راه خدا همراه است.
در روايت است كه رسول گرامي اسلام(ص) در استقبال ماه مبارك رمضان خطبه اي ايراد فرمودند. وقتي خطبه رسول خدا(ص) به اتمام رسيد، اميرمؤمنان(ع) سؤال كردند: «ما افضل الاعمال في هذا الشهر؟ برترين عمل ها در اين ماه چيست؟»
پيامبر(ص) فرمودند: الورع عن محارم الله؛ خويشتن داري از محرمات خدا. آنگاه به سختي گريستند. اميرالمؤمنين(ع) سبب گريه را پرسيدند. پيامبر(ص) فرمودند: گريه ام بدين سبب است كه تو در اين ماه كشته خواهي شد. اميرمؤمنان(ع) بي درنگ پرسيدند: افي سلامه من ديني؛ آيا دين خود را به سلامت به درخواهم برد؟ رسول گرامي(ص) فرمودند: في سلامه من دينك؛ در سلامت از دين هستي. (بحارالانوار، ج82، ص 55، ح 22؛ و نيز ج 43، ص 833)
اميرمؤمنان علي(ع) هنگامي كه به دست ابن ملجم به شهادت رسيد، پس از ضربتي كه بر فرق مبارك ايشان فرود آمد، در محراب مسجد كوفه فرمودند: فزت و رب الكعبه؛ به پروردگار كعبه سوگند رستگار شدم.
از دو روايت اين معنا به دست مي آيد كه سلامت دين و شهادت در راه خدا همان رستگاري و فلاح است. پس مومنان و اهل اسلام همواره در انديشه عاقبت به خيري و مرگ در حالت اسلام و تسليم به خدا هستند. از اين رو مي توان گفت كه حقيقت عاقبت به خيري كه مفهوم آن در آيات بسياري آمده، همان فلاح و رستگاري و فوزي است كه در آيات ديگر بيان شده است.
از همين جا مي توان جايگاه عاقبت به خيري را به عنوان يك دعا و نيايش و درخواست از خداوند دانست؛ زيرا انسان مسلمان و مومن مي داند كه دنيا تنها مقدمه اي براي آخرتي است كه ابدي بوده و مرگ دروازه اي به آن جهان ابدي است. پس تمام خواسته اش آن است كه به سلامت از اين دنيا بيرون رود و اين سلامت در دين با تسليم در برابر خدا معنا مي شود كه همان رستگاري و خوشبختي و سعادت ابدي انسان است.
عاقبت به خيري دعايي است كه همگان خواهان آن هستند. حجت الاسلام والمسلمين محسن قرائتي نقل مي كند كه: دوست عزيزي داشتيم رئيس سازمان تبليغات تهران بود به نام آقاي محمدخاني. ايشان مي گفت: يكبار در حرم امام رضا سه تا آيت الله را سه گوشه ديدم. آيت الله فلسفي، آيت الله مرواريد، آيت الله ميرزا جواد آقاي تهراني كه هر سه به رحمت خدا رفتند. مي گفت: به دل من افتاد كه بروم نزد سه آيت الله و بگويم: شما هر سه، هشتاد سال است آيت الله هستيد، در علم و تقوا بوديد. اگر يك دعاي مستجاب داشته باشي، چه مي خواهي؟ مي گفت: در جمعيت رفتم نزد آيت الله مرواريد، گفت: مي گويم: خدا عاقبت مرا به خير كند. نزد آقاي فلسفي رفتم، او همين را گفت. نزد آقاي تهراني كه رفتم او هم همين را گفت. ما اين كلمه از ايشان در ذهنمان بود. روزهاي آخر عمر آيت الله العظمي گلپايگاني، خدمت ايشان رسيدم، گفتم: شما يك مرجع تقليد هشتاد، نود ساله هستي. اگر يك دعاي مستجاب مزد مرجعيت تو باشد، بگويند: يك دعاي مستجاب داري، چه مي گويي؟ آيت الله العظمي گلپايگاني گفت: دعا مي كنم خدا عاقبت مرا بخير كند.
عوامل عاقبت به خيري
عاقبت به خيري اينگونه نيست كه به سادگي به دست بيايد، چرا كه اين انسان است كه خودش وضعيت و سرنوشت خودش را براي آخرت تعيين و مشخص مي كند؛ زيرا آنچه در قيامت مي بيند همه همان اعمال او در دنياست؛ در حقيقت در هنگام مرگ كه كشف الغطاء مي شود و انسان ها با وضعيت اخروي خود مواجه مي شوند (ق، آيه22) همه نيات و اعمال خودش را به شكل متمثل يا متجسم مي بينند؛ چرا كه خود انسان اخروي، سازه خود انسان دنيوي است و بهشت و دوزخ، چيزي جز اعمال آدمي نيست؛ البته با اين تفاوت كه خداوند دوزخ را عين اعمال آدمي در دنيا قرار داده و از همين رو از آن به جزاء وفاق ياد مي كند (شوري، آيه04؛ نباء، آيه62) چرا كه خداوند حتي يك ذره نسبت به كسي ظلم نمي كند (نساء، آيات04 و 94 و 421؛ كهف، آيه94 و آيات ديگر)؛ اما بهشت افزون بر اعمال خود انسان، بيشتر نتيجه تفضل الهي و بخشش و عطاياي اوست. به اين معنا كه خداوند به بندگان خوب خود بيش از آنچه لياقت دارند از روي فضل چيزهايي را در بهشت قرار مي دهد كه نتيجه و عين عمل آنها نيست. (انعام، آيه061؛ نمل، آيه98؛ يونس، آيه62؛ و آيات ديگر)
به هر حال، اين خود انسان است كه خودش را براي ابديت در اين دنيا مي سازد و خودش در آخرت سازه خودش است؛ چنانكه دوزخ او عين نيات و اعمال اوست. به عبارت ديگر انسان آخرت و ابديت خود را به دست خود در اين دنيا مي سازد و رقم مي زند.
پس مهمترين عامل در عاقبت به خيري، خود انسان و نيات و اعمال اوست. سبكي كه انسان براي خود انتخاب مي كند و مبتني بر فلسفه، بينش و نگرش، هستي شناسي، جهان بيني و مانند آن است، همان چيزي است كه وضعيت اخروي او را مشخص مي كند و اصولا انسان ها براساس شخصيتي كه خودشان را بر پايه آن ساخته اند، عمل مي كنند. (اسراء، آيه48)
از آياتي كه به مسئله فلاح و رستگاري انسان در دنيا و آخرت اشاره دارد، اين معنا به دست مي آيد كه مهم ترين عوامل در رستگاري، همان فلسفه اي است كه سبك زندگي آدمي را مي سازد. از اين رو به مسئله هستي شناسي، جهان بيني و ايدئولوژي اشاره دارد كه انسان بر اساس آن، زندگي خود را سامان مي دهد. ايمان به خدا و آخرت و همچنين ايمان به هدايت الهي به سبب ربوبيت خداوندي و حكمت او از جمله اين اصول اساسي در فلسفه زندگي است كه انسان را رستگار مي كند قرآن در آغاز سوره مومنون، اصولي را به عنوان عوامل رستگاري بيان كرده كه شامل فلسفه و سبك زندگي است. پس از بيان بينش ها و نگرش ها به نيات و اعمال خوب و بد اشاره مي كند كه رستگاري را سبب مي شود. بخش عمده اي از اين ايمان شامل مراعات تقوا و اجتناب از هر ناپسند و بد و زشت عقلاني و شرعي است. البته تنها در اين سوره به اين مسايل اشاره نشده بلكه در سوره هاي ديگر از جمله آيات نخست سوره بقره نيز علل رستگاري و فلاح بيان شده كه شامل عقايد و اعمال است.
اگر بخواهيم به كليات و جزئيات اينها اشاره كنيم بايد همه آيات قرآني را بيان كنيم كه بيانگر راه راست از راه باطل و گمراهي است؛ يعني همه آموزه هايي كه به عنوان اسلام مطرح است و موجب مي شود تا آدمي در راه راست قرار گيرد و از نعمت هاي الهي چون پيامبران برخوردار شود (سوره حمد)
پس لازم است همه عمر را چنان زندگي كنيم كه اسلام از ما خواسته است؛ يعني سبك زندگي خود را بايد اسلامي قرار دهيم و چنانكه خداوند خواسته و هدايت كرده، عمل كنيم.
اينكه در برخي از روايات آمده كه انسان در روز قيامت بايد پاسخ گوي همه لحظات زندگي خود در دنيا باشد همين معنا را اثبات مي كند؛ چرا كه هر دمي كه از عمر ما مي گذرد ما نقاطي از تصوير زندگي آينده خود را نقاشي و ترسيم مي كنيم. هر نيت و كار ما يك نقطه سفيد و سياه در سازه اي است كه در آخرت به شكل كامل به ما نشان داده مي شود؛ چرا كه ما خودمان سازه و شاكله اصلي خودمان را مي سازيم و اين شخصيت در آخرت تجسم مي يابد. بر همين اساس پيامبر(ص) مي فرمايد: لا تزول قدما عبد يوم القيامه حتي يسال عن اربع عن عمره فيما افناه و عن شبابه فيما ابلاه و عن ماله من اين اكتسبه و فيما انفقه و عن حبنا اهل البيت؛ انسان، در روز قيامت، قدم از قدم برنمي دارد، مگر آنكه از چهار چيز پرسيده مي شود: از عمرش كه چگونه گذرانده است، از جواني اش كه چگونه سپري كرده، از ثروتش كه از كجا به دست آورده و چگونه خرج كرده است و از دوستي ما اهل بيت. (خصال، ص352، حديث521)
اين بدان معناست كه هر آنچه مي كنيم اثرش درحال و آينده ما بروز و ظهور مي كند و آخرت ما چيزي جز همين دنياي ما نيست كه خودمان همه كاره آن هستيم.
پيامبر گرامي(ص) عاقبت به خيري را در همان نيات و اعمال ما مي داند و مي فرمايد خوشا به سعادت كسي كه عمرش طولاني و كردارش خوب باشد. چنين كسي عاقبتش خوب است؛ زيرا پروردگارش از او راضي است. و واي بركسي كه عمرش طولاني و كردارش بد باشد. چنين كسي عاقبتش بد است؛ چرا كه پروردگارش از او ناراضي است. (بحارالانوار، ج96، ص004، حديث59)
پس بايد هر لحظه از عمر خود را بسيار عزيز و گران و گرامي بداريم و بيهوده آن را برباد ندهيم؛ چراكه همه آينده ما در گرو حال و كارهايي است كه در دنيا انجام مي دهيم. پس اگر برنامه ريزي ما براساس آيين و سنت الهي و دين اسلام باشد و بر سلامت از دين باشيم، در آخرت نيز از دوزخ به سلامت دور خواهيم بود و زندگي سعادتمند و رستگاري و خوشبختي ابدي را براي خود رقم مي زنيم. امام صادق(ع) مي فرمايد كه قدر عمر خودتان را بدانيد و آن را بيهوده هدر ندهيد. ايشان مي فرمايد: اگر از عمرت دو روز مهلت داده شدي، يك روز آن را براي ادب خود قرار ده تا از آن براي روز مردنت كمك بگيري. به امام گفته شد: اين كمك گرفتن چگونه است؟ فرمودند: به اينكه آنچه را از خود برجا مي گذاري، خوب برنامه ريزي كني و از روي حكمت كاري را محكم و متقن انجام دهي. (كافي ج8، ص051، حديث231)
نشانه هاي عاقبت به خيري
باتوجه به مطالب پيشين معلوم مي شود كه عاقبت به خيري در دست ماست و اينكه مي توان از حال نسبت به عاقبت به خيري خود سخن بگوييم؛ چرا كه نشانه هاي آن در اعمال ما مشاهده مي شود؛ زيرا ما شخصيت خودمان را در طول عمر مي سازيم و كارهاي ما براساس نيت و شخصيت ماست و اگر چيز خوب يابد انجام مي دهيم به سبب شخصيتي است كه داريم و آن شخصيت باطني،خودش را درعمل نشان مي دهد.
پس اگركاري را انجام داديم كه موجب آرامش ماست و هيچ اضطراب و دلهره در ما نيست بايد به خودمان اميدوار باشيم، چرا كه كار بد و زشت براي انساني كه فطرت سالم داشته باشد و در مسير سلامت گام برمي دارد و قلب سليم دارد، نفرت انگيز است و وجدان و فطرت او از آن ناراحت و گريزان بوده و اگر به هر دليل دروني و بيروني آن را انجام داد، آرامش خود را از دست مي دهد و دچار اضطراب مي گردد. البته چنانكه گفته شد اين براي كساني است كه از قلب سليم برخوردار بوده و فطرت سالم خود را با گناه از بين نبرده باشند.
چنين افرادي همچنان كه در آخرت به آرامش مطلق و ابدي مي رسند در همين دنيا به سبب پرهيزگاري و اجتناب از هر زشت و بد و گناه، در آرامش هستند. ( يونس، آيات 26 و 46؛ زمر، آيه 16)
اين افراد در دنيا وآخرت احساس امنيت مي كنند و خود را در پناه خدا دانسته و از دوزخ و مشكلات آن ايمن هستند و گرفتاري و رنجي ندارند كه امنيت و آرامش روحي و جسمي ايشان را سلب كند. ( دخان، آيات 15 و 75)
آرامش و امنيتي كه آنان احساس مي كنند از آن روست كه خود را در پناه خدا مي يابند و خداوند نيز ايشان را به كمك هاي خاص تاييد مي كند و امداد غيبي نصيب آنها مي شود و فرشتگاني در خدمت آنان خواهند بود. (مجادله، آيه 22)
مهم ترين عامل در عاقبت به خيري همان تقواي كامل داشتن است. از اين رو خداوند در آيه 201 سوره آل عمران از حق تقاته يعني تقواي كامل سخن مي گويد و آن را زمينه ساز عاقبت به خيري و مرگ در سلامت دين مي داند. بنابراين، يكي از نشانه هاي عاقبت به خيري در هر انساني اين است كه اهل تقوا باشد و از هرگونه بدي زشتي و گناه پرهيز كند و از آن منزجر باشد. ( زمر، آيه 16؛ غافر، آيه 9)
از ديگر نشانه هاي عاقبت به خيري دست يابي شخص به مقام رضاست. به اينكه به هرچه خداوند داد راضي و خشنود باشد او را در هرحال شاكر و سپاسگزار باشد؛ چرا كه مقام رضا، به اين معناست كه از نظر ايماني، شخص در چنان حالتي است كه همه چيز را برپايه ربوبيت و پروردگاري خداوندي مي بيند كه حكيم است و هرچه نصيب و بهره او مي كند، از روي حكمتي است.(مائده، آيه 911؛ توبه، آيه 001؛ مجادله، آيه 22)
خوف و خشيت در كنار اميد به فضل الهي از ديگر نشانه هاي انساني است كه عاقبت به خير خواهد شد؛ چرا كه چنين شخصي هرگز به كار خود خشنود نيست و از مقام عظمت و جلال الهي هراسان و ترسان است و از جلال خداوند به جمال او پناه مي برد و از غضب خداوند به سمت رحمت او مي رود و هميشه خوف و رجا در دل او زنده است. پس به كارهاي خويش خشنود نيست و از دوزخ و جلال الهي مي هراسد و خشيت مي ورزد. (انسان،آيات 8تا 41 و آيات ديگر)
به هرحال، انساني كه عاقبت به خير مي شود خود سبك زندگي اش را چنان سامان مي دهد كه برمدار اسلام باشد تا در نهايت براسلام از دنيا برود و تسليم حق باشد. با اين همه انسان بايد همواره بداند كه او درحال آزمون و فتنه و بلاست (عنكبوت، آيه 2) و هر كه مقرب تر است بيش تر در معرض آزمون هاي سخت تر و بيش تر الهي است (بقره، آيه 421)، پس بايد بيشتر دست به دعا باشد و از خداوند بخواهد كه توفيق عاقبت به خيري را از وي سلب نكند؛ چرا كه دنيا خود دوزخي است كه عبور از آن به سلامت، تنها با ايمان و اعمال صالح و دعوت ديگران به آن است. (سوره عصر)
باشد كه همواره با انتخاب سبك زندگي اسلامي و انجام آموزه هاي هدايتي اسلام در مسير سلامت گام برداشته و به سلامت اسلام وارد آخرت شويم و فلاح و رستگاري ابدي را براي خود رقم بزنيم و فرياد فزت و رب الكعبه در هنگام مرگ برآوريم و شادان و مسرور در ابديت حركت كنيم.
 
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها