کد خبر: ۹۶۴۳۵
زمان انتشار: ۰۸:۴۶     ۱۱ آذر ۱۳۹۱
به گزارش 598، کیهان در ستون ویژه های خود نوشت:

آمريكا از بحران جديد مصر چه مي خواهد؟

مطبوعات آمريكايي معتقدند نفوذ واشنگتن در مصر پس از وقوع انقلاب كمرنگ شده و كاخ سفيد بايد از بحران اخير در اين كشور براي فشار به دولت مرسي و ايجاد نظامي سكولار استفاده كند.

روزنامه واشنگتن پست دراين باره با اشاره به چالش ميان محمد مرسي و ديوان عالي مصر كه به آشوب سياسي منجر شده نوشت: منازعه جاري فرصتي مغتنم براي آمريكاست تا روابطش با قاهره را به تشكيل يك نظام سياسي سكولار مشروط كند.

واشنگتن پست نوشت: لازم است اخوان المسلمين در تدوين قانون اساسي جديد مصر اين اصل را مدنظر قرار دهد كه فضاي لازم و كافي براي برقراري يك جامعه سكولار فراهم شود و اينجا است كه آمريكا بايد در مصر وارد ميدان عمل شود.
 
نظر به اينكه مصر سخت محتاج وام صندوق بين المللي پول است و همزمان هم مذاكرات متقابل براي بخشودگي بدهي هايش در جريان است دولت «باراك اوباما» از اهرم فشاري قوي بر دولت قاهره بهره مند است(!) نقش مصر در برقراري آتش بس در غزه با نظارت آمريكا مثبت بود.
 
اما اوباما بايد به صراحت اين نكته را به رهبران مصر تفهيم كند كه روابط واشنگتن با قاهره فقط منوط به اين قبيل همكاري ها نيست بلكه بستگي به خلق يك نظام سياسي سكولار و وفادار به دموكراسي و حقوق بشر در مصر دارد.

يادآور مي شود آمريكا تا آخرين روز سقوط حسني مبارك از رژيم خودكامه و ضد حقوق بشري وي حمايت كرد.در همين حال روزنامه نيويورك تايمز نيز در گزارش مشابهي تأكيد كرد: دولت آمريكا نبايد در مقابل پايمال شدن حقوق مخالفان (حاميان رژيم سابق) ساكت بماند.با اين حال پل ژيگو از دبيران نشريه وال استريت ژورنال گفت: «نفوذ آمريكا در مصر و ديگر نقاط خاورميانه كاهش يافته است.»

وي گفت غافلگيري و حيرت واشنگتن از تصميم رئيس جمهور مصر، نشانه كاهش نفوذ آمريكا در خاورميانه است. در اين ميان دولت باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا و هيلاري كلينتون وزير امور خارجه اين كشور بيش از همه غافلگير شدند.زيرا كلينتون بعد از مذاكرات پيمان آتش بس در غزه هنوز كاملا حريم هوايي مصر را ترك نكرده بود كه مرسي، فرمان خود را صادر كرد.

اين تحليلگر وال استريت ژورنال مي افزايد: دومين علت شوكه شدن مقامات آمريكايي اين بود كه دولتمردان اين كشور در رسانه ها از عملكرد فوق العاده مرسي در مذاكرات آتش بس تمجيد كردند. آنها همچنين از مرسي به عنوان حاكمي ميانه رو ياد كرده بودند. مرسي همه اين پندارها را فرو ريخت و اين قطعا مشكل ساز است.

مجري شبكه وال استريت ژورنال گفت «فرمان رئيس جمهور مصر كه تصميم هاي او را از تجديد نظر مسئولان قضايي مصون نگه مي دارد، كاملا با پيش فرض هاي بهار عربي مغايرت دارد. به نظر مي رسد كه دولت اوباما بار ديگر در حاشيه تحولات خاورميانه قرار دارد و نمي داند كه چگونه بايد جهت گيري كند. نظر شما چيست؟» و پل ژيگو پاسخ داد: بله، آنها واقعا از سير رخدادها در اين كشورها آگاهي ندارند.
 
پشت اسرائيل را در غزه حاج رضوان لرزاند /شهيد عماد مغنيه پايه گذار مقاومت لبنان است.
 
يك روزنامه نگار لبناني با انتشار اين تحليل نوشت:« شهيد عماد مغنيه فرمانده ارشد حزب الله، طرح عمليات ايجاد شبكه هاي متعدد انتقال سلاح و ايجاد سيستم موشكي مقاومت فلسطين درغزه بود». به گزارش قدسنا قاسم قصير در پايگاه خبري «لبنان اينكا» خاطرنشان كرد: پس از پايان جنگ 2006 اسرائيل عليه لبنان در نشست ارزيابي اين جنگ توسط فرماندهي مقاومت در لبنان و سوريه، عماد مغنيه خطاب به رئيس جمهور سوريه ميگويد كه «اگر مي خواهيد در جنگ هاي آتي در برابر اسرائيل پيروز ميدان باشيد بايد تانك ها و ادوات نظامي زميني را فراموش كرده و به فكر ساختن سيستم جديد موشكي باشيد كه سرنوشت جنگ را در هرگونه رويارويي با دشمن تغييردهد.»

وي در ادامه گزارش مي افزايد: پس از پايان اين نشست رهبران مقاومت بر سر ساخت اين سيستم جديد موشكي توافق كرده و عماد مغنيه مسئول اجراي اين پروژه شد. عماد مغنيه شخصا براي اجراي اين پروژه و نيز نظارت بر آموزش و آماده سازي سامانه موشكي چند ماه در غزه حضور داشته و جالب آنكه رهبران مقاومت كه وي را با نام «حاج رضوان» مي شناختند، پس از شهادتش دانستند كه وي «عماد مغنيه» بوده است.

روزنامه نگار لبناني درادامه مي نويسد: دكتر رمضان عبدالله شلح دبير كل جنبش جهاد اسلامي فلسطين نيز در سالروز شهادت عماد مغنيه در سخنان كوتاهي تاكيد كرد شهيد مغنيه در تمامي موشك هايي كه به سوي اسرائيل شليك مي شود سهيم است و فرماند هان گردانهاي عزالدين قسام نيز شهيد عماد مغنيه را شريك پيروزي هاي مقاومت در غزه مي دانند.

يادآور مي شود اسماعيل هنيه نخست وزير دولت حماس اخيراً در ديدار با گروهي از رسانه ها اعلام كرد: مقاومت اسلامي فلسطين در جنگ 8 روزه تنها از 5 درصد تسليحات موشكي خود استفاده كرده است.
 
رضايت فائزه و مهدي هاشمي از وضعيت زندان
 
سخنان محسن هاشمي درباره اينكه فائزه هاشمي در شرايط خوبي (در زندان) به سر مي برد بسيار راضي است، با خشم و اعتراض رسانه هاي ضد انقلاب مواجه شد.

محسن هاشمي در گفت و گو با «نداي انقلاب» و در پاسخ به اين سؤال كه «شرايط زندگي فائزه هاشمي در زندان چگونه است؟» اظهار داشت: ايشان در شرايط خوبي بسر مي برد و بسيار از اين وضع راضي هست و گفت در جمعي كه هستم روابط خوبي دارم و فرصت مطالعه برايم فراهم است و اجازه آشپزي هم به ما داده اند و فضاي هواخوري بسيار خوبي داريم.
 
فائزه و در گفت وگو با من با خوشحالي گفت كه امروز مسئول پخت غذا (دلمه هفت رنگ) هستم. مغازه اي براي تهيه اجناس مورد نظر در اينجا قرار دارد كه تهيه مواد مورد نياز را برايم سهل كرده است.

وي همچنين درباره اين سؤال كه وضعيت مهدي هاشمي چگونه است؟ مي گويد: مهدي هم حالش خوب است، همين هفته حاج خانم (عفت مرعشي) به ديدارش رفتند و حالش خوب است، و دو روز پيش با حاج آقا تلفني صحبت كرد.
 
انتشار اين مصاحبه با واكنش هايي در محافل ضد انقلاب مواجه شد. از جمله شبكه بالاترين نوشت: اين روزها خبرهاي عجيبي مي شنويم. خانم فائزه هاشمي و برادرش اين روزها در زندان به سر مي برند. اين دو در بهترين شرايط به سر مي برند. اين در حالي است كه امثال نسرين ستوده بدور از هر گونه امتياز و دور از خانواده در زندان مي گذرانند.

سايت بالاترين كه تحت مديريت منوشه امير قرار دارد، افزود: فائزه هاشمي دلمه هفت رنگ مي پزد، نسرين ستوده اعتصاب غذا مي كند. خانم هاشمي بهتر نبود كمك به حال و روز ديگر زنداني ها حداقل دست به اين سبك مغزي ها نمي زديد و چنين حاشيه هايي را ايجاد نمي كرديد!
 
 اين چه طرز مبارزه است! پختن دلمه هفت رنگ براي نشان دادن روحيه بالا!؟ خانم هاشمي! مبارزين راستين در بندهاي مجاور شما اعتصاب غذا كرده اند[!؟] آيا مي خواهيد با به راه انداختن چنين بو و رنگي شرايط را بر آنها سخت گردانيد؟! يا اينكه مي خواهيد نشان دهيد حكومت آنقدر زندان هايش خوب است كه كيف زندانيان كوك است؟ خانم هاشمي حيا كنيد و اين سبك مغزي ها را كنار بگذاريد!
 
دست ايران آن قدر باز هست كه از عهده تحريم ها بربيايد
 
سؤال اساسي اين است كه چگونه مي شود اقتصاد كشوري را فلج كرد كه سه برابر بزرگتر از فرانسه است؟
روزنامه فرانسوي لوموند با طرح اين پرسش تصريح كرد تحريم ها عليه ايران موفق نبوده است. لوموند خاطرنشان مي كند: تحريم ها عليه ايران بيش از 30 سال است كه اعمال مي شود و تأثيرات آن روشن است. اين تحريم ها به مواضع ضد غربي جمهوري اسلامي قوت مي بخشد.

لوموند مي افزايد: در واقع بيش از ده سال است كه تهران بخش بزرگي از دارايي هاي خارجي اش را به كشور برگردانده است. ايران به ياري افزايش قيمت نفت خام در وضعيت مازاد تجاري است و بانك مركزي حجم قابل توجهي پول ذخيره دارد.
 
 در نتيجه براي فراهم كردن دلار مورد نياز دولت براي واردات كالا تا مدت طولاني مشكلي ندارد. ممنوعيت صادرات حدود 50 قلم از كالاهاي ضروري و مديريت سختگيرانه تر اقتصادي اجازه خواهد داد كه در طولاني مدت قيمت كالاهاي مصرفي رايج ثابت شود كه به نفع طبقه ضعيف اجتماعي خواهد بود. در عوض، با تحريم ها، دولت دلار كمتري در اختيار بازار موازي قرار مي دهد كه به خريد كالاهاي وارداتي جذاب توسط طبقه متوسط و مرفه كمك مي كند. كالاهايي كه اقتصاد مي تواند از آن شانه خالي كند.

روزنامه فرانسوي در گزارش خود تأكيد كرد: ايران براي دور زدن تحريم ها روش هاي زيادي دارد.
 بيش از هر چيز مي تواند روي ميل شديد تاجراني حساب كند كه از طريق كشورهايي كه ايران به آنها نفت خام مي فروشد براي سرمايه گذاري حجم بالاي واردات خود حاشيه هاي امني درست مي كنند با ايجاد گردش دلار بين بانك ها و شركت هاي واسطه چيني، مالزيايي، روسي، سوئيسي، عراقي، اماراتي و يا لبناني، امري كه همانقدر پيچيده است كه قابل تغيير. بعد از آن مي تواند روي سنت هزاران ساله مبادله پاياپاي خود براي تجارت در خا رج از كشور تكيه كند.
 
دلارهاي نفتي اش جاي خودشان را به يوان ها، روپيه ها، ين ها و ون هاي نفتي و همچنين شمش هاي طلاي نفتي داده اند كه با هند، چين، كره جنوبي، ژاپن، تركيه و اوكراين در ازاي برنج، بنزين، زغال سنگ، آلومينيوم، فولاد، گرافيت، قطعات اتومبيل و تجهيزات انفورماتيك معامله مي شوند، يعني در ازاي خدمات و يا سرمايه گذاري هاي مستقيم. ايران همچنين منتظر تحويل گرفتن سيزده تانكر نفتي است.

لوموند سپس نوشت: در واقع سؤال اساسي اينجاست كه چگونه مي شود تصور كرد كه مي توان اقتصاد كشوري را خفه كرد كه سه برابر بزرگ تر از فرانسه است. در طول ده سال گذشته از رشد بالايي برخوردار بوده است و در فاصله برابري نسبت به شرق و غرب واقع شده است و بعد از روسيه از بيشترين ميزان مرز مشترك با كشورهاي همسايه خود برخوردار است؟ (پانزده كشور با احتساب مرزهاي دريايي)؟
لوموند همچنين معتقد است: در نهايت ايران از خاورميانه در حال تجديد سازمان نيز بهره مي برد. از ابتداي تحريم ها، اوايل ژانويه 2012، بايد دو برابر شدن مبادله تجاري با تركيه را نسبت به سال 2011 در نظر داشت.
 
بالا رفتن مبادله با عراق كه خود از گسستن رابطه تجاري اش با سوريه ضربه خورده و راه اندازي مسيرهاي مبادله هيدروكربن ها با پاكستان برايش حائز اهميت هستند.اين روزنامه درباره درآمدهاي ايران خاطرنشان مي كند: با تصديق سطوح وابستگي همه اقتصادهاي كره زمين به هيدروكربن ها (ايران همچنان دومين ذخيره جهاني را داراست)، تصور قطع درآمدهاي نفتي اين كشور به نظر غيرعقلاني مي رسد.
 
پيش از هر چيز، بخشي از كمبود درآمد نفت خام با افزايش قيمت جبران مي شود؛ افزايش 10 درصد، 20 درصد و 30 درصد سال هاي اخير، در حالي كه پرچم اقتصاد جهاني نيمه افراشته است. ظاهر قضيه گمراه كننده است.
 
اگر تحريم ها تأثيرات بيشتري از آنچه در ماه هاي گذشته از آن انتظار مي رفت نشان داده اند بخش اعظم آن به اين دليل است كه هند، ژاپن و كره جنوبي وارداتشان را كاهش داده اند و اين به دليل عدم بيمه تانكرهايشان است كه شركت هاي اروپايي از ژانويه از انجام آن امتناع مي كنند.
 
 حالا كه هند و ژاپن باعث شدند كه به نفع قوانين تضمين كننده شان رأي صادر شود و اينكه ايران آن بخشي را كه به كره جنوبي مي رود بيمه مي كند، اين سه كشور در حال حاضر تا حدي وارداتشان را در دست مي گيرند كه بار در نظر گرفتن جدول مالياتي شش ماهه كاهش واردات 18 درصدي كه آمريكا خواهان آن بوده، ايران در ژانويه 2013 تقريباً معادل حجم صادرات پيش از تحريم خود را خواهد داشت.

لوموند معتقد است: حالا وقتش است كه به روش هاي جايگزين فكر كنيم و واقع گرا باشيم. پاكستان از زمان تأسيسش درگير كودتاي دائمي است. افغانستان در هرج و مرجي غوطه ور است كه از آن خبر داريم. عراق و سوريه از جنگ داخلي رنج مي برند.
 
لبنان وضعيت خودش را بيش از پيش شكننده مي بيند و درگيري اسرائيلي و فلسطين قصد پايان گرفتن ندارد. با در نظر گرفتن اين موارد، كشوري را نمي بينيم كه بتواند به ايران ضربه بزند و منطقه بي ثبات سياسي اي را ايجاد كند كه از فلسطين تا چين گسترده است و خطر شوك نفتي كه امكان تكثير اثرات بحران در سطح جهاني را به همراه دارد، با بشكه اي 150 يا 200 دلار، بپذيرد. شكست تحريم ها عليه ايران حاكي از آغاز دوباره مذاكرات آينده خبر مي دهد.
 
من آنم كه... مدرس بود قهرمان!
 
وزير كشور دولت اصلاحات از شخصيت شهيدمدرس تجليل كرد.
عبدالواحد موسوي لاري ضمن مقاله اي با عنوان «مدرس و مجلس مقتدر» در روزنامه زنجيره اي اعتماد، نوشت: مدرس و همراهان وي در برابر مطامع بيگانگان، دفاع جانانه از منافع ملي انجام دادند كه نمونه آن جلوگيري از انعقاد قرارداد سال 1919 بود.

وي اضافه كرد: مدرس و ملك الشعراي بهار و... در مراحل حضورشان در مجلس از حقوق ملت دفاع كردند و نگذاشتند چه در زمان حضور رضاشاه به عنوان سردار سپه و چه انتقال قدرت از قاجار به پهلوي، عنان كار به دست نااهلان افتد.
 
اين مقاله در حالي منتشر مي شود كه فراكسيون اكثريت (اصلاح طلبان) در مجلس ششم عملكردي كاملا معارض با شخصيت و منش آيت الله شهيد سيدحسن مدرس داشت. اگر شهيد مدرس مقابل زورگويي و باج خواهي هاي رژيم انگليس ايستاد و با زهر نوچه هاي انگليسي به شهادت رسيد، 135 نماينده شبه اصلاح طلب مجلس ششم با انتشار نامه اي علني خواستار سر كشيدن جام زهر تسليم در چالش هسته اي با انگليس و آمريكا و اسرائيل شدند.
 
اين نامه آن قدر دشمن پسند و خائنانه بود كه مكررا در مذاكرات هسته اي، از سوي مذاكره كنندگان غربي به عنوان سند تسليم ملت ايران مورد استناد قرار مي گرفت همچنين در همين مجلس ششم بود كه احمد شيرزاد مشاركتي از پشت تريبون علني ادعا كرد درباره فعاليت هاي اتمي 19 سال به دنيا دروغ گفته ايم و اكنون دم خروس ما بيرون افتاده است.
 
 امثال شيرزاد در واقع نقش تقي زاده ها و احمد تدين هاي روزگار شهيد مدرس را ايفا مي كردند و آن قدر خيانت كردند كه حتي بارها صداي رئيس مجلس وقت (كروبي) درآمد. شهيد مدرس جان گرامي خود را به خاطر ايستادگي مقابل رژيم انگليس فدا كرد، حال آن كه طيفي از مدعيان اصلاح طلبي سالهاست تبديل به سوژه پرداز و تحليل نويس شبكه دولتي انگليس (بي بي سي) شده اند.

نكته قابل تأمل ديگر، انتشار مقاله موسوي لاري در روزنامه اي است كه تا مدت ها تحليل هاي بي بي سي را بدون ذكر منبع و به عنوان تحليل هاي خود منتشر مي كرد و اين روند طولاني مدت پس از لو رفتن ماجرا، متوقف شد هر چند دنباله روي از رويكرد و سياست شبكه هايي مانند بي بي سي همچنان سر لوحه عمل رسانه هاي زنجيره اي است.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها