کد خبر: ۹۶۴۴۷
زمان انتشار: ۱۰:۲۷     ۱۱ آذر ۱۳۹۱

بولتن نیوز: داستان پر فراز و نشیب توسعه و ترویج فرهنگ حجاب در جامعه کنونی ایران از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون با فراز و نشیب های فراوانی همراه بوده است و چند سالی است که با اجرای طرح ارتقای امنیت اخلاقی و یا به قول دوستان «گشت ارشاد» مجددا بر سر زبان ها افتاده است.

حجت الاسام بهداروند نیز از جمله روحانیونی است که همواره با اظهار نظر در مسائل فرهنگی سعی در تبیین صحیح انگاره های دینی داشته است که در گفتگوی ذیل به توضیح ریشه ها و علل مشکل ترویج حجاب در جامعه ایرانی کنونی می پردازد.

بولتن: به نظر می رسد میان اجرای طرح ارتقای امنیت اخلاقی(گشت ارشاد) از یک سو و سخنان مقام معظم رهبری در خصوص حجاب در خراسان شمالی از سوی دیگر - با توجه به اینکه نیروی انتظامی یک از زیر مجموعه های رهبری است – تناقضی وجود دارد! این تناقض چگونه قابل درک و حل است؟

در تحلیل این موضوع در ابتدا باید یادآوری کنیم که نهادهای موجود در جمهوری اسلامی در ساختار قانونی خود قرار دارند و نیروی انتظامی نیز بدین لحاظ یکی از زیر مجموعه های وزارت کشور و انتصاب کامل آن به رهبری بیشتر به یک لطیفه شباهت دارد.

مطالبه رهبری در خصوص حجاب در خراسان شمالی نیز در راستای مطالبه قبلی ایشان پیرامون سبک زندگی قابل درک است و باید ببینیم که آیا حجاب موجود در جامعه زیبنده جامعه و نظام اسلامی می باشد یا خیر؟ پوشش فعلی با فرهنگ انقلاب اسلامی چه میزان تجانس دارد؟

مطالبه رهبری به معنای تعطیلی گشت ارشاد نیست بلکه بدین معناست که اکتفای صرف به بازداشت و تعهد گرفتن از افراد مسئله حجاب را هیچ وقت حل نکرده است و در آینده نیز گره گشا نخواهد بود و ما باید مانند آن چیزی که در خصوص مد لباس در وزارت ارشاد در حال پیگیری است، برای حجاب و بسط آن نیز برنامه ریزی کنیم.

انتقاداتی که متوجه گشت ارشاد است عمدتا به نحوه برخی از برخوردهاست اشاره دارد نه اصل آن! پس ما باید به فکر کار فرهنگی باشیم و دقت داشته باشیم که جدای از اسلامی بودن، ایرانی بودن ما نیز موضوعیت دارد.

در فرهنگ ایرانی بی حجابی و بدحجابی وجود ندارد، حال اگر آن را با اسلامی بودن نیز تلفیق کنیم مطمئنا به نتیجه بهتری دست خواهیم یافت.

حل مسئله حجاب صرفا بر عهده نیروی انتظامی نیست بلکه بخشی از آن بر عهده مراکز آموزشی، بخشی بر عهده مراکز فرهنگی و بخش مهم آن بر عهده حوزه علمیه قم می باشد که می بایست به تبیین صحیح حجاب اقدام نماید.

تا زمانی که الگو معرفی نکنیم ناچار به بازی در چارت دشمن هستیم و نتیجه آنکه با پدیده هایی چون بی حجابی و بدحجابی روبرو می شویم.

بولتن: لطفا چند نمونه از کارهای فرهنگی را نام ببرید.

باید به صورت یک بسته بندی و منظومه ای به این موضوع نگریست؛ برای مثال صدا و سیما با ضریب نفوذ بالای خود زمانی که فیلمی را بر خلاف ترویج این فرهنگ پخش می کند نباید انتظار بازخورد مناسبی در جامعه باشیم.

اینگونه نیست که این کار صرفا بر عهده نهادهایی چون حوزه علمیه و نیروی انتظامی باشد بلکه همه نهادهای فرهنگی به سهم خود در این موضوع مسئولیت دارند و باید به آن عمل کنند.

بولتن: به نظر شما با توجه به نقش اساسی صدا و سیما، ساختاری مانند شورای نظارت بر صدا و سیما چه نقشی در رویکردهای صدا و سیما دارد و تا چه میزان کارآمدی داشته است؟

این شورا هیچ کار آمدی جدی ندارد؛ تعریف یک ساختار به کارآمدی آن است و این در حالی است که خروجی های صدا و سیما- در عین مفید بودن برخی از آنها- در پاره ای از موارد صرفا ترویج تجمل گرایی، ترویج زندگی غربی، پوچ گرایی و غیره است که مسلما تحقق آن تعبیر حضرت امام نیست که فرمودند صدا و سیما یک دانشگاه عمومی است و همه اینها ناشی از نظارت ضعیفی است که بر تولیدات این سازمان وجود دارد.

صرف وجود یک شورا کار را به جایی نمی رساند و باید با برنامه ریزی دقیق کار سرپرستی خود را به طور صحیحی انجام دهد.

بولتن: می خواهیم کمی به عقب برگردیم و ریشه ای تر به مسائل نگاه کنیم؛ با توجه به اثرگذاری بالای هنرمندان نسبت به سایر گروه های اجتماعی، چرا تا کنون از تربیت هنرمندان با حجاب(زن و مرد) عاجز بوده ایم و نتوانسته ایم الگوهای خوبی را به نسل جوان معرفی کنیم؟

این هنر یک هنر دینی نیست و صرفا هنر مسلمین است نه هنری اسلامی و واضح است که هنر هالیوودی و بالیوودی هنرمند اسلامی تربیت نمی کند و آنها نیز خوب می دانند که نیروهای اجتماعی را چگونه تربیت کنند. بنابر این نقطه آغازین این انحراف در غیر دینی بودن هنر است که آن را غیرقابل اتکا می کند.

زیر ساخت ها و اساس این هنر هالیوودی و در نتیجه خروجی آن نیز مشخص است. هالیوود یک جریان هنری صرف نیست بلکه یک عقبه دارد و مشاهده می کنیم زمانی که آمریکا می خواهد یک اقدام بین المللی انجام دهد از طریق هالییود مسائلی چون عکس العمل های اجتماعی، میزان محبوبیت و... را بررسی می کند.

بنابر این در ابتدا مشکل از بازیگر، سینما، تولیدات و... نیست بلکه به تعبیر شهید آوینی گل این هنر نجس است و قابل تطهیر نیست و باید طرحی نو دراندازیم.

بولتن: حال تکلیف رسانه های ارزشی و دغدغه مند در این میان چیست؟ باید به سمت جذب این افراد برویم یا آنها را طرد کنیم؟

باید الگوی گزینشی داشته باشیم و همانگونه که رهبر معظم انقلاب در خراسان شمالی فرمودند ما نباید حتی با افراد بدحجاب برخورد بدی داشته باشیم چرا که هم او دارای نواقصی است و هم ما نواقصی داریم.

ما صرفا طی این مدت به روش سلبی عمل کرده ایم و با غیردینی، مبتذل و... خواندن این هنر تنها آن را نفی کردیم مانند آن حرف هایی که آقای سلحشور می زند(البته حرف های ایشان درست است) و هیچ گاه طرحی نو به هنرمند خود ندادیم.

اینکه بگوییم هنرمندان ما فاحشه هستند صرفا سلبی برخورد کردن است و باید تعریف کنیم که هنر دینی و هنرمند دینی چیست؟ و سریال و فیلم دینی چگونه است و پس از آن تبیین کنیم که هم اکنون در دوران گذار به سر می بریم و تا وضعیت مطلوب فاصله داریم.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها