کد خبر: ۱۴۸۴۲۵
زمان انتشار: ۱۴:۴۳     ۲۳ تير ۱۳۹۲
بازخوانى سناریوى کوى دانشگاه تهران‏
راهپیمایى میلیونى و حماسى ملت ایران در ۲۳ تیر ۷۸ نشان داد که از حادثه تا حماسه راهى نیست به‌شرط آن‏که گوش و دل را به امیر کاروان سپرده باشى و براى چنین ملتى سرافراز، هماره چنین بوده و هست و خواهد بود. ان‌شاءالله.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، حماسه ماندگارى که آحاد ملت ایران در بیست و سوم تیر 1378 خلق کردند، بازیگران داخلى و بین‏‌المللى را که چشم امید به حوادث 18 تیر و سرنگونى نظام جمهورى اسلامى ایران دوخته بودند آنچنان کور کرد که سکوت مرگبار، آنان را فراگرفت. به واقع در روزهاى منتهى به 23 تیر، یعنى از روز آغاز فتنه 18 تیر، افرادى که در مطبوعات زنجیره‏‌اى و برخى پست‏هاى دولتى، کارنامه سیاهى از خود بر جاى گذاشته بودند، با قرار گرفتن در یک حرکت براندازانه و حمایت از آشوب و هرج و مرج به اصطلاح دانشجویى و ارائه مطالب تحریک‏‌آمیز، آتش فتنه‏‌اى را روشن کردند که دیرى نپایید. در روز 23 تیر مردم با یک اشاره رهبرى آنچنان به صحنه آمدند که دیگر کسى نتوانست بازى رسواى 18 تیر را ادامه دهد و صحنه معادله به نفع مردم و انقلاب به هم خورد و خیابانها از لوث وجود اراذل پاکسازى شد و در نهایت، آتش این فتنه به دامن خود آن‏ها افتاد.

در واقع، حماسه 23 تیر که روز تجسم نفوذ کلام رهبر و تجلى اراده راسخ ملت در دفاع از انقلاب بود، یک درس بزرگ براى همگان داشت و آن این‏که این ملت از انقلابى که خود، آگاهانه به‏‌راه انداخته، در هر شرایطى پاسدارى مى‏‌کند و به هیچکس اجازه نمى‏‌دهد که با ثمره خون شهیدان و خون دلهاى ملت بازى کند. مردم هوشیار و انقلابى ایران در آن حضور حماسى به همگان نشان دادند هرگز اجازه نخواهند داد آتش کینه دشمن در خرمن انقلاب بیفتد و هر دست متجاوز و اندیشه تبهکارى را در آتش خشم انقلابى ملت خواهند سوزاند.

  «اصلاحیه قانون مطبوعات» 
در تیرماه 1378، کمیسیون فرهنگى مجلس پنجم، طرحى را با عنوان «اصلاحیه قانون مطبوعات» در چهار بند به تصویب رساند که مواد آن عبارت بودند از:

الف) ممنوعیت فعالیت مطبوعاتى براى عوامل بیگانه، اعضاى گروهک‏‌هاى تروریستى و ضدانقلاب ، جاسوسان، وابستگان و سردمداران رژیم طاغوت و...

ب) منع شدن مطبوعات کشور از دریافت کمک مالى از کشورهاى بیگانه‏

ج) ضمانت اجرایى براى مقابله با افراد دولتى یا غیردولتى که نشریات را براى چاپ مطلب یا مقاله‏‌اى زیر فشار قرار داده یا آن‏ها را وادار به سانسور نمایند. (در قانون مطبوعات با تأکید بر آزادى بیان و قلم و براى پیشگیرى از اعمال قدرت مسؤولان بر مطبوعات، تصریح شده بود که اگر مطبوعات دولتى یا غیردولتى از این ماده تخلف کنند به حکم دادگاه از خدمات دولتى منفصل و یا تعزیز خواهند شد.)

د) لزوم التزام عملى مدیران مسؤول و صاحبان امتیاز نشریات به قانون اساسى جمهورى اسلامى‏ ایران.

  بازى خطرناک چگونه کلید خورد؟

همزمان با ارسال اصلاحیه قانون مطبوعات به هیأت رئیسه مجلس، مجمع روحانیون مبارز با صدور اطلاعیه‏‌اى که در روزنامه ایران 12 تیر 78 به چاپ رسید، اعلام کرد: «طرحى توسط تعدادى از نمایندگان مجلس در دستور کار مجلس قرار گرفته که فقط تهدیدکننده مطبوعات است و سایه استبداد را بر فضاى مطبوعات کشور مى‏‌گستراند. اعمال محدودیت و ممنوعیت همان طور که در گذشته نتیجه‌اى مطلوب در پى نداشته، اینک نیز چنین دستاوردى نخواهد داشت.»

همچنین روزنامه نشاط در تاریخ 13 تیر با انتشار بیانیه شوراى شهر تهران و سردبیر 10 نشریه دوم خردادى نسبت به طرح این اصلاحیه در مجلس هشدار داد.

روزنامه سلام هم در 15 تیر یعنى یک روز مانده به مطرح شدن اصلاحیه در صحن علنى مجلس، اقدام به انتشار سند محرمانه منتسب به وزارت اطلاعات نمود و با تیتر درشت نوشت: «سعید اسلامى پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است.»

انتشار این نامه توسط روزنامه سلام، تعجب همگان را برانگیخت. روزنامه نشاط ارگان غیررسمى نهضت آزادى در واکنش به انتشار این نامه نوشت: «خطر ریسک (انتشار نامه محرمانه وزارت اطلاعات) به اندازه‏‌اى بود که حتى سعید حجاریان نیز صلاح را در آن دانست که چنین بازى خطرناکى را به موسوى‏‌خوئینى‏‌ها بسپارد. سعید حجاریان به سردبیرانش توصیه کرده بود که فتیله را پایین بکشند و اگر خبرى یا نامه‏‌اى افشاگرانه در دست دارند، آن را به همکاران دیگرى که احتمالاً حاشیه امنیتى قوى‏ترى دارند، بسپارند.»

به صحنه آوردن مدیر مسؤول روزنامه سلام، آقاى موسوى‏‌خوئینى‏‌ها با هدف ایجاد هزینه‏‌اى غیرقابل پرداخت و در نتیجه عدم تصویب اصلاحیه قانون مطبوعات صورت پذیرفت اما با شکایت وزارت اطلاعات و تعدادى از نمایندگان مجلس شوراى اسلامى، پرونده اتهامى وى به دادگاه ویژه روحانیت ارجاع داده شد و با احتساب حکم تعلیقى سال 1372، روزنامه سلام تا تعیین تکلیف نهایى تعطیل شد. تجدیدنظرطلبان که با اعلام حکم توقیف روزنامه سلام دچار غافلگیرى شده بودند، به هشدار و تهدید روى آوردند.

روزنامه‏‌هاى زنجیره‏‌اى در اقدامى هماهنگ، تعطیلى روزنامه سلام را مهمترین سوژه خبرى خود قرار دادند و ازآن به عنوان «اقدامى غیرقانونى»، «مقابله با دولت» و «مخالفت با توسعه سیاسى» یاد کردند. روزنامه نشاط با عبارت معنادارى در زیر تصویر مدیر مسؤول روزنامه سلام نوشت: «آیا محافظه‌کاران هزینه به صحنه آوردن آقاى موسوى خوئینى‏‌ها را محاسبه کرده‏‌اند؟» و روزنامه صبح امروز با مدیر مسؤولى سعید حجاریان، در نخستین روز توقیف روزنامه سلام تصریح کرد: «باید به یاد داشته باشیم که بازى دموکراسى، اگرچه بازى نامیده مى‏‌شود، ولى اگر قواعد آن را پذیرفتیم، دیگر بازى نیست. رأى مردم به جمهورى اسلامى، رأى به دموکراسى است و اگر این قاعده چه در مطبوعات و چه در انتخابات در هم شکسته شود، آنگاه سیاست‌ورزى به پایان مى‏‌رسد.»

نویسنده مذکور سپس با تهدید تلویحى مبنى بر افشاى اسناد دیگرى، نوشت: «آیا اگر کسى توانست اسناد دیگرى از طرح‏‌هاى سعید اسلامى به دست آورد، آیا باید به مجازات هشدار دادن به مردم، به خاطر آن از ادامه فعالیت سیاسى باز ماند؟ به سهم خود از مردم مى‏‌خواهیم هر اطلاعاتى که از سعید امامى و محافل سراغ دارند به روزنامه بفرستند.»

هماهنگى روزنامه‏‌هاى پنجشنبه 17 تیر در اختصاص تیترها و سرمقاله‏‌هاى خود به عواقب غیرقابل پیش‏بینى و کنترل توقیف روزنامه سلام، نشان از آن داشت که یک تیم پشت پرده، هدایت این جریان را برعهده دارد؛ چرا که خبر توقیف روزنامه سلام ساعت 10 شب اعلام گردید و آن زمانى بود که اکثر روزنامه مى‏‌بایست با انجام مراحل نهایى، صفحات روزنامه‏‌ها را به چاپخانه مى‏‌فرستادند تا در توزیع فردا صبح خود دچار مشکل نشوند. روز پنجشنبه 17 تیر، 10 روزنامه زنجیره‏‌اى با تیترهایى چون «محدودیت مطبوعات خشم مردم را شعله‏‌ور خواهد کرد»، «زمان حامل حوادث خشونت‏‌بار است»، «نظام باید هزینه‏‌هاى سنگینى بپردازد»، «دانشجویان ساکت نخواهند نشست»، «ورود به قلعه چپ‌گرایان یک ریسک خطرناک براى محافظه کاران است»، «مقابله با دولت و مخالفت با توسعه سیاسى» و «پایان سیاست‌ورزى»، درصدد القاى فضاى بحرانى و ناآرامى به جامعه برآمدند تا در همان شب علیرضا نورى زاده، مفسر رادیو بى.بى.سى در تقدیر از عملکرد مطبوعات اصلاح طلب بگوید: «ما باید سرافراز باشیم که پرچمداران جامعه مدنى در ایران یعنى نشریات نشاط، صبح امروز، خرداد، همشهرى و ایران، مراکز قدرت را نشانه رفته‏‌اند و با زیر سؤال بردن مشروعیت و مقبولیت نظام اسلامى، چالشى جدى فراروى حاکمان اسلامى گشوده‌‏اند.»

  آتش تهیه مقامات و رسانه‏‌هاى غربى‏
حادثه 18 تیر در حالى رقم خورد که رسانه‏‌هاى غربى از هفته‌‏ها قبل آتش تهیه خود را ریخته بودند. نشریه آمریکایى «میدل ایست اکونومیک دایجست» در هفتم تیر نوشته بود: «بیشتر ناظران در تهران بر این اعتقادند که تابستان امسال شاهد یک آزمون حیاتى قدرت و حتى شاید دور نهایى رویارویى جدى بین جناح محافظه‌کار و اصلاح‌گرایان خواهد بود. اصلاح طلبان یک تابستان سیاسى داغ را در پیش روى دارند تا جناح محافظه‌کار را از میدان مبارزه خارج نمایند».

«گرى سیک»، مشاور امنیت ملى در دولت‏‌هاى کارتر و ریگان و از مسؤولان سازماندهى عناصر ضدانقلاب و تجدیدنظرطلب ایرانى، در اظهاراتى اعلام کرد: «براى آن‏ها که خواستار توسعه سیاسى هستند، زمان بسیار خطرناک است. در طى دو سال گذشته على‏‌رغم وجود حمایت تبلیغاتى و فیزیکى، این افراد در نگاه داشتن خود، شجاعت به خرج داده‏‌اند و شجاعت آن‏ها در روزهاى آینده به نمایش گذاشته خواهد شد.»

«ایلینا روزلهتین»، عضو جمهورى خواه مجلس نمایندگان آمریکا در جمع مراسم راهپیمایى‏ منافقین در 31 خرداد اعلام کرده بود: «تنها راه‌حل باقیمانده براى تغییر در ایران، تغییر حکومت مذهبى است. شما هدفى درست، یعنى سرنگونى حکومت اسلامى را دنبال مى‏‌کنید.» و «گرى‏ هاکرمن» سخنران دیگر این مراسم خاطرنشان کرد: «زمان آن فرا رسیده که وزارت خارجه آمریکا با حمایت مستقیم از نهضت ملى ایران، سرنگونى حکومت اسلامى را پیگیرى کند.»

  پرده اول سناریو

اولین تجمع در اعتراض به توقیف روزنامه سلام ساعت 21 در برابر خوابگاه دانشجویان دانشگاه تهران شکل گرفت. برپاکنندگان این تجمع، دو فرد غیر دانشجو یعنى منوچهر محمدى و اکبر محمدى بودند که پس از دستگیرى، درباره چگونگى دریافت کمک مالى و ارتباط با عناصر خارجى و طراحى تجمعات اعتراض‏‌آمیز، اعترافات قابل تأملى داشته‏‌اند. این دو نفر با ورود به خوابگاه دانشجویان، جلسه‏‌اى را با تنى چند از اعضاى دفتر تحکیم برگزار مى‏‌کنند و سپس با فراخوان تعدادى از دانشجویان در محوطه خوابگاه با شعار «طرح سعید امامى ملغى باید گردد» دست به تظاهرات مى‌‏زنند.

در گوشه دیگر خوابگاه یعنى جلوى سینماى کوى دانشگاه، فردى به نام فرح شفیعى که از افراد مرتبط و نزدیک به مدیریت وقت کوى دانشگاه بود، در حالى که به همراه چند نفر دیگر، تراکت‏ها و پلاکاردهایى از قبل آماده شده در اختیار داشتند، به بهانه توقیف روزنامه سلام و محکومیت طرح اصلاح قانون مطبوعات در محوطه کوى دانشگاه تجمع مى‏‌کنند و با سردادن شعارهایى تحریک‏‌آمیز خواستار اجتماع دانشجویان در محوطه خوابگاه‏‌ها مى‏‌شوند. در همین حال عناصرى از انجمن اسلامى دانشگاه علوم پزشکى تهران با حضور در خوابگاه گلستان، دانشجویان را به شرکت در تجمع ترغیب مى‏‌کنند. ساعت 22 تجمع فرح شفیعى با منوچهر محمدى در هم ادغام مى‏‌شود و آماده حرکت و خروج از محوطه خوابگاه مى‏‌شوند.

در این هنگام خبر بازپس‏گیرى شکایت وزارت اطلاعات علیه روزنامه سلام در جمع دانشجویان اعلام مى شود و در حالى که انتظار مى‏‌رفت تا حدودى موج اعتراضات فروکش نماید، اما تعدادى از اعضاى دفتر تحکیم، این خبر را به منزله عقب‏‌نشینى محافظه‌کاران مطرح کرده و خواستار خروج جمعیت 300 نفره دانشجویان از محوطه خوابگاه شدند. با گذشت دقایقى و در حالى که ممانعتى براى‏ خروج تجمع‌کنندگان از کوى صورت نمى‏‌گیرد، اجتماع کنندگان از کوى خارج شده، به سمت خیابان کارگر حرکت مى‏‌کنند و در این میان افرادى مشکوک با شعارهاى تحریک‏ کننده و ضد ارزش‏هاى الهى نظام و پرتاب سنگ، جو را ملتهب می‌کنند.

در این حین، تماس فرماندهان نیروى انتظامى با مسؤولان وزارت کشور جهت کسب تکلیف بى‏‌نتیجه مى‏‌ماند و هیچ یک از مدیران ارشد وزارت کشور در دسترس نبودند.

پرتاب سنگ به همراه شعارهاى توهین‏‌آمیز و ساختارشکنى که از سوى برخى افراد نفوذ کرده در جمع دانشجویان در برابر نیروهاى انتظامى داده شد، باعث تحریک عوامل انتظامى و وادار کردن آنان به اشتباه و قرار گرفتن در مسیر سناریویى مى‏‌شود که از پیش طراحى شده بود و آن تعقیب و درگیرى با تظاهرات کنندگان و کشیده شدن درگیری به داخل خوابگاه دانشجویان بود.

در زمانى کوتاه، تجمع و راهپیمایى به شورش ضدامنیتى تبدیل مى‏‌شود و در حالى که مدت زمان حضور نیروى انتظامى در محوطه کوى دانشگاه بر اساس گزارش‏هاى وزارت کشور، اطلاعات و نهاد ریاست جمهورى بین 12 تا 20 دقیقه بیشتر نبوده است، اما معاونت دانشجویى وزارت علوم میزان تخریب را 800 اطاق و 2400 تخت اعلام می‌کند و این در حالى بود که قبل از ورود نیروى انتظامى به محوطه خوابگاه دانشجویان، صداى شکستن شیشه و پرتاب اشیا و وسایل دانشجویان از پنجره خوابگاه‏ها به بیرون شنیده مى‏‌شد که این حرکت سازمان‏‌یافته پس از خروج نیروهاى انتظامى هم تا صبح ادامه یافت به گونه‏‌اى که بسیارى از اتاق‏ها، میزها و وسایل مطالعه دانشجویان، تخت‏‌خواب‏ها، یخچال‏ها، کیوسک‏هاى مطبوعاتى و تلفن و درب و پنجره خوابگاه‌ها تخریب و دچار آسیب‏‌هاى جدى شدند.

  شعله‏‌هاى خشم کور

درگیرى‏‌هاى پراکنده که از نیمه شب آغاز شده بود، تا صبح روز جمعه ادامه یافت و افراد نقابدار مستقر در کوى و پشت‏‌بام‏هاى مشرف به خیابان کارگر با پرتاب سنگ و اشیاى سخت و سردادن شعارهایى علیه ارکان نظام، درصدد تهییج دانشجویان از یک سو و شدت عمل نیروهاى انتظامى و امنیتى در برخورد با دانشجویان در سوى دیگر بودند.

حدود ساعت 11 صبح، بالاخره جلسه شوراى تأمین استان در استاندارى تشکیل مى‏‌شود و حادثه شب گذشته را بررسى می کند. حوالى ظهر روز جمعه به نیروهاى انتظامى دستور داده مى‏‌شود که از صحنه خارج شوند. در این میان برخى چهره‏‌هاى سیاسى جهت ابراز همدردى با دانشجویان وارد کوى‏ دانشگاه مى‌شوند.

مجید انصارى، موسوى لارى، دکتر معین، فائزه ‏هاشمى، خانم کروبى، مصطفى تاج زاده، عبدالله نورى، درودیان، اکبر گنجى، ابراهیم اصغرزاده و... از جمله این افراد بودند. فضاى دانشگاه همچنان متشنج است و سخنان برخى از این چهره‏‌هاى سیاسى که به ظاهر براى آرام کردن دانشجویان به داخل کوى رفته بودند، شعله‏‌هاى خشم آنان را شعله‏‌ورتر مى‏‌سازد به گونه‏‌اى که بار دیگر گروه‏هایى سازمان‏‌یافته از محوطه کوى خارج شده و در خیابان کارگر ضمن ضرب و شتم مردم و ایراد خسارت به اموال عمومى، درگیرى‏‌هاى پراکنده‏‌اى را با نیروهاى انتظامى مستقر در اطراف کوى دانشگاه شکل مى‏‌دهند.

روزنامه‌‏هاى شنبه 19 تیر کار هدایت آشوب‏ها را بر عهده گرفتند. روزنامه خرداد در تیتر درشت صفحه اول خود نوشت: «کوى دانشگاه به خون کشیده شد» و روزنامه نشاط همنوشت: «دفتر تحکیم وحدت یک هفته عزاى عمومى اعلام کرد.» و سپس پلاکاردهایى با مضمون پنج شهید به نام‏‌هاى ذاکرى، سهرابى، امامى، رهبرى و نادرى، در میان دانشجویان توزیع شد. در دانشگاه‏‌هاى امیرکبیر، علم و صنعت، صنعتى شریف و شهید بهشتى تجمع‏‌هایى صورت گرفت و عوامل برپاکننده این تجمعات خواستار حرکت دانشجویان به سمت کوى دانشگاه شدند. افراد حاضر در این تجمعات، در مسیر حرکت خود به سمت میدان انقلاب و دانشگاه تهران اقدام به سردادن شعارهایى‏ چون «مى‏‌کشم مى‏‌کشم آن که برادرم کشت»، «توپ تانک مسلسل دیگر اثر ندارد»، «عزا عزاست امروز، دانشجوى آزاده صاحب عزاست امروز»، «خاتمى خاتمى واکنش واکنش» و «دانشجوى مبارز حمایتت مى‏‌کنیم» سر دادند. در مسیر این تجمع سینما ملت، بانک‏‌هاى تجارت و سپه، چند اتوبوس واحد، پمپ بنزین، محل برگزارى نماز جمعه، یک بیمارستان و چند دستگاه خودرو سوارى و موتور سیکلت تخریب و یا دچار آتش سوزى شدند.

در این میان پیاده نظام‏‌هایى از عناصر نهضت آزادى، حزب ملت، نیروهاى ملى مذهبى، سلطنت‌طلبان و افراد وابسته به کانون نویسندگى خود را به تظاهر‌کنندگان رساندند و با توزیع اعلامیه‏‌ها و بیانیه‏‌هایى سعى در تهییج و گسترش دامنه آشوب‏ها در سطح شهر داشتند. در این روز تعدادى از نیروهاى‏ حزب‌اللهى، بسیجى و زنان محجبه توسط اوباش با چاقو و سنگ و پنجه بکس مورد هجوم قرار گرفتند. در میدان انقلاب، چهار راه مخبرالدوله و بلوار کشاورز، چادر تعدادى از خانم‏ها توسط اوباش برداشته شد و سه تن از این بانوان که مقاومت از خود نشان داده بودند توسط تیغ موکت‏‌برى به‏‌ شدت مجروح شدند.

در دیگر سو، رسانه‏‌هاى بیگانه و اپوزیسیون خارج کشور که در رؤیاى «ختم انقلاب» دست‌افشانى و پایکوبى مى‏‌کردند، با ارسال اخبار و گزارش‏‌هاى کذب، سعى در کشانیدن دامنه آشوب‏‌ها به شهرهاى دیگر داشتند. خبرنگاران و عکاسان روزنامه‏‌هاى دیلى تلگراف، ال موندو، کیودو، ال پائیس، لیبراسیون، فیگارو، پروفیل، ایشن ایج، نیویورک تایمز، واشنگتن پست، کوریره دلاسرا به همراه شبکه‏‌هاى تلویزیونى سى.ان.ان، ان.بى.سى، فاکس نیوز، سى.بى.اس، بى.بى.سى، الجزیره و خبرگزارى‏‌هاى رویترز، فرانسه، آسوشیتد‌پرس، یونایتدپرس، فرانس پرس، در روزهاى 20،21و22 تیر بالاترین حجم اخبار، گزارش‏‌ها و تصاویر خود را به سراسر دنیا ارسال کردند، به گونه‏‌اى که بسیارى از سران کشورهاى دنیا خود را آماده فرستادن پیام تبریک براى پادشاه و یا رئیس‌جمهور آینده ایران کرده بودند. در این میان، تعدادى از فریب خوردگان اپوزیسیون خارج کشور هم با بستن چمدان‏‌هایشان براى ورود به ایران لحظه شمارى مى‏‌کردند.


  درس‏ها وعبرتها

با گذشت چهارده سال از غائله 18 تیر، هنوز بسیارى از ابعاد پنهان این حادثه براى عبرت‏‌گیرى، به خوبى‏ موشکافى نشده است. براى موشکافى و بازخوانى فتنه 18 تیر سال 78 در حد حوصله این نوشتار به موارد زیر به‏‌عنوان عبرتها و پندهاى این حادثه، براى قشر دانشجو، جناح‌هاى سیاسى و مسؤولین اشاره مى‏‌شود:

الف: جدى گرفتن خطر تجدید نظرطلبان داخلى: در غائله 18 تیر، نقش سازمان‏‌یافته، عناصر سیاسى‏ی تندرو و ورشکستگان سیاسىِ تجدیدنظرطلب و ارتباط مستقیم آن‏ها با گروهاى ضدانقلاب خارج از کشور و آمریکا به وضوح معلوم شد، این عناصر که مانند میکروب‌هاى پنهانى هستند که در صورت وجود آلودگى و فراهم شدن شرایط، آشکار مى‏‌شوند و سلامت جامعه را به خطر مى‏‌اندازند، در حادثه کوى دانشگاه هم همین نقش را ایفا نمودند. بنابراین بر جناح‌هاى سیاسى دلسوز کشور و دانشجویان آگاه، لازم است که در حرکتها، اعتراضات و فعالیتهاى سیاسى خود، مواظب فرصت‏‌طلبى این عناصر باشند تا ناخواسته زمینه‏‌ساز و جاده صاف کنِ مقاصد آن‏ها نشوند.

تجربه «انقلاب‏‌هاى مخملین» نشان مى‏‌دهد، سرمایه‏‌گذارى بر روى جوانان - به‏‌ویژه جنبش‏هاى دانشجویى - یکى از مهم‏ترین مؤلفه‏‌هاى پیش‏برنده طرح‏‌هایى چون براندازى نرم است. اولین تجربه انقلاب رنگى در دوران پس از جنگ سرد، در یک دوره زمانى 6 هفته‏‌اى یعنى از 17 نوامبرتا 29 دسامبر 1989 در کشور چکسلواکى به ثمر نشست. حلقه دوم این انقلاب که در واژگان‏ علوم سیاسى به کودتاى فرامدرن (post modern coup) شناخته مى‏‌شود، در صربستان (1997) و به وسیله جنبش دانشجویى اتپور (به معناى مقاومت) تکمیل گردید و سپس در سال‏2003، حلقه سوم آن در گرجستان با حرکت دانشجویى کمارا (به معناى «بس است») تدارک دیده شد. در اکراین نیز گروهى از جوانان و دانشجویان آموزش دیده، حرکتى به نام پورا (به معناى «لحظه موعود فرا رسیده») را در سال 2004 طراحى و به مرحله اجرا گذاشتند که به عناوینى همچون انقلاب نارنجى، سرخ و شاه‏‌بلوطى ملقب گردید. این سناریو در بلاروس با نام جنبش زوبر و در انقلاب لاله‏اى 2005 قرقیزستان که دانشجویان در صفوف مقدم آن قرار داشتند، با نام‏اتپور (مقاومت) ادامه یافت. این پروژه در جمهورى اسلامى ایران نیز از اوایل دهه 70 خورشیدى، به صورت جدى کلید خوردتا گروهى از عناصر خودفروخته و وابسته، اقدام به سربازگیرى از دانشگاه‏هاى کشور کند. در پروژه‏‌اى که «حلقه کیان» طراحى کرده بود، مأموریت عبور از میدان مین و خطوط قرمز به‏ عهده جنبش به اصطلاح دانشجویى گذاشته شد تا جنبشى که خاستگاه و فلسفه وجودى آن باعدالت‏خواهى، استکبارستیزى و استقلال‏‌محورى تعریف شده است، به ابزارى در جهت تحقق واجراى سناریوى دشمن تبدیل گردد. ثمره این سرمایه‏‌گذارى در شبه کودتاى 18 تیر سال 78،خود را به خوبى نشان داد و عناصر فریب‏‌خورده‏‌اى چون على افشارى، رضا دلبرى، اکبر عطرى،عبدالله مومنى، موسوى خوئینى، رضوى فقیه و... به عنوان پیشقراولان جنبش دانشجویى‏ معرفى شدند.

ب: تکیه بر توده مردم در حل مشکلات: حماسه عظیم و بى‏‌نظیر 23 تیر 78 تمامى معادلات و محاسبات غائله آفرینان را خنثى کرد، این حضور در حالى بود که بسیارى از گروه‌ها و دسته‏‌هاى سیاسى در مورد حضور مردم در 23 تیر در شک و تردید به‏ سر مى‏‌بردند و حتى روز قبل از آن، جرأت دادن یک اطلاعیه براى حمایت و دعوت به حضور در راهپیمایى فردا را از طرف گروه متبوع خود نداشتند اما با مشاهده موج میلیونى مردم مثل قطره‏‌اى خود را به دریاى خروشان مردمى رساندند و این مسأله مؤید دیگرى است که در بحران‌ها و غائله‏‌ها رمز موفقیت، تکیه بر آحاد مردم و نیروى عظیم آن‏ها است لذا بر مسؤولین و قشر تحصیلکرده است به‏ جاى تکیه بر گروه‌هاى خاص و احزاب سیاسى، نیروى قدرتمند مردم را صادقانه تکیه‌گاه خود قرار دهند.

ج: عدم اعتماد به سیاسیون بى‏‌تقوا: در ایجاد و گسترش حادثه 18 تیر، برخى از سیاسیون ظاهر صلاح که بعضاً هم داراى مسؤولیتى در دولت بودند، نقش داشتند، این افراد چنان حریص بر کسب قدرت و حفظ منافع گروهى و فردى خود بودند که براى رسیدن به مقاصدشان، که از جمله آن‏ها فتح قوه مقننه بود، حاضر شدند هزینه‏‌هاى سنگینى را بر نظام اسلامى و کشور وارد کنند و اقتدار نیروى انتظامى، سلامت جسمى و روحى دانشجویان را فداى مطامع خود کنند، بنابراین به نظر مى‏‌رسد شناسایى و طرد افراد بى‏‌تقوا و سیاسى‏‌کار بر قشر جوان دانشجو، مسؤولین دلسوز نظام و افراد صادق در گروه‌های سیاسى لازم است تا ناخواسته آتش‌بیار معرکه هوا و هوسهاى آن‏ها نشوند.

د: نقش بى‏‌بدیل ولایت فقیه در حل معضلات و بحران‌ها: در غائله 18 تیر در حالی‌که برخى از مسؤولین در فکر استعفا و شانه خالى کردن از مسؤولیت بودند و برخى دیگر با ساده‏‌اندیشى، برخوردهاى سستى را از خود بروز مى‏‌دادند، رهبر انقلاب با برخوردهاى حکیمانه، ضمن دلجویى از دانشجویان و جدا نمودن صف آن‏ها از صف ضدانقلاب با یک پیام، بسیجیان و مردم را به صحنه آورد و فتنه را خاموش و دشمنان را که در تدارک جشن پیروزى بودند، براى بار دیگر مأیوس کرد. لذا حفظ و تقویت ولایت فقیه براى جناح‌هاى سیاسى، دانشجویان و همه مردم و مسؤولین، اگر خواستار حفظ دین، انقلاب و کشور هستند یک امر ضرورى و غیر قابل انکار است.

  در انتظار حماسه‏

حوادث تلخ و عبرت آموز 18،19،20،21و22 تیر به کندى و تلخى مى‏‌گذشت. روزهایى که فرزندان انقلاب خون‏‌دل‏هاى فراوانى خوردند و به دستور مقتدایشان سیاست صبر و سکوت و تحمل را پیش گرفته بودند. در روز 22 تیر، پیام هشدار دهنده و آرامش‏‌بخش رهبر معظم انقلاب، التیامى بر زخم‏‌هاى ناسورى بود که از حرامیان بر پیکره دوستداران و پیروان خمینى کبیر (ره) رسیده بود. مقتداى دل مردم ایران در آن روز فرمود: «ملت رشید و غیور ایران، مردم عزیز تهران. در دو روز گذشته که جمعى از اشرار با کمک و همراهى برخى از گروهک‏‌هاى سیاسى ورشکسته و با تشویق و پشتیبانى دشمنان خارجى در سطح تهران، به فساد و تخریب اموال و ارعاب و عربده‏‌جویى پرداخته و موجب سلب امنیت و آسایش مردم شده‏‌اند، دشمنان زبون و حقیر اسلام و انقلاب گمان کرده‏‌اند انقلاب و مردم مؤمن و انقلابى به آنان اجازه خواهند داد که با فتنه انگیزى خود، راه سلطه آمریکاى‏ جنایتکار را بر میهن عزیز ما هموار کنند.گروهک‏هاى وابسته و معاند، طبق تحلیل اربابان و معلمان خود، گمان کرده‏‌اند مردم ایران از اسلام و انقلاب دست برداشته‏‌اند و به خیال باطل خود مى‏‌خواهند از انقلاب اسلامى انتقام بگیرند ولى غافل از این‏که ملت مؤمن و شجاع و هوشیار به آنان و اربابان و پشتیبانان آنان اجازه ادامه شرارت را نخواهند داد و نظام مقتدر اسلامى، آنان را به‏ شدت منکوب خواهد کرد... فرزندان بسیجى‏‌ام باید آمادگى‏‌هاى لازم را در خود حفظ کنند و با حضور خود در هر صحنه‏‌اى که حضور آنان لازم است، دشمنان زبون را سرکوب و منکوب سازند.»

و سپس در آوردگاه 23 تیر سال 1378، اقیانوسى از یک ملت بیدار دل، روانه کوچه و خیابان‌هاى‏ کشورى به نام ایران شد تا بار دیگر اثبات کنند که رهبرى انقلاب و مردم هوشیار و هوشمند این نظام، از چه ظرفیت‏هاى بى‏‌بدیل و شگفت‌آورى در تبدیل تهدیدها به فرصت‏ها برخوردارند.

و در پایان مرورى گذرا بر سخنرانى حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانى دبیر وقت شوراى عالى امنیت ملى در راهپیمایى ‏بزرگ مردم تهران در 23 تیر ماه 1378 نشان مى‏‌دهد که اگر هوشیارى به خرج ندهیم ممکن است تاریخ دوباره تکرار شود: «حوادث این چند روزه درس بزرگى براى همه جناح‏ها و گروه‏ها بود. حوادث چند روز اخیر به ما نشان داد و روشن نمود که در جهان سیاست، اول باید قواعد بازى را بیاموزیم. بدون آشنایى به قواعد بازى ورود به صحنه رقابت‏‌ها و مجادله‏‌هاى سیاسى ممکن است خطرات جبران‏‌ناپذیرى را براى کشور به بار آورد. در تمام کشورهاى جهانى حتى آن‏هایى که مدعى هستند که مهد دموکراسى هستند، قواعد بازى را به عنوان محور اصلى حرکت سیاسى، همواره مورد توجه و مراعات قرار مى‏‌دهند. مصالح ملى، امنیت ملى و منافع ملى باید خطوط قرمز همه گروه‏‌ها و جناح‏‌ها باشد. امیدوارم این حوادث درس خوبى براى همه ما باشد. حتى در لحن سخن گفتن و مکالمه با یکدیگر و نوع گفتمان باید از لحن متناسب با فضاى سیاسى سالم استفاده کنیم. لحن درشت و تحریک‏‌کننده، دشمن را امیدوار مى‏‌کند. لحن ناصحیح، فضاى مناسب را براى فعالیت دشمن ایجاد مى‏‌کند. همه جناح‏‌ها و همه گروه‏‌ها باید این درس و سرمشق را مد نظر داشته باشند. حوادث چند روزه اخیر، در کنار حوادثى که در این 20 سال گذشته داشتیم که یک پالایش دیگر براى‏ انقلاب ما بود.

انقلاب ما در هر مقطعى نیاز به یک پالایش دارد و این حوادث چند روزه زمینه‏‌اى را براى پالایش جدید در انقلاب ما و نظام ما به‏‌وجود آورده است. در مجموع، خسارت‏‌هایى در این چند روز دیدیم، اما در کل و در نتیجه نهایى شاید این حادثه مایه تکامل انقلاب و سالم‏‌سازى حرکت‏هاى‏‌انقلابى و فضاى سیاسى کشور باشد. حوادث چند روزه به همه گروه‏ها آموخت که باید واقعیت‏هاى نظام، جامعه، جهان و شرایط سیاسى منطقه و جهان را به خوبى درک کنیم و با درک این واقعیت، همبستگى و وحدت یک ضرورت براى همه ما است.

حوادث چند روزه به ما گفت خشونت و خشونت‏‌گرایى تحت هر عنوانى محکوم است و همه باید به سمت قانون و قانونگرایى حرکت کنیم. با عناصر خشونت‏‌طلب در این چند روز و با این اشرار برخورد قاطع خواهد شد تا براى دیگران درس عبرت باشد. خوشبختانه همه ارکان نظام، مسؤولین همه قوا بدون هیچگونه اختلاف‏‌نظر نسبت به برخورد قاطع و انقلابى نسبت به این عناصر فرصت‏‌طلب اتفاق نظر دارند و قوه قضائیه در روزهاى آینده به وظیفه قانونى، شرعى، ملى و انقلابى خود به خوبى عمل خواهد کرد. (تکبیر حضار)

در روزهاى آینده مردم ما با هیجان، هوشیارى خودشان را در صحنه حفظ کنند. بدون این‏که دست به عملى بزنند، در زمینه اطلاعات به دست آمده به وزارت اطلاعات کمک کنند. در زمینه عمل هم پشتیبان نیروهاى رسمى و مسؤولین امنیت باشند، یعنى کمک نیروى انتظامى، بسیج و سایر نیروهاى امنیتى در صحنه عمل باشند. باید بدانیم که اتکاء اصلى نظام و مسؤولین ما به مردمان عزیز و قهرمان حاضر در صحنه است. گرچه چند روز گذشته، شاهد حوادث تلخى بودیم، اما حضور امروز مردم شیرینى و شهد را در کام تلخ مردم ریخت. حضور میلیونى امروز مردم در سراسر کشور حماسه دیگرى بود. اطلاعاتى که من یک ساعت پیش از همه استانها گرفتم این بود که در سراسر ایران، موج خروشان مردم، تکبیرگویان به مراکز اجتماعى که به آن‏ها اعلام شده است، زن و مرد در حال حرکت هستند. همه جا شعار و فریاد در حمایت از نظام و علیه استکبار و مزدوران داخلى آن‏هاست. مردم ما امروز یکبار دیگر دشمنان خارجى و مزدورانشان را مأیوس کردند و مشت رد به سینه آن‏ها زدند. مردم ما به خوبى توجه دارند براى توسعه اقتصادى، سیاسى و فرهنگى اولین شرط ضرورى و لازم، امنیت و ثبات است و براى این امنیت و ثبات همه ما باید در صحنه باشیم و هوشیارى و بیدارى‏‌مان را حفظ کنیم و دولت و نیروهاى امنیتى را براى این اهداف مهم یارى دهیم.»

و بالاخره راهپیمایى میلیونى و حماسى ملت ایران در 23 تیر نشان داد که از حادثه تا حماسه راهى نیست به‌شرط آن‏که گوش و دل را به امیر کاروان سپرده باشى و براى چنین ملتى سرافراز، هماره چنین بوده و هست و خواهد بود. ان‌شاءالله

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها