کد خبر: ۱۵۵۰۸۷
زمان انتشار: ۰۳:۵۵     ۱۵ مرداد ۱۳۹۲
میرتاج الدینی مطرح کرد:
احمدی نژاد عامل ارتقاء جایگاه ریاست جمهوری بود و وی در مدت هشت سال ریاست خود بر قوه مجریه اثبات کرد که رئیس جمهور تنها یک مسئولیت تشریفاتی و تدارکاتی نیست
حجت الاسلام میرتاج الدینی در گفتگو با مهر بیان کرد:

نباید القا شود که مجلس نماینده مردم است و دولت نماینده مردم نیست
مجلس و دولت هر دو نمایندگان مردم هستند، نباید اینگونه القاء شود کسی که در مجلس است، نماینده مردم است و اگر وارد دولت شد، نماینده مردم نیست، در حالیکه رئیس جمهور مردمی‌ترین و مستقیم‌ترین فرد به عنوان نماینده مردم است؛ چارچوب قانون اساسی هم بر این اساس است که تا فردی 50 درصد آراء جامعه را بدست نیاورد، منتخب مردم نمی شود. بنابراین روسای جمهور ما در دوره های مختلف با 17، 18، 20 و آخرین رکورد که مخصوص آقای احمدی نژاد بود یعنی 24 میلیون رأی نماینده مردم شدند. دولت، نماینده مردم است و من هم که از مجلس به دولت آمدم نماینده مردم برای پیگیری کارهای آنها هستم و از این رو دو تجربه هم تجربه پارلمانی و هم تجربه حضور در دولت را دارم.
 

مجلس در بسیاری موارد می توانست بهتر عمل کند / مجلس طرح یک فوریتی دولت را 18ماه عقب انداخت
مجلس در خیلی جاها می توانست بهتر از این عمل کند، دست دولت را بگیرد تا کارها سریع تر و بهتر جلو برود؛ یک قانون به نام قانون هدفمندسازی یارانه ها 18 ماه طول کشید که از مجلس بیرون بیاید در حالیکه آقای رئیس جمهور این طرح را به صورت یک فوریتی به مجلس آورده بودند و انتظار این بود که یک تا دو ماه بعد این طرح در مجلس به نتیجه برسد یا در نهایت شش ماه پس از ارائه آن به مجلس بررسی های آن به پایان برسد، اما اینکه 18 ماه در مجلس معطل ماند، به این معنی بود که حدود یکسال و نیم فرصت طلایی را از دست دادیم و به همین مقدار هم همه ساله تجدید این قانون و بحث آن در بودجه مشکلاتی را ایجاد می کرد.
 

احمدی نژاد ثابت کرد که ریاست جمهوری یک جایگاه تشریفاتی نیست
مرزهای وظیفه و اختیارات هر کدام از دو قوه باید به خوبی مشخص شود، هر کسی در حدود اختیارات و وظایف خود پیش رود، روح اصلی قانون اساسی و تفکیک اختیارات قوا در نظر گرفته شود و اینطور نباشد که یک قوه با توجه به بعضی اختیاراتی که در دست دارد، از جمله اختیار قانون گذاری با استفاده از قدرت و اختیار قانون گذاری بخواهد در اجرا هم دخالت کند و به نوعی حوزه اجرای دولت را محدود کند. گاهی ما می دیدیم که وقتی دولت در چارچوب قوانین عمل می کند، مجلس قانون را عوض می کند، ریلی را که قرار داده و دولت بنا دارد در آن ریل حرکت کند، مجلس آن ریل را تغییر می دهد و این باعث بروز مشکلات اجرایی در کشور می شد. آقای احمدی نژاد ثابت کرد که ریاست جمهوری یک جایگاه تشریفاتی که در گذشته می گفتند فقط تدارکات چی است، نیست.
 

احمدی نژاد یک شخصیت بین المللی است و هیچ جریان سیاسی نمی تواند او را محدود کند
آقای احمدی نژاد به عنوان یک شخصیت سیاسی، انقلابی و آرمانی همواره در این کشور خواهد ماند؛ آقای احمدی نژاد یک شخصیت بین المللی است و کسی نمی تواند این شخصیت را محدود کند از طرف دیگر ویژگی هایی دارد که او را در میان مردم دوست داشتنی کرده است. بنابر این چنین شخصیتی که به تعبیر رهبری پرچم شعارهای انقلابی را در دست گرفت و آنها را در داخل کشور و در سطح بین الملل مطرح کرد در جامعه می ماند. حضور یک فرد در جامعه به این معنی نیست که همیشه در قدرت باشد ممکن است زمانی شرایطی فراهم شود و این امکان به وجود بیاید ولی حضور آقای احمدی نژاد در نظام جمهوری اسلامی ایران را نمی توانیم به گونه ای تعبیر کنیم که فقط در قدرت باشد، آقای احمدی نژاد فقط یک سرباز از نظام و انقلاب است که همراه و یاور رهبری است و همیشه این نقش را ایفا خواهد کرد.
 

آیین نامه داخلی مجلس باید اصلاح شود
آیین نامه داخلی مجلس به نفع مجلس نوشته شده است و چون در دست خود مجلس است به نفع خود نیز می نویسند. این آیین نامه در محدوده اجرا و اداره مجلس حق خود آنها است اما وقتی به روابط بین قوا می رسد نباید روابط بین قوا با آیین نامه داخلی تنظیم شود؛ روابط قوا باید براساس اصول قانون اساسی تطبیق داده شود؛ این جایگاه، تعامل بین قوا را مشخص می کند. اما اگر در محدوده آیین نامه داخلی مجلس باشد در بعضی موارد به حساب صراحت قانون اساسی ممکن است نتوانند همه چیز را بیاورند همانطور که بعضی از مواد آیین نامه نوشته شده است اما به شورای نگهبان رفته و در آنجا رد کره اند.
 

اگر عضو شورای حل اختلاف قوا بودم آیین نامه داخلی مجلس را بازنگری می کردم
در قانون اساسی به نمایندگان حق سوال داده شده است و حق تذکر کتبی که در مجلس ارائه کنند را نداشتند. که این به آیین نامه اضافه شد و البته شورای نگهبان هم ایراد گرفت و در نهایت به این شکل اصلاح شد که نمایندگان می توانند تذکر کتبی بدهند اما دولت موظف نیست که به آن جواب دهد. حق سوال را به نمایندگان داده اند تا اگر نسبت به عملکرد و وظایف وزرا اشکالی می بینند سوال کنند.
بنابر این من در شورای حل اختلاف قوا بودم پیشنهاد می دادم که آیین نامه مجلس باید بازنگری شده و متعادل شود البته این بحثها در 18 جلسه ای که در شورای نگهبان و با حضور نمایندگانی از دولت، مجلس و خود شورا داشتیم بسیاری از این موارد بحث شد و مجددا جلساتی با هیات عالی حل اختلاف داشتیم که بسیاری از این موارد در آن جلسه مطرح شد و در نهایت برخی موارد قبول کردند که باید اصلاحاتی انجام شوید.
 

در ماجرایی که تحت عنوان 11 روز خانه نشینی آقای احمدی نژاد نام گرفت، نامردی شد
از این ماجرا زمان زیادی گذشته است بهتر است به طور مفصل وارد آن نشویم. در آن دوره یکی از افرادی که به طور مرتب با رئیس جمهور ارتباط داشت من بودم و بین مجلس و دولت ارتباط برقرار می کردم و پیامها را به مجلس می بردم و اعلام می کردم که هیچ مسئله و جای نگرانی وجود ندارد و در نهایت مسئله حل خواهد شد، یک سری صحبت های داخلی است. آقای احمدی نژاد در جلسات داخلی که برخی نمایندگان هم می آمدند و با رئیس جمهور ملاقات می کردند بارها این مسئله را گفته بودند که این مسئله قابل حل است و هیچ گونه بحث تعارض یا مخالفت با رهبری و ولایت فقیه وجود ندارد و در نهایت هم همین طور شد.
 

ماجرای خانه نشینی 11 روز نبود
آن ماجرا11 روز نبود. برخی روزها، روزهای تعطیل بود که با احتساب تعطیلات 7-8 روز می شد. در آن ایام آقای احمدی نژاد هر هفته روزهای دوشنبه در ملاقات با آقا شرکت می کردند. 2 تا 3 دیدار خارجی در آن ایام داشتند که از قبل تنظیم شده بود و رئیس جمهور این دیدارها را لغو نکردند، ملاقات های متعدد با نمایندگان داشتند و حتی خود اعضای دولت هم در چند گروه آمده و مسائل مختلف مثل موضوعات اقتصادی را مطرح می کردند.
برخی از روزهای این ایام را هم آقای رئیس جمهور مریض بودند در حالی که این چیزی است که تاکنون شاید کسی آن را نگفته است؛ یک روز یکی از فقهای شورای نگهبان به ملاقات آقای رئیس جمهور آمدند من پیگیری کردم تا این ملاقات انجام شود وقتی این عضو شورای نگهبان به دیدار آقای احمدی نژاد آمد زمانی بود که پزشک بالای سر وی و در حال مداوای رئیس جمهور بود.
در آن ایام هیچ کاری تعطیل نشده بود کارها سر جای خود و جلسات به موقع انجام می شد و گزارشات از طرف وزرا و اعضای دولت به دست رئیس جمهور می رسید.
 

احمدی نژاد اصولگرای حزبی نیست
اگر اصولگرایی را به عنوان یک اصطلاح حزبی در نظر بگیریم با اینکه آن را با عنوان مفهوم اصولگرایی تعریف بکنیم متفاوت است همانطور که درباره اصلاح طلبی هم این گونه است. زمانی که آقای احمدی نژاد در سال 84 به عنوان منتخب مردم، رئیس جمهور کشور شد اصولگراها تازه به این نام مشهور می شدند که این جریان کاندیداهای مختلفی را داشت اما آقای احمدی نژاد کاندیدای آنها نبود حتی تمام تلاش شورای هماهنگی انقلاب که بعدها اصولگرایان نام گرفت این بود که آقای احمدی نژاد وارد عرصه انتخابات نشود چون ورود او باعث شکسته شدن آرا می شود. آنها به کاندیداهای دیگری رسیده بودند که البته با این وجود هم با هم متحد نبودند آنها دو کاندیدای اصلی داشتند و در نهایت هم همان دو را مطرح کردند.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها