کد خبر: ۲۳۰۹۶۳
زمان انتشار: ۱۲:۳۸     ۲۸ خرداد ۱۳۹۳
فیلم‌سازی که برای دل مردم فیلم می‌سازد!
استقبال مخاطبان از فیلم‌های ده‌نمکی سبب شده است تا فیلم‌های او رکورددار پرفروش‌ترین آثار سینمایی کشور شوند. در این بین اما روشن‌فکرنماهای انحصارطلب با انواع ترفندها، از جمله تحلیل محتوای فیلم‌ها و تخریب آن‌ها، کم‌سواد خواندن مخاطبان و حتی تخریب شخصیت کارگردان، سعی در به حاشیه راندن وی از عرصه‌ی سینمای کشور را دارند.
به گزارش پایگاه 598 به نقل از برهان/ الهام کرمی؛ گاهی اوقات برخی فیلم‎های سینمایی، آن‎چنان رنگ‌وبوی فلسفی به‎ خود می‎گیرد که هرکسی را به درون آن راهی نیست. گاه آنقدر نمادگرا می‎شود که فهم آن برای مخاطب دشوار است و البته گاهی نیز برای تصرف گیشه، از ادبیاتی رکیک و مستهجن بهره میبرند که طیف خاصی از مخاطب را به سینما میکشاند، اما جنس فیلم‎های «ده‌نمکی» متفاوت بوده و همه را به خود می‎خواند. یعنی نه دارای ساختاری مبهم و پیچیده است که دافعه داشته باشد و نه از سرزمینی سخن میگوید که ناشناخته و غیرملموس باشد.
 
 سوژههایش متعلق به این آب‌وخاک است و در پی «چراغ سبز نشان دادن» به جشنواره‏ها و فستیوال‏های خارجی نیست. نتیجه آن می‎شود که خیلیها فیلمهایش را از جنس خود میدانند و به تماشای آثارش مینشینند، هرچند «بیسواد و عوام و شهرستانی» خطاب شوند!
 
شاید بتوان فیلم‎های ده‎نمکی را جزء معدود فیلم‎هایی دانست که برای «خانواده»‌ی ایرانی ساخته شده و دیدن آن به همراه خانواده، از هر طیف سنی، محدودیت ندارد. این مسئله را هنگام اتمام فیلم و خروج گروهی از خانواده‎ها از سینما به‌وضوح می‏توان مشاهده کرد. اگرچه انتقادهایی به آثارش وارد است و نیاز به تحلیل محتوا دارند، اما چند ویژگی برجسته و قابل تحسین میتوان برای وی برشمرد:
 
1.      بازگرداندن مردم به سینما و مقبولیت اجتماعی بالا
 
با نگاهی به زمان و میزان فروش آثار سینمایی دهنمکی، از سال 86 تاکنون، میتوان دریافت که هریک از فیلمهای او در سال اکران خود، بازار سینما را رونق گستردهای بخشیده است. «اخراجی‎ها1» در سال 86 با 24943017000 ریال فروش، حداقل در نیمه‌ی اول دهه‌ی 80 بیسابقه‎ترین میزان فروش بوده و تفاوت قابل توجهی با دو فیلم پرفروش دیگر این سال، یعنی «توفیق اجباری» و «کلاهی برای باران» داشته است.
«اخراجی‎ها2» در سال 88 با 79501900000 ریال فروش هم از لحاظ تعداد بیننده (5394214 نفر) و هم از لحاظ میزان فروش، تجربه‎ای بی‎نظیر در تاریخ سینمای ایران بود که حتی در سالهای بعد نیز تکرار نشد.
«اخراجی‎ها3» نیز با همان ژانر دفاع مقدس، در سال 90 با 46697934400 ریال فروش، بالاتر از فیلم‏هایی چون «ورود آقایان ممنوع» و «جدایی نادر از سیمین» قرار گرفت. بعد از اتمام سه‌گانه‌ی اخراجی‏ها و با اکران «رسوایی» در سال 92، فروش بیش از پنج‌ونیم میلیاردی (55050000000 ریال) آن نشان داد که سینمای دهنمکی با ژانری غیر از دفاع مقدس نیز مخاطبان زیادی دارد و اما آنچه بحثبرانگیز بوده و همچنان تحلیل‏های زیادی پیرامون آن مطرح میگردد، اکران «معراجی‏ها» در اواخر سال 92 و نوروز 93 است که با وجود شباهت به «اخراجی‏ها» و داستانی تقریباً تکراری در سینمای ایران، توانسته است تاکنون بیش از پنج‌ونیم میلیارد تومان فروش داشته باشد.
 
سوژه‏هایی که در فیلم‎های ده ‎نمکی محوریت دارند، به دلیل تعامل مناسبی که با مخاطب برقرار می‎کنند، از جذابیت بالایی برخوردارند. به‌عنوان مثال، در «اخراجی‏ها» طرح «استثنا»ها در جبهه و سالهای دفاع مقدس، موضوعیت می‏یابد و کسانی که شاید نام‌ونشانی از آن‌ها در سینمای دفاع مقدس وجود نداشت، مطرح میشوند.
 
با تدقیق در سیر ورود این کارگردان به عرصه‌ی سینما و بررسی میزان فروش فیلم‏های او، نمیتوان این مسئله را اتفاقی دانست؛ یعنی بعد از اکران «اخراجیها1» در سال 86، در سالهای 87 (رقابت میان «چارچنگولی»، «دایره زنگی» و «زنها فرشتهاند») و 89 (رقابت میان «ملک سلیمان»، «پوپک و مش ماشالله» و «پسر آدم، دختر حوا») که فیلمی از دهنمکی در عرصه‌ی رقابت وجود نداشت، هیچ فیلمی نتوانست به جایگاه فروش و جذب مخاطب فیلمهای او دست یابد و همان روند عادی گذشته، بر فضای سینما حاکم بوده است.
 
2. انتخاب سوژه‎های مناسب
 
سوژه‏هایی که در فیلم‎های ده‎نمکی محوریت دارند، به دلیل تعامل مناسبی که با مخاطب برقرار می‎کنند، از جذابیت بالایی برخوردارند. به‌عنوان مثال، در «اخراجی‏ها»، طرح «استثنا»ها در جبهه و سالهای دفاع مقدس، موضوعیت می‏یابد و کسانی که شاید نام‌ونشانی از آن‌ها در سینمای دفاع مقدس وجود نداشت، مطرح میشوند. البته تعمیم آن به کل، جای بحث دارد، ولی دستهبندیهای جالبی از رزمندهها ارائه می‏گردد.
 
در «رسوایی»، دفاع از هویت معنوی روحانیون، محور فیلم قرار میگیرد که در مقابل فیلم‏های زیادی که بعد از انقلاب اسلامی، این قشر را تحقیر و تخریب کردند، به‌خوبی درخشید و الگوی کاملی از یک روحانی ارائه داد. هرچند همه‌ی فیلمها مبرا از نقاط ضعف و کاستی نیستند، اما اصل انتخاب سوژهها، مناسب و جالب توجه بوده است. چنانکه مقام معظم رهبری نیز در بیاناتی در دیدار با فعالان عرصه‌ی هنر دفاع مقدس، با استناد به میزان فروش چند فیلم، از جمله «اخراجی‏ها»، آن را دلیلی بر جذابیت دفاع مقدس در عرصه‌ی هنر دانستهاند:
 
«اینکه تصور بشود که هنر دفاع مقدس در جامعهى ما مخاطب ندارد، طالب ندارد، این هم خطاى بزرگى است، از اشتباهات فاحش است، اگر کسى این را خیال کند.تحقیقاً پرمشترى‏ترین آثار هنرى بعد از انقلاب در زمینههاى مختلف، آن آثار هنرى است که مربوط به دفاع مقدس بود؛ چه در زمینهى فیلم و سینما، چه در زمینهى کتاب، خاطره، داستان. همین چند تا کتابى که در واقع تیراژهایشان بى‏سابقه است. در کشور ما چنین تیراژهایى وجود نداشته که در ظرف دو سال، صد بار کتابى چاپ بشود. اینکه به من گزارش دادند، کتابى است در باب دفاع مقدس، همین کتاب خاک‌هاى نرم کوشک یا کتاب دا، که در کمتر از دو سال، شنیدم بیش از هفتاد بار به چاپ رسیده! ما هیچ‌گونه کتابى از کتاب‏هاى گوناگون را با این تیراژها نداریم.
 
مخصوص کتابهاى مربوط به دفاع مقدس است. در زمینهى فیلم هم همین‌جور است؛ پرفروشترین فیلمها و پرجاذبهترین و پرمشترىترین فیلمها، فیلمهایى است که مربوط به دفاع مقدس است. از فیلم آژانس شیشهاى و لیلى با من است، تا این فیلم اخیرِ اخراجىهاى آقاى دهنمکى. این‌ها بیشترین مشترىها، بیشترین فروشها را داشته که دربارهى دفاع مقدس است.» (مقام معظم رهبری، 24 شهریور 1388)
 
3.      نگرش انتقادی نسبت به دگراندیشان و متظاهران
 
در فیلم‎های ده‏نمکی، نگاه انتقادی نسبت به دگراندیشان و روشن‌فکران از یک سو و متظاهران به دین و انقلاب از سوی دیگر، مشاهده می‏گردد. یعنی افرادی که در پی دستیابی به منافع شخصی هستند با کسانی که همه‌ی هستی خود را در راه حفظ آرمان‎هایشان فدا می‎کنند، در یک جبهه تصور نمی‎شوند و زمینه‌ی تشخیص سِره از ناسِره به‌خوبی فراهم می‎شود. در «اخراجیها»، قشرهای متفاوت جامعه، مانند روحانی، دیانت‏مدار و مخلص، ظاهرگرا و ریاکار، ملی‏گرا و... در کنار هم قرار می‏گیرند که اتفاقات موجود در فیلم، شرایط و موقعیت شناسایی هریک از شخصیتها را برای مخاطب فراهم می‏کند و همه درونیات خود را نشان می‏دهند.
 
دهنمکی درصدد اثبات این مسئله است که «جامعه‌ی روشن‌فکری اصولاً غرب‎گراست و با تفکر غرب‏زده می‏اندیشد و حتی اگر روی به دین‏داری بیاورد، به‌شدت در معرض التقاط قرار دارد. روشنفکر به مفهوم ولایت اعتقادی ندارد؛ چراکه به دموکراسی غربی ایمان آورده است.» (آوینی، 1392: 85) اتفاقاً به همین دلیل است که اکثر کسانی که به‌جای نقد منصفانه‌ی آثارش، شخصیت او را مورد هجمه قرار می‏دهند، از طیف روشن‌فکرمآبان‏اند.
 
4.      انتخاب مسیری همسو با گفتمان انقلاب
 
نکته‌ی بسیار مهم و قابل توجه در آثار سینمایی ده‎نمکی، همسویی با گفتمان انقلاب و نیش و کنایه نزدن و ضدیت نورزیدن با ارزش‎هاست. نگرش انتقادی نسبت به سوءاستفاده از قدرت، افزایش فاصله‌ی طبقاتی، زندگی اشرافی‏مآبانه و ریاکاری و نفاق، از ویژگی‌های اصلی و وجوه ممیز آثار اوست که با فطرت انسان قرابت می‏یابد. یعنی به‌جای تحریک غرایز و استفاده‌ی ابزاری از آن‌ها، مخاطب را با فطرتش مواجه می‏سازد؛ بُعدی از وجود انسان که برای نیل به رشد و تعالی، نیازمند توجه و تربیت است؛ همان که خداوند متعال می‏فرماید: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ» (روم: 30) «پس روی خود را با گرایش تمام به حق، به‌سوی این دین کن، با همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن سرشته است. آفرینش خدا تغییرپذیر نیست. این است همان دین پایدار، ولی بیشتر مردم نمی‏دانند.»
 
در فیلم‎های ده ‏نمکی، نگاه انتقادی نسبت به دگراندیشان و روشن‌فکران از یک سو و متظاهران به دین و انقلاب از سوی دیگر، مشاهده می‏گردد؛ یعنی افرادی که در پی دستیابی به منافع شخصی هستند با کسانی که همه‌ی هستی خود را در راه حفظ آرمان‎هایشان فدا می‎کنند، در یک جبهه تصور نمی‎شوند.
                                                                           
ده‌نمکی جزء معدود کارگردانهایی است که در کنار نقد دلسوزانه، نشانهای از «زخم زبان زدن» به نظام اسلامی و گفتمان حاکم در آثارش دیده نمیشود؛ چراکه با هر سوژه‌ی مورد انتقاد، الگوی ایدهآل آن نیز ارائه می‏گردد که این الگو با دین و عمل به احکام الهی، انطباق تام دارد و مدینه‌ی فاضله‏اش را در دین جست‌وجو می‏کند و ساخته‌ و پرداخته‌ی تخیلات مالیخولیایی و افکار روشن‌فکرانه و غربگرایانه نیست!
 
نتیجه‎گیری
 
راز موفقیت ده‎نمکی را نه در «بلیط نیم‎بها» باید جست‎وجو کرد و نه در «بی‎سواد و کم‎سواد بودن» مخاطبانش. عامل موفقیت او، توجه به خواسته‎های عموم مردم و فاصله نگرفتن از سطح زندگی آن‌هاست در زمانه‎ای که سینما عرصه‌ی جولان، ساخت و اکران فیلم‎هایی است که «...همگی از این استاندارد تبعیت دارند: خانوادههایی نسبتاً مرفه و بیگانه با معیارها و آداب و سنن خانوادههایی که جمعیت غالب این مرزو‌بوم را تشکیل می‏دهند... زنها آلامُد، بزک‌کرده و ملتزم به روسریهایی زورکی هستند و زندگی‏ها فرنگی‏ مآب و پر‌زرق‌‌و‌‌برق است و خالی از آداب اجتماعی خاص خانوادههای فقیر مسلمان، شهرستانی‏ها و روستاییها.» (آوینی، ج 2، 1390: 68)
در سینمای بدنه‌‏ی ایران، به‎واسطه‌ی اینکه این فیلم‏ها فقط با انگیزهی تجاری تولید میشوند، ضرورتهای تکنیکی و جذابیت، علت‏ العلل همه‌ی عناصر فیلم است.
 
 از آنجا که اکثر قصهها و وقایع سینمای تجاری در تهران و در بین طبقهی متوسط و مرفه رخ میدهد، علیالظاهر تولیدکنندگان برای ملموس شدن صحنهها و شخصیت‏ها، گریزی از به تصویر کشیدن پوشش، دکوراسیون و سبک زندگی رایج این طبقه ندارند، اما در ورای این ظواهر، طراحان صحنه و لباس این‌گونه فیلمها در حقیقت الگوی زندگی مورد علاقه‌ی سازندگان فیلم را بدین وسیله بر مخاطب تحمیل میکنند و احساس محرومیت نسبی را در آن‌ها افزایش می‏دهند. به همین دلیل، میان خود و مخاطب، فاصله ایجاد کرده و اجازه‌ی برقراری ارتباط و همذات‎ پنداری با شخصیت‎های فیلم به مخاطب داده نمی‎شود. (*)
 
منابع
 
1. قرآن کریم.
2. [آیت‎الله] خامنه‏ای، سید علی، بیانات در دیدار فعالان عرصه‌ی هنر دفاع مقدس، 24 شهریور 1388، برگرفته از:
3. آوینی، سید مرتضی (1390)، آیینه‌ی جادو، جلد دوم، نشر واحه، تهران، چاپ اول.
4. آوینی، سید مرتضی (1392)، رستاخیز جان، نشر واحه، تهران، چاپ چهارم.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها