کد خبر: ۴۱۷۴۹۹
زمان انتشار: ۱۵:۳۹     ۱۵ فروردين ۱۳۹۶
تحلیل پرویز امینی در خصوص الزامات سیاست ورزی حجت الاسلام رئیسی در انتخابات ۹۶:
منتخب انتخابات ریاست جمهوری چیزی حدود بیست میلیون رأی می‌خواهد و این میزان رأی نیازمند قبول و ایجاد تعلق در طیف‌های وسیعی از جامعه است که در چارچوب تنگ سیاست و مجموعه های سیاسی نمی‌گنجد. تجربه ائتلاف ۱+۲ در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ از همین منظر آسیب‌زا بود.
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، دکتر پرویز امینی کارشناسی و جامعه شناس سیاسی در ادامه سلسله یادداشت‌های خود پیرامون انتخابات ریاست جمهوری طی مطلبی نقاط قوت الزامات سیاست ورزی اساسی حجت الاسلام و المسلمین رئیسی را در انتخابات ریاست جمهوری برشمرد. مشروح این یادداشت به شرح زیر است:

 شواهد و قرائن نشان می‌دهد که کاندیداتوری سید ابراهیم رئیسی برای انتخابات ریاست جمهوری قطعی است و این کاندیداتوری به طور طبیعی بر محیط و فضای کلان انتخابات موثر است. فعلا برخی پیامدهای مثبت و اولیه آن را می‌توان به شرح زیر فهرست کرد:

۱- توانایی رئیسی در جذب بدنه ایدئولوژیک منتقد و مخالف روحانی که نقش درجه اول در رقابت‌های انتخاباتی دارند چرا که نیروهای ایدئولوژیک به عنوان نیروهای خودجوش و داوطلب و پرتکاپوی سیاسی، علاوه بر رأی، دارای توانایی تولید فضای اجتماعی و سیاسی و گسترش پایگاه رأی هستند. این پایگاه نقش درجه اول در پیروزی احمدی‌نژاد در سال ۸۴ خصوصا در مرحله اول داشت.

۲ - همین ظرفیت به وی امکان می‌دهد که بتواند شکاف‌های درون جمنا را ترمیم کند. شکاف‌هایی که به آن اجازه نداده بود بتواند حتی ۱۰ نامزد اولیه را معرفی کند و مجبور شد ۱۴ نفر را معرفی کند.

۳ - همین ظرفیت به رئیسی امکان می‌دهد که بتواند شکاف جمنا با دیگران مثل پایداری و هواداران جلیلی و حتی بخشی از بدنه متعلق به احمدی‌نژاد را نیز ترمیم و پر کند.

۴ - همین موقعیت اجتماعی رئیسی این استعداد را دارد که یک چالش در بین رقبای روحانی به نام تعدد نامزدها را نیز تا حد زیادی تعدیل کند. با کاندیداتوری  وی، به طور طبیعی بخش اعظم نامزدهای کنونی از میدان رقابت کنار خواهند رفت.

۵ - رئیسی جایگاهی دارد که علاوه بر توانایی در تعدیل تکثر نامزدهای رقیب روحانی، می‌تواند نظر نامزدهای ظرفیت‌دار و حتی غیرنامزدهای توانمند را برای حضور در کابینه احتمالی خود جلب کند و در انتخابات نه به عنوان یک فرد، بلکه به عنوان یک دولت با دولت روحانی رقابت کند.

۶ - بکر و مصرف نشدگی رئیسی در فضای اجتماعی و سیاسی از دیگر مزیت‌های اوست که اولا به وی امکان می‌دهد تا از ظرفیت بهتری برای تصویرسازی مناسب از خود در جامعه برخوردار باشد و ثانیا تا حد زیادی مانع تصویرسازی منفی اجتماعی رقیب از او شود.

۷ - نداشتن تجربه منفی و بازدارنده اجتماعی در اقبال به او در حوزه «اقتصاد و فساد»، به عنوان کانون ضعف‌های روحانی و نیز مسائل عمده جامعه نیز مزیتی است که به امکانات او در انتخابات ریاست جمهوری می‌افزاید.

۸ - کاراکتر رئیسی و رویکرد مردمی و محرومیت نوازی او در مسئولیت کنونی‌اش در آستان قدس رضوی به وی اجازه می‌دهد در طبقات ضعیف و مستضعف اجتماعی که گسترده‌ترین طبقات ناراضی از روحانی را تشکیل می‌دهد، استعداد اولیه برای جلب نظر آنها را دارا باشد که ظرفیت بزرگی است چرا که تقریبا بزرگترین گروه اجتماعی رأی دهنده در انتخابات ایران را داراست.

 البته عمده مزیت‌های بیان شده برای رئیسی در حالت «امکان و استعداد» است و بالفعل شدن آنها تاحد زیادی تابع کیفیت سیاست‌ورزی اوست.

بعد از برشمردن برخی مزیت‌های عمدتا بالقوه رئیسی، متذکر شدم که مسئله اساسی در بالفعل شدن این مزیت‌ها، کیفیت سیاست‌ورزی اوست. اولین مسئله سیاست‌ورزانه رئیسی، انتخاب نوع ورود وی به انتخابات است. ورود رئیسی به انتخابات ریاست جمهوری با عنوان منتخب سازوکار جمنا و هر مجموعه سیاسی دیگر، یک ورود سیاسی است که اولا دامنه ارتباط وی با جامعه را تا اندازه زیادی محدود - حداکثر به هواداران آن مجموعه‌ها -  می‌کند و ثانیا پایگاه رأی وی را فریز و غیرقابل گسترش می‌نماید و ثالثا هزینه‌ها و محدودیت آن مجموعه‌های سیاسی را بر وی تحمیل می‌کند و وی را مجبور به پاسخگویی درباره آنها خواهد کرد و رابعا نیز امتیاز تازگی و مصرف نشدگی فردی مثل جناب رئیسی را نیز از وی سلب می‌کند.

 درحالیکه منتخب انتخابات ریاست جمهوری چیزی حدود بیست میلیون رأی می‌خواهد و این میزان رأی نیازمند قبول و ایجاد تعلق در طیف‌های وسیعی از جامعه است که در چارچوب تنگ سیاست و مجموعه های سیاسی نمی‌گنجد. تجربه ائتلاف ۱+۲ در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲، خصوصا برای قالیباف از همین منظر آسیب‌زا بود و با تعریف سیاسی وی در یک دامنه مشخص، امکان گسترش پایگاه اجتماعی را از او سلب کرد.

 جناب رئیسی لازم است که ورود «اجتماعی» را انتخاب کند و در این ورود از بستر اجتماعی و از دل مطالبات و نیازهای جامعه وارد گود انتخابات شود و سپس پذیرای حمایت مجموعه‌های سیاسی گردد. تجربه موفق ورود اجتماعی خاتمی در دوم خرداد ۷۶، احمدی نژاد در سال ۸۴ و نیز روحانی در سال ۹۲، با اینکه هر سه دارای بستگی‌های تشکیلاتی و حزبی نیز بودند، انتخاب این رویکرد را تقویت می‌کند.

 این مسئله «تقدم ورود اجتماعی» به «ورود سیاسی»، سبب می‌شود که گروه‌های اجتماعی و گروههای سیاسی با رویکرد و منظر متفاوت، یکدیگر را مزاحم هم نبینند و حس انفعال در حمایت از جناب رئیسی و نیز دعوای مصادره به مطلوب کردن وی پیش نیاید.

البته این توصیه مخصوص جناب رئیسی نیست بلکه شامل همه افرادی است که دارای ظرفیت و ما به ازای اجتماعی برای رقابت با روحانی هستند و قصد کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری را دارند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها