کد خبر: ۴۸۰۳۱۲
زمان انتشار: ۱۰:۲۰     ۱۷ آبان ۱۳۹۹
مهدی مهدی‌پور در آنتن؛ رفیق دانیال ‌و ستاره استقلال
مهدی مهدی پور خرید جدید استقلال با حضور در استودیوی آنتن در مورد موضوعات مختلفی حرف زده و می‌گوید برای به دست آوردن جایگاه خودش در استقلال می‌جنگد.
به گزارش پایگاه 598، یکی از آخرین خریدهای استقلال تهران به مهدی مهدی پور اختصاص پیدا کرد؛ بازیکنی که در 26 سالگی و پس از تجربیات فراوانی که در ذوب‌آهن و تراکتور کسب کرده به جمع آبی پوشان اضافه شده و حالا با توجه به جدایی علی کریمی وظیفه سنگینی بر دوش دارد؛ چرا که علیرغم اینکه خودش از این موضوع خوشش نمی‌آید، خیلی‌ها او را به عنوان جایگزین علی کریمی می‌دانند.


مهدی پور آخرین میهمان برنامه آنتن بود و در این گفتگو در رابطه با موضوعات مختلفی حرف زد که در ادامه می‌خوانید:


در رده های مختلف با علی کریمی همبازی بودم


مهدی پور که از آکادمی سپاهان کارش را شروع کرده، در شروع حرف‌هایش در این رابطه توضیح داد و گفت:« من از 7 ، 8 سالگی فوتبال حرفه ای را شروع کردم. آکادمی سپاهان آن زمان بهترین آکادمی ایران بود و بستر پیشرفت برای ما فراهم بود. فکر می کنم از نسل ما بازیکنان خوبی تحویل فوتبال ایران شدند. به عنوان مثال من و علی کریمی در رده های مختلف سپاهان با هم بودیم. حسین مرادمند بود و حتی در برهه ای سردار.»


می‌خواستم در 16 سالگی به بزرگسالان سپاهان بروم


موضوع بعدی صحبت با مهدی پور درباره دلیل جدایی‌اش از سپاهان در 16 سالگی بود. او در واکنش به این سوال توضیح داد:« خب در سن 16 سالگی کاپیتان تیم ملی نوجوانان بودم. پیش آقای ساکت رفتم و گفتم می خواهم به تیم ملی بزرگسالان بروم. آقای ساکت می گفت باید صبر کنی ولی من خیلی مصر بودم. زمان آقای کرانچار یک بازی دوستانه برگزار شد و آقای کرانچار از من خوشش آمد و من به تمرین بزرگسالان رفتم ولی در آن مقطع تیم سپاهان خیلی پرمهره بود و بازیکنان خیلی خوبی در تیم بودند و به من بازی نمی رسید و تصمیم گرفتم جدا شوم. بعد به ذوب آهن آمدم و یکسال هم در این تیم بودم ولی در ذوب آهن هم به من بازی نرسید. به راه آهن رفتم و اینجا بود که اقای ابراهیم زاده به عنوان اولین مربی به من بازی دادند.»

 

قرار بود کی روش به تیم ملی دعوتم کند ولی ..


مهدی پور در ادامه به حضور در راه آهن و جا ماندنش از لیست تیم ملی اشاره کرد و افزود:« در راه آهن سه یا چهار بازی کردم. به من گفتند که قرار است کی روش به تیم ملی دعوتت کند ولی در بازی با تراکتور دستم شکست. شکستگی بدی بود و حول و حوش سه چهار ماه طول کشید تا به بازی ها برگردم و تا برگشتم فصل تمام شد و قضیه تیم ملی در همین سه چهار ماه تمام شد. بعد از این دوران بود که به ذوب آهن برگشتم و استارت دوران خوبم رقم خورد.»


آقای گل‌محمدی و حسینی به ما اعتماد کردند


بخش بعدی حرف های مهدی پور در رابطه با نقش یحیی گل محمدی و مجتبی حسینی در فوتبالش بود. او در این مورد گفت:« درست است که فوتبالیست باید خودش تلاش کند ولی این دو مربی به من اعتماد کردند. من و احسان و دانیال تقریبا هم سن هستیم و در یک برهه به ما فرصت بازی رسید. سال های بسیار خوبی در ذوب آهن داشتیم. مربیان به ما اعتماد کردند. ما در آن سال ها دو بار قهرمان جام حذفی شدیم و در بازی های لیگ قهرمانان اسیا هم نماینده شایسته ای برای ایران بودیم. با بچه ها که صحبت می کنیم، آن دوران را بهترین دوران فوتبالی خودمان تا الان می دانیم.»


دستیاران قلعه نویی می‌توانند شهادت بدهند


سوال بعدی از مهدی پور در رابطه با جدایی او، احسان پهلوان و دانیال اسماعیلی فر در میانه لیگ هفدهم بود. در آن مقطع آنها برای خدمت سربازی از ذوب آهن جدا شدند و امیرقلعه نویی از عملکردی که آنها طی نیم فصل اول داشتند، ناراحت بود. او در واکنش به این موضوع اینطور واکنش نشان داد:« باید این موضوع را یک مقدار بازتر کنم. باید به عقب تر بروم. اول فصل ما تیم خیلی خوبی داشتیم و در ترکیه یک تیم لیگ برتری ترکیه و تیم ملی ازبکستان را بردیم ولی به یکباره هفت هشت بازیکن از جمله خود من مصدوم شدیم. مصدومیت من هم از ناحیه مچ پا بود و خیلی شدید بود. امیرخان به من اجازه داد به ایران برگردم و مراحل درمان را پیگیری کنم ولی 5 هفته اول را نبودم. قاسم هم بعد از من مصدوم بود. انتظار داشتیم فصل خیلی خوبی داشته باشیم ولی نشد. من هفته ششم برگشتم و هفته ای که برگشتم 6 بر صفر استقلال خوزستان را بردیم. من اما همچنان درد داشتم و با درد و آمپول می کردم. تا نیم فصل همین روند ادامه داشت. دستیاران آقای قلعه نویی می‌توانند در این مورد شهادت بدهند. بله من نمی توانستم صد در صد توانم را بگذارم. با این حال تا نیم فصل هر آنچه در توانم بود، انجام دادم. نیم فصل ولی بحث سربازی داشتیم و سرباز شدم و به خدمت تراکتور درآمدیم.»

 

از امیرقلعه نویی معذرت خواهی کردم


او سپس به ناراحتی امیرقلعه نویی اشاره کرد و افزود:« امیرخان یک مقدار از دست ما و به خصوص از دست من ناراحت شده بود. می گفت من تو را با مسئولیت خودم برای درمان به تهران فرستم. من از ایشان معذرت خواهی هم کرده ام ولی چاره ای نبود و باید به سربازی می رفتیم. امیرخان پرافتخارترین مربی ایران است و مرد بزرگی است. با این حال در آن مقطع باید انتخاب می کردیم.»

 

نمی رفتیم شاید مسیر فوتبالمان عوض می شد


او ادامه داد:« این یک انتخاب فوتبالی بود و این انتخاب خیلی کمک کرد به زندگی فوتبالی شخص خود من. شاید می شد آن را عقب انداخت ولی اگر عقب می انداختم، شاید دیگر تیمی برای رفتن نداشتم و شاید مسیر زندگی فوتبالی ام عوض می شد.»


قهرمان نشدن با تراکتور حسرت بزرگم است


او در مورد دوران حضور در تراکتور بیان کرد:« خب در آن دوران شرایط در تراکتور سخت بود. آقای گل محمدی بازیکن نداشت و پنجره نقل و انتقالات تیم هم بسته بود و به همین خاطر انتظارات از ما وقتی به تیم اضافه شدیم، خیلی بالا رفت. ما آمدیم و هر چه توان داشتیم، گذاشتیم. شرایط خیلی سختی بود. جو هواداری ضد آقا یحیی و سربازها شده بود ولی رفته رفته شرایطمان خیلی خوب شد. در تراکتور بازی های آسیایی هم داشتیم و این موضوع خیلی به ما کمک کرد. سال بعد در تراکتور تیم متفاوتی داشتیم. سه کاپیتان تیم ملی اضافه شدند و یک مربی سرشناس به نام جان توشاک. آن سال خیلی تیم خوبی بودیم و یکی از حسرت های بزرگ زندگی ام این است که قهرمانی را از دست دادیم.»

 

سه ماه کامل آموزشی داشتیم


بخش بعدی حرف های مهدی پور در رابطه با بازگشت به ذوب آهن برای حضور در لیگ قهرمانان آسیا بود. او در این مورد و رفتن به پادگان بیان کرد:« خب ذوب آهن دو بازی حساس با الاتحاد داشت ولی اتفاقاتی افتاد که ما را به پادگان فرستادند. سه ماه آموزشی رفتیم. ما در پادگان گفتیم که باید به ذوب اهن برگردیم و با یک تیم عربستانی بازی داریم. گفتیم بحث الان بحث ملی است. آقای آذری تلاش زیادی کرد و سه چهار روز قبل از بازی سرانجام به ما اجازه دادند که از پادگان خارج شویم.»

 

 

کلاش را در صدم ثانیه باز و بسته می کنم


مهدی پور سپس در پاسخ به این سوال که پس دوران آموزشی را به طور کامل به همراه دانیال و احسان طی کرده، توضیح داد:« بله همین الان تفنگ کلاش طوری در صدم ثانیه باز و بسته می کنم که کسی نمی‌تواند  (باخنده). سه و نیم صبح بیدار باش داشتیم. رژه می رفتیم و در کلاس های آموزشی شرکت می کردیم. در واقع هر کاری که یک سرباز در آموزشی انجام می‌دهد را ما انجام دادیم. پادگان ما یک منطقه نظامی نزدیک تبریز بود. مسئولان پادگان واقعا تا می‌توانستند به ما کمک کردند ولی قانون هم تا جایی به آنها اجازه می‌داد.»

وقتی دانیال کچل شد، فهمیدم شوخی نیست


هافبک دفاعی تیم فوتبال استقلال سپس به بخش دیگری از خاطر ات تلخ و شرین دوران سربازی اشاره کرد و گفت:« واقعا تا یک جایی فکر می کردیم شوخی است و دارند با ما شوخی می‌کنند. رفتیم لباس گرفتیم. لباس را با خنده پوشیدیم و بعد گفتند بروید به آرایشگاه. ما تازه در آرایشگاه حس کردیم که ماجرا جدی است. وقتی ماشین شماره 4 رفت روی سر دانیال ما تازه فهمیدیم که قضیه جدی است. جالب اینکه ما به بازی های آسیایی رفتیم و البته در آن دو بازی متاسفانه حذف شدیم. سه هفته از دوران آموزشی باقی مانده بود و وقتی برگشتیم دوباره ما را به پادگان فرستادند. یعنی ما بعد از بازی های آسیایی دوباره به پادگان برگشتیم و تا هفته پنجم (لیگ نوزدهم) با ذوب آهن نبودیم. یعنی یک شرایط سختی بود که ترکش های آن تا پایان نیم فصل اول لیگ نوزدهم حداقل با من باقی مانده بود. ما با ذوب آهن بودیم ولی خودمان نبودیم.»

 

اگر یک جوان بود، شاید فوتبالش نابود می‌شد


هافبک سابق سپاهان، ذوب آهن و راه آهن اضافه کرد:« به هر حال پادگان است و تا بدنم به شرایط نرمال بازگشت هفته بیستم بود. به هر حال پادگان بودیم و غذای درست و حسابی نمی خوردیم. درگیر مسائل نظامی بودیم که میان فوتبالیست ها عرف نیست. ما سال قبلش با تراکتور شرایط خوبی داشتیم و شاید اگر یک بازیکن جوان تر بود، اصلا فوتبالش نابود می‌شد ولی ما این دوره را سپری کردیم.»

 

امکان هفته اول خدمت گریه نکرده باشی!


مهدی پور در مورد خاطراتش از دوران آموزشی و سختی های آن گفت:« خب به غیر از من و  دانیال و احسان، قائم اسلامی خواه و رضا شربتی هم با ما بودند. واقعا کسی که خدمت رفته می‌داند، که امکان ندارد که هفته اول گریه نکنی. شرایط خاص است. ما 5 نفر اگر با هم نبودیم، اصلا دوام نمی آوردیم. مثلا زمان هایی می شد که دیگر تحمل نداشتم و آنها من را آرام می کردند یا دانیال از کوره در می رفت و ما او را آرام می کردیم.»

 

اینقدر در سربازی دارم، در چند سال فوتبالی ندارم


او سپس به خاطرات خوش اشاره کرد و گفت:« مثلا دانیال همیشه تخت من را آنکارد می کرد. واقعا اینقدر که ما در این سه ماه خاطره داریم، در این چند سال فوتبال نداریم. می خواستیم برویم، گفتند، به کسی نگوئید، چه کسانی هستید ولی خب در آذربایجان همه می دانستند که 5 بازیکن تراکتور قرار است بیایند. من هنوز با چند هم دوره خدمتم در اتباط هستم.»


ایراد نتیجه نگرفتن ذوب‌آهن بازیکنان نبودند


بخش بعدی حرف های مهدی پور در رابطه با شرایط بسیار بد ذوب آهن در لیگ نوزدهم بود. او در توضیح مشکلات ذوب آهن در فصلی که گذشت بیان کرد:« تیم ما از نظر مهره در میان 5 تیم اول ایران بود. وقتی شما به اسکلت تیم نگاه می کنید، می بینید که همه در میان بهترین های لیگ بودند. با این شرایط وقتی نتیجه نمی گیرید، ایراد یک جای دیگر است و باید آن را پیدا کنید. بچه ها هر چه در توان داشتند را گذاشتند ولی نشد. همیشه به نظرم موفقیت از ثبات می آید. زمانی که ما در ذوب آهن نتیجه می گرفتیم، هم در بخش مدیریت ثبات داشتم و هر در بخش مربیگری. بازیکنان هم حفظ می شدند و تیم نتیجه می گرفت. ولی سال گذشته ما هم در بحث مدیریتی تغییرات زیادی داشتیم و هر مربیگری و نتایج خوبی هم نگرفتیم.»

 

انگار مسئولان ذوب‌آهن قصد نگه داشتن من را نداشتند


سوال بعدی درباره جدایی از ذوب آهن بود و اینکه آیا شکایت باشگاه فصل گذشته اش به جایی خواهد رسید.؟ او در واکنش به این سوال عنوان کرد:« من قانونی فسخ کرده ام. البته من همیشه برای ذوب آهن احترام قائلم و هر وقت حال آنها خوب باشد، حال من هم خوب است. آنها می توانند شکایت کنند ولی مطالبات من بیش از 2 ماه عقب افتاد. ما بر اساس قوانینی که موجود است به باشگاه نامه زدیم که مطالبات را طی 10 روز به من بدهد ولی باشگاه پاسخی به نامه من نداد. اگر آنها می خواستند من را نگه دارند، می توانستند مطالبات من را بدهند ولی مسئولان باشگاه نمی دانم به چه دلیلی اینکار را نکردند و من هم از حق قانونی ام استفاده کردم و فسخ کردم. حسن نیت من مکتوب است و همه مدارک را هم دارم. ذوب اهن حق داشته که شکایت کند ولی می رویم و صحبت می کنیم. حتی باشگاه از من شماره حساب جدید خواست  و من دادم ولی باز هم پولی واریز نشد. بعد هم من با آقا قاسم حدادی فر کاپیتان ارزشمند تیم صحبت کردم و گفتم اگر باشگاه مایل به حفظ من است، بگوئید ولی این را بدانید وقتی این همه بازیکن از تیم جدا شده اند، حتما مشکلی هست. وقتی بازیکنی می رود تمرین ولی توپ را به بیرون می زند و دوست ندارد، بماند، حتما مشکلی هست. باید آنهایی که دلشان برای باشگاه می سوزد، ورود کنند و ببینند مشکل چیست که هیچ کس دوست ندارد، بماند.»

با مشورت استقلال را انتخاب کردم


از مهدی پور در رابطه با سایر پیشنهاداتش از نظیر پرسپولیس و سپاهان پرسیدیم و او گفت:« پیشنهاداتی از تیم های مختلف نظیر سپاهان داشتم ولی با مشورت هایی که به خصوص با پدرم انجام دادم، تصمیم گرفتم که استقلال را انتخاب کنم و امیدوارم اتفاقات خیلی خوبی برایمان رخ بدهد.»

 

 

مذاکراتم با استقلال طول کشید، چون ...


او در مورد چرایی طول کشیدن مذاکرات میان او و استقلال گفت:« دلیل این موضوع از طرف من نبود. باشگاه استقلال از من زمان خواست تا مربی مشخص شود. شاید مربی من را نمی خواست. وقتی هم حاج محمود انتخاب شد، قرارداد بستیم.»


وقت هوادار بودن نداشتم، حرفه‌ای هستم


او در مورد پیشنهاد پرسپولیس و اینکه چرا به این تیم ملحق نشد، اضافه کرد:« خب روند اینطور پیش رفت. یک موضوعی را هم باید اینجا بگویم، چون من خیلی زود وارد دنیای حرفه ای شدم و از 9 سالگی به تیم ملی دعوت شدم و عضو سپاهان بودم، هیچ وقت هوادار نبودم. تا زمانی که سپاهان بودم، دوست داشتم سپاهان ببرد و بعد هم ذوب آهن. کار برای من طوری پیش رفت که اجازه هوادار شدن نداشتم. الان هم هر کاری بتوانم برای استقلال انجام خواهم داد. امیدوارم در تیم‌های قبلی هم این را نشان داده باشم. استقلال داستانش برای من اهمیت دوچندانی دارد و تلاش زیادی خواهم کرد.»

 

هافبک باکس تو باکس هستم


از مهدی در مورد شکل بازی خودش پرسیدیم و او اینطور توضیح داد:« من هافبک دفاعی تخریبی نیستم. می شود شکل فوتبال من را باکس تو باکس تعریف کرد. بازیکنی که هم می جنگد و هم بازیسازی می کند. تعریف هافبک باکس تو باکس را اولین مرتبه آقای مجتبی حسینی به من گفت و گفت که سبک روز هافبک های دفاعی دنیا همینطور است.»

 

دوست داشتم علی کریمی بماند


از مهدی مهدی پور در رابطه با علی کریمی پرسیدیم و اینکه آیا از جدایی این بازیکن خوشحال شده یا خیر که او تاکید کرد و افزود:« نه اصلا. من قبل از رفتن علی کریمی هم چند بار مصاحبه کردم و این موضوع را گفتم و گفتم که دوست دارم بماند. ما از سن خیلی کم با هم بودیم و دوست داشتم بماند و به تیم کمک کند. با این حال او با توجه به شرایطش تصمیم گرفت و امیدوارم در ادامه مسیر فوتبالی اش موفق باشید.»

 

برای جایگاهم در استقلال زمان نیاز دارم


او سپس در رابطه با جایگزینی با علی کریمی در استقلال بیان کرد:« راستش من از این موضع خیلی خوشم نمی آید. علی کریمی در استقلال بی نهایت زحمت کشید و جایگاه خودش را دارد. علی کریمی شاید در ابتدا نتوانست به آن صورت انتظارات را برآورده کند ولی به مرور زمان جا افتاد و همان مهره ای شد که انتظار داشتند. من هم نیامدم جای علی کریمی را بگیرم. من آمده ام تا جایگاه خودم را به دست بیاورم و تمام تلاشم را می کنم تا با شرایط هماهنگ شوم ولی من هم به زمان نیاز دارم. یک مثال در رابطه با این موضوع وجود دارد؛ شما وقتی محل زندگی خودتان را هم عوض می کنید، نیاز به زمان دارید برای هماهنگی با محیط جدید. فوتبال هم وقتی تیم عوض می کنید، همینطور است. وقتی رنگ لباستان عوض می شود، به زمان نیاز دارید. حالا تیم استقلال که شرایط سخت تری دارد. استقلال هم 30 میلیون هوادار دارد و خیلی از آنها زندگی شان را با استقلال تنظیم می کنند.»

 

با فرشید گرم گرفتم، فردا تست او مثبت شد


از مهدی پور در رابطه با چگونگی ابتلا به ویروس کرونا پرسیدم. او در واکنش به این سوال با در نظر  گرفتن عکسی که از او در کنار محمد دانشگر منتشر شده، گفت:« خب من و محمد با هم مثبت شده بودیم. قبل از ما فرشید اسماعیلی. من و فرشید و محمد، از بچگی با هم در اردوهای ملی بودیم. وقتی من به رختکن استقلال رسیدم، با هم گرم گرفتیم و فردای آن روز فهمیدیم که تست فرشید مثبت شده است. بعدش هم که من و محمد (دانشگر) مثبت شدیم. دوران قرنطینه برای ما خیلی سخت نبود ولی متاسفانه دو هفته از تمرینات را از دست دادم. همین الان من و محمد بدنمان از بقیه تیم عقب تر است و نسبت به مابقی بچه ها نیاز به زمان بیشتر داریم تا به آمادگی برسیم.»

 

شاید به هفته اول نرسیم


او در مورد اینکه چقدر احتمال وجود دارد که او و چند بازیکن دیگر بتوانند با توجه به بسته بودن پنجره نقل و انتقالات برای استقلال در بازی اول بازی کنند، گفت: صحبتی که انجام شده، این است که پنجره قبل از بازی اول باز خواهد شد. باشگاه هم در تلاش است که تیم با تمام توان کارش را شروع کند. البته این امکان هم وجود دارد که بازی اول این اتفاق نیفتد و هفته اول را از دست بدهیم.»
 

بازی‌های ذوب را برای استقلال می‌کردم، تیم ملی بودم


از مهدی پور در مورد شانس حضورش در اردوی تیم ملی با حضور در استقلال پرسیدیم و او در واکنش به این سوال اینطور پاسخ داد:« قطعا پیگیر این قضیه هستم تا با ارائه عملکرد خوب به تیم ملی دعوت شوم. شاید اگر بازی هایی که برای ذوب آهن کردم، برای استقلال انجام می دادم به تیم ملی دعوت می شدم. حالا به استقلال آمده ام و امیدوارم به تیم ملی هم دعوت شوم.»

 

شاید بعد از فوتبالم، گیاه خوار شدم


بخش عمده ای از یک وعده غذایی مهدی مهدی پور به سالاد اختصاص پیدا می کند و این موضوع دستمایه طنز برای هم تیمی هایش شده است. هافبک جدید استقلال با خنده به این موضوع واکنش نشان داد و گفت:« من یک مقداری علاقمندم. سالاد جزو جدانشدنی تغذیه من است و اینقدر به آن علاقمندم که شاید بعد از فوتبالم گیاه خوار شدم. اصلا طوری شده که سالاد می آوردند، بچه ها شعر تولد تولد می خواندند و زوم شده اند روی این داستان.»

 

خیلی به این استقلال خوش بین هستم


حرف های پایانی مهدی پور هم به این شکل به زبان آمد:« من آمده ام به تیم بزرگ استقلال کمک کنم. امسال هم تیم خوبی داریم. خیلی خوش بین هستم به این تیم. امیدوارم با بقیه بازیکنان، کادر فنی و مسئولان دست به دست هم بدهیم و استقلال را به جایی که استحقاقش را دارد، برسانیم.»

 

منبع : ورزش سه
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها