کد خبر: ۵۱۳۷۲۹
زمان انتشار: ۱۰:۲۸     ۲۱ شهريور ۱۴۰۱
در همه سال‌هایی که آژانس با رویکردی سیاسی مساله هسته‌ای ایران را حل‌نشده باقی گذاشته است، مواجهه غیر چهارچوب‌مند در برابر تهران بهترین ابزاری بوده است که راه بهانه‌جویی را همیشه باز گذاشته است.

به گزارش سرویس بین‌الملل  پایگاه 598، از زمان آغاز مذاکرات احیای برجام بین ایران و اعضای 1+4 حدودا یک‌سال‌ونیم می‌گذرد. در این مدت طرف ایرانی با یک ثبات موضع رفع تحریم‌ها، راستی‌آزمایی، تضمین و بسته‌شدن پرونده‌های ادعایی علیه برنامه صلح‌آمیزهسته‌ای خود را به‌عنوان شروط توافق مطرح کرده است.

طرف مقابل اما علاوه‌بر نداشتن ثبات در موضع‌گیری بارها با اقدامات ضدایرانی نشان داده که در رسیدن به یک توافق خوب با ایران جدی نبوده و صرفا کسب منافع حداکثری خود را دنبال می‌کند. گسترش یافتن دامنه امواج شدید تحریمی علیه نهادها و افراد ایرانی نمونه‌ای از همین اقدامات غیرسازنده است که باعث شده لیست تحریمی آمریکا در آخرین به‌روزرسانی خود حتی وزیر اطلاعات کشورمان را نیز شامل شود.

نهایتا همین رویکرد غیرسازنده طرف غربی باعث شد تا مذاکرات در اسفندماه سال گذشته دچار وقفه‌ای چندماهه شده و حتی تا آستانه شکست نیز برود. رویکردی که انتشار بیانیه ضد ایرانی 2 روز گذشته تروئیکای اروپایی نشان داد مجددا در دستورکار این طرف‌ها قرار گرفته است.

در ادامه به بررسی بیاینه 2 روز پیش تروئیکای اروپایی پرداخته‌ایم بیانیه‌ای که آغاز یک سناریوی ضدایرانی است و به‌نوعی تکرار سناریوی شکست‌خورده چند ماه پیش طرف غربی محسوب می‌شود و همچون گذشته عدم عقب‌نشینی ایران از مواضع خود می‌تواند آن را به شکست منجر کند. 

  بیانیه ضدایرانی اروپا
حدود یک‌ماه از ارائه پیش‌نویس اتحادیه اروپا برای رسیدن به یک توافق بر سر چگونگی رفع تحریم‌های ایران و بازگشت آمریکا می‌گذرد. این پیش‌نویس تاکنون 2 بار بین ایران و آمریکا دست‌به‌دست شده است. درحالی‌که جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پاسخ‌های 2 طرف را در دور اول مثبت ارزیابی کرده بود به یکباره این رویه تغییر کرد. درحالی‌که طرف آمریکایی هنوز به‌طور رسمی پاسخی به پیشنهادهای ایران نداده است، تروئیکای اروپایی در نقش پیش‌قراول حمله به ایران ظاهرشده و با انداختن توپ مذاکرات در زمین ایران سعی در مقصرنمایی تهران به‌عنوان عامل توقف مذاکرات داشته‌اند.

در این بیانیه بدون اینکه مسئولیت آمریکا در رفع تحریم‌ها مورد اشاره قرار گیرد آمده است: «اوایل ماه آگوست بعد از یک‌سال‌ونیم مذاکره، هماهنگ‌کننده برجام متونی را ارائه کرد که بازگشت ایران به پایبندی به تعهدات برجامی و بازگشت آمریکا به توافق را میسر می‌کند. درحالی که ایران در مراحل پیشین هم اعلام کرده بود از مطالبه خود مبنی‌بر بسته‌شدن پرونده‌های ادعایی آژانس کوتاه نخواهد آمد، تروئیکای اروپایی در بیانیه خود مدعی شده‌اند ایران با مغتنم‌نشمردن فرصت توافق اخیرا این درخواست‌ها را مطرح کرده و تردید‌های جدی برای رسیدن به توافق به‌وجود آورده است.»

این بیانیه واکنش نماینده روسیه در مذاکرات وین را نیز برانگیخت. میخائیل اولیانوف این اقدام تروئیکای اروپایی را درلحظه حساس گفت‌وگوهای وین و در آستانه نشست شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بسیار نابهنگام توصیف کرد.

مرور مواضع تروئیکای اروپایی و سابقه آنها در تصویب قطعنامه علیه ایران در شورای حکام نشان می‌دهد که طرف‌های اروپایی برخلاف اولیانوف زمان‌سنجی‌شان را به نحو دیگری تنظیم کرده‌اند و احتمالا به‌دنبال اجرای یک سناریوی تکراری در این زمان نا‌‌بهنگامند. 

  بازی تکراری 
بیانیه، قطعنامه و ضرب‌الاجل، پلان‌های مختلف یک تئاتر تکراری است که پیش از این تروئیکای اروپایی به کارگردانی آمریکا آن را بازی کرده بودند. تئاتری که البته مطابق میل گردانندگان صحنه به پایان نرسید و احتمالا قرار است دوباره اکران شود.

طرف‌های غربی سال گذشته بعد از آنکه چندین ضرب‌الاجل برای رسیدن به توافق تعیین کردند و نهایتا تلاش‌شان برای عدول ایران از خطوط قرمزش با شکست مواجه شد، بدون اینکه شکست مذاکرات را اعلام کنند صحنه مذاکره را ترک کردند.

ایران اما با آگاهی از اینکه این وقفه صرفا یک نمایش تهدیدآمیز توسط اروپای غرق در بحران انرژی است با آژانس وارد مذاکره شده و بسته‌شدن پرونده‌های ادعایی علیه برنامه هسته‌ای خود را از این طریق دنبال کرد. اگرچه برمبنای این مذاکرات قرار شد آژانس طی چند مرحله ادعاهای خود درمورد برنامه هسته‌ای را ارزیابی کرده و نهایتا نیز پرونده‌های اعلامی را مختومه اعلام کند اما آنچه رخ‌داد کاملا خلاف این تفاهم بود.

قبل از آنکه آژانس آخرین مرحله ارزیابی خود از تاسیسات هسته‌ای ایران را انجام دهد، تروئیکای اروپایی با استناد به گزارش‌های درزیافته از بازرسی‌های آژانس علیه ایران بیانیه‌ای تهیه کرده و نهایتا نیز بعد از قرائت این بیانیه در جلسه مجمع عمومی آژانس که 18 خردادماه امسال برگزارشد یک قطعنامه ضدایرانی را به تصویب رساندند.

درز یافتن گزارش‌های محرمانه آژنس آن‌هم قبل از اینکه مراحل ارزیابی پایان یابد نشان می‌دهد آژانس برمبنای یک سناریوی سیاسی ازپیش طراحی‌شده درحال ایفای نقش بوده است. بعد از آنکه رویکرد تهدیدآمیز علیه ایران به بن‌بست خورد، وقفه نمایشی نیز پایان یافته و اتحادیه اروپا با ارائه یک پیش‌نویس مذاکرات را به جریان می‌اندازد و مدعی می‌شود ایران صرفا باید با آری یا خیر به آن پاسخ دهد.

ایران اما بدون‌توجه به این لحن تحکم‌آمیز پیشنهادهای خود را بر پیش‌نویس اتحادیه اروپا افزوده و اتفاقا این پیشنهادات نیز مورد استقبال مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا قرار می‌گیرد تا ثابت شود ضرب‌الاجل‌های اعلامی بیش از آنکه با هدف تحت‌فشار قراردادن ایران طراحی شده باشد ناشی از فشاری است که بحران انرژی به اتحادیه اروپا تحمیل کرده است.

حال بعد از 2 بار دست‌به‌دست شدن پیش‌نویس اتحادیه اروپا بین ایران و آمریکا این واشنگتن است که باید پاسخ نهایی خود را ارائه دهد. پاسخی که تحت‌تاثیر انتخابات کنگره ممکن است منفی باشد اما قطعا به معنی شکست قطعی مذاکرات نخواهد بود. با درنظرگرفتن این احتمالات، چرایی تکرار سناریوی ضدایرانی را بهتر می‌توان درک کرد. سناریویی که حداقل دستاورد آن می‌تواند مقصر جلوه‌دادن ایران برای یک وقفه احتمالی چندماهه باشد. درنهایت اما مقاومت ایران طرف‌های غربی را وادار به بازگشت پای میز مذاکره آن‌هم در آستانه زمستان خواهد کرد، همان‌طور که یک‌بار در تابستانی به‌مراتب گرم‌تر آنها را بازگردانده بود. 

  آیا پرونده‌های ادعایی قابل بسته‌شدن است؟
غیرسیاسی بودن آژانس مهم‌ترین بهانه‌ای است که طرف‌های غربی برای تن‌ندادن به خواسته ایران مبنی‌بر بسته‌شدن پرونده‌های ادعایی آژانس مطرح می‌کنند. سابقه تاریخی این نهاد اما خلاف این امر را اثبات می‌کند.

تفاوت رفتاری آژانس در مورد کره‌جنوبی به‌عنوان یک کشور متحد آمریکا مثال خوبی برای اثبات رویکرد سیاسی آژانس است. 20 سال پیش، همان‌زمان که موضوع هسته‌ای ایران ناگهان به‌صورت عمده در سطح جهان مطرح شد، کره‌جنوبی درحد آزمایشگاهی، غنی‌سازی اورانیوم در سطح 98 درصد انجام داده بود، یعنی به وضوح روی تسلیحات هسته‌ای(بمب) کار می‌کرد. اما به یکباره آژانس مساله کره‌جنوبی را مختومه اعلام کرد.

برای اثبات رویکرد سیاسی آژانس اظهارات سیروس ناصری نماینده اسبق ایران در مقر سازمان‌ملل نیز قابل‌توجه است. ناصری با ذکر یک مثال رویکرد سیاسی آژانس را این‌گونه توضیح می‌دهد: «مثلا می‌گفتند ورقه‌ای مانند side letter(نامه جانبی) می‌دهیم که مساله شما حل‌شده اما نخواهید این را علنی کنیم، چون از لحاظ سیاسی باید به ما اجازه داده شود. یعنی آمانو باید پیغامی از آمریکا می‌گرفت که اجازه داده‌اند مساله را در آژانس جمع کنند.» 

  پیشنهادهایی برای مواجهه با آژانس
در همه سال‌هایی که آژانس با رویکردی سیاسی مساله هسته‌ای ایران را حل‌نشده باقی گذاشته است، مواجهه غیر چهارچوب‌مند در برابر تهران بهترین ابزاری بوده است که راه بهانه‌جویی را همیشه باز گذاشته است.

آژانس با استفاده از این ابزار همواره همچون یک بازرس بدون اینکه خود را ملزم به اثبات اتهامات ببیند از ایران توقع پاسخگویی در برابر هر اتهام بدون پایه و اساسی را داشته است. اگر این نهاد به جایگاه داوری خود پایبند می‌بود طبعا ایران نیز باید این حق را پیدا می‌کرد تا از آژانس بخواهد مدارکی را که با استناد به آنها اتهامی علیه ایران مطرح شده را ارائه دهد.

آژانس اما همواره بدون اینکه نیازی به ارائه مدارک ببیند یا اصلا مدرکی داشته باشد اتهامی را طرح می‌کند. این شیوه باعث می‌شود تا پاسخگویی ایران به آژانس به رفع اتهامات کمکی نکند بلکه بابی برای طرح ادعاهای جدید را روی این نهاد بگشاید.

برای جلوگیری از چنین مواجهه‌ای، پاسخگویی به آژانس طراحی چهارچوب‌هایی را می‌طلبد که حداقل بتواند چگونگی طرح سوال، پاسخگویی و ارائه مدارک را تعیین کرده و مواجهه آژانس با ایران را از حالت غیرضابطه‌مند کنونی خارج کند، علاوه‌بر ضابطه‌مندکردن نظارت‌های آژانس، ایران باید برای تن‌دادن به نظارت‌ها نیز محدودیت‌هایی همچون کاهش تعداد بازرسان و دوربین‌های نظارتی را قائل شود و همچنین جلوگیری از اجرای نظارت‌های فراپادمانی را تا زمان تحقق تعهدات طرف‌های غربی به‌طور جدی‌تری در دستورکار قرار دهد.

این شیوه مواجهه شاید نتواند بهانه‌جویی آژانس در مقابل ایران را متوقف کند اما قطعا در کاهش تعداد اتهامات علیه ایران موثر خواهد بود.

منبع: فرهیختگان

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها