کد خبر: ۵۲۸۷۹
زمان انتشار: ۰۱:۲۶     ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۱
چند وقتي است بعضي مسئولين با بهانه كردن هر موضوعي، كلي براي هم شاخ و شانه كشيده، بي هيچ ملاحظه اي، پاي اين دعوا را به گليم رسانه ها باز مي كنند. اين مسئله حتي منجر به بگومگوي گاه و بي گاه سران قوا شده. من اما برخلاف خيلي از دلسوزان، معتقدم هرچه مسئولين بيشتر با هم دعوا كنند، اين منازعه باعث گذر آسان تر از پيچ تاريخي مي شود. يعني شدت و اندازه دعواي آقايان، با عبور از پيچ حساس، نه فقط رابطه معكوس ندارد، بلكه رابطه مستقيم دارد. دلايل زير را بخوانيد، قضاوت با خودتان.
حساب كار دشمن، دستش مي آيد/ مهم ترين سود دعواي دست اندركاران، اين است كه دشمن با خود مي گويد؛ وقتي مسئولين نظام در انتقاد از همديگر، كار را به مرز دعوا مي كشانند، ببين در روز مبادا، دهان ما به عنوان نظام سلطه را چگونه مسواك خواهند كرد! بديهي است منازعات اخير قواي مقننه و مجريه در برخي سطوح، اينگونه در ذهن دشمن تحليل مي شود؛ اينها كه به خودشان رحم نمي كنند، حكما در نبرد با ما، مي زنند پدر صاحب بچه كاخ سفيد را درمي آورند!
بي اثر نشان دادن تحريم اقتصادي/ از جمله محسنات منازعات اخير، گند زدن در مقام عمل به بحث تحريم هوشمند است. بالطبع دعواي فلان نماينده مجلس با بهمان وزير دولت، در بطن خود، بيانگر بي اثر بودن تحريم هاست! وقتي بي خيال تبعات احتمالي تحريم، مسئولين عليه هم حرف هاي درشت مي زنند، در عالم جنگ رواني، اثرات مخربي در ذهن دشمن مي گذارد!
روحيه دادن به ورزشكاران، دلاوران و نام آوران در آستانه المپيك/ قدر مسلم بگو مگوي آقايان با هم، كه عمدتاً تا مرز وزن كشي و گروكشي هم مي رود، سبب نهادينه شدن فضاي رقابت در ميان ورزشكاران راه يافته به المپيك خواهد شد! لابد مستحضر هستيد كه ورزشكار در المپيك بايد مثل خروس جنگي به ميدان برود و حقش را از رقيب بگيرد. آيا چنين امري، در فضاي آرام محقق مي شود يا در فضاي جنجالي؟! قطعاً جنجالي! فضا بايد برود به سمت خون و خون ريزي!!
لوس بار نيامدن مردم/ يكي از مهم ترين مزاياي دعواي قواي 3گانه با يكديگر، مردم را سنگ زيرين آسياب بار آوردن در كشاكش دهر است. طبعاً وقتي مسئولين به فكر مشكلات مردم به ويژه گراني باشند، اين مهم باعث مي شود مردم، حل هر مشكلي را از دست اندركاران تمنا داشته باشند. در حالي كه در دولت مدرن، مردم بايد روي پاي خودشان بايستند، نه روي دوش دولت!
كمك به بيداري اسلامي/ لحظه اي تصور كنيد كه مسئولين با در نظر گرفتن شرايط خطير كنوني در دنياي اسلام، وحدت را براي خود در حكم يك فريضه تصور كنند. بله! چنين چيزي اگر چه در ظاهر، امر خوبي به نظر مي رسد، ليكن هر كشوري زنده به دعواي مسئولين آن است!! آيا ملل درگير در رخداد مبارك بيداري اسلامي، اختلافات موجود ميان بعضي قوا را حمل بر پويايي نظام نمي كنند؟! اگر هم نمي كنند، اين بي بصيرتي خودشان را مي رساند!!
تحت الشعاع قرار دادن منازعات خياباني/ حسن ديگر دعواي فلان مسئول با بهمان مدير، به حاشيه بردن منازعات خياباني است. از آنجا كه منازعات خياباني بعضاً به قتل و جنايت منتهي مي شود و چهره بدي از اجتماع ارائه مي دهد، همان بهتر كه جور به حاشيه راندن اين حوادث، سوار بر گرده اختلافات مسئولين باشد. نكته اين جاست كه مسئولين برخلاف قمه كش هاي قداره بند و اراذل و اوباش، نه آس و پاس، كه همچين با كلاس با هم دعوا مي كنند! از مناظره كه بالاتر دعوايي نبود؟! آخرش همه ديدند ختم به خير شد!!
سوژه دادن به اهل قلم، به خصوص طنزپردازان/ اين حسين شريعتمداري كه برمي دارد تيتر يك كيهان را به اين موضوع اختصاص مي دهد؛ «بگومگوي سران قوا... كشتي در پيچ تاريخي؟!» آيا متوجه هست كه در صورت عدم چنين بگومگويي، چه بلايي بر سر «گفت و شنود» مي آيد؟! وانگهي! دعوا را گذاشته اند كه بكني ديگر! البته از آقايان مي خواهم كه براي بگو مگوي خود، يك حد و مرزي، زوج و فردي، خط قرمزي، چيزي بگذارند. چندي است متأثر از تعدد سوژه، مانده ام به چي گير بدهم، چي بماند!
شيريني آشتي/ شكي نيست كه آشتي و مصالحه چيز خوبي است، اما آيا بدون دعوا و قهر و توي سر و كله هم زدن، اصلاً آشتي وجود خارجي خواهد داشت؟! لذا هرچه بگو مگو مشتي تر، آشتي بعدش، كشتي تر!! به يقين «آشتي آشتي با هم بريم تو كشتي» قبل از هر چيز محتاج دعواست!
¤¤¤
اما از شوخي گذشته، «جبهه مندلي» كجا و «جبهه صندلي» كجا؟! «جبهه بازي دراز » كجا و «جبهه اين دعواي دم دراز» كجا؟! دم شهدايي مثل محسن وزوايي گرم كه گاهي از فرط كار و ابتكار، روي همان صندلي كارشان مي خوابيدند، اما هرگز خواب صندلي نمي ديدند. ديروز 300 هزار شهيد در يك جبهه جا شدند، امروز در اين همه جبهه 300 نماينده جا نمي شوند! ديروز شهداي خط مقدم «الي بيت المقدس»، هنگام دعوا يقه استكبار را مي گرفتند، امروز يقه كي دست ماست؟! دوست يا دشمن؟! توده ملت در برابر جبهه دشمن، جز «جبهه ولايت فقيه» جبهه اي نمي شناسند. صندلي، جبهه نيست؛ مندلي، جبهه است. جبهه يكي، جنگ هم يكي!
منبع: کیهان
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
علی
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۷:۲۷ - ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۱
۰
۰
این سران قوا فبلا سر پیچ تاریخ چپ کردند .
در ضمن وزوایی صندلی نداشت . حتی سنگر هم نداشت . پشت خاکریز جاده خرمشهر اهواز
آرام گرفت . روحم به یادش شاد باد.
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها