
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری 598-رضا احمدزاده/ دونالد ترامپ با صدور فرمانی، نام وزارت دفاع را به «وزارت جنگ» تغییر داد. این اقدام در وهله اول شاید یک موضوع ساده و پیش پا افتاده باشد اما قطعاً فراتر از یک تغییر نمادین خواهد بود و به نظر میرسد بخشی از یک استراتژی پیچیده برای ارسال پیام قدرت و آمادگی تهاجمی باشد. پیامدهای سیاسی، نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک این اقدام گسترده است و اهداف دولت آمریکا در پنج سناریوی اصلی قابل بررسی است:
۱- بازگشت به سیاست تهاجمی مستقیم
پس از جنگ جهانی دوم، آمریکا خود را حافظ نظم جهانی معرفی کرد و سیاستهای خود را بر مقابله با کشورهایی قرار داد که خواهان تغییر این نظم بودند. اکنون با تهدیدهایی از سوی چین، روسیه و ایران، آمریکا میخواهد نشان دهد دیگر محدود به سیاست دفاعی نیست و آماده اقدام مستقیم علیه تهدیدات جهانی است. کارشناسان معتقدند تمرکز بر عملیات پیشدستانه، بازدارندگی هستهای و فناوریهای نوین رزمی افزایش خواهد یافت. بودجه تسلیحات پیشرفته و نیروهای واکنش سریع احتمالاً افزایش مییابد، متحدان نگران واکنشها هستند و رقبا به تقویت بازدارندگی خود میپردازند.
۲- واکنش به ناکارآمدی ائتلافها
نام «وزارت جنگ» پیام «ما خودمان مسئول امنیت خودمان هستیم» را منتقل میکند. در شرایطی که پیمانها و ائتلافها در مواجهه با تهدیدات جهانی ناکارآمد جلوه میکنند — مانند ناتو و کشورهای اروپایی در برابر توسعهطلبی روسیه در اروپای شرقی، ناکارآمدی پیمانهای دفاعی در جنوب شرقی آسیا در مقابل اقدامات چین در دریای چین جنوبی و تهدید تایوان، و همچنین آسیبپذیر بودن رژیم صهیونیستی در برابر حملات ایران — آمریکا با استقرار نیرو در مناطق بحرانی و تمرکز بر عملیات سریع نقش رهبری مستقیم خود را تقویت میکند. سرمایهگذاری در پایگاهها و افزایش هزینههای نظامی فشار اقتصادی بیشتری ایجاد میکند و متحدان را مجبور به تقویت توان دفاعی میسازد.
۳- فشار دیپلماتیک بر رقبا
تغییر نام میتواند به عنوان اهرمی برای فشار دیپلماتیک علیه رقبا مانند چین، روسیه و ایران عمل کند. این اقدام پیام آمادگی آمریکا برای استفاده از تمام ابزارهای قدرت خود را منتقل میکند و در مذاکرات بینالمللی نقش بازدارنده خواهد داشت. افزایش بودجه نظامی، متحدان را به درخواست شفافیت بیشتر و رقبا را به تقویت توان خود وادار میکند.
۴- مقابله با تهدیدات نوظهور و جنگهای ترکیبی
در عصر تهدیدات نوین، این تغییر نام نشاندهنده آمادگی آمریکا برای مقابله با جنگهای ترکیبی، سایبری و اقتصادی است. تمرکز بر فناوریهای نوین، پهپادها و نیروهای واکنش سریع نمایانگر یک استراتژی پیشگیرانه و انعطافپذیر است. سرمایهگذاری گسترده در صنایع دفاعی و پژوهشهای استراتژیک فرصت و چالش اقتصادی ایجاد میکند. متحدان باید هماهنگی بیشتری داشته باشند و رقبا نیز احتمالا تهدیدات نوین خود را افزایش خواهند داد. این اقدام را میتوان واکنشی به اتحاد تنگاتنگ نظامی چین، روسیه، ایران و کره شمالی دانست که به صورت آشکار در رژه ارتش چین در نشست شانگهای نمایش داده شد و نگرانیهای سردمداران آمریکا را افزایش داد.
۵- نمایش قدرت داخلی و جذب حمایت سیاسی
این اقدام نمادی از جذب حمایت گروههای داخلی طرفدار سیاست تهاجمی است. تمرکز بر نمایش قدرت از طریق مانورهای بزرگ و پروژههای نظامی نمایشی هم پیامی قاطع به جهان میدهد و هم وجهه دولت در داخل را تقویت میکند. هزینههای اقتصادی بالای این سناریو میتواند با نمایش توان دفاعی و پیام بازدارنده به متحدان و رقبا همراه شود.
در مجموع میتوان گفت درست است که تغییر نام وزارت دفاع به «وزارت جنگ» فراتر از یک اقدام نمادین است و پیام روشنی از آمادگی، قدرت و بازدارندگی آمریکا به جهان ارسال میکند اما این امر می تواند تنش های منطقه ای و جهانی را تشدید کرده و پایان عصر دیپلماسی و میدان داری سازمان های بین المللی و ورود قدرتهای نوظهور سیاسی – نظامی و تمدنی جدید به عرصه های مختلف باشد. والسلام