
به گزارش پایگاه خبری 598، سید جواد حسن نصرالله فرزند سید حسن نصرالله دبیرکل شهید حزب الله لبنان در گفتوگو با شبکه المیادین به بیان جزئیاتی ناگفته از زندگی شخصی پدرش و روابط او با همسر، فرزندان و سایر اعضای خانواده پرداخته است.
سید جواد نصرالله گفت: خبر شهادت پدرش را مانند سایر مردم از طریق تلویزیون و هنگام پخش بیانیه رسمی حزبالله دریافت کرده است. وی احساسات اولیه خود پس از دریافت خبر شهادت را «شوک محض» توصیف کرد و در عین حال گفت که با توجه به اتفاقاتی که پیش از بیانیه رخ داده بود، خانواده تا حدی برای چنین خبری آماده شده بود.
سید جواد افزود که ماهیت سیستم حفاظت از سید حسن نصرالله تفکیک شده بود و برخی عناصر آن همدیگر را نمیشناختند، بنابراین رساندن خبر به خانواده کمی دشوار بود. وی ادامه داد که سید هاشم صفی الدین خبر شهادت پدرش را تنها وقتی اعلام کرد که پیکر شهید مورد شناسایی قرار گرفت و نیروهای امدادی با چشمان خود او را دیدند.
آخرین دیدار با پدر
سید جواد در مورد پیشبینی شهادت توسط پدرش گفت که او احتمالا از حدود یک سال پیش میدانست که به شهادت خواهد رسید و فرزندانش را برای این اتفاق آماده میکرد، اما در عین حال صحبت زیادی نمیکرد و بار غم خود را به دوش کسی نمیانداخت. به گفته سید جواد، شهید سید حسن نصرالله قبل از شهادت در خداحافظی از همسرش گفته است که این آخرین باری است که همدیگر را ملاقات میکنیم. فرزند نصرالله درباره آخرین دیدارش با پدر گفت که در ماه ژوئن ۲۰۲۴ این دیدار با همراهی پدربزرگ و عموهایش انجام شد و صحبتهای آنها شخصی و خانوادگی و درباره خاطرات گذشته بود.
ناگفتههای فرزند شهید «نصرالله» از زندگی و شخصیت پدرش؛ مقتدرِ مهربان
سید جواد همچنین داستانهایی را به نقل از پدرش از دوران کودکی ایشان نقل میکند. پدرش میگفت: «وقتی میخواستیم فوتبال بازی کنیم، پولی برای خرید پیراهنهای شمارهدار نداشتیم، بنابراین یک قوطی رنگ میآوردیم و پیراهنهای سفید میپوشیدیم و شمارهها را با رنگ مینوشتیم.»
کودکی شهید سید حسن نصرالله سنگ بنای اصلی در شکلگیری شخصیت انسانی او و گرایشش به فقرا و افراد ساده و مردم به حاشیه رانده شده و مظلوم را ایجاد کرده بود.
سید حسن نصرالله و مطالعه عمیق
سید جواد، شهید سید حسن نصرالله را انسانی بسیار اهل مطالعه میداند که مطالعات خود را با درک و عمیق انجام میداد. وی میگوید: سید با وجود همه مشغلههایش حداقل هر دو روز یک کتاب میخواند، او هر روز باید مطالعه میکرد. نصرالله معتقد بود که دانش، مشورت، پرسش و عدم تعیین محدودیت در گفتوگو، افقها را باز میکند و علم انسان را افزایش میدهد.
سید جواد گفت که پدرش حتی کتابهای خواهرش را که در دانشگاه در رشته امور مالی و مدیریت تحصیل میکرد، گرفت و خواند. او کتابهای ادبی، سیاسی، خاطرات رؤسای جمهور و مسئولان دستگاههای امنیتی صهیونیستی و آمریکایی را میخواند تا ببیند آنها چه طرز فکری دارند.
شخصیت سیدحسن نصرالله «مردمی» بود
فرزند شهید سید حسن نصرالله، شخصیت پدرش را «بسیار مدمی» توصیف میکند و میگوید: هر چه میخواستی، میتوانستی از او بپرسی، به هر چه میخواستی میتوانستی اعتراض کنی و او برایت توضیح میداد. او سرزنشگر نبود، بلکه واقعیت مطالب را بیان میکرد. وی گفت که سید نصرالله او را در انتخاب کتابها، به ویژه کتابهای عقیدتی، راهنمایی میکرد.
وی میافزاید شهید نصرالله همیشه بر خواندن قرآن کریم تأکید میکرد و میگفت خواندن قرآن با یقین ارزش بسیار زیادی دارد. یقین است که بر عمل، رفتار و مسیر زندگی انسان منطبق است.
به گفته پسر سید حسن نصرالله، کتابی که شهید نصرالله به خواندن آن توصیه میکرد، «چهل حدیث» امام خمینی بود. ایشان همچنین به مباحث مهدویت علاقه زیادی داشت. سید جواد میگوید همواره از او درباره مهدویت سوال میکردیم و مسایل سیاسی را کنار میگذاشتیم و از او درباره ظهور میپرسیدیم.
سید حسن نصرالله در نقش یک پدر و همسر
سید جواد درباره شهید سید نصرالله به عنوان یک پدر صحبت کرد و گفت: موقعیتی که نیاز به قاطعیت دارد، او قاطع بود، هرگز روی کسی دست بلند نمیکرد، اما با نگاهش تو را در جای خود میخکوب میکرد. مثلاً وقتی میگفت کافی است، تو دیگر نمیتوانستی آن کار را تکرار کنی.
وی ویژگی غالب پدر را در مهربانی و نصیحت و شفاف کردن مسائل میداند و میافزاید که او بیدلیل کاری را به دیگران تحمیل نمیکرد و درباره دلایل کارها توضیح میداد. سید جواد تاکید میکند که روحیه پدر شاد بود، اما حتی شوخیهایش نیز او را از وقار و تعادل خارج نمیکرد. آنچه او را به عنوان یک پدر متمایز میکرد، این بود که سخاوت و عفو و گذشت را آموزش میداد.
آیا سید حسن نصرالله گریه میکرد؟
سید جواد گفت که به یاد ندارد پدرش برای شهادت سید هادی برادرش گریه کرده باشد، مگر در لحظه دریافت خبر شهادت که لحظهای با خود خلوت کرد. اما وقتی سرود یا خاطرهای یا برنامهای درباره خانواده شهدا تماشا میکرد، گریه میکرد. اشکهایش برای خانواده شهدا سخاوتمندانه بود.
وی میافزاید که سید حسن نصرالله از طرح برخی مسائل تفرقه برانگیر در جامعه ناراحت میشد.
سید جواد نصرالله در مورد رابطه شهید سید حسن نصرالله با همسرش، گفت: ما از او یاد گرفتیم که چگونه با همسرانمان رفتار کنیم، او در اوج اخلاق و مهربانی و ادب بود، همواره از مادر پشتیبانی میکرد و پناه و آرامشی او بود تا حداقل از نظر ذهنی و فکری به انجام مسئولیتهای خود بپردازد.
بزرگترین آرزوی سید حسن نصرالله
بزرگترین آرزوی شهید امت، آزادی قدس بود. سید جواد گفت که ایشان اعتقاد داشت که اگر از این آرمان حمایت نکند و جان و مال و فرزندانش را در این راه فدا نکند، زندگیش چه ارزشی خواهد داشت؟ سید یک فرد «ملیگرای» تمام عیار بود، زیرا پسرش را فدای کشور کرد.
ارتباط سید حسن نصرالله و مردم
سید جواد تأکید کرد که با حضور دائمی خود در میان مردم و در شبکههای اجتماعی، تلاش میکرد پیامهای مردم را به ویژه در موضوعات حساس به پدرش برساند، اما در موضوعات دیگر و برای کاهش فشار از او، پیامهای مردم را به شهید سید صفیالدین منتقل میکرد.
شخصیتهای الهام بخش برای سید حسن نصرالله
وی در مورد سیاستمداران لبنانی معتقد بود که نبیه بری، این سیاستمداران را به طور دقیق میشناسد و در برخورد با آنها باتجربه است. وی همچنین به طور قابل توجهی «سلیم الحص» نخستوزیر اسبق لبنان را دوست داشت و به او احترام میگذاشت.
در مورد شخصیتهای برجسته که شهید سید نصرالله تحت تأثیر آنها قرار گرفته بود و به خواندن زندگینامه آنها اهمیت میداد، علاوه بر امام موسی صدر میتوان از سید عباس موسوی و امام خمینی، نام برد. سید جواد تأکید کرد که پدرش به شدت تحت تأثیر اهل بیت (علیهم السلام) بود.