کد خبر: ۷۲۸۶۴
زمان انتشار: ۱۷:۱۱     ۲۱ مرداد ۱۳۹۱
سريال تاريخي مذهبي امام علي (ع) به كارگرداني داود ميرباقري يكي از ماندگارترين توليدات صدا و سيماي كشور در رابطه با زندگاني مولاي متقيان بود كه بسيار مورد استقبال مخاطبان واقع شد.
باشگاه خبرنگاران، سالهاي گذشته بانی فیلم با تني چند از عوامل اولين ساخته داود ميرباقري در عرصه تاريخي- مذهبي گپ کوتاهي داشته است كه با هم مي خوانيم.


مهدي فتحي از امام علي (ع) مي‌گويد


مهدي فتحي مي‌گفت: ابتدا از سوي داود ميرباقري ايفاي نقش ديگر به من پيشنهاد شد که به نظر کاراکتر پررنگ و لعابي در اجرا نبود. پس از خواندن فيلمنامه خودم درخواست ايفاي شخصيت عمروعاص رادادم که با موافقت ميرباقري همراه شد.

فتحي در خصوص ايفاي شخصيت عمروعاص گفت دلم نمي‌خواست اين شخصيت منفي تاريخي تاحدي منفور باشد که در تمام لحظات تخت ديده شود. من در نمايش وجوه مختلف اين شخصيت با داود ميرباقري مشورت داشتم و او نیز فيلمنامه را آنقدر خوب و منسجم نوشته بود که هرکدام از ديالوگ‌هاي اين شخصيت براي خودش جاي بازي داشت.

مرحوم فتحي درخصوص سکانس‌هاي ماندگار بازي خودش در همه حال به سکانسي که عمروعاص دمام زنان مي‌رقصيد و ... سخن مي‌گفت و معتقد بود گاهي اوقات خودم از رفتارهاي اين شخصيت اذيت مي‌شدم.

لبخند خاص فتحي براي شخصيت عمروعاص که پر از مکر و حيله و نيرنگ بود هنوز در ذهن مخاطب مانده و نمايش او از آرامش و خونسردي يک مغز متفکر (عمر وعاص) در کنار معاويه به حدي بود که مخاطب را هر لحظه از اين شخصيت تاريخي متنفرتر مي‌ساخت.

انوشيروان ارجمند:
ترفندهاي نمايشي داود ميرباقري از امتيازهاي سريال است


 
انوشيروان ارجمند بازيگر شخصيت اشعث کندي در سريال «امام علي (ع)» در خصوص حضورش در اين سريال مي‌گويد: به نظر من دليل اينکه کاري چه در سينما، چه در تلويزيون يا روي صحنه تئاتر موفق و ماندگار مي‌شود را بايد در همدلي، صميميت و يکدلي و يکپارچگي همه عوامل جستجو کرد.

خيلي‌ها هستند که دنبال مسائل مادي هستند و هر کاري را به خاطر مسائل اقتصادي انجام مي‌دهند، اما تمام عوامل اين پروژه از کارگردانان گرفته تا بازيگران، تصوير، طراحان صحنه و لباس و گريم و ... همه به دنبال يک اتفاق بودند تا يک حرکت ماندگار در سريال‌سازي تاريخي اين مملکت برجا بماند. ارادت تمام عوامل اين پروژه به مولا علي (ع) باعث شد که يکدل و صميمي تنها به موفقيت کار فکر کنند و دوست داشتند که در اين اتفاق سهيم باشند.

ارجمند در خصوص شخصيتي که در اين سريال بازي کرده مي‌گويد من نقش اشعث کندي را بازي کردم و فکر مي‌‌کنم اين سريال از آن دست آثاري بود که کارگردانش با هوش و ذکاوت خاص بازيگران را به درستي براي نقش‌هاي اصلي کار انتخاب کرد. اگر دقت کرده باشيد، تمام بازي‌ها در اين سريال خوب و قابل باور بود و هرگز تماشاگر از کار فاصله نمي‌گرفت.


ديالوگ ناراحت کننده عنايت‌ا... بخشي در سريال امام علي (ع)



عنايت بخشي بازيگر نقش ابن ذهب در سريال «امام علي (ع)» در خصوص حضورش در اين مجموعه تاريخي مي‌گويد: «اين شخصيت سرکرده نهرواني‌ها بود و حضور در اين کار هر لحظه‌اش خاطره است.
دليل ماندگاري اين مجموعه قبل از هر چيز قلم تواناي آقاي داود ميرباقري بود که همه به آن اذعان دارند و پس از آنها حس همکاري و همياري عوامل بود که با خلوص نيت در شرايط سخت آن مجموعه فعاليت مي‌کردند.
سريال امام علي (ع) از آن جا که با نام مولا (ع) مأنوس بود و مردم کشور ما با يک علاقه خاص و ارادت به ايشان سريال را دنبال مي‌کردند، هميشه در اذهان باقي مي‌ماند. اصلا نام مولا حال و هواي خاصي را به مردم ايران مي‌بخشد.
بخشي در ادامه گفت: يادم مي‌آيد در سريال من ديالوگي عليه مولا داشتم که هرگز نمي‌توانستم آن را ادا کنم. يک جورهايي هر طور با خودم کلنجار رفتم، نمي‌توانستم آن جمله را بگويم.
جمله اين بود «ما به روي علي شمشير خواهيم کشيد». اين مسئله را با داود ميرباقري در ميان گذاشتم. او مرا در آغوش کشيد، دلداري‌ام داد و گفت چاره‌اي نيست تو بازيگري و بايد اين جمله را به نحوه احسن ادا کني.
او افزود: ما سکانس‌هاي جنگ صفين را در تير و مرداد ماه و در بدترين شرايط آب و هواي بندرعباس ضبط کرديم. اگرچه قرار بود آن سکانس را در زمستان کار کنيم، اما به دليل اينکه سيل دکورها را تخريب کرد، مجبور شديم در تابستان جنگ صفين را در بندرعباس و در آن آب و هواي شرجي که در همه حال بالاي 50 درجه بود کار کنيم.
 
آب و هواي شرجي يک طرف، لباس‌هاي سنگين و گريم و کلاه خود و ... هم که در بسياري اوقات باعث مي‌شد حتي نتوانيم نفس بکشيم از سوي ديگر، شرايطي را ايجاد کرده بود که تنها نام و عشق علي (ع) قوت قلب بچه‌ها بود که کار کنند و دم نزنند.
 
بخشي تصريح کرد: شايد باورتان نشود در همان شرايط من، داريوش ارجمند، بهزاد فراهاني و ديگر دوستان حتي در روزهايي که کار نداشتيم هم سر صحنه حاضر مي‌شديم درخت و نخل مي‌کاشتيم، بيل مي‌زديم، خيمه برپا مي‌کرديم، کارهايي که در مسؤوليت ما نبود را فقط به خاطر جلو افتادن کار انجام مي‌داديم.
يادم مي‌آيد وقتي کار تمام مي‌شد و سوار پاترول مي‌شديم، براي بازگشتن نمي‌دانستيم بايد شيشه ماشين را پايين بکشيم يا بالا، چون اگر شيشه را پايين مي‌کشيديم حرم گرما اذيت مي‌کرد واگر نه، گرماي داخل ماشين غيرقابل تحمل مي‌شد.
بخشي در پايان گفت: صميميت و دلسوزي عوامل آن سريال را من در کمتر کاري ديدم و همين مسئله را عامل موفقيت مجموعه مي‌دانم.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها