کد خبر: ۱۱۳۸۸
زمان انتشار: ۱۵:۵۷     ۳۱ فروردين ۱۳۹۰
به باور سلیمی‌نمین، محمود احمدی‌نژاد چندی است که یاران راستین خود را از دست داده و اکنون در محاصره اغیار یارنما است.

به گزارش مشرق، عباس سلیمی‌نمین با انتقاد از طرح مفهوم «بیداری انسانی» به عنوان علت تحولات اخیرخاورمیانه که در کنفرانس خبری اخیر رئیس جمهور مطرح شد، به این نکته اشاره می کند که برخی از افراد نزدیک به رئیس جمهور، با هدف کسب مقام ریاست جمهوری در انتخابات سال 92، دولت احمدی نژاد را به ورطه اقدامات متناقض افکنده اند؛ یعنی از یکسو پادشاه اردن را به ایران دعوت می کنند و از سوی دیگر، او را «سفیانی» می خوانند. سلیمی نمین که در بیان نکات انتقادی اش راحت و پرصراحت است، در مصاحبه با خبرآنلاین از کوتاهی اصولگرایان در «حفظ احمدی نژاد» یاد می کند و بر سکوت اصولگرایان در مقام نقد رئیس جمهور مورد حمایتشان، افسوس می خورد.

***

با توجه به اینکه تحولات اخیر خاورمیانه در سطح کلان ناشی از «بیداری اسلامی» تحلیل می شود، به نظر شما تاکید رئیس جمهور بر «بیداری انسانی» به عنوان عامل وقوع این تحولات، چه دلایلی می تواند داشته باشد؟
وقتی برخی مسائل سیاسی در هم تنیده می شود، تشخیص آن موضوعات نیز تا حدی غامض می گردد. تصور من این است که وجود تمایلاتی در درون دولت برای بقا در قدرت، عملکردها و مواضعی کاملاً متناقض را موجب شده است. مثلاً تمایلات دینی آشکار‌‌‌ مردم در تجمعات مصر، یمن، اردن، عربستان، بحرین و سایر کشورهای اسلامی نادیده گرفته شده و در مقام تبیین انگیزه خیزشهای کشورهای اسلامی، از تعبیر نارسای «بیداری انسانی» استفاده می شود.

حتی اگر این حرکت را ناشی از بیداری انسانی بدانیم، علی القاعده حضور آقای مشایی در اردن برای دعوت از ملک عبدالله، و یا سفر آقای بقایی به مصر، در آستانه وقوع تحولات اخیر در این دو کشور، در تناقض با مقوله بیداری انسانی در کشورهای خاورمیانه است و از آن مهمتر اصرار بر دعوت از شاه اردن به تهران در ایام اخیر می باشد.

آقایان قطعاً اذعان دارند که این بیداری ها ناشی از توجه مردم این کشورها به حرکت انقلاب اسلامی در ایران است. بنابراین وقتی ما همزمان با این بیداری ها به مصر و اردن می رویم، علی القاعده مهر تاییدی بر افرادی نظیر مبارک و ملک عبدالله زده ایم و شناخت مردم را نسبت به این افراد مخدوش کرده ایم.

در این جا تناقض دیگری نیز وجود دارد. اخیراً لوح فشرده ای منتشر شده است که در آن به شاه اردن لقب «سفیانی» اعطا شده است. اگر ملک عبدالله «سفیانی» است، چرا او را به ایران دعوت می کنید و علیرغم انتقادات مطبوعات، اصرار می کنید که او حتماً به ایران می آید. اگر ما شاه اردن را سفیانی می دانیم، دعوت سفیانی به ایران به معنای تایید اوست. این تناقض ها ناشی از این است که فردی که میل به ریاست جمهوری دارد، در هر یک از صحنه های داخلی و بین المللی می خواهد چهره ای مطلوب از خودش ترسیم کند؛ چهره ای که در بعد بین المللی حمایت هایی خاص بدست آورد و در داخل کشور نیز در صدد کسب حمایت توده های مذهبی مردم است و می خواهد نزد عامه مردم از اعتقادات دینی بهره گیرد لذا آقای احمدی نژاد را شعیب ابن صالح معرفی کند. این دو رویکرد با هم متناقض اند.

صرفنظر از اینکه از منظر باورهای مذهبی، هر نوع تعیین زمان برای ظهور حضرت حجت (عج) غلط و مذموم و هر نوع توقیتی برای ظهور کذب است، اینکه ما آقای احمدی نژاد را شعیب ابن صالح معرفی کنیم و از سوی دیگر سفیانی را نیز به ایران دعوت کنیم، نشان می دهد که ما گرفتار تناقض در مقام عمل شده ایم. افرادی که می خواهند قشرهای مختلف مردم و نیروها و قدرت های مؤثر در عرصه های گوناگون را به جانب خودشان جذب کنند، دچار تناقض می شوند.

شما انگیزه «تداوم قدرت» را یکی از دلایل طرح ایده بیداری انسانی برشمردید. اینکه رئیس جمهور تحولات اخیر خاورمیانه را ناشی از بیداری انسانی بداند، چه تاثیری در تداوم قدرت تیم سیاسی وی می تواند داشته باشد؟
تعبیر «مکتب ایرانی» چه تاثیری می تواند داشته باشد؟ «بیداری انسانی» نیز مثل «مکتب ایرانی» است. یعنی طرح سخنی که نیروهای غیر مذهبی را نیز خوش آید و از حساسیت قدرتهایی که از تداوم انقلاب اسلامی در هراسند نیز کاسته شود و مخالفت با کسانی که نگاه به قدرت در آینده دارند نشود.

برخی هم معتقدند احمدی نژاد به عنوان اپوزیسیون هاشمی رفسنجانی وارد گود انتخابات شد و پیروز بیرون آمد و حالا مشایی می خواهد به عنوان اپوزیسیون لایه هایی فراتر از هاشمی در ساختار قدرت نظام، وارد عرصه انتخابات شود تا بلکه بدین ترتیب تجربه پیروزی احمدی نژاد را تکرار کند.
خیر، به نظر من مشایی صرفاً با هدف باقی ماندن در قدرت حرفهایی می زند که خوشایند قشرهای مختلف باشد. این لوح فشرده مربوط به ظهور امام زمان، کار بسیار عوام فریبانه ای بود که متاسفانه برخورد لازم هم با آن صورت نگرفت. شخصیت های فرهنگی-سیاسی و مراجع مختلف باید با این عوام فریبی ها برخورد لازم را انجام می دادند.

البته آیت الله مکارم شیرزای از این کار انتقاد کردند.
بله، اما برخورد بیشتری باید صورت می گرفت. این لوح فشرده در تیراژ چندین میلیونی در روستاها و در راه پیمایی 22 بهمن توزیع شد. صدای آقای مکارم شیرازی شاید به اقصی نقاط کشور نرسد اما آن لوح فشرده به روستاها نیز ارسال شده است.

به هر حال اینکه تحلیل و نوع نگاه دولت و نظام به تحولات اخیر خاورمیانه و یا ایران باستان متفاوت است، عده ای را به این تحلیل رسانده که کاندیدای دولت در انتخابات آینده، تلویحاً می خواهد به عنوان «اپوزیسیون نظام» وارد انتخابات شود؟
خیر. آقای مشایی و اطرافیانش که در این سطح نیستند ( خنده ). یعنی اصلاً وزنی ندارند که تا به این حد متوهم شده باشند. اگر کسانی نیز با ایشان همراهی می کنند عمدتاً ناشی از جاذبه متاع دنیوی است. انسانهای متملق کمتر می توانند افراد معتقد و اصیل را به گرد خود جمع کنند و تهدیدی را شکل دهند.

البته اعتقاد بر این نیست که آنها در اجرای این پروژه موفق می شوند. سئوال این است که آیا اصلاً چنین قصد و ذهنیتی دارند؟
بعید می دانم. همان طور که گفتم، این تناقض ها ناشی از آن است که آدم بخواهد قشرهای مختلف را به سمت خود جذب کند. چنین کسی دچارپریشان کرداری می شود. یعنی از یکسو می خواهد نیروهای غربگرا و در خارج از کشور را جذب کند و از سوی دیگر می خواهد توده های مذهبی جامعه ایران را از دست ندهد. بنابراین باید حرفهایی بزنند که به مذاق غربگراهای خارج از کشور خوش آید و در کنار آن، چنین لوح فشرده ای نیز برای توده های مذهبی داخل کشور تهیه می شود.

شما به حمایت های بین المللی اشاره کردید. حمایت شاه اردن چه فایده ای می تواند داشته باشد؟
گذشتگانی هم که بعضا به تداوم قدرت می اندیشیدند، می خواستند نظر مساعد غرب را داشته باشند.

تاثیرگذاری غرب خیلی بیشتر از اردن است.
به هر حال اردن هم روابط حسنه ای با غرب دارد. اینکه بعضی ها به اردن بروند و با شاه اردن ملاقات کنند و او را به ایران دعوت کنند، قطعا از نظر نیروهای غربگرا نوعی شاخص در ارزیابی عملکردها محسوب می شود.

تاکید بر «بیداری انسانی» چه مشکلاتی را برای طرفداران جمهوری اسلامی در خارج از کشور ایجاد می کند؟
آقای احمدی نژاد در سخنان اخیر خود به این نکته اشاره کرد که آمریکایی ها در جریان تحولات اخیر در پی این هستند که مشکلات خودشان را در منطقه حل کنند. اگر این تحولات برای آمریکایی ها یک فرصت است، برای ما هم فرصت محسوب می شود.

در شرایطی که ملت های جهان اسلام خواستار تحولاتی همسو با اعتقادات و فرهنگ ملی خودشان هستند و آمریکایی ها هم مصالح خودشان را در منطقه دنبال می کنند، ما نباید به گونه ای حرف بزنیم و عمل کنیم که این حرکت به نفع توده های جهان اسلام تمام نشود و یا اینکه آنها را دچار «مشکل تشخیص» کنیم.

وقتی مقام معظم رهبری این تحولات را ناشی از بیداری اسلامی دانسته اند، طبیعتاً تاکید بر بیداری انسانی به عنوان علت این تحولات، این نکته را به افکار عمومی القاء می کند که در این جا دو تحلیل متفاوت نسبت به حوادث اخیر خاورمیانه وجود دارد.
این سخن رئیس جمهور می تواند ناشی از بی توجهی و یا شاید هم ناشی از نوعی توجه ویژه به خط دهی های مشایی باشد. بیداری انسانی در این جا اصلاً معنا ندارد. در هر اعتراض و خیزشی ملتها وضع موجود را با ایده آلی می سنجند. ایده آل ملتهای مسلمان در موج بیداری اخیر علیه دست نشاندکان غرب چیست آیا سوسیالیزم، ناسیونالیزم و لیبرالیزم را ایده آل خود برای تغییر وضعیت موجود اعلام می کنند یا بازگشت به فرهنگ اسلامی وقتی با صراحت بازگشت به اسلام مطرح می شود یعنی ملاکهای بیداری شاخصهای اسلامی است بنابراین بیداری انسانی معنا و مفهومی جز مخدوش کردن اذهان ندارد.

می خواهید بگویید این حرف خنثی و کلی است؟
اگر خوشبین باشیم باید بگویم اصلاً معنا ندارد. آنچه در جهان عرب بوقوع پیوسته، به قول دکتر شریعتی، بازگشت به خویشتن است. این بازگشت به خویشتن هم بر اساس آگاهی هایی است که اسلام به آنها می دهد. تعبیر بیداری انسانی کاملاً موهوم است.

حالا به نظر شما این رای ناشی از بی توجهی است یا ناشی از توجه ویژه؟
ناشی از توجه ویژه به القائات آقای مشایی است. ظاهراً هدف از این تلاشها نیز جذب قشرهای مختلف است. اما به نظر من هیچ قشری را هم نمی توانند از این طریق جذب کنند. یعنی مردم بعد از اینکه ببینند این ها با هر مخاطبی حرف دلخواه او را می زنند، جذب این ها نخواهند شد. کما اینکه گذشتگان هم نتوانستند با چنین روشی به اهداف خود برسند. آقای احمدی نژاد وقتی که با یک حرف و با صراحت به میدان آمد، رای مردم را کسب کرد. امروز عده ای با این چندگانگی نمی توانند مردم را به خودشان جذب کنند. این چندگانگی آکنده از تناقض، هیچ دستاوردی برای طراحان و مجریانش در بر نخواهد داشت.

شما در مجموع فکر می کنید که الان تقابلی زیرپوستی پدید آمده است؟
خیر. آقای احمدی نژاد هر آنچه که الان دارد، ناشی از همراهی با اصول انقلاب است. اگر کمترین تغییری در عملکرد ایشان از این حیث ایجاد شود، دیگر هیچ پایگاهی در میان توده های مردم نخواهند داشت.

احتمال وقوع چنین تغییری را در چه حد می دانید؟
البته احتمال لغزش برای همه وجود دارد ولی قطعاً تملق گویی ها بی تاثیر نبوده و نخواهد بود و ما الان شاهد این تاثیرات هستیم. آقای احمدی نژاد گر چه مدیر اجرایی نیرومندی است اما در مبانی نظری و فکری قطعاً چندان توانمند نیست. البته مشایی هم این گونه است. من حرفهایی نظیر مکتب ایرانی را ناشی از تولیدات ذهنی مشایی نمی دانم. او قطعاً این حرفها را از اتاق های فکری خاصی دریافت می کند. مشایی ایده هایی را که قبلاً تولید شده اند، دریافت و بیان می کند. به نظر من این حرفها از آن خود او نیست.

به نظر شما بحث های مربوط به امام زمان، مکتب ایرانی، کوروش، منشور نوروز و بیداری انسانی، کمابیش اصولگرایان را از حمایتی که در دو انتخابات قبلی از احمدی نژاد کردند، پشیمان کرده است؟
احمدی نژاد در دو انتخابات قبلی بهترین گزینه بود اما در اینکه ما به وظایف خودمان برای حفظ این گزینه عمل کردیم یا نه، جای بحث دارد. شما به هر کسی که رای بدهید، باید از او مراقبت هم بکنید.

اصولگرایان تا چه اندازه توانسته اند این کار را انجام دهند؟
من معتقدم آن گونه که لازم بود، این وظیفه را انجام ندادند. وقتی که از آقای احمدی نژاد تملق شد، اصولگرایان باید بلافاصله واکنش تند نشان می دادند. جامعه ای که به احمدی نژاد رای داده و به او اعتقاد دارد، پس از توزیع این لوح فشرده مربوط به ظهور امام زمان، بلافاصله باید اعتراض کند و این کار را لطمه ای به آقای احمدی نژاد بداند. اگر احمدی نژاد با این کارها باور کند که یکی از یاران قطعی امام زمان است، قطعاً دچار مشکل خواهد شد.

در واقع منظور شما از مراقبت نقد صریح است.
بله. نقد صریح و جلوگیری از نزدیک شدن آدم های متملق به رئیس جمهور.

مگر در چند سال گذشته، اصولگرایان از احمدی نژاد انتقاد نمی کردند؟
انتقادها متناسب با تملق هایی که از رئیس جمهور به عمل آمده نبوده است.

برخی از اصولگرایان و روحانیان بلندپایه بارها به تلویح و تصریح گفته اند که به دلیل حمایت مقام معظم رهبری از دولت و رعایت مصالح نظام، چنانکه باید و شاید از دولت و رئیس جمهور انتقاد نمی کنند.
خیر این ادعای دقیقی نیست. رهبری بارها جامعه را دعوت به انتقاد سازنده از مسئولان اجرایی کرده اند آنچه نفی شده تخریب است. توجه به دشمنی های بیگانگان با استقلال کشور یا ضرروت حمایت از برخی از طرح هایی که در داخل کشور در دست اجرا است، موجب حمایت رهبری از دولت های مختلف بوده است. این حمایت به این دلیل است که دولت مجری امور جامعه است وموفقیت او به موفقیت جامعه خواهد بود. دفاع ازدولت، فارغ از اینکه چه کسی در راس آن قرار دارد، یک وظیفه است؛ زیرا صلابت دولت صلابت ملت است. اما ما یاد نگرفته ایم که چطور می توانیم از دولت حمایت کنیم و در عین حال مراقبش باشیم که دچار آفت و توهم نشود.

از آنجایی که عمده انتقادات ناشی از برخوردهای حزبی بوده، یعنی بیشتر تخریب بوده تا انتقاد، مردم در این میان سرگشته می شوند که کدام حرف انتقاد است و کدام سخن از موضع تخریب؟ از آنجایی که عمده کسانی که تریبون دارند و مخالف دولت احدی نژاد هستند، رویکردی تخریبی به دولت دارند، شاید خیلی ها نمی خواهند صفشان با صف این افراد در هم آمیخته شود. لذا در نقد دولت، حرف منطقی خودشان را هم بیان نمی کنند.

آنچه مسلم است این است که دولت احمدی نژاد در دور دوم ریاست جمهوری وی، دچار تغییراتی شده است. یعنی آقای احمدی نژاد بسیاری از نیروهای صادق را از اطراف خودش راند.

منظورتان چه کسانی است؟
آقایان لنکرانی، الهام، صفار هرندی، محسنی اژه ای، فتاح، سلیمانی و خیلی های دیگر. یعنی کسانی که هم دوست رئیس جمهور بودند و هم از او انتقاد می کردند. این افراد آدم های بااصالتی بودند که حمایت از احمدی نژاد را در کنار انتقاد از وی دنبال می کردند. اما این افراد الان کنار رفته اند و موقعیت کسانی در دولت تقویت شده است که بعضاً آدم های متملقی هستند؛ افرادی که در دولت هاشمی رفسنجانی نیز متلمق بودند و به همین شکل فعلی تملق گویی می کردند.

در نتیجه این تغییر و تحولات، وضعیت دولت هم تغییر کرده است. ما در این شرایط باید خیلی مراقب باشیم که افراد متملقی که به احمدی نژاد نزدیک شده اند، پاره ای از ایده های مضر را به او القا نکنند که متاسفانه دارند چنین کاری می کنند. آقای احمدی نژاد خودش خیلی متوجه نیست که مکتب ایرانی و بیداری انسانی یعنی چه؟ اما این حرفها را تکرار می کند. احمدی نژاد درگیر کارهای اجرایی است و قدرت تجزیه و تحلیل دقیق مسائل فکری را ندارد و به همین دلیل نیازمند مراقبت از سوی دلسوزان است.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها