کد خبر: ۱۲۸۹۵
زمان انتشار: ۱۰:۴۰     ۰۱ خرداد ۱۳۹۰
برنا/"سید قاسم یاحسینی" در سال ١٣٤٤ در شیراز متولد شد. دوران كودكی‌اش را در شهرهای لار (از توابع استان فارس)‌ و برازجان (از توابع استان بوشهر) سپری كرد و از سال ١٣٥٧ تا امروز ساكن بندر بوشهر است. وی یكی از پركارترین مورخان بوشهری به شمار می‌رود و از سال ١٣٧٠ تاكنون نزدیك به هفتاد جلد كتاب در زمینه‌های بوشهرشناسی‏، تنگستان شناسی، خاطره‌نویسی و تاریخ شفاهی جنگ تحمیلی در ایران منتشر كرده است. او در زمان آزادسازی خرمشهر در سوم خرداد ماه 61، جوانی 17 ساله بود.

سیدقاسم یاحسینی با وجود این‌که تا به حال در خرمشهر نبوده، اما آثاری که در زمینه جنگ تحمیلی تالیف کرده، همه مربوط به خرمشهر و جنگ در دفاع از آن است. "میهمان فشنگهای جنگی"، "آخرین شلیك"، "خرمشهر پایتخت جنگ" و "از فاو تا بوشهر"، نام این آثار است. "پرواز روی خاک"، کتاب اخیر او درباره خرمشهر است که خاطرات ناخدا هوشنگ صمدی، فرمانده نیروهای تکاور خرمشهر که از روزهای اول جنگ تا 4 آبان حضور داشته، را روایت می‌کند و در آن ناگفته‌هایی از اتفاقات خرمشهر را بیان کرده است.

یاحسینی درباره آن روز به خبرنگار برنا می‌گوید: در روز سوم خرداد، از صبح رادیو خبرهای هیجان‌بخشی در زمینه آزادسازی خرمشهر پخش می‌کرد. ظهر آن روز با یکی از دوستانم در مورد این مسایل صحبت می‌کردم و بعد از آن تصمیم گرفتیم برای دیدن فیلم به سینما فانوس بوشهر برویم. وقتی فیلم تمام شد و بیرون آمدیم، دیدیم که خیابان روبروی سینما بسیار شلوغ است. همه مردم با هم شعار خرمشهر آزاد شد را سر داده بودند.

وی در پاسخ به این سوال ‌که آیا در حین نگارش کتاب‌های مربوط به خاطرات خرمشهر، با بخش جالبی روبرو شده یا خیر، بیان می‌کند: روزهایی که در حال نگارش کتاب "خرمشهر پایتخت جنگ" بودم، خاطراتی به یاد ماندنی دارم. این کتاب شامل یادداشت‌ها و خاطرات شفاهی شهید بهروز مرادی و خاطرات و گفته‌های این شهید از روزهای مقاومت و لحظات آخر ترک خرمشهر است که بسیار تکان‌دهنده بود.

وی به نقل از گفته‌های ناخدا هوشنگ صمدی می‌گوید: وقتی که فرمان عقب نشینی به من دادند، ساعت 3 بعدازظهر بود و تا 12 شب با فرمانده‌های زیردستم چه ارتشی و چه پاسدار، کلنجار رفتم تا توانستم آن‌ها را قانع کنم از خرمشهر بیرون بیایند. وقتی که خواستیم خرمشهر را ترک کنیم، خم شدم و خاک مرطوب کنار رودخانه را بوسیدم و با چشم‌های اشک بار عرض کارون را طی کردم. بعد از 18 ماه، حوالی صبح روز سوم خرداد، جزو اولین نفراتی بودم که پا به خرمشهر گذاشتم و آن را در آغوش گرفتم.

این نویسنده در ادامه با اشاره به این‌که کتاب خاطرات هوشنگ صمدی به زودی به بازار عرضه می‌شود، اظهار می‌کند: برای اولین بار است که در یک کتاب، سندی ارائه می‌شود که پرده از نام کسی که فرمان عقب‌نشینی از خرمشهر را داده است، برداشته می‌شود، چون هنوز در تاریخ مشخص نیست که چه کسی اولین بار دستور عقب‌نشینی از خرمشهر را صادر کرده است.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها