کد خبر: ۱۵۱۵۸۹
زمان انتشار: ۱۵:۵۶     ۰۲ مرداد ۱۳۹۲
عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه گفت: ‌آقای روحانی به عنوان رئیس‌جمهور، رئیس شورای امنیت ملی کشور است و با جریانی که هنوز بر طبل جدایی، توطئه و فتنه می‌کوبد، مرزبندی و فاصله دارد.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس کاظم انبارلویی عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی و دبیر سیاسی روزنامه رسالت است؛ وی در گفت‌وگوی تفصیلی با خبرنگار فارس به موضوعاتی همچون آسیب‌شناسی انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم، انتخاب آقای روحانی، کابینه دولت یازدهم و ... پرداخته‌ است که مشروح آن به شرح زیر است:

فارس: تحلیل شما از انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم چیست؟

انتخابات یازدهمین دوره ریاست‌جمهوری یکی از مقاطع تاریخ سیاسی ایران است و به لحاظ ارزش‌ها و آرمان‌های مردم‌سالاری دینی یکی از رکوردهای فوق‌العاده مهم در سه دهه اخیر به شمار می‌رود؛ چراکه ما یک انتخابات پرمسئله در سال 88 پشت سر گذاشته‌ بودیم و به دلیل عدم پذیرش نتیجه انتخابات در سال 88 توسط برخی از اضلاع، یک جنگ نرم را دشمن به ملت ایران تحمیل کرد.

اما ملت ایران از این عقبه به سلامت عبور کرد و در انتخابات سال 92 ادب و آداب دموکراسی و اعتقاد به این معنا که میزان رأی ملت است را به نمایش گذاشت؛ در انتخابات قبلی یک تفاوت 11 میلیون نفری را رقبا نپذیرفتند اما در این انتخابات یک تفاوت فوق‌العاده کم و میلیمتری را رقبا پذیرفته و بر اساس اعتقاد به ادب و آداب مردم‌سالاری دینی به منتخب ملت تبریک گفتند و علاوه بر تبریک همکاری و حمایت خود را از منتخب ملت اعلام کردند.

علت پدیداری چنین فضایی این است که اکنون گفتمان پیشرفت، خدمت و عدالت در کشور حاکم است، همه کسانی که به پیشرفت کشور و بسط عدالت نبوی در جامعه فکر می‌کنند و در فکر خدمت به مردم هستند، برایشان تفاوتی نمی‌کند که چه جناح و جریانی پیروز می‌شود؛ بلکه مهم این است آن کسی که بر اساس رأی ملت انتخاب شده به دیده احترام به او نگریسته شود و در ادامه بسط گفتمان پیشرفت، خدمت و عدالت به او کمک شود.

*پیروز انتخابات ملت ایران بود که قدرت خود را در خلق حماسه سیاسی به رخ جهانیان کشید

ما الآن در فضایی زندگی می‌کنیم که اقتدار ملی بازسازی شده، امنیت ملی در عالی‌ترین شکل ممکن وجود دارد و ایران به عنوان یک قدرت مطرح در منطقه و جهان به واسطه نتیجه انتخابات شایستگی‌های خود را در این جایگاه به نمایش می‌گذارد، ما در یک جمله می‌توانیم بگوییم آن کسی که در انتخابات سال 92 پیروز شد، بلکه ملت ایران بود که قدرت خود را در خلق حماسه سیاسی به رخ جهانیان کشید.

فارس: منظور از «اعتدال» که آقای روحانی مطرح می‌کند، چیست؟

آنچه که به عنوان اعتدال و عقلانیت مطرح می‌شود، واژه‌هایی است که می‌شود از آن برداشت‌های دوپهلو یا چندپهلو داشت، اما معنای لغوی اعتدال و عقلانیت مشخص است؛ اگر افرادی که این واژه‌ها را به کار می‌برند در به کارگیری آن درست عمل نکنند درواقع کسانی هستند که از این واژه‌ها به نفع خود استفاده یا اصطلاحاً آن را مصادره کنند.

*سرانجام معنا نکردن توسعه سیاسی خاتمی شورش 18 تیر 78 بود

در دوران اصلاحات آقای خاتمی شعار خوبی داد و آن توسعه سیاسی و همچنین واژه اصلاح‌طلبی بود؛ اما وی توفیق پیدا نکرد این دو واژه را خوب و دقیق معنا کند؛ از این رو یک جریان افراطی این واژه‌ها را معنا کرد و گفت اصلاح‌طلبی یعنی توسعه سیاسی، توسعه سیاسی یعنی مدرنیزاسیون، مدرنیزاسیون یعنی دموکراتیزاسیون و دموکراتیزاسیون یعنی سکولاریزاسیون و از دل این واژه‌ها و تدوین این تئوری شورش 18 تیر سال 78 را رقم زدند.

*شورشیان سال 88 با دیدن صداقت و امانت نظام ادعای اعتدال می‌کنند

الآن هم بخشی از آن جریان که نهایت افراطی‌گری خود را در شورش‌های سال 88 نشان دادند و رأی ملت را برنتابیده و تهمت تقلب به نظام زدند، وقتی می‌بینند نظام در نهایت صداقت و امانت حتی یک رأی را هم پاس داشته و دیگر نمی‌توانند مسیر افراطی‌گری را طی کنند، از این رو می‌گویند معتدل شده‌ایم؛ البته این یک گام خوب است که رادیکالسیم و چپ‌روی در جریان اصلاح‌طلبی شعار اعتدال بدهد و این نشان می‌دهد که مردم در قیام 9 دی، آنها را مؤدب به آداب مدنی کرده‌اند و دیگر صحبت از براندازی و نافرمانی مدنی نمی‌‌دهند.

اگر بخواهیم اعتدال را دقیق تعریف کنیم می‌توانیم این گزاره را صحیح بدانیم که این جریان افراطی فعلاً دست از رادیکالیزم و چپ‌روی برداشته و خود را با استانداردهای اعتدال محک می‌زند و این به آرامش در کشور کمک می‌کند کما اینکه پس از انتخابات یک آرامش نسبی پدید آمد.

این افراد پیشینه فوق‌العاده بدی داشتند و در مقام اصلاح آن هم نیستند؛ بخشی از آنها به خارج فرار کرده و بخشی در داخل هستند و عده‌ای هم به مجازات‌های قانونی محکوم شدند که اگر از این مسیر رادیکالیزم  و چپ‌روی عملاً دست بردارند می‌توان گفت که گفتمان اعتدال و عقلانیت تا حدودی جای پای خود را باز کرده است؛ اما همان‌ها می‌خواهند فلش افراطی‌گری را به جریان اصولگرا یا حداقل بخشی از جریان اصولگرا تعمیم دهند که این صحت ندارد.

*آنچه مردم در 8 ماه نخست سال 88 دیدند افراط و چپ‌روی بود

آنچه که مردم به چشم خود در سال 88 طی 8 ماه اول دیدند همین افراط و چپ‌روی بود که آنها را تا سرحد محارب با نظام پیش برد؛ آقای روحانی با ارائه کلیدواژه‌های اعتدال و عقلانیت تأثیر فوق‌العاده مهمی در آن جریان افراطی داشته لذا آن جریان افراطی هم در انتخابات شرکت کردند و بالاتر از آن نیز باید گفت مقام معظم رهبری در آخرین روزهای منتهی به انتخابات فرمودند آنهایی که اعتقاد به نظام ندارند برای اعتلای  ایران به پای صندوق رأی بیایند، که آنها هم آمدند و الان یک کشور متحد و یکپارچه داریم.

*حکومت مطلوب مردم‌سالاری دینی از جاذبه‌های انقلاب اسلامی است

روند همگرایی و روند وحدت ملی با یک شیب عقلانی به جلو می‌رود و همین باعث شده که اولین واکنش‌هایی که دولت‌های بزرگ در رابطه با نتایج انتخابات داشتند، مثبت باشد و نشان داد آنها به این مسئله پی برده‌اند که دموکراسی در ایران یک موضوع از پیش تعیین شده نیست بلکه همانی است که از صندوق رأی بیرون می‌آید و این واقعیتی است که در نگاه جهانیان مردم‌سالاری دینی به عنوان یک حکومت خوب و مطلوب رخ‌نمایی کرده که از جاذبه‌های مهم انقلاب اسلامی است.

 

 

*قرائت آقای روحانی در چینش کابینه فراجناحی عمل کردن است

فارس: به نظر شما آقای روحانی چگونه اعتدال را چینش کابینه مد نظر قرار می‌دهد؟ در حال حاضر برخی رسانه‌های اصلاح‌طلب علی‌رغم اینکه آقای روحانی پرهیز از گمانه‌زنی‌ها را مطرح کرده‌اند اما مدام در گمانه‌زنی‌ درباره اعضای کابینه یازدهم هستند؟

قرائت آقای روحانی از اعتدال در چینش کابینه فراجناحی عمل کردن است، فراجناحی عمل کردن به معنای این است که استعدادها و نیروهای انسانی که در اضلاع رقابت‌های سیاسی در کشور وجود دارد فارغ از گرایشات سیاسی فقط به دلیل شایستگی‌های آنها برای چینش کابینه استفاده شود، باید دید آقای روحانی موفق به چنین ایده‌ای می‌شود یا نه؛ در دولت نهم و دهم هم چنین چینشی وجود داشت اما به دلایلی خیلی این دیدگاه توفیق خود را نشان نداد، چون اعضای کابینه باید با رئیس دولت هماهنگ باشند؛ اینکه چینش به گونه‌ای باشد که عضوی از کابینه با فردی بیرون از کابینه هماهنگ و با رئیس دولت هماهنگ نباشد، جواب نمی‌دهد.

*روحانی متعلق به جریان اصلاح‌طلبی نیست

معتقدم هرچند این نیت آقای روحانی نیت خیری است که از شایسته‌های اضلاع رقابت و جریان‌ها و گروه‌های سیاسی استفاده کند اما در درجه اول کسی که می‌خواهد به کابینه وی راه یابد باید با خود وی هماهنگ باشد تا بتواند هیئت دولت را مدیریت کند، حال این بستگی به هنر مدیریتی روحانی دارد که آستانه تحملش در کار کردن با کسانی که در جریان امور نیستند یا همگرایی با خط او را ندارند به چه صورت است.

واقعیت این است که آقای روحانی متعلق به جریان اصلاح‌طلبی نیست چرا که آنها نامزد و دیدگاه‌های مشخصی داشتند، از طرف دیگر آقای روحانی همگرایی و نزدیکی زیادی با جریان اصولگرایی هم ندارد و یک جریان به تعبیر خودش وسط و معتدل است و اینکه این تئوری وسط و اعتدال چقدر قادر باشد وی را در چینش یک کابینه فراجناحی یاری کند، مربوط به هنر سیاست‌ورزی وی است.

آقای روحانی می‌گوید کابینه‌اش فراتر از جناح‌ها باشد و از همه تجربیات جناح‌ها استفاده کند و این انتخاب را که بکند این مشکلات را به طور طبیعی خواهد داشت که کسی که به کابینه وی راه پیدا می‌کند قبل از اینکه با وی هماهنگ باشد با جریان خاص خودش هماهنگ است و آقای روحانی چگونه می‌خواهد این تناقض را حل کند این یک تجربه جدید است که باید ببینیم تا چد موفق خواهد شد.

فارس: آقای روحانی در موضوع سیاست خارجی، به ویژه بحث هسته‌ای چگونه عمل خواهد بود؟

آقای روحانی می‌گوید یک دیپلمات هستم و قاعدتاً باید هنر دیپلماسی خود را در سیاست خارجی به نمایش بگذارد ما الآن دشمنی داریم که به بهانه واهی تحریم‌هایی علیه ما اعمال کرده و هر از چندی صریحاً تهدید نظامی می‌کند، این در حالی است که هیچ نشانه‌ای از خصومت‌ورزی ما علیه آنها نیست و ادعاهای آنها ادعاهای دروغین است؛ ما در حال حاضر استفاده صلح‌آمیز از فناوری هسته‌ای داریم اما آنها تهمت ساخت بمب هسته‌ای می‌زنند در حالی‌که ما یکی از فعالان جهانی برای عدم تولید تکثیر سلاح‌های کشتار جمعی هستیم و بر اساس فتوای مقام معظم رهبری تولید بمب هسته‌ای را حرام می‌دانیم و کسانی ما را متهم به ساخت بمب هسته‌ای می‌کنند که خود بر ضرادخانه‌های هسته‌ای تکیه کرده‌اند.

*با دشمن درشت‌گوی باید به درشتی سخن گفت

رژیم صهیونیستی که مدام این دروغ‌ را تکرار می‌کند حداقل 200 کلاهک هسته‌ای دارد و عضو NPT نیست، ما با چنین دشمنی روبه‌رو هستیم که با نهایت بی‌مهری اهرم‌های جهانی را علیه ملت ما اعمال می‌کنند چه در حوزه اخلال در روابط خارجی، چه روابط اقتصادی و چه به عنوان مداخله در امور داخلی ما که در سال 88 گوشه‌ای از آن را دیدیم؛ حال باید دید آقای روحانی با تکیه بر گفتمان اعتدال چگونه می‌خواهد با آنها برخورد کند؟ چند روز پیش نتانیاهو به وی اهانت کرد و گفت روحانی یک گرگ در لباس بره است و ما منتظر آمریکا نمی‌مانیم و به ایران حمله نظامی می‌کنیم؛ لحن گفت‌وگوی ما با اینها چگونه باید باشد؟ طبیعی است که اینجا اعتدال کارکرد خود را از دست داده و عقلانیت جای آن را می‌گیرد از این رو عقلانیت حکم می‌کند با دشمن درشت‌گوی به درشتی سخن گفت نه با نرمی.

*منتظر هنر دیپلماسی روحانی هستیم که چگونه دشمن را سر عقل می‌آورد

در حال حاضر توانایی نظامی ما به حدی است که اگر اسرائیل بخواهد دست از پا خطا کند ظرف یک هفته سرزمینی غصب شده به نام رژیم اشغالگر قدس باقی نمی‌ماند و این مسئله را خود اسرائیلی‌ها هم می‌دانند و در جنگ 6 روزه، 33 و 22 روزه ما مانور کوتاهی برای اثبات این حرف انجام دادیم؛ بنابراین از تهدید آنها نمی‌ترسیم و منتظر هنر دیپلماسی آقای روحانی هستیم که ببینیم دشمن را چگونه سر عقل می‌آورد البته جریانی هم در غرب وجود دارد که این تندروی و افراطی‌گری صهیونیست‌ها را قبول ندارند و قاعدتاً ما روی آن جریان به عنوان یک جریان به اصطلاح معتدل در گفت‌وگوها حساب می‌کنیم، اما اینکه فریب دشمن را بخوریم و عقب‌نشینی کنیم را جایز نمی‌دانیم.

فارس: با توجه به نظرسنجی‌های به عمل آمده یکی از دلایل رأی‌آوری آقای روحانی مسائل اقتصادی است، بر این اساس اولویت دولت آینده را در چه می‌دانید؟

ما دو شعار کلیدی در سال 92 داریم یکی خلق حماسه سیاسی که اتفاق افتاده و دوم خلق حماسه اقتصادی است؛ خلق حماسه سیاسی را مردم با مشارکت بیش از 70درصدی خود در انتخابات نشان دادند و الآن نوبت منتخب ملت است که در پدیداری خلق حماسه اقتصادی چه می‌کند؟

 

*اولویت دولت یازدهم خلق حماسه اقتصادی است

آقای روحانی الان دولتی را تحویل می‌گیرد که بر حسب گزارش رسمی نهادهای کشور و گزارش رئیس‌جمهور فعلی رکوردهایی در خدمت به ملت و مدیریت کشور به جا گذاشته، این رکوردها باید ثبت شود تا ببینیم آقای روحانی در ارائه رکورد خلق حماسه اقتصادی کشور چه خواهد کرد؛ از این رو مهمترین و اساسی‌ترین دستور کار و اولویت دولت یازدهم خلق حماسه اقتصادی است.

 

 

*یکی از پرنشاط‌ترین اقتصادهای دنیا را داریم

الان زیرساخت‌های اقتصادی و پیشرفت علمی کشور کاملاً مهیاست و اگر ایشان دقت کند و همانطور که گفت از همه ظرفیت‌های انسانی برای پیشرفت کشور استفاده کند شاهد یک جهش بزرگ اقتصادی در سال 92 و 93 خواهیم بود و نباید به مسائلی که وقت دولت را می‌گیرد سرگرم شویم، اینکه برخی به طعنه می‌گویند آقای روحانی ویرانه‌ای را تحویل می‌گیرد، واقعیت ندارد؛ ما الآن با تولید ناخالص ملی بیش از 1000 میلیارد دلار و قرار گرفتن در مقام 17 اقتصاد جهان یکی از پرنشاط‌ترین اقتصادهای جهان را داریم؛ البته مشکلاتی در داخل وجود دارد اما باید به آینده نگاه کرد.

مقام معظم رهبری در دیدار اخیرشان با مسئولان و کارگزاران نظام نکات مهمی فرمودند مبنی بر اینکه ما به جزئیات سرگرم نشویم ببینیم الآن کجا هستیم و کجا می‌خواهیم برویم و 7-8 مورد از واقعیت‌ها، امتیازات و مزیت‌هایی که داریم را نام بردند که فوق‌العاده مهم است، اینکه ما در موقعیت جغرافیایی خاصی در جهان قرار داریم یک مزیت است، ریشه تمدنی به ویژه دوران تمدن اسلام داریم؛ ثروت‌های طبیعی و انسانی فوق‌العاده‌ و یک تاریخ توام با بیداری در 100 سال اخیر داریم که اوج آن در نهضت امام خمینی(ره) بود و پیشرفت را در عرصه‌های مختلف تجربه کردیم.

آینده‌ای پر امید و نسل جوان فوق‌العاده هوشمندی داریم اینها به ما کمک می‌کند که در تعامل با دنیا و در رفتار خود با ملت در شاهراه پیشرفت قرار بگیریم و اگر آقای روحانی موفق شود تیم اقتصادی دولت آینده را متمرکز بر این معنا کند فکر می‌کنم در ماه‌های نخستین کارنامه ایشان آثار کارآموزی و موفقیت را خواهیم دید، از این رو آقای روحانی به راحتی می‌تواند شعار دوم امسال را که خلق حماسه اقتصادی است را تحقق بخشد.

آقای روحانی در ارتباط با موضوع اقتصاد کشور و ارتباط آن با دیپلماسی خارجی جمله خوبی دارد و معتقد است ما می‌توانیم هم چرخ کارخانه‌ها را بچرخانیم و هم چرخ سانتریفیوژ‌ها را بچرخانیم و سرعت بدهیم و این هدف‌گذاری خوبی است؛ وی خود را به اندازه کافی در دیپلماسی خارجی کارآمد می‌بیند که این معنا را به دشمن تفهیم کند که چرخ سانتریفیوژها همچنان باید بچرخد و اینکه عددی برای توقف آن را هم نپذیریم، نشان می‌دهد ما مسیر پیشرفت خود را در این می‌دانیم اما اینکه تضمین دهیم نمی‌خواهیم جهان را به هم بزنیم و تهدید نظامی علیه کسی باشیم از مواضع امام(ره) و مقام معظم رهبری است.

*تحریم‌های آمریکا پس از انتخابات دهن‌کجی به رأی ملت ایران بود

ما حتی در مورد اسرائیل معتقدیم که دموکراسی و رأی‌ افراد می‌تواند مشکل فلسطین را حل کند و یک دیدگاه خشن و نظامی در این رابطه نداریم بلکه راه حل دیپلماتیک داریم؛ وقتی آقای روحانی انتخاب شد، 10 روز پس از آن آمریکایی‌ها تحریم‌های جدید را عملیاتی کردند و این تحریم‌ها که به قول خودشان فلج‌کننده است، بزرگترین دهن‌کجی به رأی ملت بود اما مقداری جلوتر که آمدیم تعدادی از اعضای کنگره آمریکا به نتانیاهو نصیحت کردند که در همان فاز دیپلماتیک پیش برود؛ تحریم‌هایی در دستور کار کنگره آمریکا تصویب هم شده و قرار بود برای اجرا به کاخ سفید دهند که تحریم‌های یک‌جانبه آمریکایی‌ها بود که آن را متوقف کردند.

 این عرصه‌ای برای هنرنمایی آقای روحانی است که بحث مذاکرات 1+5 را مدیریت کند حتی بحث مذاکره با آمریکا را؛ مقام معظم رهبری به دلیل اینکه آمریکایی‌ها بحث مذاکره مستقیم را مطرح کردند صریحاً فرمودند که بر اساس تجربه‌ای که ما داریم خوشبین به مذاکره نیستیم چون آمریکایی‌ها غیرقابل اعتمادند، منطقی و صادق هم نیستند و اگر آمریکایی‌ها بتوانند ثابت کنند که قابل اعتمادند و منطقی روی مباحث متقابل صحبت می‌کنند و صادق هستند یک بابی برای گفت‌وگو پیدا می‌شود اما اگر آنها همچنان بخواهند مسیر گذشته را بروند طبیعی است که باب گفت‌وگو همچنان بسته خواهد بود و ارتقاء دیوار بی‌اعتمادی بالاتر می‌رود و آقای روحانی فقط می‌تواند با اتکاء به ملت ایران بدون چشم‌داشت به تعامل با جهان خلق حماسه اقتصادی را سامان دهد.

به عقیده من خلق حماسه اقتصادی در داخل با تشویق صادرات و راه‌اندازی یا شتاب بخشیدن به چرخ تولید در داخل و اشتغال مولد و بهبود فضای کسب و کار بدون تعامل با جهان آن طور که آمریکایی‌ها می‌خواهند ما با آنها تعامل کنیم می‌توانیم شاهد خلق حماسه اقتصادی در داخل باشیم، وقتی به بازار و داد و ستد مردم مراجعه می‌کنیم شاهد یک نشاط نسبی هستیم این نشاط را می‌شود بیشتر کرد و معتقدم با همگرایی که در احزاب و گروه‌ها در باب وحدت ملی پیدا شده ما قطعاً موفق به خلق حماسه اقتصادی خواهیم شد.

*نشست‌های اصولگرایان برای آسیب‌شناسی انتخابات 92

فارس: آسیب‌شناسی شما از حضور اصولگرایان در انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم چیست؟

الان نشست‌هایی در اضلاع اصولگرایی در جریان است که انتخابات 92 را تحلیل و عدم توفیق اصولگرایان را آسیب‌شناسی می‌کنند و قاعدتاً خود را برای انتخابات بعد آماده می‌کنند ما این جابجایی قدرت را در ایران یک امر مذموم نمی‌دانیم چرا که در دل این جابجایی قدرت تازه شدن و نو شدن مدیران کشور است.

تعبیر مقام معظم رهبری این بود که این جابه‌جایی قدرت می‌تواند برای کشور یک عید باشد و دست به دست شدن قدرت و مسئولیت در کشور برای کشور آسایش، خوشی و شادکامی بیاورد؛ قرار نیست یک جریان همیشه پیروز انتخابات باشد، این مردم هستند که انتخاب می‌کنند چه کسی حاکم باشد پس باید به انتخاب مردم احترام گذاشت.

اما علت ناکامی اصولگرایان این بود که هر یک از اضلاع فکر می‌کرد به تنهایی رای ملت را دارد و این اولین فهم غلط از حضور در انتخابات گذشته بود و نتایج نشان داد اصولگرایان اگر بخواهند توفیقی داشته باشند باید همه ظرفیت‌های اصولگرایی در مجموع جمع شوند تا حرفی برای گفتن داشته باشند اما اگر بخواهند متکثر و متعدد حضور پیدا کنند طبیعی است که این کار امکان‌پذیر نیست و این اولین درس است.

*آرایش جدید اصولگرایان/بازتولید گفتمان اصولگرایی

الان بحث‌هایی هست برای روند همگرایی و وحدت اصولگرایان که ما در ویترین جدید ظهور اصولگرایی چهره‌های جدید و پوست‌اندازی در این جریان داشته باشیم و این بحث‌هایی است که در حال انجام است و قطعاً نتایج این بحث‌ها و جمع‌بندی آنها به اصولگرایان کمک می‌کند که در انتخابات آینده با یک چینش و آرایش جدید ظاهر شوند؛ نکته مهمتری که در این بحث‌ها مطرح است بازتولید گفتمان اصولگرایی است و این طور نیست که در ارتباط با گفتمان اصولگرایی تکیه بر تعاریفی کنیم که 5 سال پیش داشتیم.

الان بحث اینکه می‌توانیم گفتمان اصولگرایی را نوسازی کنیم مطرح است و قاعدتاً افرادی که در اتاق فکر اصولگرایی هستند بر این مهم اهتمام دارند و ما در انتخابات آینده با یک گفتمان جدید ظاهر خواهیم شد.

 

 

فارس: درباره این گفتمان جدید توضیح بیشتری ارائه می‌دهید؟

ما در تعریف اصولگرایی می‌گوییم مولفه‌ها و شاخص‌های اصولگرایی اطاعت از خط امام(ره)، اطاعت از مقام معظم رهبری، پذیرش ولایت فقیه به عنوان اصل قانون اساسی و پایبندی به قانون اساسی است که این نیاز به بسط بیشتر دارد و اینکه اصولگرایان در این باب بیشتر سخن بگویند؛ البته یک تجربه هشت ساله هم پشت سر گذاشته‌اند و این نکته خیلی مهمی است که چه شد در این هشت سال علیرغم این گفتمان صحیح دچار واگرایی شدیم؛ یعنی آسیب‌های واگرایی را احصاء کنند و آن مسیر گذشته‌ای که طی شد برای آن واگرایی، طی نشود و این کمک می‌کند که بازتولیدی از گفتمان اصولگرایی در جامعه سیاسی ایران داشته باشیم.

فارس: دلیل این تغییر بعد از 8 سال و انتخاب آقای روحانی چیست؟ آیا این تغییر به دلیل عملکرد دولت احمدی‌نژاد بود یا هر 8 سال ذائقه مردم به این صورت است که به تغییر روی آورند؟

اینکه ما فکر کنیم رقیب اصلی روحانی، احمدی‌نژاد بوده اینطور نیست چون احمدی‌نژاد امکان کاندیدا شدن نداشت و جریانی از دولت هم وجود خارجی نداشت، بنابراین این گزاره که به گذشته نه گفتند را خیلی صحیح نمی‌دانم اما اینکه طبع مردم همیشه بعد از دو دوره این را می‌پسندند که مدیران کشور را عوض کند تجربه‌ای است که از سال 76 تا کنون داشته‌ایم.

*صداقت مجریان انتخابات در این انتخابات به اثبات رسید

سال 76 که خاتمی آمد پس از دو دوره خدمت، اجرا را به احمدی‌نژاد سپرد در صورتی که احمدی‌نژاد در جریان اصلاح‌طلبی نبود و بعد از احمدی‌نژاد هم مردم ترجیح دادند جریان دیگری بیاید که جریان اصلاح طلبی نیست و خود آقای روحانی نیز صریحاً می‌‌گوید نامزد اصلاح‌طلب‌ها نیستم؛ بنابراین همانطور که واژه انتخابات اقتضاء می‌کند مردم ‌انتخاب کنند در این انتخابات کاملاً تحقق یافت و از این طرف هم میزان صداقت و امانتداری کسانی که مجری و ناظر انتخابات بودند را نشان داد که هر چه در صندوق باشد انتخاب می‌شود؛ زمانی مثل سال 88 به نام آقای احمدی‌نژاد است، سال  76 خاتمی و سال 92 آقای روحانی و برای آنها فرقی نمی‌کند چه کسی است و نمی‌توانند چیزی غیر از آنچه در صندوق است، اعلام کنند.

نکته بعد اینکه از سال 76 تاکنون تجربه ثابت کرده مردم اجازه می‌دهند منتخب‌شان طی دو دوره هر چه دارند عرضه کنند لذا خاتمی و احمدی‌نژاد در دوره دوم رای خوبی آوردند و انتخاب شدند منتها برخی به ملت بی‌مهری کردند و شورش بر جمهوریت را بر رسمیت شناختن رأی ملت ترجیح دادند.

اگر روحانی در 4 سال دوره اول درست عمل کند، قطعاً در 4 سال دوره دوم مورد اقبال مردم قرار می‌گیرد و این اقبال منوط به توفیق وی در خلق حماسه اقتصادی و وعده‌هایی است که در ارتباط با سیاست خارجی داده است؛ وی معتقد است هم می‌تواند چرخ سانتریفیوژها را بچرخاند و هم کارخانه‌ها را که در این صورت مردم در دور دوم هم به وی رأی می‌دهند و دیگر دور سوم وجود ندارد چون قانون اساسی این را اجازه نداده و به مردم این اختیار را داده در دور سوم هر سلیقه‌ای که می‌پسندند، انتخاب کنند.

18 تیر 78 و فتنه 88 نهایت افراطی‌گری و در واقع حرکت براندازانه بود

فارس: برخی معتقدند انتخاب آقای روحانی با توجه به شعار اعتدالی که داد «نه» به افراطی‌گری خاتمی و احمدی‌نژاد بود، تحلیل شما از این مسئله چیست؟

افراطی‌گری که می‌گوییم نشانه‌ها و مابه‌ازای خارجی دارد؛ 18 تیر 78 ، یا شورش‌ سال 88 اینها نهایت افراطی‌‌گری بود؛ درواقع کلمه افراطی‌گری یک کلمه مودبانه است و آنچه که ما شاهد بودیم یک حرکت براندازانه علیه نظام و انقلاب بود که شعارها و اهداف مشخصی داشتند؛ از این رو این کلمه اعتدال تقریبا ناظر بر این افراطی‌گری است.

* در دوره احمدی‌نژاد شاهد حرکت براندازانه نبودیم

در دوره احمدی‌نژاد شاهد حرکت براندازانه نبودیم، ممکن است نقدی بر عدم اجرای قانون یا تعویض پشت‌سر هم مسئولان و وزرا داشته باشیم که نام اینها افراط نیست بلکه سلیقه سیاسی در مدیریت کشور است و به 2 دلیل نمی‌توان گفت مردم به این افراط پشت کردند؛ اول اینکه احمدی‌نژاد کاندید نبود و نماینده‌ای در اضلاع رقابت نداشت و جریانی هم که از اصولگرایی آمد و خود را عرضه کرد سابقه افراط نداشت؛ قالیباف و ولایتی سابقه افراط نداشتند و نمی‌توان گفت مردم به افراط به معنای اصولگرایی پشت کردند؛ این تلقی درست است که مردم به جریان افراطی که زیر پوست اصلاح‌طلبی براندازی نظام را تعقیب می‌کرد را قبول ندارند، اما به یک جریان معتدل که به فکر پیشرفت کشور باشد اعتقاد دارند و روحانی توانست بگوید آن جریان من هستم و واقعا هم هست.

*روحانی ادای اعتدال را درنمی‌آورد

آقای روحانی ادای اعتدال را در نمی‌آورد؛ کارنامه سیاسی روحانی نشان می‌دهد شخصی است که به گفته خودش با عقلانیت با پدیده‌های سیاسی در داخل و خارج برخورد می‌‌کند و معتدل است؛ مردم ترجیح دادند او را انتخاب کنند بعلاوه اینکه در ضلع رقابت وی تکثر وجود داشت و مردم نمی‌دانستند به چه کسی رأی دادند از این رو وقتی رأی تقسیم شد قاعدتاً باید او پیروز می‌شد و طبیعی بود که مردم در رویکرد انتخابی خود به یک اختلاف رای ندهند؛ در جریان اصولگرایی اختلاف حداقل در گزینه‌ها وجود داشت و به یک فردی که فاصله مشخص هم به لحاظ علمی، سوابق و رجل سیاسی و مذهبی بودن داشت، رای دادند.

*بازگشت به گذشته اصلاً امکان‌پذیر نیست

فارس: برخی معتقدند روحانی یک نزدیکی با کارگزاران سازندگی دارد از این رو بازگشت به گذشته خواهد داشت، تحلیل شما دراین خصوص چیست؟

بازگشت به گذشته اصلاً امکان‌پذیر نیست؛ در دولت سازندگی باید انصاف داشته باشیم که آقای هاشمی رکوردی از خدمت به جای گذاشت، زیرساخت‌های کشور را سامان داد؛ کشوری که 8 سال گرفتار جنگ خانمان‌برانداز بود را تحویل گرفت و کارگزاران با همه اشکالات و ایرادهایی که داشتند دولت را تحویل آقای خاتمی داد و خاتمی با رکورد جدیدی از خدمت این دولت را به احمدی‌نژاد تحویل داد؛ این سه دولت هیچ شباهتی به یکدیگر ندارند و نتیجه می‌گیریم که دولت چهارم نیز شباهتی با به دولت‌های گذشته نداشته باشد؛ دولت چهارم هم از نظر پدیدارشناسی یک پدیده است؛ نگاه ما به دولت‌های پس از انقلاب باید نگاه مثبت باشد نه نگاه به ضعف‌ها و ایرادات به گونه‌ای که کل کسانی که در آن دولت‌‌ها خدمت کردند را تخطئه کنیم.

وقتی سخن از دولت می‌شود برخی فقط رئیس دولت را می‌بینند و دلخوری‌هایی که از رئیس دولت دارند به کل دولت تعمیم می‌دهند و همین اشتباه را در دولت احمدی‌نژاد هم دارند و دلخوری‌هایی که از احمدی‌نژاد دارند به کل دولت تعمیم می‌دهند و این همه خدمات بی‌نظیر در تاریخ ایران را می‌خواهند منکر شوند درحالی که این خدمات را فقط آقای احمدی‌نژاد انجام نداده است دولت دولت نهم و دهم متشکل از24  وزیر و هزاران مدیر در سراسر کشور بود که کار شبانه‌روزی کرده و به مردم خدمت کرده‌اند و نمی‌شود اینها را انکار کرد، از این رو چنین نیست که دولت روحانی کارگزار یا اصلاح‌طلب باشد.

*دولت روحانی نباید دولت پیرمردها باشد

روحانی باید مهارتی از خود نشان دهد که دولتش دولت پیرمردها نباشد دولتی باشد که از نسل جوان کشور برای مدیریت کشور استفاده کند؛ این نسل جوان در دولت نهم و دهم چنین رکورد خدمت را گذاشت بنابراین نسل اول و دوم انقلاب حرف خود را در دولت سازندگی و اصلاحات زدند و بخشی هم در دولت احمدی‌نژاد؛ از این رو آقای روحانی که می‌‌خواهد یک روح تازه‌ای به کالبد اجرا در کشور بدمد باید عمده نیروهای خود را از نیروهای جوان، کارآمد، تحصیلکرده، باتجربه و باسواد انتخاب کند و این طور نباشد مردم وقتی صحنه هیئت دولت را می‌ببینند یک مشت پیرمرد نشسته باشد حال به بهانه اینکه افراد تجربه‌ای هستند.

در حال حاضر بورس تهران توسط یک جوان اداره می‌شود و هر روز یک خبر موفق از مدیریت وی داریم، تاسیسات اتمی ما توسط جوانان اداره می‌شود توسط دانشمندانی بین 35 تا 40 سال؛ فرد جوانی که از مجاهدان عرصه فناوری هسته‌ای است و از یک ترور صهیونیستی جان سالم به در برد الان رئیس تأسیسات هسته‌ای است؛ ما نمی‌‌خواهیم رؤسای تاسیسات اتمی خود را تخطئه کنیم آنها هم خدمت کردند  اما چه اشکالی دارد از مدیران متخصص باتجربه و شجاع استفاده کنیم و امیدوارم دولت آقای روحانی رکوردی از خدمت در دهه گفتمان پیشرفت و عدالت به جا بگذارد که قابل مقایسه با دولت سازندگی، اصلاحات و احمدی‌‌نژاد نباشد؛ استعداد کشور الان به این صورت است که وی چنین توفیقی داشته باشد که رکورد فوق‌العاده بالاتری در خدمت به نظام به جا بگذارد.

*آقای روحانی با فتنه‌گران مرزبندی و فاصله دارد

فارس: مرزبندی آقای روحانی با فتنه‌گران به ویژه در موضوع کابینه وی را چطور ارزیابی می‌کنید؟

مقام معظم رهبری به هر مناسبتی بحث فتنه 88 را مطرح می‌کنند و در سخنان اخیرشان نیز فرمودند سال 88 برخی خطای بزرگی را مرتکب شدند و کشور را در لبه پرتگاه قرار دارند اما ملت باشجاعت از آنها عبور کردند؛ آقای روحانی به عنوان رئیس‌جمهور، رئیس شورای امنیت ملی کشور است و طبیعی است با جریانی که هنوز بر طبل جدایی و توطئه و فتنه می‌کوبد و رهبرانشان برخی در خارج و برخی در داخل مدام به فحاشی و هتاکی علیه نظام می‌پردازند مرزبندی و فاصله دارد و هوشمندانه در دوران تصدی خود هم فتنه را مهار خواهد کرد و هم اگر توفیق یابد از بین می‌برد.

البته امروز ایران در جایگاهی از اقتدار رسیده که هیچ قدرت منطقه‌ای و جهانی نمی‌تواند قدرت ایران را به حساب نیاورد؛ این قدرت به خاطر وحدت ملی و انسجام اسلامی در داخل است، ما نمی‌گوییم که در نفی فتنه‌گران آنطور باشد که آنها همچنان در خیمه فتنه و دشمن باقی بمانند و اگر آقای روحانی مهارتی دارد که آنها را در خیمه انقلاب بیاورد ما آن را نفی نمی‌کنیم، کما اینکه روحانی گفت ما راه بازگشت کسانی که خطا کردند را نبندیم این حرف درستی است اما سؤال این است که آیا بازگشتی هست؟ یعنی می‌خواهند برگردند؟ اگر برگردند که  عقلانیت حکم می‌کند توبه آنها را بپذیریم؛ اما آیا توبه‌ای در کار است؟ اگر توبه کنند ما حق نداریم بگوییم توبه نکنید و همچنان فتنه‌گر باقی بمانید؛ اگر روحانی هنری به خرج داد که از فتنه برگردند و از خیمه دشمن به خیمه انقلاب برگردند ملت و رهبری و نخبگان کشور با آغوش باز می‌پذیرند و اینطور نیست که ما درهای بازگشت را بسته باشیم؛ اینها خود بسته‌اند.

اینکه چطور بسته‌اند؟ را کافی است به سایت‌های ضد انقلاب و به اظهارات آنها مراجعه شود که همچنان به طبل فتنه می‌کوبند و اگر یک مقدار عقلانیت داشته باشند صدای طبل را مقداری پایین می‌آورند و اگر این کار را کنند نشان می‌دهد پشیمان شده‌اند و باید این صدا را قطع و با صدای ملت علیه دشمنان ملت همنوا شوند؛ البته مقام معظم رهبری یک هوشمندی در این انتخابات و انتخابات قبل داشتند و حساب اصلاحات از فتنه‌گران را جدا دانستند؛ اصلاح‌طلبی جریانی است که در داخل نظام تعریف می‌شود و این ها مقید به امام و رهبری و قانون اساسی هستند و نمی‌خواهند مملکت را به دست آمریکایی‌ها بدهند اما جریان فتنه ثابت کردند می‌خواهند این کار را بکنند که نمونه‌اش سال 88 بود؛ جریان فتنه در سال 88 شعارهایش علیه دولت و رئیس دولت نبود بلکه علیه امام(ره) بود و در 16 آذر عکس امام(ره) را آتش زدند و در 13 آبان گفتند تسلیم آمریکا شویم و روز قدس شعار نه غزه، نه لبنان جانم فدای ایران سر دادند و آرمان امام(ره) در مبارزه با صهیونیسم را نفی و نهی کردند و از همه مهمتر در روز عاشورا مرگ بر اصل ولایت فقیه سر دادند یعنی اصل نظام را هدف قرار دادند بنابراین جریان فتنه حسابش از جریان اصلاح‌طلبی جداست؛ یعنی اگر آقای روحانی با جریان اصلاح‌طلبی همگرایی داشته باشد در پدیداری وحدت ملی اشکالی به آن نیست اما نمی‌تواند با جریان فتنه همگرایی داشته باشد چون خودش رئیس شورای امنیت ملی است.

آن جریان خود روحانی را هدف قرار داده و به طور طبیعی با جریان فتنه مرزبندی دارد و مرزبندی هم خواهد داشت و اگر فتنه‌گران بخواهند کمترین تحرکی کنند وی به عنوان رئیس شورای امنیت ملی توی دهن آنها می‌زند چرا که کارنامه سیاسی روحانی نشان می‌دهد در 23 تیر 78 که ملت به خیابان ریختند سخنران اجتماع عظیم تهران بود و صریحا علیه فتنه‌گران و آنهایی که در روند براندازی نظام بودند موضع گرفت و الان در مقام رئیس‌جمهور و رئیس شورای امنیت ملی طبیعی است چنین مرزبندی با فتنه‌گران داشته باشند.

گفت‌وگو از سیده فاطمه موسوی

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها