کد خبر: ۱۸۲۶۸۳
زمان انتشار: ۱۱:۴۳     ۲۷ آبان ۱۳۹۲
ناتوانی در جلب رضایت داخلی، رئیس‌جمهور فرانسه را بر آن می‌دارد که اهمیت خود را در سیاست خارجی و در نزدیکی به بلوک‌های قدرت از جمله صهیونیست‌ها بجوید.

در ایران تقریباً هیچ تحلیل‌گری نیست که در خصوص نقش مخرب فرانسوی‌ها در جریان مذاکرات ژنو تردید داشته باشد. اگر بحثی وجود دارد بر سر آن است که آیا فرانسوی‌ها مستقلاً این نقش مخرب را بر عهده گرفتند و یا این نقش در هماهنگی با ساختار توزیع قدرت بین‌المللی و در رأس آن ایالات متحده به فرانسه واگذار شده است؟

اندک زمانی پس از ایفای نقش مزبور، رئیس‌جمهور فرانسه به سرزمین‌های اشغالی سفر کرد. این سفر دیپلماتیک تا زمان تنظیم این مرقومه هنوز به پایان نرسیده است. در تفسیر و تعبیر این سفر، دبکا، پایگاه خبری نزدیک به منابع امنیتی اسرائیل گفته است که هدف از آن، ایجاد جبهه‌ای اسرائیلی-عربی-فرانسوی بر ضد ایران است. با توجه به نقش پاریس در مذاکرات ژنو  احتمالی که دبکا مطرح نموده دور از ذهن نیست. فرانسه هم با صهیونیست‌ها رابطه خوبی دارد و هم با اعراب روابط حسنه دارد. از سوی دیگر در شرایط بحران اقتصادی، هم نیازمند حمایت کارتل‌های قدرتمند اقتصادی یهودی است و هم به سرمایه‌های بی‌حساب و کتاب شیوخ عرب حاشیه خلیج فارس محتاج است. سرمایه‌گذاری‌های اخیر اعراب در فرانسه نیز مؤید همین معناست.

به محض ورود فرانسوا اولاند، رئیس‌جمهور سوسیالیست فرانسه به فلسطین اشغالی، گستره‌ای از عبارات و جملات تمجید‌آمیز و چاپلوسانه در خصوص فرانسه و شخص اولاند بر زبان مقامات رژیم صهیونیستی (رئیس و نخست‌وزیر این رژیم) جاری شد؛ از جمله اینکه نتانیاهو ضمن تمجید از مواضع اولاند علیه برنامه هسته‌ای ایران، مدعی شد که صهیونیسم تحت تأثیر انقلاب فرانسه قرار داشته است.

وی در این خصوص به مصداقی اشاره نکرد و شرح نداد چگونه پدیده شوم صهیونیسم از ارزش‌های یکی از تأثیرگذارترین انقلاب‌های تاریخ اروپا اثر پذیرفته است؟

اگرچه برای ما ارزش‌های انقلاب فرانسه فاقد حجّیت است اما حتی بر اساس همین ارزش‌ها هم شخص اولاند و هم ارتباط وسیعش با صهیونیسم محل اشکال است.

بر اساس یکی از همین ارزش‌ها مشروعیت سیاسی ناشی از مقبولیت مردمی است، چیزی که فرانسوا اولاند این روزها به هیچ وجه ندارد و در منفور بودن، حتی گوی سبقت را از ن«یکلا سارکوزی»، رئیس‌جمهور سابق ربوده است. اگر نتایج نظرسنجی‌هایی ملاک قرار گیرند که محبوبیت اولاند را بسیار پایین نشان می‌دهند، او امروز نماینده ملت فرانسه محسوب نمی‌شود. وی اکنون سیاستمداری مستأصل است که برای مهم ماندن به مانورهای سیاست خارجی پناه آورده است. اولاند اکنون خوشحال است که اگر در فرانسه جدی گرفته نمی‌شود،‌ دست‌کم در چشمان نتانیاهو و صهیونیست‌های اطرافش عزیز است. وی اکنون برای آنکه مهم جلوه کند حاضر است نتانیاهویی را در آغوش بگیرد که حتی سارکوزی هم او را چندان جدی نمی‌گرفت.

رئیس‌جمهوری که در حالی پای به الیزه نهاد که بانوی اول منتسب به او همسر رسمیش نبود، در مدت زمانی کوتاه در نظرسنجی‌ها سقوط کرد. وی اکنون با رژیمی نرد عشق می‌بازد که به خاطر خوی تجاوزگرش بر اساس همان ارزش‌های انقلاب کبیر فرانسه نیز قابل تحمل نیست. یک سیاستمدار مستأصل در قلب اروپا، طعمه خوبی برای صهیونیست‌هاست.

ساختار قدرت بین‌المللی که متأثر از ساختار ثروت یهودیان صهیونیست است، با مهره‌ای چون اولاند به خوبی می‌تواند بازی کند. نفرت دائمی سوسیالیست‌های فرانسه از ایران که شاید ریشه در دوران میتران و نخست‌وزیری لوران فابیوس داشته باشد هم مزید بر علت است. فابیوس خود یک یهودی‌الاصل است و از این منظر، سیاست خارجی دولت اولاند در اختیار کسی است که از ایران نفرت دارد و به اسرائیل ارادت می‌ورزد.

به این ترتیب، محیط روانی حاکمان الیزه برای تقابل با برنامه هسته‌ای ایران کاملا مناسب است. واشنگتن هم می‌تواند خرسند باشد که کسی شکست احتمالی توافق با ایران (اعم از شکست در مرحله انعقاد یا شکست در مرحله اجرا) را به کاخ سفید نسبت نمی‌دهد و وجهه آشتی‌طلب دموکرات‌ها بر هم نخواهد خورد.

آن محیط روانی در ترکیب با معادلات حاکم بر نظام بین‌المللی باعث می‌شود که نتانیاهو و اولاند یکدیگر را جدی بگیرند. حضور شیوخ عرب البته این معادله را پیچیده‌تر می‌کند و مجموعه‌ای از منافع متضاد را در یک وحدت تاکتیکی موقتی گرد هم می‌آورد، وحدتی که با چاپلوسی‌‌های پرز و نتانیاهو ضمانت بقا نخواهد یافت.

اولاند ناپلئون نیست که برای شکست خوردن به یک واترلو نیاز داشته باشد. واترلوی اولاند از همان اولین روزهای حضورش در الیزه شروع شده و با ائتلاف با تل‌آویو پایان نخواهد یافت.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها