کد خبر: ۱۸۵۶۲۸
زمان انتشار: ۱۹:۰۵     ۰۹ آذر ۱۳۹۲

آنچه که در ادبیات سینمایی ایران بیشتر مورد توجه قرارگرفته، موضوع یا فرم فیلم‌ها بوده است.

ولی به نظر می‌رسد ما در ایران یک ضلع مهم سینما را در کانون بحثهای و مطالعات سینمایی‌مان فراموش کرده‌ایم، آن هم ضلع سازماندهی است.

اصالتا سینما بر مکان اکران دلالت دارد ومفهوما فرا‌تر از فرم و محتوای فیلم به کیفیت جمعی تماشا راجع است.

ضلع سوم (یا اول) سینما در کنار موضوع و فرم؛ سازماندهی تولید و تماشای فیلم است.

از مهم‌ترین ویژگی‌های جشنواره عمار، جدا از ویژگی‌های موضوعی و محتوایی؛ سازماندهی گسترده‌ای است که تحقیقاً می‌شود گفت نظیری در باقی جشنواره‌های موجود در کشور ندارد.

دوستان ما در جشنواره عمار دارند تلاش می‌کنند، در تمام مناطق کشور و در تمام سطوح، از شهر و روستا، فیلم‌ها را در محیطهای مختلف ببرند و با بازخورد مخاطب مواجه کنند.

امروز متوسط مخاطبی که یک فیلم در سینمای ایران دارد کمتر از دویست هزار نفر است. یعنی اگر برای یک فیلم از جمعیت هفتاد میلیونی ایران دویست هزار نفر (حدود سه دهم درصد) سینما بروند، یک فیلم قابل توجه شمرده می‌شود!! کسی هم به این فکر نمی‌کند که چگونه می‌شود این مخاطب را گسترش داد. چگونه می‌شود حصارهای نرم‌افزاری و سخت‌افزاری که این سینما را احاطه کرده کنار زد و به گسترش سینما به عنوان یک «رسانه ملی» و نه یک سرگرمی روشنفکرانه کمک کرد.

عمار از این جهت پیشتاز و البته در ابتدای راه است و دارد تلاش می‌کند که برای سازماندهی سینمای ایران پیشنهادات جدیدی را ارائه بکند. با ابتکاراتی که در جشنواره عمار صورت گرفته، امیدوار هستیم انشاءالله این رشد سال به سال افزایش پیدا بکند و ما بتوانیم در سازمان سینمای ایران به یک تحولی نزدیک بشویم.

نکته دوم که قابل توجه است، ماهیت استراتژیک سینما است. با اتفاقاتی که به خصوص در سالهای اخیر در فضای بین‌المللی سینما رخ داده و کانون آن هم از جهاتی ایران بوده، امروز به جرأت می‌شود ادعا کرد که مدعی‌ترین آدمهایی که از هنر برای هنر و از سینما برای سینما در غرب صحبت می‌کردند، با پرسشهای بسیار جدی مواجه هستند. از موارد اخیرش؛ جایزه‌ای بود که در اسکار به یک فیلم متوسط ضد ایرانی داده شد. جشنواره‌ای که مدعی است حرفه‌ای‌ترین و سینمایی‌ترین جشنواره جهان است و بسیاری از منتقدین و مدعیان هم این را قبول دارند، شما می‌بینید که عملکرد آن چقدر سیاسی و ایدئولوژیک است. در جشنواره اسکار به فیلم متوسطی مثل آرگو لقب بهترین فیلم سال داده می‌شود. یعنی حرفه‌ای‌ترین آدمهای سینمایی جمع می‌شوند و یک فیلم کاملاً سیاسی و کاملاً ایدئولوژیک با طراز متوسط به عنوان بهترین کار حرفه‌ای سینما معرفی می‌شود!

وقتی که آن‌ها رودربایستی را کنار گذاشته‌اند و دارند ایدئولوژیک‌ترین و سیاسی‌ترین اهداف خودشان را در این عرصه با گردن فرازی دنبال می‌کنند، دیگر این ادبیات ضد اعتقادی و ضد سیاسی در داخل سینمای ایران یک مقدار بیش از حد استاندارد مضحک و خنده‌دار به نظر می‌رسد که یک عده در داخل ایران بخواهند بگویند که سینما نباید برای خودش تعهدی نسبت آرمانهای انقلاب این مردم و به منافع ملی کشور و به فضای دینی جامعه ایران قائل باشد و صرفاً سینما برای سینما، هنر برای هنر و البته در‌‌ همان حال اسکار برای آرگو!!

در حالی که سینمای جهان از اسکار تا کن، به وضوح در آشکار‌ترین شکلش پرچم‌های ایدئولوژیک و سیاسی خودش را بالا برده، اگر سینمای ایران می‌خواهد از لحاظ سینمایی و حرفه‌ای هم رشد بکند، مطمئناً باید به این جنبه‌ها توجه جدی بکند و در مقابل نداهایی که تلاش می‌کنند هر گونه اندیشیدن به آرمانهای دینی و اعتقادی و ملی را عقب‌مانده جلوه بدهند؛ مرعوب نشود.

امروز سینمای پیشروی جهان دارد کاملاً ایدئولوژیک و سیاسی عمل می‌کند. ما هم در سینمای ایران با لحاظ استانداردهای جذابیت و فرم که شرط لازم است، باید به شرط کافی بیاندیشیم و شرط کافی؛ رسیدن به یک سینمای ملی و آرمانی است.

عمار در این شرایط دارد تلاش می‌کند که سینمای ایران به این معنا به استانداردهای بین‌المللی سینما نزدیک بشود. البته شاید ما خیلی راه داشته باشیم تا به اندازه اسکار؛ ایدئولوژیک و سیاسی بشویم ولی داریم تلاش می‌کنیم که به آن استاندارد‌ها برسیم.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها