کد خبر: ۱۹۰۳۵۳
زمان انتشار: ۱۳:۲۱     ۲۷ آذر ۱۳۹۲
نگاهي به فیلم «سر به مهر» ساخته‌ی «هادی مقدم‌دوست»
اگر «سر به مهر» می‌خواست درباره‌ی نماز باشد، قاعدتاً باید نمازهای شیک و تمیزی نشان می‌داد که بر سر سجاده و در اول وقت، اقامه می‌شود. اما اینگونه نیست. «صبا» (با بازی لیلا حاتمی) هر نوبت در یک گوشه‌ای با کلی دردسر نمازش را می‌خواند. و البته او فقط به خاطر آنکه اعتماد به نفس ندارد، از نمازش حظ و بهره‌ی کافی نمی برد. تنها آخرین نماز اوست که با اطمینان قلبی خوانده می‌شود است و از خوش حادثه جالب است که همین نماز پایان کار هم نماز قضاست!
به گزارش سرویس نقد رسانه 598، فیلم‌هایی که اخلاق، دینداری، فرهنگ، آگاهی، هنر، ذوق و سلیقه و خیلی ارزشهای دیگر ِ مردمِ جامعه را یک گام به پیش ببرند، انصافا مغتنم و قابل ستایشند. با این حال امر ارتقای فرهنگ کاری دشوار است. امری که حقیقتاً مرد میدان و هنرمند به معنای واقعی کلمه را می‌طلبد. هنرمندی که صافی روحش از اثرش هویدا باشد.

«سربه مهر» دربارهی نماز نیست!

شاید در نگاه اول فیلمنامه‌نویسان و کارگردان محترم فیلم را به خاطر ساخت فیلمی «درباره»ی نماز تحسین کنیم. اما بهتر است هیچ وقت این کار را انجام ندهیم! زیرا در این حالت به این عزیزان توهین کردیم. به نظر می‌رسد ساختن «درباره»ی، مرتبه‌ی اول ترویج و صحبت از یک موضوع مهم است. چیزی که دقیق در کارهای سفارشی آزاردهنده می‌شود. کافی است به برخی از کارهای سفارشی اخیر سینمای ایران نگاهی بیندازیم: فیلمی درباره‌ی یک‌ شهید؛ درباره‌ی شیطان پرستی؛ درباره‌ی قصاص و ... .

اما «درباره»‌سازی به چه معناست؟ «درباره‌سازی» به معنای آن است که در فیلم به جای آنکه کل یک مفهوم یا شخصیت یا مکان درک و از آن صحبت شود، تنها درباره‌ی بخش‌هایی از آن مفهوم یا شخصیت پرداخت صورت می‌گیرد. واضح است که در اسلوب «درباره‌سازی» مفهوم یا شخصیت اساساً درک نمی گردد. برای مثال در سال گذشته فیلمی درباره‌ی یک شهید بزرگوار ساخته شد که فیلمساز از شدت تمرکز بر برخی ابعاد شخصیتی آن شهید (مانند طبع لطیف شاعری)، فراموش کرده بود او در آن بحبوحه یک فرمانده‌ی نظامی بوده است نه یک شاعر!

خب چرا چنین مشکلی رخ داده است؟ زیرا به جای آنکه ابتدا شخصیت آن شهید فهم شود تا کل او در فیلمنامه منعکس گردد، تلاش شده ابعاد جالب و زیبای او جدا جدا به تصویر کشیده شود. در واقع فیلمساز به جای آنکه پارچه‌ای نفیس و ریزبافت از یک انسان را به نمایش بگذارد، پارچه‌ای چهل تکه ساخته است؛ بدون آنکه تلاش کند حماسه‌ی آن شهید را نشان دهد؛ نه صرفاً بخش‌هایی از شخصیت او را؛ که من ِ مخاطب از آن اسطوره الگو بگیرم.

سر به مهر

با این توضیح می‌توان گفت «سربه مهر» درباره‌ی نماز نیست. فیلم نمی‌خواهد هیچگاه بگوید نماز خواندن مترادف با کسب ثواب و منفعت مادی است؛ بلکه نماز را موجب آرامش روحی و حظ معنوی انسانها می‌خواند. نماز باعث می‌شود انسان‌‌ها متعادل‌تر زندگی کنند. انسان‌هایی که در مشکلات‌شان نمی‌مانند و وقت برای بن بست‌های همیشگی ندارند.

اگر «سر به مهر» می‌خواست درباره‌ی نماز باشد، قاعدتاً باید نمازهای شیک و تمیزی نشان می‌داد که بر سر سجاده و در اول وقت، اقامه می‌شود. اما اینگونه نیست. «صبا» (با بازی لیلا حاتمی) هر نوبت در یک گوشه‌ای با کلی دردسر نمازش را می‌خواند. و البته او فقط به خاطر آنکه اعتماد به نفس ندارد، از نمازش حظ و بهره‌ی کافی نمی برد. تنها آخرین نماز اوست که با اطمینان قلبی خوانده می‌شود است و از خوش حادثه جالب است که همین نماز پایان کار هم نماز قضاست!

سر به مهر

پس آنچه «سربه مهر» را از «درباره‌ها» جدا می‌کند و آن را به مرتبه‌ای بسیار بالاتر از این گونه می‌برد، غلبه‌ی معنوی آن مضمون و مفهوم است. یعنی فیلمساز به جای «درباره‌سازی»، در مورد تاثیر ایمان و اعتقاد و ارتباط با خدا فیلم ساخته که این مسئله به تمامی در نماز متجلی است. فیلمساز نمی‌خواهد رابطه‌ی همبستگی مثبت را در نماز نشان دهد؛ که هر چه بیشتر نماز بخوانی خدا بیشتر نعمت می‌دهد (که حتی ممکن است این‌طور هم باشد). یعنی از این مرحله‌ی «عبادت تجّار» عبور کرده است. فیلم می‌گوید چون آزادگان، خدا را عبادت کن که با این عبادت انگیزه و جهت صحیح را در اجتماع پیدا می‌کنی و اعتماد به نفست در مقابل ناخواستنی‌ها و ابتلائات بالا می‌رود، چون به منبع معنویت یعنی خالق جهان متصل می‌شوی (قطره دریاست اگر با دریاست‏/ ورنه او قطره و دریا دریاست‏). «سر به مهر» روایت اهمیت ایمان در زندگی‌های شلوغ امروزی است نه درباره‌ی نماز.

سر به مهر

بنابراین بر اساس بیان صحیح فیلم، نماز مسیری برای ارتباط با خداست. ارتباطی که موجب تاثیر در انگیزه‌های‌مان شده و تاثیر مثبت در نگاه ما به جهان دارد. یعنی به نظر می‌رسد موضوع فیلم «سر به مهر» نمایش و بررسی ارتباط میان شدت و ضعف ایمان و ارتباط با خدا در انسان‌ها و قوی و ضعیف بودن اعتماد به نفس فردی و اجتماعی در زندگی است. به عبارت دیگر، استحکام ارتباط با خدا و خواندن نماز موجب ثمرات فردی (اعتماد به نفس) و اجتماعی (پرورش نیروی فعال با امید و انگیزه) می‌گردد.

از این گذشته لحن بیان و صحبت «صبا» با خدا گویای نوعی از ارتباط صمیمانه و بی پیرایه‌ی مخلوق با خالق هستی است؛ ارتباطی زیبا و بی تکلف (این دیالوگ «صبا» را به یاد بیاورید: خدایا وقتی یه چیزی هم مشخصه و هم نامشخصه، یعنی در واقع نامشخصه!)

بنابراین «سربه مهر» گام تازه‌ای در سینمای دینی است. سینمایی که قبل از آنکه بخواهد درباره‌ی چیزی باشد، باید بیانگر صافی روح پدیدآورش باشد و متجلی کننده‌ی مضمون بحث در داستان و فیلم.

سر به مهر

شخصیت پردازی صبا

«صبا» شخصیت اصلی فیلم (از لحاظ جایگاه اجتماعی) هم دارای خلقیات دانشجویی است و هم خصوصیات یک دختر مجرد شهرستانی را داراست که با دوست همخانه‌اش زندگی می‌کند و برای گذران زندگی کار کوچکی هم دارد. اینکه «صبا» به این دو خرده گروه وابستگی دارد، موجب نشده تا «سر به مهر» مختص به یک خرده فرهنگ باشد؛ بلکه با توجه به مسئله‌ی فیلم می‌توان آن را قابل تعمیم نیز دانست.

از این نظر آقایان «مقدم‌دوست» و «نعمت الله» (در مقام نویسنده) و آقای «مقدم‌دوست» (در جایگاه کارگردان) توانسته‌اند از پس نمایش خاستگاه‌های اجتماعی و بارزه‌های اخلاقی این شبه گروه اجتماعی (دانشجویان دختر شهرستانی) به خوبی برآیند. به نظر می‌رسد به خاطر همین نمایش صاف و صیقل خورده هم هست که فیلم می‌تواند با طبقات مختلف اجتماع ارتباط برقرار کند. از این جهت «سر به‌مهر» به خوبی می‌تواند در گذر زمان محل رجوعی باشد برای بررسی تمایلات، سبک زندگی، خواسته‌ها، دغدغه‌ها و تضادهای آنها-یعنی دختران دانشجو یا دختران شهرستانی مقیم تهران و البته مجرد- و البته همان‌طور که گفته شد؛ این مسئله باعث محدود شدن مخاطب نمی‌شود.

سر به مهر

خلاقیت‌های هنری

در «سر به مهر» فراتر از شخصیت‌پردازی و بیان ویژگیهای «صبا» با مسئله‌ای مهم نیز روبرو هستیم و آن تیتراژ خلاقانه‌ی فیلم است. در تیتراژ فیلم -که سرعت بالایی نیز دارد- شاهد چند مسئله هستیم. از صحبت از خطر بالا رفتن سن ازدواج دختران تا نیاز به تفریح در آنها. همه‌ی این مسائل مهم در بستر یک جستجوی اینترنتی به تصویر کشیده می‌شود. این تیتراز یکی از بی نظیرترین نماهنگ‌های این چند سال سینماست که با موسیقی‌ زیبایی هم همراه شده است.

خوب است در کنار مواد فوق‌الذکر، به زیبا بودن تصاویر فیلم، خصوصاً تصاویری که از تهران ارائه می‌دهد، نیز اشاره کنیم. تصاویری که برخلاف برخی دیگر از فیلم‌ها، در آن مردم تهران انسانی‌تر به نظر می‌رسند و بی‌جهت به یکدیگر نمی‌پرند و یقه‌ی هم را نمی گیرند. شهر شلوغ و پر از دعوا نیست. شهر آلوده و پر از خرابی نیست. بلکه با دل‌های صاف آدمها (و فیلمسازان) آسمان هم آبی است...


منبع: مهدی انصاری-گروه فرهنگی رجانیوز

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها