کد خبر: ۲۳۷۸۳۵
زمان انتشار: ۱۰:۴۰     ۰۱ مرداد ۱۳۹۳
به گزارش پایگاه 598 به نقل از وطن، بیست و سومین برنامه ماه عسل برخلاف سایر برنامه‌های علیخانی، برآمده از مردم و برای مردم نبود.تصور این است که فعلا همین یک جمله کافی است. راستش موضوعی را باید در ابتدای این نوشتار مشخص کنیم. مردم همیشه میان هنرمند روشنفکر که افه‌های تهوع‌آور حقوق‌بشری به دگمه سرآستین پیراهنش زنجیر است با هنرمند مردمی که به داشته‌های دینی و اسلامی‌اش با نگره التقاطی و از زاویه سازمان مللی نمی‌نگرد تفاوت فراوانی قائل هستند. نگارنده هم  ادعا دارد سلوک ما در کنش و واکنش مردمی است، به همین دلیل بیست و سومین ماه عسل احسان علیخانی برایمان مثل زهر مار بود، آن هم در روزی پس از شب قدر. آقا احسان پایش را از این سوی خط (مردمی بودن) برداشت و گذاشت سوی دیگر و عسل برنامه‌اش تلخ شد. علیخانی شریعت خوانده و شریعت دوست در بیست و سومین ماه عسل، بچه «جام جم» نبود. آقا احسان خیلی ساده پایش را آن طرف خطوط قرمز‌ مرسوم شریعت‌دوستی و شریعت‌مدار بودن  گذاشت و واقعا از شریعت دوستی همچون او چنان رفتاری در برابر پدر میلاد بعید بود. اغراق نمی‌کنیم به همان اندازه که احسان را ستوده‌ام و طرفدارش بوده‌ام به همان اندازه حق دارم از او گله کنم.

محور برنامه بیست و سوم ماه عسل قصاص بود. همان حقی که بنیاد‌های حقوق بشری سال‌ها در پی آن می‌دوند تا آن را متوحش و غیر‌بشری توصیف کنند، همان بنیادها و سازمان‌هایی که چشم‌شان را روی کشتار غزه بسته‌اند. راستش راجع به این مساله خودی‌ها کمتر اظهار نظر می‌کنند و نگارنده و امثالهم در محافل خصوصی و درگوشی با دوستان و هواخان شریعت چنین نجوا می‌کنیم که قصاص دستاویزی است برای روشنفکران که کمر ببندند به قتل شریعت و چالش با اجرای  احکام الهی. واقعیت این است که لایحه قصاص ابتکار شهید بهشتی علیه‌‌الرحمه بود. بهشتی همانی را انجام داد که توصیه امام بود؛ اجرای احکام الهی مبتنی بر شرع مقدس. از همان ابتدای تصویب لایجه قصاص، جبهه ملی، در میدان فردوسی بلوای بیست و هفت خرداد را به پا کرد.

امام هم حکم به ارتدادشان داد. اما اسلوب جدال شریعت و حقوق بشر غربی به کارزار فرهنگ و رسانه هم کشیده شد. محافل حقوق بشری که ابریشم براندازی زیر کت و شلوار جشنواره‌ای به تن دارند دلشان قنج می‌رود که فیلمسازی از ایران راجع به قصاص فیلم بسازد تا جایزه‌بارانش کنند و یورو و دلار تانخورده واشنگتنی نثارشان کنند.

 قصه جدال با قصاص تا بدانجا پیش می‌رود که شبکه بهایی «من و شیطان» هر شب بزم خبری و رسانه‌ای به پا می‌کند، «دایره جنبان» می‌نوازد و هلهله می‌کند که فلان خانواده، فلان قاتل را بخشید... .

 اغلب نوچه‌های سازمان مللی از بیست و هفت خرداد شصت  تا امروز با هر ابزاری که در دست دارند چنگ به لایحه مقدس قصاص می‌زنند، گویی حق با نهاد تجمیع ملل  است نه شریعت. برادر احسان! در بیست و سومین ماه عسل بس اشتباه کردی که به پدر داغ‌دیده میلاد اسدی مظلوم با رندی اصرار به «بخشش» داشتی و طوری برنامه را تمام کردی که از «نه» گفتن پدر ناخرسندی! برادر علیخانی شما بهتر از ما می‌دانی یک لات دخترباز آدمکش آن هم با آن کیفیت موصوف، بخشیدن ندارد. من با دیدن بیست و سومین ماه عسل حالا دیگر طرفدار قصاص هستم تا بخشیدن. دیشب که این برنامه پخش شد علاقه‌مند شدم که در مراسم اعدام این جرثومه فاسد شرکت کنم و پس از به دار کشیدنش، به خانواده میلاد  و پدر داغ‌دیده او، گلی اهدا کنم. راستش احسان عزیز! قرار بود که سبک اجرای تو در ماه عسل به سیاق اپرا وینفری باشد و تاثیر مطلوب بر توده‌های علاقه‌مند ماه عسل گذارد اما در بیست و سومین ماه عسل با پدر میلاد مهربان نبودی و از سایر میهمانان وقت کمتری به وی دادی. شاید تصور می‌کردی پدر میلاد با دیدن دوربین و مواجهه با آنتن زنده تلویزیون از حق مسلم خود بگذرد اما چنین نشد و شیوه اجرای شما هم سبب قهر پدر میلاد شد و سایبان ماه عسل را با دلخوری و ناراحتی ترک کرد. مراقبت از سوژه‌هایی که به برنامه دعوت می‌شوند قطعا وظیفه مجری است و می‌طلبد علیخانی چشمداشتی به شریعت داشته باشد نه امواج خبری همکاران هنرمندی که مدتی است وکیل مدافع جنایتکاران و قاتلان شده‌اند!
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها