کد خبر: ۲۸۰۱۳۸
زمان انتشار: ۲۲:۳۴     ۰۲ دی ۱۳۹۳

این شبها مخاطب ایرانی تلوزیون داستانی را دنبال میکند که آسیب هایی از جامعه ما را از سر حکمت به نقد کشیده است. داستانی از روابط خانوادگی، تربیت، خاندان روحانیون، فساد اقتصادی، آقازاده ها، معماری خانه ها، کشاورزی و آسیب های آن، دنیازدگی و آخرت گرایی تا منبر و روضه سیدالشهدا علیه السلام  که من همه را سبک زندگی اسلامی_ایرانی میدانم، فی الجمله دست به هم داده اند تا چند ده میلیون ایرانی را پای تماشای خود بکشانند…

سالیان سال است که دغدغه علوم اسلامی دارم. وسوالات متعدد که هنر اسلامی و علوم اسلامی هست یا خیر و چنانچه هست چگونه میتوان به مرزهای آن دست یافت. از میان همه نظریات مطرح شده در این حوزه آنچه مورد اقبالم واقع شده نظریه ای کاربردی در این زمینه است: علم و هنر اسلامی بدون عالم و هنرمندی که گوشت و پوست و خونش با دین خدا عجین نشده باشد قابل تحقق نیست.

یادم هست که در رمان بیوتن امیرخانی شخصیتی را می دیدم آشنا به فقه اسلامی که صرفاً به عنوان یک سوژه مطالعاتی به فقه نگریسته بود. همه فقه ما را می دانست بدون آن که با آن همراهی و همدلی کند. مانند این که مثل منی برود و کابالیسم یا کریشتامورتی بخواند و در آن زبده شود!

هنر و علم اسلامی هم اینگونه است. این که گفته اند با دستور العمل هنر اسلامی تولید نمیشود از همین روست که هنرمند باید حرفش را از سراچه دل و از آستانه ذهنش تقدیم نماید و الا میشود شعار و کاسبی با آن …

خلاصه آنکه هنر و علم اسلامی در یک کلام حاصل مسلمان "شدن” یک انسان با ذوق است که تجربه صیرورت خود را به نویسندگی و کارگردانی میکند.

سیار پرده نشین از این دست هنر است.

من و ما، این سریال را نه به واسطه این که در آن روحانی نشان داده که در خیلی از سریالها و فیلم های سینمایی این کار را کرده اند و نه به این واسطه که روحانیت را سلامت نشان داده که باز این کار در بسیاری از آنها اینگونه نشان داده است می بینیم و می پسندیم. این مجموعه را به این واسطه می بینیم که سریالی از معیار هاست.

مگر ما نمی دانیم که میان روحانیت انسانهای ناسالم کم نیستند؟ مگر آقازاده ها کم اند؟ نیستند مگر آقاهایی که زاده هایشان را حمایت میکنند؟

مگر روحانیت ما همه اهل مردم داری اند؟ مگر روحانیت ساده نزیست کم نداریم؟ مگر همه روحانی های ما به فکر حل مشکلات مردم اند؟

مگر در قوه قضاییه ما سفارش پذیری و تبعیض نیست؟ مگر نیروی انتظامی ما بعضاً مرتکب بی عدالتی نمیشود؟

مگر معماری خانه های ما مانند لوکیشن های زیبای این سریال است؟

خیر اما…

این مجموعه تابش نور به نقاطی از جامعه است که سالم و مسلمان می زید. تابش نور به علمایی است که در بی خبری رسانه ها با مردم اند و میان مردم. از خدا می ترسند و حب دنیا ندارند و می دانند و باورشان شده است که حب الدنیا رأس کل خطایا.

نور به زندگی آن قاضی و پلیسی است که می تواند الگو باشد. به همکاران و هم فکرانش بفهماند قانون باید برای همه اجرا شود و با توصیه عمه و خاله نمی شود مملکت را اداره نمود.

نور به خانه های تاریک و فرسوده ای است که برجهای سیمان و آهن و سنگ جای آن را گرفته اند. نور به حیاط هایی است که حوض دارد و اتاقهای کنار هم که خانواده هایی را کنار هم جمع میکرده است.

اینکه مردم ما به حق از خیلی از آسیب ها نارحتند و شاکی علتی بس واضح دارد. الگوی حکومت داری برای مردم ما عهد نامه مالک است و سبک زندگی ائمه اطهار. از رهبری عزیزمان و تعداد معدودی از مسوولین که بگذریم کدام صاحب منصب ما نشان داده است که آن گونه زندگی می کنند…

پرده نشین سریال معیارهاست. برای این که فراموش نکنیم چگونه باید به مردم محبت کنیم

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها